پرش به محتوا

دین اقلی و اکثری: تفاوت میان نسخه‌ها

۲٬۲۶۸ بایت حذف‌شده ،  ‏۱۳ آوریل ۲۰۲۱
خط ۲۶: خط ۲۶:
==رویکرد معتدل به دین==
==رویکرد معتدل به دین==
علامه طباطبایی (ره) در ذیل آیه ۸۹ سوره نحل با دو شرط می‌پذیرد که قرآن تبیان و بیان هر چیزی است:  
علامه طباطبایی (ره) در ذیل آیه ۸۹ سوره نحل با دو شرط می‌پذیرد که قرآن تبیان و بیان هر چیزی است:  
# مطالبی که قرآن و دین باید به آنها بپردازند مربوط به هدایت انسان باشد.
# انسان نیازمند بیان دین باشد. بنابراین چنانچه مسائلی از قبیل علوم تجربی یا تاریخی یا فلسفی یا… باشد که ارتباطی به هدایت انسان نداشته باشد یا مطالبی باشد که انسان خود بدون کمک وحی آنها را بفهمد این‌گونه امور خارج از وظیفه بیان دینی خواهد بود.<ref>طباطبایی، سید محمّد حسین، المیزان، بیروت، مؤسسه الاعلمی للمطبوعات، چاپ اول، ۱۴۱۷ه‍. ق، ۱۹۹۷م، ج۱۲، ص۳۲۵.</ref>


یکی از صفات عمومی قرآن این است که بیان هر چیزی است و به تعبیر خود قرآن {{قرآن|َ تِبْياناً لِكُلِّ شَيْ‏|ترجمه= بيانگر همه چیز است|سوره=نحل|آیه=۸۹}} است و از آنجا که قرآن کتاب هدایت است مراد از «کل شیء» ظاهراً اموری است که به هدایت انسان بازمی‌گردد نه به هر امری ولو بی‌ارتباط با هدایت.<ref>طباطبائی، سید محمّد حسین، المیزان، ترجمه سید محمّد باقر موسوی همدانی، قم، دفتر انتشارات اسلامی، وابسته به جامعه مدرسین حوزه علمیه قم، بی‌چا، بی‌تا، ج۱۲، ص۴۶۸–۴۶۹.</ref>
#مطالبی که قرآن و دین باید به آنها بپردازند مربوط به هدایت انسان باشد.
#انسان نیازمند بیان دین باشد. بنابراین چنانچه مسائلی از قبیل علوم تجربی یا تاریخی یا فلسفی یا… باشد که ارتباطی به هدایت انسان نداشته باشد یا مطالبی باشد که انسان خود بدون کمک وحی آنها را بفهمد این‌گونه امور خارج از وظیفه بیان دینی خواهد بود.<ref>طباطبایی، سید محمّد حسین، المیزان، بیروت، مؤسسه الاعلمی للمطبوعات، چاپ اول، ۱۴۱۷ه‍. ق، ۱۹۹۷م، ج۱۲، ص۳۲۵.</ref>


در کتاب قرآن‌شناسی استاد مصباح یزدی این موضوع چنین بیان شده است که اگر بخواهیم قرآن را براساس اصول متعارف فهم یک متن بفهمیم نمی‌توانیم از آیاتی نظیر آیه ۸۹ سوره نحل و آیه ۱۱۱ سوره یوسف این را اثبات کنیم که قرآن بیان همه چیز با تمام جزئیات یا همه چیز به نحو کلی است. در تفسیر سخن هر گوینده‌ای، باید هدف و جهان‌بینی او را مدنظر داشت در تفسیر قرآن نیز باید دید قرآن برای چه هدفی نازل شده است. اگر هدف از نزول قرآن یا ادعای آن آگاه نمودن بشر از تمام اسرار هستی بود، آنگاه {{قرآن|تبیان لکل شیء}} ظاهر در این بود که همه چیز با تمام جزئیات یا حداقل به نحو کلی در قرآن آمده است. امّا اگر هدف قرآن هدایت انسان به سعادت حقیقی یعنی قرب به خدا باشد ـ چنان‌که به دلیل آیات<ref>ر. ک. انفال/۲۴، بقره‌/۱۳۷، آل‌عمران/۲۰، نور/۵۴، آل‌عمران/۱۳، اعراف/۱۵۸ و ۴۳، یونس/۱۰۸، نمل/۹۲، بقره/۲ و ۹۷ و ۱۸۵، انعام/۱۵۷، اعراف، /۵۲ و ۲۰۳، توبه/۳۳، یونس/۵۷، یوسف/۱۱۱، نحل/۶۴ و ۸۹.</ref> و روایات متعدد هدف قرآن همین است ـ در این صورت با توجّه به این هدف و قراین مقامی و موقعیت آیه معنای «تبیاناً لکل شیء» این است که قرآن بیانگر همه اموری است که در راستای این هدف باشند. به بیان دیگر آنچه که در سعادت و هدایت انسان تا روز قیامت مؤثر است اعم از مسائل ارزشی و اخلاقی، معارف حقیقی مربوط به جهان‌بینی، حقوقی، اقتصادی، اجتماعی، سیاسی، یا مسائل مربوط به جهان هستی و مادی، در آن به شکل کلی یا مفصل بیان شده است.<ref>مصباح یزدی، محمدتقی، معارف قرآن (قرآن‌شناسی)، قم، انتشارات مدرسه علمیه معصومیه، بی‌چا، بی‌تا، ج۲، ص۱۶۳–۱۷۲؛ همچنین ر.ک. مکارم شیرازی، ناصر، تفسیر نمونه، تهران، دارالکتاب الاسلامیه، چاپ چهارم، ۱۳۶۲، ج۱۱، ص۳۶۱–۳۶۲.</ref> این دیدگاه سوم در واقع نگاه حداکثری معتدل و معقول به قلمرو دین اسلام و قرآن است.
یکی از صفات عمومی قرآن این است که بیان هر چیزی است و به تعبیر خود قرآن {{قرآن|َ تِبْياناً لِكُلِّ شَيْ‏|ترجمه= بيانگر همه چیز است|سوره=نحل|آیه=۸۹}} است و از آنجا که قرآن کتاب هدایت است مراد از «کل شیء» ظاهراً اموری است که به هدایت انسان بازمی‌گردد نه به هر امری.<ref>طباطبائی، سید محمّد حسین، المیزان، ترجمه سید محمّد باقر موسوی همدانی، قم، دفتر انتشارات اسلامی، وابسته به جامعه مدرسین حوزه علمیه قم، بی‌چا، بی‌تا، ج۱۲، ص۴۶۸–۴۶۹.</ref> آیت الله مصباح یزدی معتقد است اگر بخواهیم قرآن را براساس اصول متعارف بفهمیم، نمی‌توانیم از آیات قرآن اثبات کنیم که قرآن بیان همه چیز با تمام جزئیات یا به نحو کلی است. در تفسیر سخن هر گوینده‌ای، باید هدف و جهان‌بینی او را مدنظر داشت در تفسیر قرآن نیز باید دید قرآن برای چه هدفی نازل شده است. اگر هدف از نزول قرآن یا ادعای آن آگاه نمودن بشر از تمام اسرار هستی بود، آنگاه ظاهر در این بود که همه چیز با تمام جزئیات یا حداقل به نحو کلی در قرآن آمده است. امّا اگر هدف قرآن هدایت انسان به سعادت حقیقی یعنی قرب به خدا باشد در این صورت با توجّه به این هدف و قراین مقامی و موقعیت آیه معنای «تبیاناً لکل شیء» این است که قرآن بیانگر همه اموری است که در راستای این هدف باشند.<ref>مصباح یزدی، محمدتقی، معارف قرآن (قرآن‌شناسی)، قم، انتشارات مدرسه علمیه معصومیه، بی‌چا، بی‌تا، ج۲، ص۱۶۳–۱۷۲؛ همچنین ر.ک. مکارم شیرازی، ناصر، تفسیر نمونه، تهران، دارالکتاب الاسلامیه، چاپ چهارم، ۱۳۶۲، ج۱۱، ص۳۶۱–۳۶۲.</ref>  


نکته‌ای مهم و قابل ذکر در پایان سخن این است که صاحبان دیدگاه سوم به این حقیقت توجّه داشته و تذکر داده‌اند که قرآن کریم علاوه بر ظاهر خود از بطونی نیز برخوردار است و آن کسانی که با بطون قرآن در ارتباط‌اند قطعاً معارف و علوم بسیاری را می‌توانند از بطون قرآن استخراج کنند. به تعبیر دیگر ایشان آیات و روایاتی را که مستند دیدگاه دوم بود، حمل بر فهم از بطون قرآن می‌کنند که هر کسی به آن بطون راه ندارد. امّا آنچه که در اختیار ما هست ظاهر قرآن است که با روش‌های متعارف فهم عرفی می‌توانیم آن را بفهمیم.<ref>مصباح یزدی، محمدتقی، معارف قرآن (قرآن‌شناسی)، قم، انتشارات مدرسه معصومیه، بی‌چا، بی‌تا، ج۲، ص۱۷۰.
این دیدگاه سوم در واقع نگاه حداکثری معتدل و معقول به قلمرو دین اسلام و قرآن است.
 
همچنین ر.ک. طباطبایی، المیزان، همان.</ref>


{{مطالعه بیشتر}}
{{مطالعه بیشتر}}
۱۱٬۹۱۳

ویرایش