۱۱٬۹۱۳
ویرایش
Nazarzadeh (بحث | مشارکتها) جز (جایگزینی متن - '|شاخه فرعی' به '| شاخه فرعی') |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۵: | خط ۵: | ||
{{پایان سوال}} | {{پایان سوال}} | ||
{{پاسخ}} | {{پاسخ}} | ||
روانشناسی دین به بررسی پدیده دینداری از منظر روانشناسی میپردازد و در صدد توصیف و تبیین عوامل و | |||
== مفهومشناسی == | |||
روانشناسی دین به بررسی پدیده دینداری از منظر روانشناسی میپردازد و در صدد توصیف و تبیین عوامل و زمینههای دینداری، ابعاد آن، سنجش و اندازهگیری دینداری و آثار و پیامدهای آن در زندگی فردی و اجتماعی است. روانشناسی دین رشتهای است که تأثیری را که اعمال و اعتقادات دینی بر شخصیت دینداران بر جای میگذارد مورد بررسی قرار میدهد.<ref>مایکل پیترسون و دیگران، عقل و اعتقاد دینی، ترجمه احمد نراقی و ابراهیم سلطانی، طرح نو، چاپ دوم، ۱۳۷۷، ص۲۳.</ref> | |||
روانشناسی دین از آن دسته علومی است که کاری به راست یا دروغبودن گزارههای دینی ندارد<ref>خسروپناه، خسروپناه، کلام جدید، قم، دفتر تبلیغات اسلامی، چاپ اول، ۱۳۷۹، ص۲۲.</ref> بلکه فقط از آن جهت که به عنوان یک واقعیت در متن زندگی مردم وجود دارد و بر شخصیت و رفتار آنان تأثیر گذار است مورد توجه و مطالعه قرار میگیرد و به بررسی انواع تأثیرات و نحوه تأثیر گذاری آن میپردازد؛ مثلاً اعتقاد به خدا که به عنوان یک باور در بشر وجود دارد و اعتقاد به این که محرمات و واجباتی هست؛ مناسکی هست و … که اینها را از طریق روان شناختی بررسی میکنند. کما این که دانشمندان بررسی کردهاند که مقولات دینی چه تأثیری میتواند در زندگی و جنبههای روانی داشته باشد و چه مقدار میتواند جلوی اضطرابها را بگیرد یا زیاد بکند. اگر با دید روان شناسانه تمام مقولات دینی را ملاحظه و تحقیق کنیم، میشود روانشناسی دین؛ یعنی ما از منظر روانشناسی به دین نگاه کنیم؛ بنابراین «روانشناسی دین به مطالعه علمی دین از منظر روانشناختی میپردازد. در این علم رفتار دینی بر اساس قانون مندیهای عمومی رفتار مورد مطالعه قرار میگیرد و در آنها هضم میشود.<ref>قربانی، نیما، روانشناسی دین یک روی آورد علمی چند تباری، نشریه قبسات، ش۹–۸، ص۲۳ تا ۴۵.</ref>» | |||
روانشناسی دینی یعنی روانشناسی از منظر دین و با پذیرش پیش فرضهای دینی، یا دیدگاههای روان شناسانه ای که از نصوص دینی استخراج میشود. به عبارت دیگر یعنی روانشناسی ای که بر مبنای فرهنگ دینی میباشد و زیر بنای فکری آن را دین میسازد و از دین و مفاهیم آن در حوزهٔ روانشناسی استفاده میکند.<ref>فنایی، ابوالقاسم، درآمدی بر فسفه دین و کلام جدید، انتشارات اشراق. چاپ اول، ۱۳۷۵. ص۶۲.</ref> بنابراین در مقابل روانشناسی دینی روان شناسان سکولار قرار دارند، که در هیچیک از ارکان خود از دین بهره نمیگیرند. روانشناسی سکولار یعنی همین روانشناسی موجود؛ چرا که اصولاً روان شناسان اعتقاد به خدا نداشتند و اگر هم برخی معتقد بودند، سنتی بوده و به عنوان چیزی که از لحاظ علمی قابل اثبات نیست ولی فوایدی دارد که باید به آن باور داشت، به آن نگاه میکردند. این روان شناسان، اصولاً مفاهیم متافیزیکی و فلسفه را غیر علمی و غیرقابل اثبات تلقی میکنند و به دنبال قانونمندیهای روانی و رفتاری رفتهاند که آنها را کشف کنند و بر اساس این ذهنیت با انسانها برخورد کردهاند، بنابراین در یک قسمتهایی به خاطر دیدگاههای خاص مادی کار نکردند. در نتیجه تنگناهایی در این دیدگاهها وجود دارد. | روانشناسی دینی یعنی روانشناسی از منظر دین و با پذیرش پیش فرضهای دینی، یا دیدگاههای روان شناسانه ای که از نصوص دینی استخراج میشود. به عبارت دیگر یعنی روانشناسی ای که بر مبنای فرهنگ دینی میباشد و زیر بنای فکری آن را دین میسازد و از دین و مفاهیم آن در حوزهٔ روانشناسی استفاده میکند.<ref>فنایی، ابوالقاسم، درآمدی بر فسفه دین و کلام جدید، انتشارات اشراق. چاپ اول، ۱۳۷۵. ص۶۲.</ref> بنابراین در مقابل روانشناسی دینی روان شناسان سکولار قرار دارند، که در هیچیک از ارکان خود از دین بهره نمیگیرند. روانشناسی سکولار یعنی همین روانشناسی موجود؛ چرا که اصولاً روان شناسان اعتقاد به خدا نداشتند و اگر هم برخی معتقد بودند، سنتی بوده و به عنوان چیزی که از لحاظ علمی قابل اثبات نیست ولی فوایدی دارد که باید به آن باور داشت، به آن نگاه میکردند. این روان شناسان، اصولاً مفاهیم متافیزیکی و فلسفه را غیر علمی و غیرقابل اثبات تلقی میکنند و به دنبال قانونمندیهای روانی و رفتاری رفتهاند که آنها را کشف کنند و بر اساس این ذهنیت با انسانها برخورد کردهاند، بنابراین در یک قسمتهایی به خاطر دیدگاههای خاص مادی کار نکردند. در نتیجه تنگناهایی در این دیدگاهها وجود دارد. | ||
== موضوعهای عمده مورد بررسی در روانشناسی دین == | ==موضوعهای عمده مورد بررسی در روانشناسی دین== | ||
== ۱. منشأ دین == | ==۱. منشأ دین== | ||
یکی از مهمترین مباحثی است که درباره آن بین اندیشمندان اختلاف نظر است: | یکی از مهمترین مباحثی است که درباره آن بین اندیشمندان اختلاف نظر است: | ||
خط ۳۱: | خط ۳۵: | ||
وقتی در هشتاد سالگی رادیو بیبیسی با آقای یونگ مصاحبه میکند و از او سؤال میکند که آیا تو به خدا معتقدی؟ میگوید: من نیاز ندارم که به خدا معتقد باشم؛ برای این که خدا را درک میکنم. ایشان میگوید: این ناخودآگاه درون، جایی است که خدا از آن سرچشمه میگیرد؛ اما این که مطابق خارجی دارد یا نه، من نمیدانم. از حرفهای یونگ بر میآید که ایشان واقعاً معتقد به خدا و بقای انسان و معاد است.<ref>به نقل از: آقای غروی (رئیس بخش روانشناسی دفتر همکاری حوزه و دانشگاه) در برنامه هفتگی گفتمان حوزه در مدرسه فیضیه.</ref> | وقتی در هشتاد سالگی رادیو بیبیسی با آقای یونگ مصاحبه میکند و از او سؤال میکند که آیا تو به خدا معتقدی؟ میگوید: من نیاز ندارم که به خدا معتقد باشم؛ برای این که خدا را درک میکنم. ایشان میگوید: این ناخودآگاه درون، جایی است که خدا از آن سرچشمه میگیرد؛ اما این که مطابق خارجی دارد یا نه، من نمیدانم. از حرفهای یونگ بر میآید که ایشان واقعاً معتقد به خدا و بقای انسان و معاد است.<ref>به نقل از: آقای غروی (رئیس بخش روانشناسی دفتر همکاری حوزه و دانشگاه) در برنامه هفتگی گفتمان حوزه در مدرسه فیضیه.</ref> | ||
== ۲. مطالعات تطبیقی == | ==۲. مطالعات تطبیقی== | ||
یکی از مباحثی که در روانشناسی دین مطرح است مطالعات تطبیقی است<ref>– psychology of religion.david m.wulff.newyork:jone wiley and sons. صفحه ۲۰۰–۲۰۱. ۱۹۹۱</ref> به این معنا که با روش پرسشنامه و مطالعات آماری و مشاهده مستقیم دست به تحقیق میزنند. استنلی هال (شاگرد ویلیام جیمز) و همفکرانش صرف بصیرت و خودشناسی را برای کار روانشناسی کافی نمیدانند، بلکه استفاده از پرسش نامههای آماری را تجویز میکنند. مثلاً در مورد دینداری، دانشمندان تحقیق کردند که از میان فیزیکدانان درجه یک ۳۴٪، و از میان فیزیکدانان درجه دو ۵۰٪، و از میان روانشناسان درجه یک و درجه دو به ترتیب ۱۳٪ و ۳۲٪ خدا را قبول داشتند؛ و هم چنین در سال ۱۹۱۴ فیزیکدانان درجه یک و دو به ترتیب ۴۰٪ و ۵۷٪، و از میان روان شناسان درجه یک و دو هر کدام به ترتیب ۹٪ و ۲۷٪ به معاد و جهان پس از مرگ اعتقاد داشتند.<ref>psychology of religion، فصل پنجم، ص۲۰۵.</ref> مثال دیگرش این است که آیا فیزیک و فرم بدن در قبول دین نقش دارد؟ که جرج کو (۱۹۰۰ م) پس از آزمایشات خود گفت: فیزیک بدن در قبول دین مؤثر است و چاقها، اکثراً مذهبی و ورزشکاران کمتر متمایل به دین میباشند.<ref>psychology of religion، فصل دوم، ص۶۱–۶۸.</ref> | یکی از مباحثی که در روانشناسی دین مطرح است مطالعات تطبیقی است<ref>– psychology of religion.david m.wulff.newyork:jone wiley and sons. صفحه ۲۰۰–۲۰۱. ۱۹۹۱</ref> به این معنا که با روش پرسشنامه و مطالعات آماری و مشاهده مستقیم دست به تحقیق میزنند. استنلی هال (شاگرد ویلیام جیمز) و همفکرانش صرف بصیرت و خودشناسی را برای کار روانشناسی کافی نمیدانند، بلکه استفاده از پرسش نامههای آماری را تجویز میکنند. مثلاً در مورد دینداری، دانشمندان تحقیق کردند که از میان فیزیکدانان درجه یک ۳۴٪، و از میان فیزیکدانان درجه دو ۵۰٪، و از میان روانشناسان درجه یک و درجه دو به ترتیب ۱۳٪ و ۳۲٪ خدا را قبول داشتند؛ و هم چنین در سال ۱۹۱۴ فیزیکدانان درجه یک و دو به ترتیب ۴۰٪ و ۵۷٪، و از میان روان شناسان درجه یک و دو هر کدام به ترتیب ۹٪ و ۲۷٪ به معاد و جهان پس از مرگ اعتقاد داشتند.<ref>psychology of religion، فصل پنجم، ص۲۰۵.</ref> مثال دیگرش این است که آیا فیزیک و فرم بدن در قبول دین نقش دارد؟ که جرج کو (۱۹۰۰ م) پس از آزمایشات خود گفت: فیزیک بدن در قبول دین مؤثر است و چاقها، اکثراً مذهبی و ورزشکاران کمتر متمایل به دین میباشند.<ref>psychology of religion، فصل دوم، ص۶۱–۶۸.</ref> | ||
== ۳. تجربه دینی == | ==۳. تجربه دینی== | ||
بررسی تجارب دینی امروزه به محوریترین موضوع مورد بررسی در روانشناسی دین تبدیل شده است. انسان همواره در جستجوی دستیابی به حالات نوین و متمایز هشیاری بوده است و بر همین اساس در هر فرهنگی رد پای مفهوم سازیهای مختلف در خصوص تجربههای دینی و عرفانی قابل ردیابی است. اولین بار مطالعات علمی نظاممند تجارب دینی توسط ویلیام جیمز شروع شد که در خصوص علل و تأثیر تجارب عرفانی، دعا و زهد ورزی بود و بعدها با بررسی آثار داروها، زیر بناهای جسمی و عصب شناختی، تئوری محرومیت و مراقبه در خصوص تجربه دینی ادامه یافت. در میان این مباحث، مطالعه تأثیر داروها در تجربه دینی توجه محققین بسیاری را به خود جلب نمود که دست به آزمایشات فراوان زدند. در کنار بررسی داروها در تجربه دینی، مطالعات در مورد زیر بنای عصب شناختی و جسمانی تجارب دینی بر نقش ناحیه گیجگاهی مغز در تجربه دینی صحه گذاشتند. | بررسی تجارب دینی امروزه به محوریترین موضوع مورد بررسی در روانشناسی دین تبدیل شده است. انسان همواره در جستجوی دستیابی به حالات نوین و متمایز هشیاری بوده است و بر همین اساس در هر فرهنگی رد پای مفهوم سازیهای مختلف در خصوص تجربههای دینی و عرفانی قابل ردیابی است. اولین بار مطالعات علمی نظاممند تجارب دینی توسط ویلیام جیمز شروع شد که در خصوص علل و تأثیر تجارب عرفانی، دعا و زهد ورزی بود و بعدها با بررسی آثار داروها، زیر بناهای جسمی و عصب شناختی، تئوری محرومیت و مراقبه در خصوص تجربه دینی ادامه یافت. در میان این مباحث، مطالعه تأثیر داروها در تجربه دینی توجه محققین بسیاری را به خود جلب نمود که دست به آزمایشات فراوان زدند. در کنار بررسی داروها در تجربه دینی، مطالعات در مورد زیر بنای عصب شناختی و جسمانی تجارب دینی بر نقش ناحیه گیجگاهی مغز در تجربه دینی صحه گذاشتند. | ||
== ۴. پرستش و دعا == | ==۴. پرستش و دعا== | ||
در این بحث، پرستش شامل قربانی کردن، دعا و موسیقی عبادت گروهی و اینکه چگونه این عقاید در فعالیتهای بدنی جلوه گر میشود مثلاً قربانی کردن نیاز عمیق انسان برای فداکاری است بدون اینکه چرائی آنرا به صورت روشن درک کند. قربانی کردن خشم و عصبانیت را در فرد و جامعه فرومینشاند. دعا نیز میتواند به مثابه ابزار سازش تلقی شود و در موقعیتی بکار رود که سایر روشها به نتیجه نرسیده باشند و از اینجا معلوم میشود که دعای متفکرانه به ارتباط با خدا منجر میشود.<ref>سهرابی، فرامرز، مقاله روانشناسی و دین، فصلنامه حوزه و دانشگاه، شماره ۲۹.</ref> | در این بحث، پرستش شامل قربانی کردن، دعا و موسیقی عبادت گروهی و اینکه چگونه این عقاید در فعالیتهای بدنی جلوه گر میشود مثلاً قربانی کردن نیاز عمیق انسان برای فداکاری است بدون اینکه چرائی آنرا به صورت روشن درک کند. قربانی کردن خشم و عصبانیت را در فرد و جامعه فرومینشاند. دعا نیز میتواند به مثابه ابزار سازش تلقی شود و در موقعیتی بکار رود که سایر روشها به نتیجه نرسیده باشند و از اینجا معلوم میشود که دعای متفکرانه به ارتباط با خدا منجر میشود.<ref>سهرابی، فرامرز، مقاله روانشناسی و دین، فصلنامه حوزه و دانشگاه، شماره ۲۹.</ref> | ||
== ۵. ارتباط دین و شخصیت == | ==۵. ارتباط دین و شخصیت== | ||
یکی از مباحث این علم، نقش شخصیت افراد در اعتقادات و رفتار دینی است. بررسی شخصیت و تدین، اندازهگیری میزان دینداری، ارتباط دین با صفات عمومی شخصیت، اقتدار دینی و جزم اندیشی، جستجو برای بدست آوردن مفهوم زندگی و تفاوتهای جنسی در مورد دین از جمله این مباحث است. مثلاً زنان تقریباً در تمام جنبههای دین بیشتر فعال هستند یا کشیشهای متعصب تا حدود زیادی جزم اندیش هستند. | یکی از مباحث این علم، نقش شخصیت افراد در اعتقادات و رفتار دینی است. بررسی شخصیت و تدین، اندازهگیری میزان دینداری، ارتباط دین با صفات عمومی شخصیت، اقتدار دینی و جزم اندیشی، جستجو برای بدست آوردن مفهوم زندگی و تفاوتهای جنسی در مورد دین از جمله این مباحث است. مثلاً زنان تقریباً در تمام جنبههای دین بیشتر فعال هستند یا کشیشهای متعصب تا حدود زیادی جزم اندیش هستند. | ||
== ۶. دین و سلامت روانی و جسمانی == | ==۶. دین و سلامت روانی و جسمانی== | ||
یکی از مسایل روانشناسی دین، بررسی پیامدهای مثبت دین است مثلاً دینداران بهطور متوسط از سایرین خوشحال ترند. این رضایتمندی به خاطر ارتباط با خدا و تأثیر پیامدهای مثبت آن است. عقاید دینی مثل زندگی پس از مرگ و اینکه خداوند ناظر اعمال ماست منجر به احساس هدف در زندگی و از بین رفتن ترس از مرگ میشود که سرچشمه خوشنودی است. هم چنین ازدواج میان متدینین توأم با خوشی و شادمانی است و استمرار آن بیشتر از سایر مردم است که سبب ایجاد آرامش روحی و روانی در فرد و خانواده میشود؛ و نیز دین بهطور سنتی با شفا دادن آلام روحی مرتبط بوده است افراد متدین در جامعه نسبت به سایرین سالمتر هستند زیرا رفتار سالمی را در پیش میگیرند و بهداشت روحی و روانی خود را با تدین حفظ میکند.<ref>سهرابی، فرامرز، مقاله روانشناسی و دین، فصلنامه حوزه و دانشگاه، شماره ۲۹.</ref> | یکی از مسایل روانشناسی دین، بررسی پیامدهای مثبت دین است مثلاً دینداران بهطور متوسط از سایرین خوشحال ترند. این رضایتمندی به خاطر ارتباط با خدا و تأثیر پیامدهای مثبت آن است. عقاید دینی مثل زندگی پس از مرگ و اینکه خداوند ناظر اعمال ماست منجر به احساس هدف در زندگی و از بین رفتن ترس از مرگ میشود که سرچشمه خوشنودی است. هم چنین ازدواج میان متدینین توأم با خوشی و شادمانی است و استمرار آن بیشتر از سایر مردم است که سبب ایجاد آرامش روحی و روانی در فرد و خانواده میشود؛ و نیز دین بهطور سنتی با شفا دادن آلام روحی مرتبط بوده است افراد متدین در جامعه نسبت به سایرین سالمتر هستند زیرا رفتار سالمی را در پیش میگیرند و بهداشت روحی و روانی خود را با تدین حفظ میکند.<ref>سهرابی، فرامرز، مقاله روانشناسی و دین، فصلنامه حوزه و دانشگاه، شماره ۲۹.</ref> | ||
{{مطالعه بیشتر}} | {{مطالعه بیشتر}} | ||
== مطالعه بیشتر == | ==مطالعه بیشتر== | ||
۱ـ توکلی، غلامحسین، رویکردی انتقادی به خاستگاه دین، تهران، دفتر پژوهش و نشر سهروردی. ۱۳۷۸. | ۱ـ توکلی، غلامحسین، رویکردی انتقادی به خاستگاه دین، تهران، دفتر پژوهش و نشر سهروردی. ۱۳۷۸. | ||
خط ۶۱: | خط ۶۵: | ||
۶ـ سهرابی، فرامرز، روانشناسی و دین، فصلنامه حوزه و دانشگاه. ش۲۹. | ۶ـ سهرابی، فرامرز، روانشناسی و دین، فصلنامه حوزه و دانشگاه. ش۲۹. | ||
== منابع == | ==منابع== | ||
{{پانویس|۲}} | {{پانویس|۲}} | ||
{{شاخه | {{شاخه | ||
خط ۸۵: | خط ۸۹: | ||
}} | }} | ||
{{پایان متن}} | {{پایان متن}} | ||
<references /> |