۸٬۳۵۹
ویرایش
Nazarzadeh (بحث | مشارکتها) (صفحهای تازه حاوی «{{شروع متن}} {{شاخه | شاخه اصلی = |شاخه فرعی۱ = |شاخه فرعی۲ = |شاخه فرعی۳ = }} {{سو...» ایجاد کرد) |
Nazarzadeh (بحث | مشارکتها) بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۱۰: | خط ۱۰: | ||
{{پایان سوال}} | {{پایان سوال}} | ||
{{پاسخ}} | {{پاسخ}} | ||
شيعه در لغت بر دو معنا اطلاق مي شود، يكي توافق و هماهنگي دو يا چند نفر بر مطلبي، و ديگري پيروي كردن فردي يا گروهي، از فرد يا گروهي ديگر.<ref>لسان العرب. كلمه تشيع، رباني گلپايگاني، علي، درآمدي بر علم كلام، انتشارات درالفكر، چاپ اول، ۱۳۷۸، ص۱۷۹، به نقل از الميزان، ج۱۷، ص۱۴۷.</ref> در اصطلاح به آن عده از مسلمانان گفته مي شود كه به خلافت و امامت بلافصل علي(ع) معتقدند، و بر اين عقيده اند كه امام و جانشين پيامبر(ص) از طريق نص شرعي تعيين مي شود، بنابراين امامت حضرت علي(ع) | شيعه در لغت بر دو معنا اطلاق مي شود، يكي توافق و هماهنگي دو يا چند نفر بر مطلبي، و ديگري پيروي كردن فردي يا گروهي، از فرد يا گروهي ديگر.<ref>لسان العرب. كلمه تشيع، رباني گلپايگاني، علي، درآمدي بر علم كلام، انتشارات درالفكر، چاپ اول، ۱۳۷۸، ص۱۷۹، به نقل از الميزان، ج۱۷، ص۱۴۷.</ref> در اصطلاح به آن عده از مسلمانان گفته مي شود كه به خلافت و امامت بلافصل علي(ع) معتقدند، و بر اين عقيده اند كه امام و جانشين پيامبر(ص) از طريق نص شرعي تعيين مي شود، بنابراين امامت حضرت علي(ع) و ديگر امامان شيعه از طريق نص شرعي ثابت شده است.<ref>مفيد، اوائل المقالات، ص۳۵، درآمدي بر علم كلام، ص۱۷۹.</ref> | ||
در تاريخ شيعه، فرقه هايي پديد آمده است كه بسياري از آنها منقرض شده اند، و بحث درباره آنها فايده چنداني ندارد. فرقه هاي شيعه كه هم اكنون موجودند عبارتند از: شيعه اثنا عشريه، شيعه زيديه، و شيعه اسماعيليه، كه درباره هر يك از آنها به اختصار بحث خواهيم كرد. اما قبل از آنكه توضيحي درباره اين فرقه ها داده شود، به بررسي اجمالي سير تاريخ تشيع و انشعابات پرداخته مي شود: | در تاريخ شيعه، فرقه هايي پديد آمده است كه بسياري از آنها منقرض شده اند، و بحث درباره آنها فايده چنداني ندارد. فرقه هاي شيعه كه هم اكنون موجودند عبارتند از: شيعه اثنا عشريه، شيعه زيديه، و شيعه اسماعيليه، كه درباره هر يك از آنها به اختصار بحث خواهيم كرد. اما قبل از آنكه توضيحي درباره اين فرقه ها داده شود، به بررسي اجمالي سير تاريخ تشيع و انشعابات پرداخته مي شود: | ||
«مذهب شيعه» در زمان سه پيشواي اول از پيشوايان اهل بيت (حضرت امير المومنين علي(ع) و حسن بن علي(ع) و حسين بن علي(ع) ) هيچ گونه انشعابي نپذيرفت ولي پس از شهادت امام سوم، اكثريت شيعه به امامت حضرت علي بن الحسين(ع) (امام سجاد) قائل شدند و اقليتي معروف به «كيسانيه» پسر سوم حضرت علي(ع) (محمد بن حنفيه) را امام دانستند و معتقد شدند كه محمدبن حنفيه پيشواي چهارم و همان مهدي موعود(عج) است كه در كوه رضوي غايب شده و روزي ظاهر خواهد شد! پس از رحلت امام سجاد(ع) اكثريت شيعه به امامت فرزندش امام محمد باقر(ع) معتقد شدند و اقليتي به زيد شهيد كه پسر ديگر امام سجاد(ع) بود گرويدند و به «زيديه» موسوم شدند. پس از رحلت امام محمد باقر(ع) شيعيان وي به فرزندش امام جعفر صادق(ع) ايمان آوردند و پس از درگذشت آن حضرت، اكثريت آنان، فرزندش امام موسي كاظم(ع) را امام هفتم دانستند و جمعي اسماعيل پسر بزرگ امام ششم را ـ كه در حال حيات پدر بزرگوارش درگذشته بود ـ امام گرفتند | «مذهب شيعه» در زمان سه پيشواي اول از پيشوايان اهل بيت (حضرت امير المومنين علي(ع) و حسن بن علي(ع) و حسين بن علي(ع) ) هيچ گونه انشعابي نپذيرفت ولي پس از شهادت امام سوم، اكثريت شيعه به امامت حضرت علي بن الحسين(ع) (امام سجاد) قائل شدند و اقليتي معروف به «كيسانيه» پسر سوم حضرت علي(ع) (محمد بن حنفيه) را امام دانستند و معتقد شدند كه محمدبن حنفيه پيشواي چهارم و همان مهدي موعود(عج) است كه در كوه رضوي غايب شده و روزي ظاهر خواهد شد! پس از رحلت امام سجاد(ع) اكثريت شيعه به امامت فرزندش امام محمد باقر(ع) معتقد شدند و اقليتي به زيد شهيد كه پسر ديگر امام سجاد(ع) بود گرويدند و به «زيديه» موسوم شدند. پس از رحلت امام محمد باقر(ع) شيعيان وي به فرزندش امام جعفر صادق(ع) ايمان آوردند و پس از درگذشت آن حضرت، اكثريت آنان، فرزندش امام موسي كاظم(ع) را امام هفتم دانستند و جمعي اسماعيل پسر بزرگ امام ششم را ـ كه در حال حيات پدر بزرگوارش درگذشته بود ـ امام گرفتند و از اكثريت شيعه جدا شده به نام «اسماعيليه» معروف شدند و بعضي پسر ديگر آن حضرت، «عبدالله افطح» را به امامت پذيرفتند و «فطحيه» نام گرفتند. و بعضي فرزند ديگرش «محمد» را پيشوا گرفتند و بعضي در خود آن حضرت توقف كرده آخرين امامش پنداشتند. پس از شهادت امام موسي كاظم(ع) اكثريت شيعه فرزندش امام رضا(ع) را امام هشتم دانستند و برخي در امام هفتم توقف كردند كه به «واقفيه» معروف شدند. | ||
پس از امام هشتم تا امام دوازدهم كه پيش اكثريت شيعه «مهدي موعود» است، انشعاب قابل توجهي به وجود نيامده و اگر وقايعي نيز در شكل انشعاب پيش آمده، چند روز بيش نپاييده و خود به خود منحل شده است، مانند اين كه «جعفر» فرزند امام دهم پس از رحلت برادر خود «امام يازدهم» دعوي امامت كرد و گروهي به وي گرويدند، ولي پس از چند روز متفرق شدند و «جعفر» نيز دعوي خود را تعقيب نكرد و همچنين اختلافات ديگري در ميان رجال شيعه در مسائل علمي كلامي و فقهي وجود دارد كه آنها را انشعاب مذهبي نبايد شمرد.<ref>طباطبائي، محمد حسين، شيعه در اسلام، انتشارات نشر قدس رضوي، چاپ سوم، ۱۳۸۳، ص۷۹.</ref> | |||
==۱. شيعه اثنا عشريه:== | ==۱. شيعه اثنا عشريه:== | ||
خط ۲۶: | خط ۲۶: | ||
==۲. مذهب زيديه:== | ==۲. مذهب زيديه:== | ||
تاريخ پيدايش زيديه، به قرن دوم هجري باز مي گردد. آنان پس از شهادت امام حسين(ع) زيد شهيد فرزند امام زين العابدين را امام مي دانند، و امام زين العابدين را تنها پيشواي علم و معرفت مي شمارند، نه امام به معني رهبر سياسي و زمامدار اسلامي، زيرا چنان كه شرح آن خواهد آمد، يكي از شرايط امام از نظر آنان، قيام مسلحانه بر عليه ستمگران است. مذهب زيديه در روزگار ما پيرواني دارد. «اكثريت شيعيان زيدي در كشور يمن زندگي مي | تاريخ پيدايش زيديه، به قرن دوم هجري باز مي گردد. آنان پس از شهادت امام حسين(ع) زيد شهيد فرزند امام زين العابدين را امام مي دانند، و امام زين العابدين را تنها پيشواي علم و معرفت مي شمارند، نه امام به معني رهبر سياسي و زمامدار اسلامي، زيرا چنان كه شرح آن خواهد آمد، يكي از شرايط امام از نظر آنان، قيام مسلحانه بر عليه ستمگران است. مذهب زيديه در روزگار ما پيرواني دارد. «اكثريت شيعيان زيدي در كشور يمن زندگي مي كنند.» <ref>مشكور محمد جواد. فرهنگ فرق اسلامي، انتشارات آستان قدس، چاپ دوم، ۱۳۷۲، ص۲۱۶.</ref> | ||
==امامت از ديدگاه زيديه:== | ==امامت از ديدگاه زيديه:== | ||
خط ۳۲: | خط ۳۲: | ||
گرچه زيد در مساله امامت عقيده اي بر خلاف عقيده اماميه اثني عشريه نداشت. ولي فرقه زيديه در مساله امامت عقيده ويژه اي دارند،آنان براي امامت شرايط زير را لازم دانسته اند: | گرچه زيد در مساله امامت عقيده اي بر خلاف عقيده اماميه اثني عشريه نداشت. ولي فرقه زيديه در مساله امامت عقيده ويژه اي دارند،آنان براي امامت شرايط زير را لازم دانسته اند: | ||
۱. از اولاد فاطمه زهرا(س) | ۱. از اولاد فاطمه زهرا(س) باشد. زيرا پيامبر اكرم(ص) فرموده است: «المهدي من ولد فاطمه». | ||
۲. عالم به شريعت باشد تا بتواند مردم را به احكام ديني هدايت نمايد و موجب گمراهي آنان نشود. | ۲. عالم به شريعت باشد تا بتواند مردم را به احكام ديني هدايت نمايد و موجب گمراهي آنان نشود. | ||
خط ۴۲: | خط ۴۲: | ||
۵. آشكارا به دين خدا دعوت كند و براي ياري دين خدا قيام مسلحانه كند. | ۵. آشكارا به دين خدا دعوت كند و براي ياري دين خدا قيام مسلحانه كند. | ||
به عقيده آنان پيامبر اكرم(ص) و ائمه(ع) بعد از او تصريح كرده اند كه هر كسي داراي صفات ياد شده باشد، امام خواهد بود و اطاعت او بر مسلمانان واجب است و اين مطلب را «نص خفي» ناميده اند. <ref>مدخل علم كلام، ص۲۰۸.</ref> | |||
==فرقه هاي زيديه:== | ==فرقه هاي زيديه:== | ||
خط ۵۲: | خط ۵۲: | ||
==۳. مذهب اسماعيليه:== | ==۳. مذهب اسماعيليه:== | ||
يكي از فرقه هاي معروف شيعه فرقه اسماعيليه است. اين فرقه تاريخي بسيار پر ماجرا | يكي از فرقه هاي معروف شيعه فرقه اسماعيليه است. اين فرقه تاريخي بسيار پر ماجرا دارد و انشعابات گوناگوني در آن پديد آمده است. ظهور اسماعيليه در حوالي نيمه قرن اول هجري پس از شهادت امام جعفر صادق(ع) باز مي گردد. آنان كساني بودند كه اسماعيل (۱۰۱ ـ ۱۳۸ هـ ) بزرگترين فرزند امام صادق(ع) كه در زمان حيات پدر درگذشت را امام دانستند، اين فرقه بعدها به گروهاي تقسيم شدند كه برخي منقرض گرديدند و برخي تا زمان حاضر همچنان باقي اند و معروفترين آنها عبارت اند از فرقه مستعليه يا بهره و فرقه نزاريه يا آغاخانيه. | ||
فرق كلي ميان شيعه دوازده امامي و شيعه اسماعيلي اين است كه اسماعيليه معتقدند كه امام به دور هفت گردش مي كند و نبوت در حضرت محمد(ص) ختم نشده است، و تغيير و تبديل در احكام شريعت، بلكه ارتفاع اصل تكليف خاصه به قول باطنيه مانعي ندارد، بر خلاف شيعه دوازده امامي كه حضرت محمد(ص) را خاتم الانبياء مي دانند و براي او دوازده وصي و جانشين قائلند، و ظاهر شريعت را معتبر و غير قابل نسخ مي دانند و براي قرآن كريم هم ظاهر و هم باطن اثبات مي كنند. <ref>شيعه در اسلام. ص۹۲.</ref> | فرق كلي ميان شيعه دوازده امامي و شيعه اسماعيلي اين است كه اسماعيليه معتقدند كه امام به دور هفت گردش مي كند و نبوت در حضرت محمد(ص) ختم نشده است، و تغيير و تبديل در احكام شريعت، بلكه ارتفاع اصل تكليف خاصه به قول باطنيه مانعي ندارد، بر خلاف شيعه دوازده امامي كه حضرت محمد(ص) را خاتم الانبياء مي دانند و براي او دوازده وصي و جانشين قائلند، و ظاهر شريعت را معتبر و غير قابل نسخ مي دانند و براي قرآن كريم هم ظاهر و هم باطن اثبات مي كنند. <ref>شيعه در اسلام. ص۹۲.</ref> | ||
خط ۶۰: | خط ۶۰: | ||
به هر حال، شيعه به عنوان پيروان علي بن ابي طالب(ع) و معتقدان به امامت بلافصل او پس از رحلت پيامبر(ص) هم چنان بر عهد خود با آن امام كه در روز غدير و با حضور پيامبر(ص) بسته بودند پايبند ماندند. البته روايات متعددي وجود دارد كه لفظ شيعه در زمان حيات پيامبر(ص) بر چهار تن از صحابه اطلاق مي شد كه عبارت بودند از: سلمان، مقداد، ابوذر و عمار ياسر. <ref>مدخل علم كلام، ص۱۸۲.</ref> اين افراد از جمله كساني هستند كه علي(ع) را خليفه بلافصل پيامبر(ص) مي دانستند و با توجه به اينكه نظريه شيعه در مسئله امامت به نصوص كتاب و سنت مستند گرديده است، مي توان گفت: تشيع، در حقيقت همان اسلام است كه فرقه هاي ديگر به دليل عهد شكني و كنارگذاشتن جانشين پيامبر(ص) از بدنه اصلي آن جدا شده اند. | به هر حال، شيعه به عنوان پيروان علي بن ابي طالب(ع) و معتقدان به امامت بلافصل او پس از رحلت پيامبر(ص) هم چنان بر عهد خود با آن امام كه در روز غدير و با حضور پيامبر(ص) بسته بودند پايبند ماندند. البته روايات متعددي وجود دارد كه لفظ شيعه در زمان حيات پيامبر(ص) بر چهار تن از صحابه اطلاق مي شد كه عبارت بودند از: سلمان، مقداد، ابوذر و عمار ياسر. <ref>مدخل علم كلام، ص۱۸۲.</ref> اين افراد از جمله كساني هستند كه علي(ع) را خليفه بلافصل پيامبر(ص) مي دانستند و با توجه به اينكه نظريه شيعه در مسئله امامت به نصوص كتاب و سنت مستند گرديده است، مي توان گفت: تشيع، در حقيقت همان اسلام است كه فرقه هاي ديگر به دليل عهد شكني و كنارگذاشتن جانشين پيامبر(ص) از بدنه اصلي آن جدا شده اند. | ||
{{پایان پاسخ}} | {{پایان پاسخ}} | ||
{{ | {{مطالعه بیشتر}} | ||
==مطالعه بيشتر== | |||
۱. شيعه در اسلام، علامه طباطبايي. | ۱. شيعه در اسلام، علامه طباطبايي. | ||
خط ۶۷: | خط ۶۸: | ||
۳. فرهنگ عقايد و مذاهب اسلامي جلد ۵ استاد جعفر سبحاني. | ۳. فرهنگ عقايد و مذاهب اسلامي جلد ۵ استاد جعفر سبحاني. | ||
{{مطالعه بیشتر}} | {{پایان مطالعه بیشتر}} | ||
==منابع== | ==منابع== |