۱۱٬۹۱۳
ویرایش
(←کلیات) |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۱۲: | خط ۱۲: | ||
==دیدگاه حداقلی دین== | ==دیدگاه حداقلی دین== | ||
معتقدان به دیدگاه حداقلیبودن دین، معانی مختلفی برای حداقلی ذکر کردهاند. در یکی از این معانی، اعتقاد به این است که هدف و وظیفه دین فقط ارائه رهنمودهایی جهت رسیدن به سعادت و کمال اخروی انسان است و دین، کاری به دنیای انسانها ندارد. دین در صورتی که به تدبیر امور دنیوی بپردازد خود نیز دنیوی و [[ایدئولوژی|ایدئولوژیک]] میشود و این با جاودانگی آن در تضاد است. چگونگی شناخت علوم انسانی و تجربی، تشکیل حکومت، روش اداره حکومت، چگونگی مبارزه با مشکلات و مفاسد اجتماعی، مهار قدرت سیاسی در جامعه دینی، چگونگی ایجاد عدالت اجتماعی و دهها پرسش دیگر از قلمرو دین خارج است. پاسخ این پرسشها را بشر باید با به کارگیری [[عقل]] و تجربه خود بیابد | معتقدان به دیدگاه حداقلیبودن دین، معانی مختلفی برای حداقلی ذکر کردهاند. در یکی از این معانی، اعتقاد به این است که هدف و وظیفه دین فقط ارائه رهنمودهایی جهت رسیدن به سعادت و کمال اخروی انسان است و دین، کاری به دنیای انسانها ندارد. دین در صورتی که به تدبیر امور دنیوی بپردازد خود نیز دنیوی و [[ایدئولوژی|ایدئولوژیک]] میشود و این با جاودانگی آن در تضاد است. چگونگی شناخت علوم انسانی و تجربی، تشکیل حکومت، روش اداره حکومت، چگونگی مبارزه با مشکلات و مفاسد اجتماعی، مهار قدرت سیاسی در جامعه دینی، چگونگی ایجاد عدالت اجتماعی و دهها پرسش دیگر از قلمرو دین خارج است. پاسخ این پرسشها را بشر باید با به کارگیری [[عقل]] و تجربه خود بیابد. | ||
بخش | بخش [[فقه]] دین، تنها احکامی هستند که در بایدها و نبایدها و [[حلال]] و [[حرام]] خلاصه میشوند و این با برنامهریزی و طراحی برای برنامه دنیایی فرق دارد. برنامهریزی، عملی علمی است و نیازمند علوم و فنون مختلف است که به هیچرو چنین اموری از [[فقیه]] بر نمیآید و داشتن چنین انتظاری از آن بیهوده است.<ref>سروش، عبدالکریم، کیان، دین اقلی و اکثری، سال هشتم، ش۴۱، ص۲–۹.</ref> | ||
===نقد=== | ===نقد=== | ||
محققان در نقد این رویکرد | محققان در نقد این رویکرد معتقدند براساس آموزههای اسلام، دنیا مقدمه آخرت است و نمیتوان گفت که اعمال سیاسی، اجتماعی و… انسان در این دنیا هیچ تأثیر مثبت یا منفی در سرنوشت اخروی او ندارد. | ||
همچنین با | همچنین با نگاه به آیات و روایات به روشنی ثابت میشود که احکام، دستورات و رهنمودهای اجتماعی، سیاسی و… جهت هدایت [[جامعه اسلامی]]، در آنها یافت میشود. اگر وجود این آیات در دین، نشانگر گستردگی قلمرو دین در امور اجتماعی نباشد، وجود چنین قوانینی لغو خواهد بود و خداوند فعل بیهوده انجام نمیدهد.<ref>مصباح یزدی، محمّد تقی، پرسشها و پاسخها، قم، مؤسسه امام خمینی (ره)، ۱۳۷۸، ج۳، ص۴۷.</ref> | ||
==رویکرد حداکثری افراطی به دین== | ==رویکرد حداکثری افراطی به دین== | ||
خط ۲۷: | خط ۲۷: | ||
==رویکرد معتدل به دین== | ==رویکرد معتدل به دین== | ||
علامه طباطبایی در ذیل آیه ۸۹ سوره نحل با دو شرط میپذیرد که قرآن تبیان و بیان هر چیزی است: | [[علامه طباطبایی]] در ذیل آیه ۸۹ [[سوره نحل]] با دو شرط میپذیرد که قرآن تبیان و بیان هر چیزی است: | ||
#مطالبی که قرآن و دین باید به آنها بپردازند مربوط به هدایت انسان باشد. | #مطالبی که قرآن و دین باید به آنها بپردازند مربوط به هدایت انسان باشد. | ||
#انسان نیازمند بیان دین باشد. بنابراین چنانچه مسائلی از قبیل علوم تجربی یا تاریخی یا فلسفی یا… باشد که ارتباطی به هدایت انسان نداشته باشد یا مطالبی باشد که انسان خود بدون کمک وحی آنها را | #انسان نیازمند بیان دین باشد. بنابراین چنانچه مسائلی از قبیل علوم تجربی یا تاریخی یا فلسفی یا… باشد که ارتباطی به هدایت انسان نداشته باشد یا مطالبی باشد که انسان خود بدون کمک وحی آنها را بفهمد، اینگونه امور خارج از وظیفه بیان دینی خواهد بود.<ref>طباطبایی، سید محمّد حسین، المیزان، بیروت، مؤسسه الاعلمی للمطبوعات، چاپ اول، ۱۴۱۷ه. ق، ۱۹۹۷م، ج۱۲، ص۳۲۵.</ref> | ||
یکی از صفات عمومی قرآن این است که بیان هر چیزی است و به تعبیر خود قرآن {{قرآن|َتِبْياناً لِكُلِّ شَيْ|ترجمه= بيانگر همه چیز است|سوره=نحل|آیه=۸۹}} است | یکی از صفات عمومی قرآن این است که بیان هر چیزی است و به تعبیر خود قرآن {{قرآن|َتِبْياناً لِكُلِّ شَيْ|ترجمه= بيانگر همه چیز است|سوره=نحل|آیه=۸۹}} است. اما مراد از «کل شیء» ظاهراً اموری است که به هدایت انسان بازمیگردد نه هر امری.<ref>طباطبائی، سید محمّد حسین، المیزان، ترجمه سید محمّد باقر موسوی همدانی، قم، دفتر انتشارات اسلامی، وابسته به جامعه مدرسین حوزه علمیه قم، بیچا، بیتا، ج۱۲، ص۴۶۸–۴۶۹.</ref> [[آیت الله مصباح یزدی]] معتقد است اگر بخواهیم قرآن را براساس اصول متعارف بفهمیم، نمیتوانیم از آیات قرآن اثبات کنیم که قرآن بیان همه چیز است. در تفسیر سخن هر گویندهای، باید هدف و جهانبینی او را مدنظر داشت. در تفسیر قرآن نیز باید دید قرآن برای چه هدفی نازل شده است. هدف قرآن هدایت انسان به سعادت حقیقی یعنی قرب به خدا است و در این صورت با توجه به این هدف و قرینههای دیگر، معنای آیه {{قرآن|َتِبْياناً لِكُلِّ شَيْ|ترجمه= بيانگر همه چیز است|سوره=نحل|آیه=۸۹}} این است که قرآن بیانگر همه اموری است که در راستای هدف هدایت باشند.<ref>مصباح یزدی، محمدتقی، معارف قرآن (قرآنشناسی)، قم، انتشارات مدرسه علمیه معصومیه، بیچا، بیتا، ج۲، ص۱۶۳–۱۷۲؛ همچنین ر.ک. مکارم شیرازی، ناصر، تفسیر نمونه، تهران، دارالکتاب الاسلامیه، چاپ چهارم، ۱۳۶۲، ج۱۱، ص۳۶۱–۳۶۲.</ref>{{مطالعه بیشتر}} | ||
==مطالعه بیشتر== | ==مطالعه بیشتر== |