۱۱٬۹۱۳
ویرایش
(صفحه را خالی کرد) |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۱: | خط ۱: | ||
عبدالکریم سروش | |||
در کتاب «فربهتر از ایدئولوژی» خود مقالهای تحت عنوان «سه فرهنگ» دارم. | |||
مقدمه کتاب «علم چیست فلسفه چیست؟» اینگونه نوشت: «شجرۀ طیبه جمهوری اسلامی که بذر مبارکش در این دیار، به دست برکتخیز رهبر بزرگوار انقلاب افشانده شد و به خون پاک جوانان خداطلب آبیاری گردید و به اذن و توفیق حضرت حق همواره در ثمربخشیست، سایه میمون خود را بر سر ساکنان این مرز و بوم گسترده است و هر روز و هر دم رسیدن میوهیی شیرین و ارمغانی نوین را نوید میدهد»<ref>[https://www.rouydad24.com/fa/news/168264/عبدالکریم-سروش-کیست-ایدئولوگ-دیروز-اپوزیسیون-امروز «عبدالکریم سروش کیست؟ ایدئولوگ دیروز، اپوزیسیون امروز»]، سایت رویداد ۲۴.</ref> | |||
برخی به سروش لقب مارتین لوتر جهان اسلام را بدهند. جواد طباطبایی درباره او به طعنه گفته بود «مارتین لوتر جهان اسلام به درستی نمیدانست مارتین لوتر کیست!»<ref>[https://www.rouydad24.com/fa/news/168264/عبدالکریم-سروش-کیست-ایدئولوگ-دیروز-اپوزیسیون-امروز «عبدالکریم سروش کیست؟ ایدئولوگ دیروز، اپوزیسیون امروز»]، سایت رویداد ۲۴.</ref> | |||
در مقالهٔ «روشنفکری و دینداری»، تعابیر نسبتاً تندی دربارهٔ فروغ فرخزاد و محمدعلی فروغی به کار بردید؛ آیا الان هم از آن تعابیر دفاع میکنید؟ ایشان هم گفت: «نه، الان که نگاه میکنم، میبینم آن تعابیر من تعابیر خوبی نبود؛ نه راجع به فروغ فرخزاد نه راجع به محمدعلی فروغی».<ref>[https://www.zeitoons.com/20193 «عبدالکریم سروش در پی عبور از دین نیست»، گفتگو با سروش دباغ.]</ref> | |||
سقف معیشت و بر ستون شریعت و حریت و روحانیت دو مقاله جنجالی سروش | |||
سخنرانی خامنه ای در نقد حریت و روحانیت در مستند بیبیسی دقیقه ۳۹ | |||
مناظره مکتوب سروش و داوری | |||
روشنفکر دینی نقد سنت میکند نقد قدرت دینی اخلاق اندیشه و معرفت دینی میکند. پایگاه نقادی روشنفکری دینی مدرنیته است. برخلال نقادان سنتی که از پایگاه سنت بر سنت نظر میکنند.<ref>سروش، «روشنفکری همپای نهضت معتزله»، ص۹۷۳.</ref> | |||
ایمان تحولی نیست که در ذهن انسان پدید میآید آن علم و کلام است ایمان تحول در جان آدمی است.<ref>سروش، سخنرانی سلوک دیندارانه در جهان مدرن، جلسه۱.</ref> | |||
کتابهایی مانند قران و متون مقدس دیگر را اگر به چشم بیایمانی نگاه کنیم، چیز زیادی در آن نیست و کتابی معمولی نشان میدهد و این نگاه نامومنانهای است. زمانی که ایمان در این کتابها روح میدمد این کتابها را زنده میکند و انسان چیزهای ناب در اینها میبیند.<ref>سروش، سخنرانی سلوک دیندارانه در جهان مدرن، جلسه۳۸.</ref> | |||
در سخنرانی دیگری تحت عنوان «درک غریزانه دین» به تجلیل از آیت الله خمینی پرداخت.<ref>[https://www.rouydad24.com/fa/news/168264/عبدالکریم-سروش-کیست-ایدئولوگ-دیروز-اپوزیسیون-امروز «عبدالکریم سروش کیست؟ ایدئولوگ دیروز، اپوزیسیون امروز»]، سایت رویداد ۲۴.</ref> | |||
==زندگینامه== | |||
عبدالکریم سروش متولد ۲۵ آذرماه ۱۳۲۴ش در یکی از محلات جنوبی تهران، متولد شدم.<ref name=":11">[http://www.drsoroush.com/Persian/Interviews/P-INT-20110430-KandokavDarAhvaleSoroush.html «کندوکاو در شرح احوال و آرای سروش به زبان خودش»]</ref> پدرش او را در سال دوم دبیرستان به مدرسه علوی برد و در آنجا ثبت نام کرد و ا ادامه دبیرستان را این مدرسه گذراند.<ref>[http://www.drsoroush.com/Persian/Interviews/P-INT-20110430-KandokavDarAhvaleSoroush.html «کندوکاو در شرح احوال و آرای سروش به زبان خودش»]</ref> دبیرستان علوی توسط علی اصغر کرباسچیان تأسیس شده بود و مدیری به نام رضا روزبه داشت. این مدرسه از مدارس معروف و مذهبی در تهران بود و با وجود مذهبی بودن توجه بسیار به علوم جدید داشت.<ref>«مستند عبدالکریم سروش: معرفت و مدارا»، سایت بیبیسی فارسی.</ref> | |||
پس از دبیرستان وارد دانشگاه شده و در رشته داروسازی تحصیل کرد و به سال ۱۳۴۷ از رشته داروسازی فارغالتحصیل شد.<ref name=":12" /> او در دوران دانشجویی به مدت نزدیک پنج سال در نزد یک روحانی که شهید مطهری معرفی کرده بود، فلسفه اسلامی خواند.<ref>[http://www.drsoroush.com/Persian/Interviews/P-INT-20110430-KandokavDarAhvaleSoroush.html «کندوکاو در شرح احوال و آرای سروش به زبان خودش»]</ref> | |||
او در سال ۱۳۴۷ش به سربازی رفت و در مهر ماه سال ۱۳۴۹ خدمت سربازی را به پایان رساند.<ref name=":12">[http://www.drsoroush.com/Persian/Interviews/P-INT-20110430-KandokavDarAhvaleSoroush.html «کندوکاو در شرح احوال و آرای سروش به زبان خودش»]</ref> پس از سربازی برای کار به وزارت بهداری رفته و در نهایت سرپرست آزمایشگاه مواد خوراکی و آشامیدنی و بهداشتی بوشهر گردید و نزدیک یک سال و نیم در آنجا ماند. سپس به تهران بازگشت و در تهران در آزمایشگاه کنترل دارو خدمت کرد.<ref name=":12" /> در همین دوره کرباسچیان و روزبه از مسئولان دبیرستان علوی تصمیم گرفتند سروش پس از دوران دانشگاه، برای ادامه تحصیل به خارج از کشور برود و نهایتاً با هماهنگی یک شخص بازاری به نام حاج ابوالفضل کرد احمدی به خارج از کشور رفت و او تمام هزینههای تحصیل سروش را پرداخت کرد. سروش در انگلستان فوق لیسانس شیمی آنالیتیک خواند و سپس به تحصیل در رشته فلسفه علم پرداخت.<ref name=":15">«مستند عبدالکریم سروش: معرفت و مدارا»، سایت بیبیسی فارسی.</ref> دسروش خود میگوید در انگلستان کتاب مثنوی و المحجه البیضاء را بسیار مطالعه میکرد و این دو، غذایی روحی و معنوی برای او بودند.<ref>[http://www.drsoroush.com/Persian/Interviews/P-INT-20110430-KandokavDarAhvaleSoroush.html «کندوکاو در شرح احوال و آرای سروش به زبان خودش»]</ref> | |||
با انقلاب اسلامی ایران، او به ایاران بازگشت.<ref name=":15" /> پس از انقلاب مسئولیتهایی را برعهده گرفت که عمدتا علمی و فرهنگی و در محدوده دانشگاهها و مراکز آموزشی و پژوهشی بود.<ref>مرتضوی، «سروش»، ص۱۵۶.</ref> در ابتدا در دانشگاه تربیت معلم مشغول به تدریس گردید و پس از چندی وارد ستاد انقلاب فرهنگی شد.<ref>[http://www.drsoroush.com/Persian/Interviews/P-INT-20110430-KandokavDarAhvaleSoroush.html «کندوکاو در شرح احوال و آرای سروش به زبان خودش»]</ref> | |||
شهید باهنر در دولت شهید رجایی پیشنهاد وزارت علوم را به سروش داشت که او نپذیرفت. در دولت آقای بنیصدر نیز برخی به بنیصدر پیشنهاد مسئولیتهایی برای سروش داشتند که بنیصدر نپذیرفت. تنها پست دولتی سروش عضویت در ستاد انقلاب فرهنگی با نصب امام خمینی بود که سروش هدف خود در پذیرفتن آنرا خدمت فرهنگی دانسته است.<ref>[http://www.drsoroush.com/Persian/Interviews/P-INT-ShahrvandPoper.html « دریغا که مجال قهوه خوردن با پوپر از دست رفت»]</ref> سروش در دورهای پیشنهاد تشکیل حزب «روشنفکران دینی» را داده بود.<ref>[http://www.emadbaghi.com/archives/001544.php باقی، « روشنفکری دینی پس از انقلاب چگونه به وجود آمد؟»]</ref> | |||
در نهایت سروش به خاطر فشارهای سیاسی و مشکلاتی که در ایران برایش اتفاق افتاد، از ایران مهاجرت کرد.<ref name=":13">[https://www.rouydad24.com/fa/news/168264/عبدالکریم-سروش-کیست-ایدئولوگ-دیروز-اپوزیسیون-امروز «عبدالکریم سروش کیست؟ ایدئولوگ دیروز، اپوزیسیون امروز»]، سایت رویداد ۲۴.</ref> او گاه به دعوت برخی مراکز علمی به ایران میآمد اما از سال ۱۳۸۸ش به بعد دیگر به ایران باز نگشت.<ref>مرتضوی، «سروش»، ص۱۵۷.</ref> | |||
سال ۲۰۰۴م سروش یکی از صد چهره تأثیرگذار سال از نگاه مجله Time گردید.<ref>[http://www.drsoroush.com/Persian/News_Archive/P-NWS-13840201-Behnoudonline.html بهنود، « سروش یکی از صد اثرگزار عالم» سایت رسمی عبدالکریم سروش.]</ref> همچنین جایزه اراسموس در سال ۱۳۸۳ش به سه متفکر مسلمان تعلق گرفت که یکی از آنها عبدالکریم سروش بود.<ref>«مستند عبدالکریم سروش: معرفت و مدارا»، سایت بیبیسی فارسی.</ref> مسئولان برگزاری این جایزه، در سال ۱۳۸۳ش تلاش کردند کسانی که در جوامع مسلمان خدمتی به علوم انسانی و حقوق بشر یا در مورد چالش اسلام با مدرنیته پژوهش کردهاند را انتخاب کنند.<ref>[http://www.drsoroush.com/Farsi/Interviews/F-INT-13830126-Dr._Soroush_Erasmus_Prize_2004.htm «گفت وگوئی با دکتر سروش به مناسبت دریافت جایزه اراسموس» سایت عبدالکریم سروش.]</ref> | |||
سروش دباغ فرزند عبدالکریم سروش حدود سی جلسه گفتگو پیرامون زندگینامهٔ عبدالکریم سروش با ایشان داشته که تمام زندگی فکری و سیاسی ایشان را تا آخر سال ۹۲ شمسی در بر میگیرد.<ref>[https://www.zeitoons.com/20193 «عبدالکریم سروش در پی عبور از دین نیست»، گفتگو با سروش دباغ.]</ref> این کتاب هنوز نشر داده نشده است. | |||
'''انجمن حجتیه'''{{سخ}} | |||
دبیرستان علوی با انجمن حجتیه ارتباط بسیار داشتند و بسیاری افراد از این مدرسه به این انجمن پیوستند. سروش نیز در سال ششم دبیرستان به انجمن حجتیه پیوست و در جلسات و فعالیتهای آنان شرکت داشت اما در سال اول دانشگاه از این انجمن خارج شد.<ref>[http://www.drsoroush.com/Persian/Interviews/P-INT-20110430-KandokavDarAhvaleSoroush.html «کندوکاو در شرح احوال و آرای سروش به زبان خودش»]</ref> حضور او در این انجمن کمتر از یک سال بود..<ref>برنامه پرگار، مناظرههای انقلاب، دو مهمان چهل سال بعد، بخش اول.</ref> | |||
'''ستاد انقلاب فرهنگی''' | |||
{{همچنین ببینید|انقلاب فرهنگی|ستاد انقلاب فرهنگی}} | |||
[https://www.radiofarda.com/a/f35_Soroush_DolatAbadi_Cult_Revol/1734294.html «انقلاب فرهنگی»؛ سروش و دولتآبادی در برابر یکدیگر»] | |||
به گزارش رویداد۲۴ دکتر ناصر کاتوزیان پدر علم حقوق ایران که در آن سالها از دانشگاه تصفیه شده بود نقل میکند که عبدالکریم سروش در جریان تصفیه اساتید او را به مناظره فراخوانده و مدام تکرار میکرده که برای اصلاح ماشینی که بد کار میکند باید آن را خاموش کرد. | |||
شهید باهنر با سروش مطرح کرد و گفت که میخواهد نام او را برای عضویت در ستاد انقلاب فرهنگی به امام بدهد و او نیز قبول کرد. در نهایت سروش در خرداد ۱۳۵۹ به حکم امام خمینی به عضویت در ستاد انقلاب فرهنگی درآمد.<ref>«مستند عبدالکریم سروش: معرفت و مدارا»، سایت بیبیسی فارسی.</ref> | |||
'''مناظره''' | |||
[[پرونده:Soroush monazere.jpg|بندانگشتی|پیوند=Special:FilePath/Soroush_monazere.jpg]] | |||
در سال ۱۳۶۰ش مناظرههایی در تلویزیون ایران برگزار شد. در مناظره ایدئولوژیک آیت الله مصباح یزدی و دکتر سروش از یک طرف و در طرف دیگر احسان طبری(از طرف حزب توده)و فرخ نگهدار از اعضای سازمان چریک های فدایی خلق ایران برگزار شد.<ref name=":14">[http://www.shafaf.ir/fa/news/258020/%D8%B1%D9%88%D8%A7%DB%8C%D8%AA%DB%8C-%D8%A7%D8%B2-%D9%85%D9%86%D8%A7%D8%B8%D8%B1%D9%87-%D9%87%D8%A7%DB%8C-%D8%AF%D8%A7%D8%BA-%D8%B3%D8%A7%D9%84-60 «روایتی از مناظره های داغ سال 60»]، سایت شفاف.</ref> این مناظره ها در دربهار سال ۱۳۶۰ش ضبط شد و اولین آنها در ۹ خرداد ماه ۱۳۶۰ش از شبکه اول تلویزیون پخش شد.<ref name=":14" /> این جلسات در پنج جلسه در رابطه با مسائل ايدئولوژيك ضبط و همه آنها پخش شد.<ref name=":14" /> | |||
حضور دکتر سروش در این مناظرهها به پیشنهاد مصباح یزدی بود.<ref>برنامه پرگار، مناظرههای انقلاب، دو مهمان چهل سال بعد، بخش اول.</ref> | |||
'''حلقه کیان''' | |||
{{همچنین ببینید|مجله کیهان فرهنگی|حلقه کیان}} | |||
مسئولان مجله کیهان فرهنگی با دکتر سروش ارتباط برقرار کرده و از او برای نوشتن مقاله دعوت به عمل آوردند. او نیز مقلاتی رای این مجله مینوشت و حتی از طرف مجله مصاحبهای با آیتالله جوادی آملی نیز داشت که در نشریه نیز چاپ شد.<ref name=":2">[http://www.drsoroush.com/Persian/Interviews/P-INT-Kian.html « دوم خرداد به زیان کیان تمام شد»]</ref> سروش برخی مقالات مهم و چالشی مانند مقالات قبض و بسط تئوریک شریعت را در این مجله به چاپ رساند که دردسرهایی برای خود سروش و مجله پدید آورد.<ref name=":2" /> | |||
در نهایت و با بیشتر شدن مشکلات، کادر اصلی کیهان فذهنگی از این مجله جدا شده و مجله «کیان» را بنا نهادند. کیان کم و بیش همان راه و روش کیهانفرهنگی را داشت و سروش نیز با این مجله همکاری داشت.<ref name=":2" /> بعدها افراد فعال در مجله کیان که تاثیرات مهمی نیز داشتند، به نام حلقه کیان معروف شدند و عبدالکریم سروش از جمله آنان بود.<ref name=":2" /> | |||
'''فهرست آثار عبدالکریم سروش'''{{سخ}}{{نوشتار اصلی|فهرست آثار عبدالکریم سروش}} | |||
عبدالکریم سروش آثار بسیاری به چاپ رسیدهاست: | |||
{{ستون-شروع|۳|فاصله=۳|جداساز=۳}} | |||
# «حکمت و معیشت» دفتر دوم سال نشر: ۱۳۶۹ش. | |||
# «بسط تجربه نبوی»، سال نشر: ۱۳۷۸ش. | |||
# «صراطهای مستقیم» سال نشر: ۱۳۷۸ش. | |||
# قبض و بسط تئوریک شریعت»، ۱۳۷۵ش | |||
# «کلام محمد رؤیای محمد» ۱۳۹۸ش. | |||
# «اوصاف پارسایان» سال نشر: ۱۳۷۰ش. | |||
# علل ناکامی تاریخی مسلمانان، ناشی از دینداری نیست | |||
# تشیع و چالش مردم سالاری | |||
# سکولاریسم سیاسی و سکولاریسم فلسفی | |||
# دین و دنیای جدید | |||
# عدالت علی (علیه السلام) در نهج البلاغه | |||
# تاملاتی در اندیشه سیاسی انقلاب اسلامی | |||
# راز و راززدایی | |||
# دیانت، مدارا و مدنیت | |||
# ایدئولوژی و دین دنیوی | |||
# با جهان جدید شجاعانه روبرو شویم | |||
{{پایان}} | |||
==سروش و انقلاب اسلامی ایران== | |||
سروش از وقتی که در انگلستان تحصیل میکردم و آراء پوپر را میخواندم به لیبرالیسم پوپری برجستگی داشت که لیبرالیسم معرفتی بود که جامعه باید چنان باشد که عالمان همه رشتهها بتوانند آزادانه آراء خود را مطرح کنند و این آزادی بر حاکمیت لوازمی دارد و حکومت باید حمایت کند و این در دور خودش جامعه ای خاص را پدید میآورد.<ref>[https://www.youtube.com/watch?v=FGfgV_7CC5c پرگار: مناظرههای انقلاب، دو مهمان، چهل سال بعد، بخش دوم، سایت یوتیوب]</ref> | |||
سروش: معتقد نیستم که نیروهای خارجی انقلاب را بپا کردند. این اهانت به مردم ما است و این قدر قدرت نشان دادن دیو استعمار است. بله آنها وقتی با اراده و عصیان مردم روبهرو شدند دانستند که با نگه داشتن شاه کار پیش نمیرود به همین سبب پشت او را خالی کردند.<ref>سروش، «۱۰سال حصر و سالگرد ۴۲ سال»</ref> | |||
سروش معتقد است انقلاب ایران و انقلابیون آن میدانستند که چه نمیخواهند اما نمیدانستند که چه میخواهند. او انقلاب ایران را انقلابی بدون تئوری معرفی میکند. و یکی از علتهای آن این است که نتوانست در میان جدال سنت و مدرنیته نتوانست راهی باز کند زیرا روحانیون و طبقه حاکم توهم استغنا داشتند و به همین جهت به سمت مدرنیته نرفتند و تنها یک ابزار خشک دانستند.<ref>سروش، «۱۰سال حصر و سالگرد ۴۲ سال»</ref> | |||
سروش: انقلاب اسلامی پیروزی شیخ فضلالله نوری بر مرحوم نائینی و آخوند خراسانی بود. انقلاب ضد مشروطه بود و تمام آنچه در مشروطه بافته شده بود، همه رشته شد.<ref>[https://www.youtube.com/watch?v=AB61NckOPWQ سروش، سخنرانی «چهلمین سالگرد انقلاب بهمنی»]</ref> | |||
شما گفتید که «حرمت نظام هتک شد» و آبروی آن به یغما رفت. باور کنید که در تمام عمر خود خبری بدین خوشی از کسی نشنیده بودم.<ref>[https://www.radiofarda.com/a/o2_soroush_letter/1819856.html «متن کامل نامه عبدالکریم سروش به آیت الله خامنه ای»، سایت رادیو فردا]</ref> | |||
آن کلمات سهگانه را شنیدم: «هتک حرمت نظام»، که چون حدیث سرو و گل و لاله و چون ثلاثه غساله جان بخش بود.<ref>[https://www.radiofarda.com/a/o2_soroush_letter/1819856.html «متن کامل نامه عبدالکریم سروش به آیت الله خامنه ای»، سایت رادیو فردا]</ref> | |||
اینک فروتنانه از تو رخصت میطلبم تا بر جمهوری کافرپرور اسلامی ایران، لعنت و نفرین بفرستم.<ref>[https://www.bbc.com/persian/iran/2011/02/110221_u03_soroush_letter سروش، «متن کامل نامه عبدالکریم سروش»]</ref> | |||
نامههای سروش به آیت الله خامنهای تند و غیر آشتی جویانه بود. او که این نامهها را مینوشت آتشفشانی از خشم بود. ناراحتی او از وضعیت زندانها، نامههای او را به این سمت برد.<ref>برنامه پرگار، مناظرههای انقلاب، دو مهمان چهل سال بعد، بخش اول.</ref> | |||
البته سروش معتقد به سکولاریسم و جدایی دین از سیاست است و این را نه تنها در سیاست بلکه به جامعه و حوزه اجتماعی نیز تسری میدهد..<ref>مرتضوی، «سروش»، ص۱۶۴.</ref> | |||
'''امام خمینی'''{{سخ}} | |||
امام و عزت مسلمین | |||
اولین بار با عموی خودش پس از ۱۵ خرداد در جلسه عمومی امام را دید. اما دفعه بعد در پاریس امام خمینی را دید و نقل میکند که وقتی خمینی از اتاق بیرون آمد یکباره یک وجود فوقالعاده فراگیرنده و رعب آور آمد و برای مدت کوتاهی سروش در سرجایش میخکوب شد.<ref>«مستند عبدالکریم سروش: معرفت و مدارا»، سایت بیبیسی فارسی.</ref> | |||
سروش در برابر این سؤال که میان محمد رضا شاه و امام خمینی کدام را انتخاب میکند، پاسخ میدهد که نباید تنها میان این دو امر اختیار داشت و میتوان فرضهای دیگر را نیز در نظر داشت اما اگر بنا میان این دو باشد او خمینی را ترجیح میدهد؛ زیرا خمینی باسوادترین رهبر ایران بوده تاکنون از ابتدای حکومت هخامنشیان تا حاضر. خمینی فقیه درجه اول که عرفان و فلسفه نیز خوانده بود. او معتقد است اصلاً جای مقایسه نیست میان خمینی و پادشاهان دیگه از پهلوی تا قبلتر. در گذشته خمینی چیز ناپاکی وجود نداشت و او مرد شجاع بود. او برخلاف برخی پادشاهان که قلدر یا آدمکش بودند این خصایص را نداشت بلکه شجاعت که یک فضیلت اخلاقی است را داشتهاست.<ref>[https://www.youtube.com/watch?v=AB61NckOPWQ سروش، سخنرانی «چهلمین سالگرد انقلاب بهمنی»]</ref> | |||
او در مورد امام خمینی میگوید که او خطاهایی داشت که گاه بزرگ هم بود اما خیانت نکرد.<ref>[https://www.youtube.com/watch?v=AB61NckOPWQ سروش، سخنرانی «چهلمین سالگرد انقلاب بهمنی»]</ref> | |||
در مورد اعدام زندانیان مجاهدین سروش معتقد است که یک گروه مسلح جرار در مقابل حکومت برخواستند و همه حکومت را میخواستند و هیچ حکومتی یک گروه مسلح مخالف را قبول نمیکند. موقعیت دشواری برای حکومت بود که با اینها چکونه برخورد کند که طرف مقابل اصلاً کوتاه نمیآمد.<ref>[https://www.youtube.com/watch?v=AB61NckOPWQ سروش، سخنرانی «چهلمین سالگرد انقلاب بهمنی»]</ref> | |||
سروش در سخنرانی با نام آفتاب دیروز و کیمیای امروز که در تاریخ خرداد ۱۳۶۸ش یک هفته پس از وفات امام خمینی داشت، ایشان را «انسانی بزرگ و روحی عارف و مجاهد» و «دلیریها و دشمنشکنیها و احیاگریهای ایشان نیاز به تبلیغ نداشت» یاد میکند.<ref>سروش، «آفتاب دیروز و کیمیای امروز»، ص۴.</ref> | |||
عشق و علاقه سروش به آیت الله خمینی هیچگاه، -حتی زمانی که بعدها به اپوزیسیون تبدیل شده بود- از بین نرفت.<ref>[https://www.rouydad24.com/fa/news/168264/عبدالکریم-سروش-کیست-ایدئولوگ-دیروز-اپوزیسیون-امروز «عبدالکریم سروش کیست؟ ایدئولوگ دیروز، اپوزیسیون امروز»]، سایت رویداد ۲۴.</ref> | |||
==دغدغهها و انگیزهها== | |||
«عبدالکریم سروش که از زمان ظهور در پهنهٔ روشنفکری دینی هر روز نظریات و تئوریهای تازه و بدیعی دربارهٔ چگونگی مواجهه با سنت در جهان مدرن ارائه نموده و در عصر علم و خرد سکولار، برای احیاء دین و معنویت همت گماشته»<ref>«مَرَجَ البَحرین؛ رؤیای سروش، روایت شبستری»</ref> | |||
سروش دغدغه ذهنی خود را چنین نقل میکند که از یک سو دل در گرو [[معنویت]] و دین دارد و از سوی دیگر دل در گرو دانش و خِرَد نوین.<ref name=":0">[http://www.zeitoons.com/85 «ما، هم به قرآن نگاه نقدی داریم و هم به پیامبر»]، سایت زیتون.</ref> او معتقد است خواستن این دو با هم کاملاً ممکن است و به دنبال این است که «دیالوگ و داد و ستدی میان دو سرمایهٔ بزرگ بشریت یعنی دین و خرد نوین» برقرار کند، چنانکه «نه خرد نوین را تابع دیانت کند و نه دیانت را تابع خرد نوین».<ref name=":10">[http://www.zeitoons.com/85 «ما، هم به قرآن نگاه نقدی داریم و هم به پیامبر»]، سایت زیتون.</ref> | |||
سروش معتقد است عقل رقیبانی دارد و سه مورد از آنها را در مقاله «اندر باب عقل» میشمارد و میگوید خود این را آزموده و با آنها زیستهاست. این سه رقیب عقل عبارت است از وحی، عشق و انقلاب.<ref>سروش، «اندر باب عقل» ص۲.</ref> و از میان رقبای سهگانه عقل، انقلاب از همه بیرحمتر و عقل ستیزتر است.<ref>سروش، «اندر باب عقل» ص۵.</ref> | |||
دو دههٔ قبل نیز آیت الله جوادی آملی مدعی شد که سروش نه در پی احیای دین بلکه در پی اماتهٔ دین است.<ref>[https://www.zeitoons.com/20193 «عبدالکریم سروش در پی عبور از دین نیست»، گفتگو با سروش دباغ.]</ref> | |||
سروش دباغ: پروژهٔ فکری عبدالکریم سروش در ادامهٔ پروژهٔ اقبال قرار دارد؛ یعنی پروژهٔ بازسازی فکر دینی. دکتر سروش جهد فکری خود را معطوف به بازخوانی انتقادیِ اندیشهٔ دینی و به دست دادن یک نظام الهیاتی بدیل میداند. اما این پروژه، به توضیحی که در پاسخ به پرسشهای پیشین آوردم، داخل چارچوب سنت اندیشهٔ دینی قرار دارد.<ref>[https://www.zeitoons.com/20193 «عبدالکریم سروش در پی عبور از دین نیست»، گفتگو با سروش دباغ.]</ref> | |||
روشنفکران دینی واقعاً متدیناند و به بدأو معاد قائلاند و دین برای آنان فقط موضوع تحقیق نیست بلکه موضوع ایمان هم هست.<ref>سروش، «سنت و روشنفکری دینی»، ص۹.</ref> | |||
سروش را از معدود متفکرانی دانستهاند که بیان شیوا و قلم رسایی دارد و در سخنوری و کتابت زیر دست دانسته شده است.<ref>مرتضوی، «سروش»، ص۱۵۳.</ref> | |||
دوگانگی یا مواجهه سنت و مدرنیسم، دینداری و خردورزی، ایمان و علم، تحقیق و تقلید، عقل و شرع و نظایر آن در زمره مهمترین مقولاتی هستند که سروش به آنها پرداخته است.<ref>مرتضوی، «سروش»، ص۱۵۳.</ref> | |||
==سروش، روحانیت و فقه== | |||
سایت خوب <ref>[https://www.rouydad24.com/fa/news/168264/عبدالکریم-سروش-کیست-ایدئولوگ-دیروز-اپوزیسیون-امروز «عبدالکریم سروش کیست؟ ایدئولوگ دیروز، اپوزیسیون امروز»]، سایت رویداد ۲۴.</ref> | |||
*مقاله حریت و روحانیت به قلم آقای دکتر عبدالکریم سروش در شماره ۲۴ کیان. | |||
*سقف معیشت بر ستون شریعت | |||
*اسلام نیازی به صنف روحانی ندارد | |||
*«اندر باب اجتهاد: دربارهٔ کارآمدی فقه اسلامی در دنیایامروز» | |||
*فقه در ترازو؛ طرح چند پرسش از محضر حضرت آیت الله منتظری | |||
*خدمات و حسنات دین عبدالکریم سروش | |||
*جریان مصباح یعنی فاشیسم: نظر سروش در مورد مصباح ومظهری | |||
*[http://tarikhirani.ir/fa/news/7166/مصاحبه-دکتر-سروش-با-استاد-شهید-مرتضی-مطهری مصاحبه دکتر سروش با استاد شهید مرتضی مطهری] | |||
*ص۷۹ آئین در آینه | |||
*آفتاب دیروز و کیمیای امروز | |||
استاد مطهری، احیا کننده ای راستین در عصر جدید | |||
به گزارش رویداد۲۴ نقطه گسست سروش از روحانیت در اردیبهشت ماه سال ۱۳۶۷ اتفاق افتاد؛ یعنی زمانی که نخستین مقاله از مجموعه مقالات «قبض و بسط تئوریک شریعت» در مجله کیهان فرهنگی آغاز شد. نظریه قبض و بسط تئوریک شریعت نظریه جدید و نوآورانهای نبود؛ جان کلام نظریه این بود: «فهم شریعت مبتنی بر پیششرطهای خودکنش فهم و در داد و ستد با دیگر معارف بشری مانند انسان شناسی، تاریخ و... است. در واقع هر متنی در یک شرایط بینامتنی فهم میشود. بنابراین با تغییر و تحول معارف بشری -قبض و بسط آنها- فهم شریعت نیز دچار تغییر و قبض و بسط خواهد شد. بنابرین فهم ما از شریعت نسبی و تاریخی هستند و مبنای انسانی دارند.<ref name=":13" /> آملی لاریجانی تعابیر تندی در نقدش به سروش به کار برده بود. سروش نیز در مقابل جواب تندی به لاریجانی داد و علنا وارد نزاع با روحانیت شد.<ref>[https://www.rouydad24.com/fa/news/168264/عبدالکریم-سروش-کیست-ایدئولوگ-دیروز-اپوزیسیون-امروز «عبدالکریم سروش کیست؟ ایدئولوگ دیروز، اپوزیسیون امروز»]، سایت رویداد ۲۴.</ref> | |||
«بلی من فقیه نیستم و شایستگی پاسخ دادن به سوالات فقهی را ندارم. به سایت آقای دکتر محسن کدیور مراجعه نمایید». | |||
در ابتدای مقاله خدمات و حسنات دین به بازخورد مقاله حریت و روحانیت و عکس العمل آقای خامنه ای پرداخته شدهاست. | |||
فقه اسلامی از درون قابل رفو کردن نیست. از نگاه سروش باید بیرون فقه تقویت شود تا دورن فقه نیز از راکد بودن بیرون بیاید. بیرون فقه یعنی معرفتشناسی انسانشناسی خداشناسی وحیشناسی و … اینها راکد مانده و فقیه باید با شناخت از این مسائل به داخل فقه برود. ابزارهای درون فقه هیچ حصاری را تغییر نمیدهد برای نمونه حقوق انسان امر بیرونی است و فقها باید با توجه به این مبنا به درون فقه بپردازند تا تغییرات جدی پدید بیاورند.<ref>برنامه پرگار، مناظرههای انقلاب، دو مهمان چهل سال بعد، بخش اول.</ref> | |||
سروش اذعان دارد که بسیاری از مناقشاتش بر فقه برگرفته شده از غزالی است. از بیرون نگرفته و از زمانی که غزالی را خوانده ماهیت فقه را فهمید.<ref>برنامه پرگار، مناظرههای انقلاب، دو مهمان چهل سال بعد.بخش اول.</ref> | |||
سنت را باید فعال است ذخایر بسیاری در این سنت وجود دارد و در عین حال نباید تک منبع بود و منابع بومی و غیر بومی را نگاه کرد.<ref>برنامه پرگار، مناظرههای انقلاب، دو مهمان چهل سال بعد، بخش اول.</ref> | |||
روحانیت برای دینداری عوامانه است. و برای دینداری عالمانه و عارفانه نیازی به روحانی نیست.<ref>«مستند عبدالکریم سروش: معرفت و مدارا»، سایت بیبیسی فارسی.</ref> | |||
من با مرحوم مطهری آشنایی بیشتری پیدا کردم و آشنایی ما تا زمان شهادت آن بزرگوار ادامه یافت. البته مدتی که من در خارج از کشور بودم با ایشان ارتباط مستقیم نداشتم. اما چنانکه میدانید ایشان کتاب «نهاد نا آرام جهان» من را خوانده و نکتهها یی در باب آن گوشزد کرد که من آن نکتهها را در کتاب اعمال کردم و آن کتاب اینک وامدار مرحوم آقای مطهری است.<ref>[http://www.drsoroush.com/Persian/Interviews/P-INT-20110430-KandokavDarAhvaleSoroush.html «کندوکاو در شرح احوال و آرای سروش به زبان خودش»]</ref> | |||
==مولوی به مثابه یک الگو== | |||
{{جعبه نقل قول| عنوان = | نقلقول = عبدالکریم سروش:{{-}}'''«کمتر شب و روزی بوده است که به دل یا به زبان، آشکار یا نهان، سخنی از او یا با او نگویم و ضمیر خود و دیگران را با نام و کلام او مطرا و مطهر و معطر و منور نکنم».'''<ref>مولوی، مثنوی معنوی، ۱۳۷۶ش، ص سی و یک.</ref>{{سخ}} '''«مولانا با زندگی روحی و فکری من از هر کسی دیگری عجینتر است».'''<ref>مصاحبه سروش با شبکه voa</ref>|تاریخ بایگانی| منبع = | تراز = چپ| عرض = ۲۳۰px| اندازه خط = 14px|رنگ پسزمینه =#FFF9E7| گیومه نقلقول =| تراز منبع = چپ}} | |||
سروش معتقد است اگر بتواند از یک الگو برای خود یاد کند، مولانا جلالالدین رومی است که هیچکس در زندگی او به اندازه مولانا اینچنین تأثیر نداشته است<ref name=":3">[http://www.drsoroush.com/Persian/Interviews/P-INT-ShahrvandPoper.html « دریغا که مجال قهوه خوردن با پوپر از دست رفت»]</ref> | |||
آشنایی سروش با مولانا در دوره دبیرستان و به جهت وجود یکی از معلمان بود.<ref name=":8" /> اما در ابتدا مولانا برای او جذابیتی نداشت و آن به سبب قدرت اشعار سعدی و قویتر بودن اشعار او در مقابل اشعار مولانا بود.<ref>[http://www.drsoroush.com/Persian/Interviews/P-INT-20110430-KandokavDarAhvaleSoroush.html «کندوکاو در شرح احوال و آرای سروش به زبان خودش»]</ref> اما با گذشت سالها، آشنایی عمیقتری نسبت به مولانا یافت.<ref name=":8">[http://www.drsoroush.com/Persian/Interviews/P-INT-20110430-KandokavDarAhvaleSoroush.html «کندوکاو در شرح احوال و آرای سروش به زبان خودش»]</ref> | |||
سروش معتقد است مولوی از معدود افرادی است اهل شریعت، اهل طریقت و اهل حقیقت بودن در او جمع شدهاست.<ref name=":7">مصاحبه سروش با شبکه voa.</ref> سروش معتقد است (و این را اعتقاد خود مولانا نیز میداند) که مثنوی، قرآن به فارسی است<ref name=":7" /> و حتی مثنوی را بیهیچ شبهه کتابی الهامی میداند که پارههایی در آن رایحهٔ آشنا و آشکار وحی و کشف از آن بهدست میآید.<ref>سروش، بسط تجربه نبوی، ص۲۴.</ref> | |||
به گفته سروش هر روز به نحوی مولانا در زندگی او نقش دارد.<ref>مصاحبه سروش با شبکه voa.</ref> او برخی شعرهای مولوی در مورد دعا را نقل میکند و آنها را از لطیفترین دعاها دانسته و میگوید از وقتی که این شعر در ذهنش جایگیر شده حتی گاه در نمازهایش نیز آن اشعار را میخواند.<ref>سروش، [http://drsoroush.com/fa/wp-content/uploads/golestan_masnawi.pdf گلستان مثنوی یا گلستان معنوی]</ref> | |||
سروش در تلویزیون از سال ۱۳۶۰ هجری شمسی به بعد یک سلسله دروس در باب مولوی و مثنوی داشت که حدود ۲۴ برنامه ضبط شد و تنها ۱۳ برنامه از آن پخش شد.<ref name=":9">مصاحبه سروش با شبکه voa.</ref> به ادعای سروش امام خمینی با وجود علاقهای که به مولانا داشت به جهت فشارهای بیرونی، دستور قطع این برنامه داد.<ref name=":9" /> | |||
سروش در مقابل برخی فقیهان که به تحریم ساخت فیلم در مورد مولوی فتوا داده بودند، موضع گرفته و آنها را «فتواهای ناروا، بولفضولانه و خشک مغزانه» نامید و این فتوا را از سر نادانی دانسته و گفت «این پوست فروشان با مغز، بر سر مِهر نیستند».<ref>[https://www.zeitoons.com/67825 «واکنش عبدالکریم سروش به فتوای اخیر مکارم شیرازی و نوری همدانی»، سایت زیتون.]</ref> | |||
کتاب مثنوی با تصحیح و پیشگفتار عبدالکریم سروش چاپ شد.<ref>[http://asmaneketab.ir/product/کتاب-مثنوی-معنوی-تصحیح-عبدالکریم-سروش/ «کتاب مثنوی معنوی، تصحیح عبدالکریم سروش»]، سایت آسمان کتاب.</ref> | |||
==دین در دنیای مدرن== | |||
سروش معتقد است در جهان جدید، هدف زندگی معنای دیگری پیدا کرده است و مردم، دل در گرو اهداف دیگری دارند. اهدافی که ظواهر و رسانههای گروهی به مردم تلقین و در میان آنان ترویج میکنند، لذتجویی و خوشباشی است. در جهان جدید غفلت، از اصول زندگی شده است. این غفلت، امروزه یکی از محورهای زندگی است.<ref>[http://ensani.ir/fa/article/91432/دین-و-دنیای-جدید سروش، «دین و دنیای جدید».]</ref> | |||
از نگاه سروش مردم معمولاً از مدرنیته، به میوههای آن نظر دارند و ریشههای مدرنیته و جهان مدرن، کمتر مورد توجه قرار میگیرد. اما با نگاهی ژرفتر میتوانیم بگوییم آنچه میان جهان جدید و جهان قدیم فاصله افکنده و بین آنها خطکشی دقیقی انجام میدهد، علم مدرن است.<ref>[http://ensani.ir/fa/article/91432/دین-و-دنیای-جدید سروش، «دین و دنیای جدید».]</ref> | |||
سروش دینورزی را سه قسم میداند: | |||
*دینورزی معیشت اندیش (عامیانه) که در آن شخص به نحو تقلیدی و جبری، دیندار میشود و میماند. سروش دینداری عموم مردم را در این بخش قرار میدهد. البته سروش معتقد است این نوع دینداری وجوه و امتیازات مثبت بسیاری برای فرد و جامعه به همراه دارد.<ref name=":6">سروش، سخنرانی سلوک دیندارانه در جهان مدرن، جلسه۱.</ref> | |||
{{جعبه نقل قول| عنوان = | نقلقول = عبدالکریم سروش:{{-}}'''«دین اسلام برای من به مانند زبان فارسی میماند که با آن بزرگ شدهام. با اسلام و از طریق پیامبر اسلام، معنویت را شناختم و جهان دیگر را کشف کردم و در دل آن، جهان را برای خود مفهوم کردم».'''<ref>«مستند عبدالکریم سروش: معرفت و مدارا»، سایت بیبیسی فارسی.</ref>|تاریخ بایگانی| منبع = | تراز = چپ| عرض = ۲۳۰px| اندازه خط = 14px|رنگ پسزمینه =#FFF9E7| گیومه نقلقول =| تراز منبع = چپ}} | |||
*دین داری معرفت اندیش (عالمانه): این دینداری ارثی و جبری نیست، اختیاری و انتخابی است. دین در اینجا نه به منزله عادت بلکه به منزله یک معرفت مطرح میشود.<ref name=":6" /> | |||
*دین داری تجربت اندیش (عارفانه): دین به مثابه یک تجربه مطرح میشود و این دینداری پیامبرانه است، عارفانه است. خداوند در این دینداری یک معشوق و محبوب است که انسان با آن انس و رابطه وجودی برقرار میکند.<ref name=":6" /> | |||
سروش معقد است هر سه نوع دینداری در دنیای معاصر دچار مشکلاتی هستند. دینداری معیشت اندیش در جوامع امروزی موانع و مشکلات بسیار زیادی دارد و نوع زندگی در جهان معاصر برای بسیاری از احکام و التزامات دینی، مشکلاتی را ایجاد کرده است.<ref name=":6" /> دینداری معرفت اندیش نیز در جهان معاصر مشکلات دوچندان دارد و با تحولات و پیشرفتهای علمی در جهان، دینداری عالمانه نیز دچار مشکلات جدی شده است.<ref>سروش، سخنرانی سلوک دیندارانه در جهان مدرن، جلسه۱.</ref> این مشکلات حتی برای دینداری تجربت اندیش نیز وجود دارد؛ آرامش و مراقبه را از انسان گرفته و انسان را از داشتن یک روح آرام محروم کردهاست. جهان یکسره شتاب و عجله گشته و این ضد آرامش برای یک تجربه دینی گشته است.<ref>سروش، سخنرانی سلوک دیندارانه در جهان مدرن، جلسه۱.</ref> | |||
سروش معتقد است تجربه اسلام در دوران مدرن چندان متفاوت با تجربه مسیحیت و یهودیت نخواهد بود. تجربه تاریخی مسیحیت چنین میگوید که علم، هنر، تکنولوژی و سیاست جدید ابتدا دین را به گرداب ناتوانی و نارسایی خواهند افکند و نامه اعمال نیک و بدش را در برابرش خواهند گشود و سپس مرحله تفسیرهای تازه فرا میرسد و دردمندان در پرتو دستاوردهای جدید بشری به بازفهمی مواریث دینی، دست خواهند گشود.<ref>سروش، «دین در دنیای مدرن به کجا میرود»، ص۹۲.</ref> | |||
سروش در مقام بیان راهحل معتقد است نباید به دنبال استخراج اندیشههای مدرن از متون دینی رفت. استخراج مدرنیته از متون دینی یکی از چالههایی بود که بسیاری از متفکران مؤمن در آن افتادند.<ref>سروش، «سنت و روشنفکری دینی»، ص۹.</ref> او معتقد است در این دوره باید به سمت فعال کردن معرفت دینی در پرتو اندیشههای مدرن رفت. در مصاف این بازفهمی و بازتفسیری است که دین قوت درونی خود را چنانکه هست نشان خواهد داد وماندنی بودن و نبودنش آشکار خواهد گشت.<ref>سروش، «دین در دنیای مدرن به کجا میرود»، ص۹۳.</ref> | |||
'''سلوک دیندارانه در جهان مدرن''' {{سخ}}دکتر سروش سلسله نشستهایی با عنوان «سلوک دیندارانه در جهان مدرن» را برگزار کرد و به موانع و انگیزههای دیندار بودن در جهان معاصر پرداخت.<ref>سروش، «سلوک دیندارانه در جهان مدرن» جلسه۴۰.</ref> این سلسله نشستها در قالب ۴۰ سخنرانی برگزار شد.<ref>[https://www.aparat.com/result/سلوک_دیندارانه_در_جهان_مدرن «سلوک دیندارانه در جهان مدرن»، سایت آپارات.]</ref> این سلسله مباحث در سال ۲۰۱۶ آغاز گردید و در سال ۲۰۱۸ به پایان رسید.<ref>سروش، «سلوک دیندارانه در جهان مدرن» جلسه۴۰.</ref> | |||
==نظریات== | |||
میزان آشنایی من با پوپر و اهمیتی که به او میدادم هیچگاه تغییر نکرد و نکتههای زیادی در اندیشه او میدیدم که چه در انگلستان و چه در زمانی که در ایران بودم مورد توجه من بود.<ref>[http://www.drsoroush.com/Persian/Interviews/P-INT-ShahrvandPoper.html « دریغا که مجال قهوه خوردن با پوپر از دست رفت»]</ref> | |||
پوپر چه زمانی برای من الگو بودهاست که امروز الگو باشد؟ مگر فلسفهورزی جای مرید و مرادی است. من اگر بتوانم از یک الگو یاد کنم، همان مولانا جلالالدین رومی است. هیچکس در زندگی من آنقدر مدخلیت نداشته که این شخص شخیص یعنی مولانا جلالالدین داشتهاست. من از پوپر نکتههای بسیار نیکویی آموختهام<ref>[http://www.drsoroush.com/Persian/Interviews/P-INT-ShahrvandPoper.html « دریغا که مجال قهوه خوردن با پوپر از دست رفت»]</ref> | |||
نوشتههای من هیچکدام در تأیید عقلانیت حد اکثری نبودهاست. برای من یکی از بدیهیات بود که عقل نمیتواند همه مشکلات عالم و حتی خودش را یعنی عقلانیت را حل کند.<ref>[http://www.drsoroush.com/Persian/Interviews/P-INT-20110430-KandokavDarAhvaleSoroush.html «کندوکاو در شرح احوال و آرای سروش به زبان خودش»]</ref> | |||
من در همین جا هم خود را «نومعتزلی» میدانم.<ref>[http://www.islahweb.org/content/2008/5/1467/نومعتزلی-هستم «نومعتزلی هستم»]، سایت اصطلاح.</ref> | |||
==دین و قدرت== | |||
{{نوشتار اصلی| دین و قدرت}} | |||
==قبض و بسط تئوریک شریعت== | |||
{{نوشتار اصلی|نظریه قبض و بسط تئوریک شریعت}} | |||
آقای سروش وقتی که سال ۱۳۶۵ ایده قبض و بسط تئوریک شریعت را مطرح کرد، همان موقع در نقد سخن ایشان مقالهٔ مفصلی نوشتم که در کتاب «گفتمانهای دینی معاصر» آمدهاست. البته نظریه قبض و بسط منتسب به گادامر است گرچه آقای سروش در مصاحبههایش گفتهاست وقتی که من بحث قبض و بسط تئوریک شریعت را مطرح کردم اصلاً گادامر را نخوانده بودم. این برای همه سئوال بود، چگونه زمانی که ایشان در انگلستان درس میخواند و گادامر یکی از استادان برجستهٔ آنجا بود و شهرت داشت او را نمیشناختهاند؟ ایشان گفت که من گادامر را نخواندم و ایدهٔ اختراعی من است.<ref>[http://www.emadbaghi.com/archives/001566.php باقی، «پرسشی که همچنان بی پاسخ ماند»]</ref> | |||
مطالب قبض و بسط تئوریک شریعت ابتدا از اردیبهشت ۱۳۶۷ تا خرداد ماه ۱۳۶۹ به صورت سلسله مقالاتی در مجله کیهان فرهنگی انتشار یافت و بعدها در اقلب کتاب منتشر شد..<ref>مرتضوی، «سروش»، ص۱۵۸.</ref> انتشار این مقالات بحثبرانگیز شد و واکنشهای فراوانی برانگیخت که در نهایت به تعطیلی موقت مجله کیهان فرهنگی را در پی داشت. به دنبال این اتفاق سروش و دوستان همفکرش مجله کیان را دایر کرده در آن به طرح دیدگاههای خود اقدام کردند.<ref>مرتضوی، «سروش»، ص۱۵۸.</ref> | |||
==از بسط تجربه نبوی تا رویاهای رسولانه== | |||
{{نوشتار اصلی|نظریه رویاهای رسولانه}} | |||
{{نوشتار اصلی|بسط تجربه نبوی}} | |||
بَسْط تجربه نبوی نظریهای که بر اساس آن، [[وحی]] مختص به پیامبر (ص) نیست، و تجربههای پیامبرانه پس از [[پیامبر اسلام(ص)]] نیز در افراد مختلف ادامه مییابد.<ref>سروش، بسط تجربه نبوی، ۱۳۸۵ش، ص۶۵.</ref> سروش نظریهپرداز بسط تجربه نبوی به دنبال نشان دادن رویهٔ بشری، تاریخی و زمینیِ وحی و دیانت است.<ref>سروش، بسط تجربه نبوی، ۱۳۸۵ش، ص۳.</ref> این نظریه، دین را خلاصه و عصاره تجربههای پیامبر دانسته که با ادامه تجربههای نبوی پس از پیامبر، از سوی دیگر مسلمانان، بر غِنا و فربهی [[دین]] افزوده میشود.<ref>سروش، بسط تجربه نبوی، ۱۳۸۵ش، ص۱۷.</ref> به باور سروش، مشکلاتی مانند تعارض [[آیه|آیات]] با نظریههای علمی جدید و منافات [[احکام شرعی|احکام فقهی]] با [[عدالت]] و [[کرامت انسان|کرامت آدمی]]، با این نظریه قابل حل است.<ref>[https://www.bbc.com/persian/blogs/2016/05/160525_l44_nazeran_sorush_bazargan «رویاهای رسولانه؛ زهی کرشمه خوابی که به ز بیداری ست»، سایت بیبیسی فارسی.]</ref> | |||
در مقابل، مخالفان نظریه بسط تجربه نبوی، معتقدند در هیچیک از آیات قرآن نیامده که قرآن جوشیده از درون پیامبر و سخن او است،<ref>طاهری، «بسط تجربه نبوی در بوته نقد»، ص۴۱.</ref> بلکه قرآن خود را به صراحت کلام خدا معرفی میکند.<ref>منتظری، سفیر حق و صفیر وحی، ۱۳۸۷ش، ص۴۰–۴۱.</ref> علاوه بر این، گفته شدهاست که تجربهها حکم یقینی ندارند و تحتتأثیر عوامل غیردینی دچار خطا میشوند، پس وحی نمیتواند نوعی تجربه دینی باشد.<ref>[http://ensani.ir/fa/article/29433/ جوادی آملی، «فرق وحی و تجربه دینی»، پرتال جامع علوم انسانی.]</ref> | |||
در بحث «کلام محمد» دانستن قرآن دو نامه از دکتر سروش خطاب به آیت الله سبحانی، با عنوان «بشر و بشیر» و «طوطی و زنبور» و دو نامه از آیت الله سبحانی خطاب به دکتر سروش، منتشر شد.<ref>[https://bookroom.ir/book/34605/مسئله-وحی-با-نگاهی-به-مکاتبات-آیت-الله-سبحانی-و-دکتر-سروش «مسئله وحی: با نگاهی به مکاتبات آیت الله سبحانی و دکتر سروش»، سایت پاتوق کتاب فردا.]</ref> | |||
رؤیاهای رسولانه نظریه [[عبدالکریم سروش]] که [[وحی]] را از مقوله رؤیا دانسته و معتقد است [[قرآن]] روایت رؤیاهای [[پیامبر اسلام]] است.<ref>سروش، کلام محمد رؤیای محمد، (محمد (ص) راوی رؤیاهای رسولانه ۲)، ۱۳۹۷ش، ص۱۱۰.</ref> سروش، پیامبر را روایتگر تجربهها و ناظر منظرههایی میداند که خود در رؤیا دیدهاست.<ref>سروش، کلام محمد رؤیای محمد، (محمد (ص) راوی رؤیاهای رسولانه ۵)، ۱۳۹۷ش، ص ۱۹۲.</ref> سروش معتقد است قرآن به خوابگزارانی نیاز دارد تا حقایق را که به زبان رؤیا بر پیامبر پدیدار شده، به زبان بیداری برگردانند و تعبیر را به جای [[تفسیر]] بنشانند.<ref>سروش، کلام محمد رؤیای محمد، (محمد (ص) راوی رؤیاهای رسولانه۲)، ۱۳۹۷ش، ص۱۰۳–۱۰۴.</ref> | |||
مخالفان رؤیاهای رسولانه معتقدند حتی یک سند معتبر تاریخی وجود ندارد که مخاطبان اولیه وحی یا خود پیامبر، مدعی خوابنامه بودن قرآن یا راوی بودن پیامبر باشند.<ref>[https://www.cgie.org.ir/fa/news/5545 آرمین، «پاسخی به دکتر سروش»، مرکز دایرةالمعارف بزرگ اسلامی.]</ref> همچنین پیامبر در هیچ [[آیه|آیهای]] گوینده نیست، در هیچکجا، آیات از زبان پیامبر نیست؛ بلکه در تمام آیات، پیامبر مانند دیگران، مخاطب است.<ref>[http://fekratema.blog.ir/1395/02/مناظره-عبدالکریم-سروش-و-عبدالعلی-بازرگان-در-برنامه-پرگار «مناظره اول سروش با عبدالعلی بازرگان»، دقیقه ۱۴، سایت نوانیشی دینی.]</ref> [[عبدالعلی بازرگان]]، از مفسران معاصر، معتقد است براساس آیات قرآن، هدف اصلی [[نزول قرآن]]، مردم هستند؛ حال چگونه میتوان معتقد شد که رؤیاهای پیامبر پس از ۱۴ قرن همچنان نامکشوف مانده و اینک خوابگزارانی باید آنرا برای مردم بگشایند.<ref>[https://www.bbc.com/persian/blogs/2016/05/160512_l44_nazeran_sorush_bazergan بازرگان، «ده نکته در نقد نظریه 'رؤیاهای رسولانه' عبدالکریم سروش»، سایت بیبیسی فارسی.]</ref> | |||
==خاتمیت پیامبر و مسئله امامت== | |||
{{نوشتار اصلی|خاتمیت از نگاه سروش}} | |||
{{نوشتار اصلی|امامت از نگاه سروش}} | |||
مفهوم [[خاتمیت]] در نظریه بسط تجربه نبوی، فرمان دادن بدون نیاز به استدلال معرفی شده<ref>سروش، بسط تجربه نبوی، ۱۳۸۵ش، ص۷۴.</ref> که با رحلت پیامبر از بین رفته و دیگر هیچکس حق ندارد بدون استدلال به دیگران حکمی کند.<ref>[http://www.zeitoons.com/85 «ما، هم به قرآن نگاه نقدی داریم و هم به پیامبر»، سایت زیتون]</ref> به نظر سروش، تجربه دینی پس از پیامبر تنها برای خود شخصْ حجت است و برخلاف تجربه پیامبر، برای دیگران الزامآور نیست.<ref>سروش، بسط تجربه نبوی، ۱۳۸۵ش، ص۷۳–۷۵.</ref> سروش [[امامت]] را نیز در مقابل خاتمیت دانسته و معتقد است: اینکه با اتکاء به وحی و [[شهود]] سخنانی بگویند که در قرآن و [[سنت نبوی]] نباشد، با خاتمیت در تعارض است.<ref>[http://www.zeitoons.com/85 «ما، هم به قرآن نگاه نقدی داریم و هم به پیامبر»، سایت زیتون]</ref> البته سروش معتقد است میتوان اسلام را آنگونه که پیامبر میخواست، نزد علی و فرزندانش یافت.<ref>سروش، سخنرانی «امام علی (ع) در نهج البلاغه»</ref> هیچ مشکل و شبههای نداشته باشد که البته او به جهت اعتقاد به پلورالیزم منکر راههای دیگر نیست.<ref>سروش، سخنرانی «امام علی (ع) در نهج البلاغه»</ref> در سلسله امامان شیعه علی نابغه است و از همه برتر است و با اینکه هرکدام فضیلت و بزرگی خود را دارا هستند اما علی از هر حیث چند گام از همه آنها پیشتر است.<ref name=":5">[https://www.youtube.com/watch?v=FwHeWO_M6-M سروش، سخنرانی «علی(ع) در نهجالبلاغه»]</ref> | |||
منتقدان «بسط تجربه نبوی» معتقدند در این نظریه، تفسیر خاتمیت با رویکردی [[عقل| ضدعقل]] به[[پیامبران]] مطرح شده و ختم نبوت با آزادسازی عقل مساوی دانسته شدهاست<ref>بهمنپور، «بنگر که را به قتل که دلشاد میکنی»، ص۸۲۷.</ref>؛ در حالی که قرآن مخالفان خود را به استدلال و عقلگرایی دعوت میکند.<ref>فاضلی، «نادرنگری»، ص۸۳.</ref> در مسئله امامت نیز طبق آیات قرآن، از افرادی یاد میکنند که پیامبر نبودند، اما اسراری از غیب بر آنها [[الهام]] میشد.<ref>سبحانی، جعفر، [https://hawzah.net/fa/Magazine/View/5211/5636/54861/ «خاتمیت، انقطاع وحی تشریعی: پاسخ آیتالله سبحانی به دکتر سروش»]</ref> به نظر مخالفان، براساس تعریف سروش از خاتمیت، اثری از [[ولایت]]، پس از پیامبر اسلام (ص) باقی نمیماند، در حالی که آیات و [[حدیث|روایات]] به ولایت افرادی غیر از پیامبر اشاره دارد.<ref>فاضلی، «نادرنگری»، ص۸۷.</ref> | |||
===تفسیر نهج البلاغه و امام علی(ع)=== | |||
{{جعبه نقل قول| عنوان = | نقلقول = عبدالکریم سروش:{{-}}'''«على(ع) كه خود سر حلقهى پارسايان بود و در سلوك و تقرب، به مرتبه ى ارجمند ولايت نايل آمده بود و آموزگار بزرگ جهاد اصغر و اكبر و پرده دار حرم ستر خدا بود، بهتر از هر كس ديگر شايستگى داشت كه معنى تقوا را باز نمايد و از اوصاف پارسايان، پرده بردارد.».'''<ref>[https://library.tebyan.net/fa/Viewer/Text/49358/1 «اوصاف پارسیان، نسخه متنی» سایت تبیان.]</ref>|تاریخ بایگانی| منبع = | تراز = چپ| عرض = ۲۳۰px| اندازه خط = 14px|رنگ پسزمینه =#FFF9E7| گیومه نقلقول =| تراز منبع = چپ}} | |||
سروش به مدت شش سال در مسجد جامع امام صادق (ع)، هر سال ۹ماه و بهصورت هفتگی، سخنرانی در موضوعات دینی و فرادینی داشت که بیشتر بر نهج البلاغه متمرکز بود. کتاب «اوصاف پارسیان» و «حکمت و معیشت» نتیجه این سخنرانیها بود که به چاپ رسید.<ref>سروش، حکمت و معیشت، دفتر نخست، ۱۳۸۸ش، ص۱.</ref> کتاب «حکمت و معیشت» شرح نامه امام علی (ع) به فرزندش است که به اعتقاد سروش در واقع به همه فرزندان صلبی و روحانیاش است.<ref>سروش، حکمت و معیشت، دفتر نخست، ۱۳۸۸ش، ص۲.</ref> همچنین کتاب «اوصاف پارسیان» که آنرا از اخلاقیترین و لطیفترین کتابهای عبدالکریم سروش دانستهاند، مجموعه درس گفتارهای او درباره خطبه متقین، از نهج البلاغه است.<ref>[http://ilambloger.ir/disk/متن-کامل-کتاب-اوصاف-پارسایان-دکتر-عبدا/ «متن کامل کتاب اوصاف پارسایان دکتر عبدالکریم سروش»]</ref> | |||
سروش امام علی(ع) را «شخصیت عظیمالقدر نابغه که با هر استانداردی شخصیت فوقالعادهای است» معرفی میکند.<ref>[https://www.youtube.com/watch?v=FwHeWO_M6-M سروش، سخنرانی «علی(ع) در نهجالبلاغه»]</ref>او معتقد است علی بهترین صحابی پیامبر بود و با نفرات بعدی فاصله بسیار زیاد داشت.<ref name=":4">[https://www.youtube.com/watch?v=FwHeWO_M6-M سروش، سخنرانی «علی(ع) در نهجالبلاغه»]</ref> به اعتقاد سروش، در میان امامان شیعه، علی نابغه است و از همه برتر است و با اینکه هرکدام فضیلت و بزرگی خود را دارا هستند اما علی از هر حیث چند گام از همه آنها پیشتر است.<ref name=":5" /> | |||
سروش در یک سخنرانی، امام علی(ع) را شخصیت فوقالعادهای معرفی میکند که از افراد بسیار ناکام تاریخ بود، برخلاف پیامبر اسلام که پیش و پس از نبوت بسیار موفق بود.<ref>[https://www.youtube.com/watch?v=FwHeWO_M6-M سروش، سخنرانی «علی(ع) در نهجالبلاغه»]</ref> | |||
==ذاتی و عرضی در دین== | |||
مقاله «ذاتی و عرضی در دین» ابتدا در سال ۱۳۷۷ش در مجله کیان به چاپ رسید.<ref>«دین اقلی و اکثری»، کیان ۱۳۷۷ش، شماره۴۲.</ref> و در سال ۱۳۸۵ش در کتاب بسط تجربه نبوی نیز چاپ شد.<ref>سروش، بسط تجربه نبوی، ص۴۷–۶۲.</ref> | |||
سروش دین را به دو بخش ذاتی و عرضی تقسیم میکند. از نگاه اوخداوند اهدافی دارد و این اهداف همان ذاتیات دین است. خداوند برای بیان، تفهیم و تحصیل اهداف خود از زبانی خاص استفاده میکند که همه از عرضیات دین هستند.<ref>سروش، بسط تجربه نبوی، ص۴۶.</ref> از نگاه سروش ذاتی آن چیزهایی هستند که نمیتوانستند نباشند.<ref name=":1" /> اسلام به ذاتیاتش اسلام است نه به عرضیاتش و مسلمانی در گرو التزام و اعتقاد به ذاتیات است.<ref>سروش، بسط تجربه نبوی، ص۲۰.</ref> | |||
مقصود سروش از عرض نیز آن چیزهایی هستند که میتوانستند نباشند.<ref name=":1">سروش، «برشانه غولها ایستادهایم»، ص۱۲۰.</ref> سروش ضابطه عرضی را این میداند که میتوانست بهگونه دیگری باشد.<ref>سروش، بسط تجربه نبوی، ص۲۱.</ref> سروش معتقد است نه فقط زبان اسلام، که فرهنگ آن نیز عربی است؛ این که قرآن از حوران سیهچشم در بهشت،<ref>سوره واقعه، ایه۲۲.</ref> ساکن در خیمهها<ref>سوره الرحمن، آیه۷۲.</ref> توصیه به نگریستن به خلقت شتر<ref>سوره غاشیه، آیه۱۷.</ref> استفاده از تقویم قمری که ماه رمضان را برای روزه قرار داده و بسیاری موارد از فرهنگ عربی که در قرآن مورد استفاده قرار گرفتهاست، همه عرضی هستند.<ref>سروش، بسط تجربه نبوی، ص۳۳.</ref> | |||
مخالفان این نظریه معتقدند عرضیهای بسیاری وجود دارد که خود بخشی از پیام اصلی دین را به همراه دارد. در هر یک از عرضیات، بخشی از احکام و اجزای این دین نازل شدهاست. مسلمانان معتقدند خداوند هر یک از این عرضیات فرستاده تا هم مسلمانان عصر پیامبر به کمال برسند و هم پیام نبوت بهطور کامل عرضه گردد و هم نسلهای آینده هدایت گردند. قرآن از دریچه ذکر داستانهای اقوام گذشته، اهدافی را دنبال نموده و درصدد تبلیغ پیام خویش است.<ref>[https://hawzah.net/fa/Article/View/87263/نقدی-بر-مقاله-ذاتی-و-عرضی-در-دین- طالبی، «نقدی بر مقاله ذاتی و عرضی در دین»]</ref> | |||
مخالفان ذاتی و عرضی معتقدند در هر داستان و واقعه، در هر جنگ و صلح، در هر سؤال و جواب و مانند آن که در مدت رسالت پیامبر (ص) واقع گردیده، حکمتی وجود داشتهاست. همچنین ذات و گوهر دین در عرضیات دین تجلی میکند، فقدان عرضیات، مانع تجلی و ظهور دین کامل میباشد.<ref>[https://hawzah.net/fa/Article/View/87263/نقدی-بر-مقاله-ذاتی-و-عرضی-در-دین- طالبی، «نقدی بر مقاله ذاتی و عرضی در دین»]</ref>از نگاه مخالفان نه تنها تغییر ذاتیات دین به نفی دین خواهد انجامید، بلکه تغییر عرضیات دین و انکار آنها پس از ختم رسالت نیز به تغییر و نفی دین و تحریف آن منجر میشود.<ref>[https://hawzah.net/fa/Article/View/87263/نقدی-بر-مقاله-ذاتی-و-عرضی-در-دین- طالبی، «نقدی بر مقاله ذاتی و عرضی در دین»]</ref> | |||
نیکفر به درستی استدلال میکند که سروش معیار مستحکمی برای تفکیک ذاتی و عرضی ارائه نمیکند. ذاتی و عرضی از ترمهای اندیشه باستانی هستند و در تفکر مدرن استفاده به ندرت از آنها استفاده میشود. در واقع نیکفر در برابر نگاه افلاطونی سروش که دین را از ذاتش جدا میکند، نگاه مدرن پدیدارشناسانه به دین را پیش مینهد که در آن تاریخ و نمود دین خود ذات آن هستند و با روش پدیدارشناسانه نشان میدهد که طریقه سروش در بحث در باب دین و شریعت نوعی باطنیگری و در واقع امتداد منطقی آن در دنیای مدرن است.<ref>[https://www.rouydad24.com/fa/news/168264/عبدالکریم-سروش-کیست-ایدئولوگ-دیروز-اپوزیسیون-امروز «عبدالکریم سروش کیست؟ ایدئولوگ دیروز، اپوزیسیون امروز»]، سایت رویداد ۲۴.</ref> | |||
===دین اقلی و اکثری=== | |||
«دین اقلی و اکثری» موضوع سخنرانی بود که عبدالکریم سروش در جمع دانشجویان ایرانی در مونترال کانادا در اسفند ۱۳۷۵ش ایراد کرد.<ref>سروش، بسط تجربه نبوی، ص۴۷.</ref> | |||
این موضوع در سال ۱۳۷۷ش در مجله کیان با عنوان «دین اقلی و اکثری» به چاپ رسید.<ref>«دین اقلی و اکثری»، کیان ۱۳۷۷ش، شماره۴۱.</ref> همچنین در کتاب بسط تجربه نبوی در تاریخ ۱۳۸۵ش نیز چاپ شد.<ref>سروش، بسط تجربه نبوی، ص۴۷–۶۲.</ref> | |||
سروش در این نظریه معتقد است آیه «الْیَوْمَ أَکْمَلْتُ لَکُمْ دینَکُمْ؛ امروز، دین شما را کامل کردم» ناظر به اکمال حداقلی است نه حداکثری. به این معنا که حداقل لازم هدایت به مردم داده شدهاست اما حداکثر ممکن در تکامل تدریجی و بسط تاریخی بعدی اسلام پدید خواهد آمد.<ref>سروش، بسط تجربه نبوی، ص۱۷.</ref> همچنین در این آیه اشاره به کامل شدن آمدهاست و نه جامع بودن. جامع بودن یعنی در برگیرندهٔ همه چیز.<ref>سروش، بسط تجربه نبوی، ص۶۰.</ref> | |||
دین اقلی از نگاه سروش به این معنا است که اگر دین را دنیایی بدانیم، دین واجد احکامی است که با اقل شرایط معیشتی آدمی وفق میدهد و قابل اجراست و حاجات حقوقی سادهٔ یک زندگی ساده را که همیشه و همهجا میتوان داشت برمیآورد اما حاجات بزرگتر در یک زندگی پیچیدهتر را منظور نمیدارد و اگر دین را اخروی بدانیم، کمترین سعادت اخروی و صعود به پایینترین مراتب معنوی را ممکن میسازد.<ref>سروش، بسط تجربه نبوی، ص۵۱.</ref> | |||
سروش در دین حداقلی به سخن غزالی استناد میکند که دنیا را چنان سامان میدهیم که آخرتگرایان بتوانند آخرت خود را تأمین کنند و مابقی امور دنیا بر عهده عقلای قوم است.<ref>[https://www.youtube.com/watch?v=FGfgV_7CC5c پرگار: مناظرههای انقلاب، دو مهمان، چهل سال بعد، بخش دوم، سایت یوتیوب]</ref> | |||
سروش در این نظریه معتقد است احکام فقهی همه عرضی هستند.<ref>«مستند عبدالکریم سروش: معرفت و مدارا»، سایت بیبیسی فارسی.</ref>فقه از حد احکام بیرون نمیرود یعنی در باید و نباید و حلال و حرام خلاصه میشود و این فرق دارد با برنامهریزی و طراحی برای زندگی، برنامهریزی کاری است علمی و محتاج علوم و فنون مختلف و و به هیچ رو از فقه بر نمیآید.<ref>سروش، بسط تجربه نبوی، ص۵۱.</ref> | |||
سروش بینش و انتظار دینی بسیاری از دینداران را بینش و انتظار اکثری میداند که از دین همه چیز را میطلبند و میخواهند و این را نشانهٔ کمال و جامعیت آن میدانند.<ref>سروش، بسط تجربه نبوی، ص۴۸.</ref> | |||
'''نقد''' {{سخ}} | |||
مخالفان این نظریه معتقدند مسیر منطقی برای یافتن قلمرو دین، مراجعه به خود «دین» است، نه گمانهزنیها و حدسیات. انسان مؤمن، بهدنبال مشخص کردن انتظار خود از دین نیست، بلکه در پی آن است که ببیند دین از وی چه انتظاراتی دارد و در چه حوزههایی از زندگیاش نظر دادهاست. انسان پس از آنکه به «حقانیت دین» پی برد و به آن «ایمان» آورد، در حدود و گسترهٔ احکام و معارف دینی، خواهد ماند،<ref>[https://farsi.khamenei.ir/others-note?id=32481 «همه دلایل ابطالپذیر موافقان دین حداقلی»، سایت آیت الله خامنهای.]</ref> | |||
همچنین مخالفان معتقدند علم برنامهریزی نبودن فقه، با کمال یا اکثری بودن فقه منافات ندارد؛ زیرا مقصود از کمال یا اکثری بودن فقه این است که میتواند در هر وضعی احکام مربوط به موضوعات فردی و اجتماعی را بیان کند و در این خصوص، جوامع ساده و پیشرفته تفاوتی ندارند.<ref>[http://ensani.ir/fa/article/6745/نقد-نظریه-حداقلی-در-قلمرو-فقه-اسلامی ربانی گلپایگانی، «نقد نظریه حداقلی در قلمرو فقه اسلامی».]</ref> | |||
برخی معتقدند دین قصدی بر اکثری بودن ندارد و برخی امور را به انسانها و عقل انسانی واگذار کردهاست و قوت اسلام و فقه اسلامی در همین است؛ زیرا بیان اکثری و جایی برای تدبیر بشری در نظر نگرفتن، عدم انطباق پذیری اسلام با زمانها و مکانهای مختلف را در پی دارد، که این مسئله با جهانی و جاودانی بودن اسلام ناسازگاری دارد.<ref>[https://hawzah.net/fa/Magazine/View/3814/7851/101285/نظریه-دین-اقلی-وکمال-دین هاشمی، «نظریه دین اقلی و کمال دین»]</ref> | |||
==پانویس== | |||
{{پانویس۲}} | |||
==منابع== | |||
{{پانویس}} |