۱۱٬۹۱۳
ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۳: | خط ۳: | ||
نقش عقل در تحصیل معرفت دینی چیست؟ آیا با وجود عقل از سایر منابع تحصیل معرفت دینی بینیاز نمیشویم؟ | نقش عقل در تحصیل معرفت دینی چیست؟ آیا با وجود عقل از سایر منابع تحصیل معرفت دینی بینیاز نمیشویم؟ | ||
{{پایان سوال}} | {{پایان سوال}} | ||
{{پاسخ}}عقل برهانی، در صورتی که از وهم و تخیل، دور بوده و بر قضایای یقینی متکی باشد، منبع معرفت دینی است. از عقل در روایات با عنوان «حجت درونی» یاد شده است. عقل میتواند در اثبات اصول | {{پاسخ}}عقل برهانی، در صورتی که از وهم و تخیل، دور بوده و بر قضایای یقینی متکی باشد، منبع [[معرفت دینی]] است. از [[عقل]] در [[روایات]] با عنوان «حجت درونی» یاد شده است. عقل میتواند در اثبات [[اصول دین]]، فهم و تفسیر معارف دینی و همچنین کشف برخی حقایق دینی که بهطور مشخص بیان نشده، کمککننده باشد. البته عقل در فهم برخی موارد مانند درک امور [[ماوراء الطبیعه|ماورائی]]، درک برخی جزئیات و امور شهودی محدودیت دارد. | ||
گاه ممکن است ظاهر دلیل نقلی با دلیل عقلی همخوان نباشد، در این موارد پس از بررسیهایی، میتوان با دلیل عقلی در ظاهر دلیل نقلی تصرف کرد. | گاه ممکن است ظاهر دلیل نقلی با دلیل عقلی همخوان نباشد، در این موارد پس از بررسیهایی، میتوان با دلیل عقلی در ظاهر دلیل نقلی تصرف کرد. | ||
==تعریف عقل و معرفت دینی== | ==تعریف عقل و معرفت دینی== | ||
عقل برهانی، اگر از مغالطه، وهم و تخیل، دور بوده و بر قضایای یقینی متکی باشد، منبع معرفت دینی است.<ref>خسروپناه، عبدالحسین، کلام جدید، قم، نشر مرکز مطالعات و پژوهشهای فرهنگی حوزه علمیه، چاپ اول، ۱۳۷۹، ص۶۵.</ref> این عقل نیرویی است که انسان به کمک آن میتواند حقایق را بشناسد.<ref>مصباح یزدی، محمد تقی، چکیدهای از اندیشههای بنیادین اسلامی، قم، مؤسسه پژوهشی امام خمینی، چاپ اول، ۱۳۸۰، ص۶۴.</ref> عقل به این معنا از نوع علم و قطع | عقل برهانی، اگر از مغالطه، وهم و تخیل، دور بوده و بر قضایای یقینی متکی باشد، منبع معرفت دینی است.<ref>خسروپناه، عبدالحسین، کلام جدید، قم، نشر مرکز مطالعات و پژوهشهای فرهنگی حوزه علمیه، چاپ اول، ۱۳۷۹، ص۶۵.</ref> این عقل نیرویی است که [[انسان]] به کمک آن میتواند حقایق را بشناسد.<ref>مصباح یزدی، محمد تقی، چکیدهای از اندیشههای بنیادین اسلامی، قم، مؤسسه پژوهشی امام خمینی، چاپ اول، ۱۳۸۰، ص۶۴.</ref> عقل به این معنا از نوع علم و قطع است.<ref>جوادی آملی، عبدالله، دینشناسی، مرکز نشر اسراء، چاپخانه جامعه مدرسین، چاپ اول، ۱۳۸۱، ص۱۳۹.</ref> | ||
معرفت دینی، اطلاعات و دانشهایی است که با پژوهشها و فهم روشمند و متخصصانه از متون دینی، تدوین و تنظیم گردیده است،<ref>مجله کلام اسلامی، سال پنجم، مسلسل ۱۸، ص۶۶.</ref> | معرفت دینی، اطلاعات و دانشهایی است که با پژوهشها و فهم روشمند و متخصصانه از متون دینی، تدوین و تنظیم گردیده است،<ref>مجله کلام اسلامی، سال پنجم، مسلسل ۱۸، ص۶۶.</ref> [[علم تفسیر]]، [[علم کلام|کلام]]، [[علم اخلاق|اخلاق]] و [[فقه]]، بخشهای اصلی معرفت دینی را تشکیل میدهند.<ref>مجله کلام اسلامی، سال هفتم، مسلسل ۲۵، ص۲۲.</ref> | ||
برخی از گزارههای دینی با عقل اثبات میشود، برخی با علوم تجربی، برخی با قلب و شهود و برخی نیز از راه وحی و الهام بهدست میآیند.<ref>حسینزاده، محمد، مبانی معرفت دینی، انتشارات مؤسسه امام خمینی، چاپ اول، ۱۳۷۹، ص۴۵.</ref> در معرفت دینی باید از همه روشهای تجربی، شهودی، عقلی و نقلی استفاده نمود.<ref>ملکیان، مصطفی، راهی به رهایی، نشر نگاه معاصر، چاپ اول، ۱۳۸۱، ص۲۵۸.</ref> | برخی از گزارههای دینی با عقل اثبات میشود، برخی با علوم تجربی، برخی با قلب و شهود و برخی نیز از راه [[وحی]] و [[الهام]] بهدست میآیند.<ref>حسینزاده، محمد، مبانی معرفت دینی، انتشارات مؤسسه امام خمینی، چاپ اول، ۱۳۷۹، ص۴۵.</ref> در معرفت دینی باید از همه روشهای تجربی، شهودی، عقلی و نقلی استفاده نمود.<ref>ملکیان، مصطفی، راهی به رهایی، نشر نگاه معاصر، چاپ اول، ۱۳۸۱، ص۲۵۸.</ref> | ||
==نقش عقل== | ==نقش عقل== | ||
خط ۱۸: | خط ۱۸: | ||
نقش عقل در معرفت دینی، در دو مرحله است: | نقش عقل در معرفت دینی، در دو مرحله است: | ||
#معرفت عقلی قبل از وحی که عبارت است از اثبات حقانیت دین و مبادی آن، مانند اثبات وجود | #معرفت عقلی قبل از وحی که عبارت است از اثبات حقانیت دین و مبادی آن، مانند [[برهانهای اثبات خدا|اثبات وجود خدا]]، لزوم [[بعثت انبیاء]] و [[عصمت]] آنان.<ref>اکبریان، حسنعلی علی، درآمدی بر قلمرو دین، پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی، چاپ اول، ۱۳۷۷، ص۱۹۸.</ref> | ||
#معرفت عقلی بعد از وحی که در اثبات اصول اعتقادی دین، فهم و تفسیر معارف دینی و کشف حقایق دینی، که بهطور مشخص بیان نشده کمک میکند.<ref name=":0">اشکوری، محمد فنائی، معرفتشناسی دینی، انتشارات برگ، چاپ اول، ۱۳۷۴، ص۱۲۴–۱۲۶.</ref> | #معرفت عقلی بعد از وحی که در اثبات اصول اعتقادی دین، فهم و تفسیر معارف دینی و کشف حقایق دینی، که بهطور مشخص بیان نشده کمک میکند.<ref name=":0">اشکوری، محمد فنائی، معرفتشناسی دینی، انتشارات برگ، چاپ اول، ۱۳۷۴، ص۱۲۴–۱۲۶.</ref> | ||
خط ۲۴: | خط ۲۴: | ||
بنابر نظر مشهور شیعه میان عقل و نقل ملازمه وجود دارد.<ref>مظفر، محمدرضا، اصول فقه، ج۲، ص۱۲۷؛ مطهری، مرتضی، اسلام و مقتضیات زمان، ج۲، ص۴۰.</ref> اگر عقل از مغالطهها و فریبها پاک باشد، کاملاً با شرع و نقل هماهنگ است،<ref>جوادی آملی، دینشناسی، همان، ص۷۳.</ref> و قابل تصور هم نیست که نقل، مشتمل بر مطلب قطعی غیرموافق با عقل میباشد.<ref>کلام اسلامی، سال ۷، مسلسل ۲۵، ص۹۱.</ref> | بنابر نظر مشهور شیعه میان عقل و نقل ملازمه وجود دارد.<ref>مظفر، محمدرضا، اصول فقه، ج۲، ص۱۲۷؛ مطهری، مرتضی، اسلام و مقتضیات زمان، ج۲، ص۴۰.</ref> اگر عقل از مغالطهها و فریبها پاک باشد، کاملاً با شرع و نقل هماهنگ است،<ref>جوادی آملی، دینشناسی، همان، ص۷۳.</ref> و قابل تصور هم نیست که نقل، مشتمل بر مطلب قطعی غیرموافق با عقل میباشد.<ref>کلام اسلامی، سال ۷، مسلسل ۲۵، ص۹۱.</ref> | ||
اگر در موردی، ظاهر دلیل نقلی با عقل هماهنگ نبود، با دلیل عقلی میتوان در ظاهر دلیل نقلی تصرف کرد.<ref>جوادی آملی، دینشناسی، ص۱۴۸.</ref> گفتارهای معصومان(ع) | اگر در موردی، ظاهر دلیل نقلی با عقل هماهنگ نبود، با دلیل عقلی میتوان در ظاهر دلیل نقلی تصرف کرد.<ref>جوادی آملی، دینشناسی، ص۱۴۸.</ref> گفتارهای معصومان(ع) همانگونه که دارای قید و تخصیص لفظی هستند و میتواند دارای قید و تخصیص عقلی نیز باشند که لحاظ آنها در فهم کلام معصومان(ع) ضروری است. | ||
تخصیصهای عقلی متصل و منفصل هستند. تخصیص متصل عبارت است از بدیهیات عقلی که در نظر اول مشخص است و تخصیص عقلی منفصل، نظریات یقینی است که قطعی باشد اما همزمان با حدیث به ذهن نمیآید. بلکه نیاز به تحقیق علمی دارد.<ref>جوادی آملی، شریعت در آینه معرفت، همان، ص۲۱۹.</ref> | تخصیصهای عقلی متصل و منفصل هستند. تخصیص متصل عبارت است از [[بدیهیات عقلی]] که در نظر اول مشخص است و تخصیص عقلی منفصل، نظریات یقینی است که قطعی باشد اما همزمان با حدیث به ذهن نمیآید. بلکه نیاز به تحقیق علمی دارد.<ref>جوادی آملی، شریعت در آینه معرفت، همان، ص۲۱۹.</ref> | ||
==محدوده عقل در معرفت دینی== | ==محدوده عقل در معرفت دینی== | ||
عقل انسانی، گرچه در معرفت دینی، نقش اساسی دارد ولی از درک همه حقایق به ویژه عالم ماورای طبیعت، ناتوان است و سهگونه محدودیت است: | عقل انسانی، گرچه در معرفت دینی، نقش اساسی دارد ولی از درک همه حقایق به ویژه عالم ماورای طبیعت، ناتوان است و سهگونه محدودیت است: | ||
* عقل، غالبا در مفاهیم | *عقل، غالبا در مفاهیم طبیعی، قدرت فهم دارد و حقایق ماورای طبیعت و آثار [[آخرت|آخرتی]] افعال، برای عقل، قابل تجربه نیست.<ref>خسروپناه، کلام جدید، ص۸۳.</ref> | ||
* درک عقل محدود به کلیات است و | *درک عقل محدود به کلیات است و جزئیات دین را نمیتوان با عقل درک کرد؛ زیرا جزئیات در دسترس برهان عقلی قرار نمیگیرد. جزئیات [[شریعت]] فقط به واسطه شرع، قابل استدلال عقلی است.<ref>مصباح یزدی، محمد تقی، چکیدهای از اندیشههای بنیادین اسلامی، ص۶۹.</ref> | ||
* درک امور شهودی نیاز به | *درک امور شهودی نیاز به امور باطنی دارد و عقل قابلیت دریافت آنها را ندارد. البته عقل میتواند از امور شهودی، مفهوم انتزاع کند و آن را تجزیه و تحلیل نماید.<ref>مصباح یزدی، محمد تقی، چکیدهای از اندیشههای بنیادین اسلامی، ص۱۷۴.</ref> | ||
{{پایان پاسخ}} | |||
{{مطالعه بیشتر}} | {{مطالعه بیشتر}} | ||