۸٬۳۹۶
ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش |
Nazarzadeh (بحث | مشارکتها) جز (جایگزینی متن - 'هاست' به 'ه است') |
||
خط ۸: | خط ۸: | ||
==داستان خالد قسری== | ==داستان خالد قسری== | ||
خالد قسری زنی را بوسیده بود و زن شکایت آن مرد را نزد رسول خدا برد و پیامبر خالد را احضار کردند و خالد اعتراف به این عمل کرد، (و خیال اینکه هرنوع تعرضی به دیگران قصاص دارد) و گفت: یا رسول الله اگر میخواهد، مرا به همین کار قصاص کند، رسول خدا و اصحاب از سادگی تفکر خالد متعجب شده و خندیدند و رسول خدا فرمودند: دیگر این کار را انجام نمیدهی؟ خالد (که فهمید اشتباه بزرگی انجام | خالد قسری زنی را بوسیده بود و زن شکایت آن مرد را نزد رسول خدا برد و پیامبر خالد را احضار کردند و خالد اعتراف به این عمل کرد، (و خیال اینکه هرنوع تعرضی به دیگران قصاص دارد) و گفت: یا رسول الله اگر میخواهد، مرا به همین کار قصاص کند، رسول خدا و اصحاب از سادگی تفکر خالد متعجب شده و خندیدند و رسول خدا فرمودند: دیگر این کار را انجام نمیدهی؟ خالد (که فهمید اشتباه بزرگی انجام داده است لب به قسم گشود) و گفت: به خدا قسم این کار را دیگر انجام نمیدهم و رسول خدا از تنبیه و مجازات کردن خالد گذشتند.<ref>مجلسی، محمد باقر، بحارالانوار، ج۱۶، ص۲۹۵، باب ۱۰؛ نوری، حسین، مستدرک، ج۸، ص۴۱۱، باب ۶۶، روایت ۹۸۲۸.</ref> | ||
موضوع این روایت خاص بوده و نمیتوان حکمی کلی را از آن استخراج نمود. درباره سند این روایت نیز باید گفت که با جستجو در کتابهای رجالی، سند دقیقی برای این حدیث پیدا نشده اما به دلیل بیان آن در کتب مختلف شیعه، نمیتوان آن را به سادگی رد کرد. | موضوع این روایت خاص بوده و نمیتوان حکمی کلی را از آن استخراج نمود. درباره سند این روایت نیز باید گفت که با جستجو در کتابهای رجالی، سند دقیقی برای این حدیث پیدا نشده اما به دلیل بیان آن در کتب مختلف شیعه، نمیتوان آن را به سادگی رد کرد. |