automoderated، ناظمان (CommentStreams)، trustworthy
۱۵٬۹۹۰
ویرایش
A.rezapour (بحث | مشارکتها) |
A.rezapour (بحث | مشارکتها) |
||
خط ۲۰: | خط ۲۰: | ||
[[علامه طباطبایی]] در [[تفسیر المیزان]] مینویسند: مراد از کلمات در آیه قضایایی است که ابراهیم با آنها آزمایش شد و عهدهایی است الهی، که خداوند وفای بدانها را از او خواسته بود، مانند برخورد با ستاره پرستان، شکستن بتها، انداختن در آتش، هجرت به سرزمین مکه، قربانی کردن فرزند و … و اگر از این امتحانات در آیه نامی نبرده است برای این است که غرضی در ذکر آنها نداشته است.<ref>طباطبائی، سید محمد حسین، ترجمه المبزان، انتشارات دفتر اسلامی، ج۱، ص۴۰۸.</ref> | [[علامه طباطبایی]] در [[تفسیر المیزان]] مینویسند: مراد از کلمات در آیه قضایایی است که ابراهیم با آنها آزمایش شد و عهدهایی است الهی، که خداوند وفای بدانها را از او خواسته بود، مانند برخورد با ستاره پرستان، شکستن بتها، انداختن در آتش، هجرت به سرزمین مکه، قربانی کردن فرزند و … و اگر از این امتحانات در آیه نامی نبرده است برای این است که غرضی در ذکر آنها نداشته است.<ref>طباطبائی، سید محمد حسین، ترجمه المبزان، انتشارات دفتر اسلامی، ج۱، ص۴۰۸.</ref> | ||
در [[اصول کافی]] در حدیثی از [[امام صادق(ع)]] به این مراحل امتحانات حضرت ابراهیم اشاره شده است و در نهایت حضرت میفرمایند: چون به حکم آیه: {{قرآن| إِنِّي جَاعِلُكَ لِلنَّاسِ إِمَامًا ۖ|ترجمه=من تو را پیشوای مردم قرار دادم.|سوره=بقره|آیه=۱۲۴}} | در [[اصول کافی]] در حدیثی از [[امام صادق(ع)]] به این مراحل امتحانات حضرت ابراهیم اشاره شده است و در نهایت حضرت میفرمایند: چون به حکم آیه: {{قرآن| إِنِّي جَاعِلُكَ لِلنَّاسِ إِمَامًا ۖ|ترجمه=من تو را پیشوای مردم قرار دادم.|سوره=بقره|آیه=۱۲۴}} ابراهیم بعد از آن که خالص در عبودیت و سپس دارای نبوت، آنگاه رسالت و در آخر به مقام دوستی خدا رسیده، تازه خدای متعال او را امام کرد و از این که از خدا خواست تا این مقام را در ذریه اش نیز قرار دهد معلوم میشود که این مقام در نظرش بسیار عظیم آمده بود و خدا هم در پاسخش فرمود که هر کسی لایق این مقام نیست، امامت عهد و پیمان من است که به ظالم نمیرسد.<ref>کلینی، محمد بن یعقوب، اصول کافی، مترجم آیت الله محمد باقر کمره ای، انتشارات اسوه، ج۲، ص۴۰، حدیث ۲.</ref> | ||
{{مطالعه بیشتر}} | {{مطالعه بیشتر}} |