پرش به محتوا

جایگاه امامت در اندیشه شیعه: تفاوت میان نسخه‌ها

بدون خلاصۀ ویرایش
جز (جایگزینی متن - '|شاخه فرعی' به '| شاخه فرعی')
بدون خلاصۀ ویرایش
 
(۱۵ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط ۶ کاربر نشان داده نشد)
خط ۴: خط ۴:
جایگاه و اهمیت امامت در اندیشه شیعه چیست؟
جایگاه و اهمیت امامت در اندیشه شیعه چیست؟
{{پایان سوال}}
{{پایان سوال}}
{{اصول دین و فروع دین}}
{{پاسخ}}
{{پاسخ}}
[[امامت]] در اندیشه [[شیعی]] به معنی جانشینی و سرپرستی امت اسلامی بعد از رحلت [[پیامبر]](ص) می باشد و یک مقام الهی است که مصادیق آن از جانب [[خداوند]] تعیین می شوند. اطاعت و فرمانبرداری از امام به منزله اطاعت از خدا و رسول اوست که تنها راه هدایت و رسیدن به خداست. در احادیث شیعه شناخت امام به منزله شناخت خداوند بوده که واسطه فیض الهی بین مخلوقات و آفریدگار است و امام به عنوان حامی و حافظ دین خدا و عامل بقای [[اسلام]] قلمداد می‌شود.


===جایگاه امامت===
{{درگاه|غدیر}}
* امام، جانشین رسول خدا(ص).
 
* امام، ولی و سرپرست امت اسلام، دارای مقام امامت و [[ولایت]] در امور دینی و دنیوی امت است<ref>امامت پژوهی، جمعی از نویسندگان، نشر دانشگاه علوم اسلامی رضوی، ۱۳۸۱ش، ص۴۹.</ref> و این به معنای ریاست عامه بر امت و عالی‌ترین منصب در جامعه دینی پس از پیامبر(ص) می باشد.
[[امامت]] در اندیشه [[شیعه]] به معنی جانشینی و سرپرستی امت اسلامی بعد از وفات [[پیامبر|پیامبر(ص)]] می‌باشد و یک مقام الهی است که مصادیق آن از جانب [[خداوند]] تعیین می شوند. اطاعت و فرمانبرداری از امام به منزله اطاعت از خدا و رسول اوست که تنها راه هدایت و رسیدن به خداست. در احادیث شیعه شناخت امام به منزله شناخت خداوند بوده که واسطه فیض الهی بین مخلوقات و آفریدگار است و امام به عنوان حامی و حافظ دین خدا و عامل بقای [[اسلام]] قلمداد می‌شود.
* اطاعت و فرمانبرداری از امام واجب است به این دلیل که اطاعت از امام، اطاعت و فرمانپذیری از خدا و پیامبر اوست.<ref>امامت پژوهی، ۱۳۸۱ش، ص۵۱.</ref>
 
==جایگاه امامت==
در عقاید شیعه شؤونی برای امام بیان شده است:
*امام، جانشین رسول خدا(ص).
*امام، ولی و سرپرست امت اسلام، دارای مقام امامت و [[ولایت]] در امور دینی و دنیوی امت است<ref>امامت پژوهی، جمعی از نویسندگان، نشر دانشگاه علوم اسلامی رضوی، ۱۳۸۱ش، ص۴۹.</ref> و این به معنای ریاست عامه بر امت و عالی‌ترین منصب در جامعه دینی پس از پیامبر(ص) می باشد.
*اطاعت و فرمانبرداری از امام واجب است به این دلیل که اطاعت از امام، اطاعت و فرمانپذیری از خدا و پیامبر اوست.<ref>امامت پژوهی، جمعی از نویسندگان، نشر دانشگاه علوم اسلامی رضوی، ۱۳۸۱ش، ص۵۱.</ref>


===تفاوت امامت با حکومت پادشاهان===
==تفاوت امامت با حکومت پادشاهان==
با توجه به کارکرد و اهمیت، امامت در اندیشه شیعه تفاوت‌های اساسی با حکومت پادشاهی و سلطنتی شاهان و ملوک دارد:  
با توجه به کارکرد و اهمیت، امامت در اندیشه شیعه تفاوت‌های اساسی با حکومت پادشاهی و سلطنتی شاهان و ملوک دارد:  
* اطاعت امام، در ردیف اطاعت خدا و پیامبر اکرم(ص) است. چنان‌که قرآن اطاعت از اولوالامر را در آیه ۵۹ از [[سوره نساء]] چنین قلمداد کرده‌است؛ {{قرآن|یَا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُواْ أَطِیعُواْ اللّهَ وَأَطِیعُواْ الرَّسُولَ وَأُوْلِی الأَمْرِ مِنکمْ}}.<ref>امامت پژوهی، ۱۳۸۱ش، ص۹۲.</ref>


*‌ امامت، منصبی الهی و فراتر از گزینش و انتخاب انسان‌ها است؛ هرگز فردی از طریق انتخاب مردم یا انتخاب اهل حلّ و عقد و دایره شورا به مقام امامت نمی‌رسد، همان‌طور که نبی چنین است و خداوند نبی و پیامبر را تعیین می‌کند.<ref>امامت پژوهی، ۱۳۸۱ش، ص۷۸.</ref>
*اطاعت امام، در ردیف اطاعت خدا و پیامبر اکرم(ص) است. چنان‌که قرآن اطاعت از اولوالامر را در آیه ۵۹ از [[سوره نساء]] چنین قلمداد کرده است؛ {{قرآن|یَا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُواْ أَطِیعُواْ اللّهَ وَأَطِیعُواْ الرَّسُولَ وَأُوْلِی الأَمْرِ مِنکمْ}}.<ref>امامت پژوهی، جمعی از نویسندگان، نشر دانشگاه علوم اسلامی رضوی، ۱۳۸۱ش، ص۹۲.</ref>


* سیر تکامل انسان با اعتقاد به امامت به پایان می‌رسد؛ قرآن، امامت را آخرین مرحله سیر تکاملی انسان برشمرده است که تنها [[پیامبران اولوالعزم]] و کسانی که هم رتبه آنان هستند، به آن می‌رسند: {{قرآن|وَإِذِ ابْتَلَی إِبْرَاهِیمَ رَبُّهُ بِکلِمَاتٍ فَأَتَمَّهُنَّ قَالَ إِنِّی جَاعِلُک لِلنَّاسِ إِمَامًا قَالَ وَمِن ذُرِّیَّتِی قَالَ لاَ یَنَالُ عَهْدِی الظَّالِمِینَ}}.<ref>(بقره:۱۲۴).</ref> و ابراهیم را با وسایل گوناگون آزمود و او به خوبی از عهده آزمایش برآمد، خداوند به او فرمود: من تو را امام و رهبر مردم قرار دادم، ابراهیم(ع) عرض کرد: از دودمان من (نیز امامانی قرار بده) خداوند فرمود: پیمان من به ستمکاران نمی‌رسد (و تنها آن دسته از فرزندان تو که پاک و معصوم هستند، شایسته این مقامند). از آیه مورد بحث، چنین استفاده می‌شود که مقام امامت اعطا شده به [[ابراهیم(ع)]] بعد از پیروزی در همه این آزمون‌ها، برتر از نبوت و رسالت او بوده است.<ref>امامت پژوهی، ۱۳۸۱ش، ص۷۹.</ref>
*‌ امامت، منصبی الهی و فراتر از گزینش و انتخاب انسان‌ها است؛ هرگز فردی از طریق انتخاب مردم یا انتخاب اهل حلّ و عقد و دایره شورا به مقام امامت نمی‌رسد، همان‌طور که نبی چنین است و خداوند نبی و پیامبر را تعیین می‌کند.<ref>امامت پژوهی، جمعی از نویسندگان، نشر دانشگاه علوم اسلامی رضوی، ۱۳۸۱ش، ص۷۸.</ref>


* یگانه راه خدا؛ درباره مودّت اهل بیت(ع)، در آیات قرآن، سه تعبیر وجود دارد که معلوم می‌شود پیروی از امامت، یگانه راه نزدیک شدن به خداست:
*سیر تکامل انسان با اعتقاد به امامت به پایان می‌رسد؛ قرآن، امامت را آخرین مرحله سیر تکاملی انسان برشمرده است که تنها [[پیامبران اولوالعزم]] و کسانی که هم رتبه آنان هستند، به آن می‌رسند: {{قرآن|وَإِذِ ابْتَلَی إِبْرَاهِیمَ رَبُّهُ بِکلِمَاتٍ فَأَتَمَّهُنَّ قَالَ إِنِّی جَاعِلُک لِلنَّاسِ إِمَامًا قَالَ وَمِن ذُرِّیَّتِی قَالَ لاَ یَنَالُ عَهْدِی الظَّالِمِینَ}}.<ref>سوره بقره، آیه۱۲۴.</ref> و ابراهیم را با وسایل گوناگون آزمود و او به خوبی از عهده آزمایش برآمد، خداوند به او فرمود: من تو را امام و رهبر مردم قرار دادم، ابراهیم(ع) عرض کرد: از دودمان من (نیز امامانی قرار بده) خداوند فرمود: پیمان من به ستمکاران نمی‌رسد (و تنها آن دسته از فرزندان تو که پاک و معصوم هستند، شایسته این مقامند). از آیه مورد بحث، چنین استفاده می‌شود که مقام امامت اعطا شده به [[ابراهیم(ع)]] بعد از پیروزی در همه این آزمون‌ها، برتر از نبوت و رسالت او بوده است.<ref>امامت پژوهی، جمعی از نویسندگان، نشر دانشگاه علوم اسلامی رضوی، ۱۳۸۱ش، ص۷۹.</ref>
# پاداش رسالت پیامبر(ص): {{قرآن|قُل لَّا أَسْأَلُکمْ عَلَیْهِ أَجْرًا إِلَّا الْمَوَدَّه فِی الْقُرْبَی<ref>(شوری:۲۳).</ref>؛ بگو: من مزد رسالت خود را از شما نمی‌خواهم، مگر دوستی نزدیکانم را».
# دوستی و مودت [[اهل بیت]](ع) به سود امت است: {{قرآن|قُلْ مَا سَأَلْتُکم مِّنْ أَجْرٍ فَهُوَ لَکمْ إِنْ أَجْرِیَ إِلَّا عَلَی اللَّه…}}<ref>(سباء:۴۷).</ref>؛ بگو: مزدی که از شما می‌خواستم، به سود شماست (نه به سود من)، مزد من فقط به عهده خداست».
# دوستی اهل بیت(ع) راه هدایت به سوی خدا: {{قرآن|قُلْ مَا أَسْأَلُکمْ عَلَیْهِ مِنْ أَجْرٍ إِلَّا مَن شَاء أَن یَتَّخِذَ إِلَی رَبِّهِ سَبِیلًا}}<ref>(فرقان:۵۷).</ref>؛ مزدی از شما نمی‌خواهم، مگر این که کسی از شما خواسته باشد راهی، به سوی پروردگار انتخاب کند».


پیامبر اکرم(ص) در آیه اوّل، مودّت ائمه(ع) را مزد رسالت خویش می‌داند و در آیه دوم، تذکر می‌دهد که سود این تنها مزد، برای امت است، نه برای من؛ و در آیه سوم، توضیح می‌دهد که فلسفه این موّدت «مزد» این است که یگانه راه پرورش و تکامل و حرکت به سوی کمال مطلق است. دعای ندبه سه آیه مذکور را با هم جمع نموده، این نتیجه را می‌گیرد: «فکانوا هم السبیل الیک و المسلک الی رضوانک»؛ آنها (ائمه حق) راه به سوی تو و طریق وصول به رضوان تو بودند.<ref>امامت پژوهی، ۱۳۸۱ش، ص۸۵.</ref>
*یگانه راه خدا درباره مودّت اهل بیت(ع)؛


* شناخت امام، اساس خداشناسی است؛ [[امام صادق(ع)]] می‌فرماید: [[امام حسین(ع)]] روزی بر یارانش وارد شد… در این هنگام، کسی عرض کرد: ای فرزند رسول خدا! پدر و مادرم فدای تو باد! معرفت و شناخت خدا چیست؟ امام(ع) فرمود: معرفت خدا این است، که مردم هر عصر و زمان، امام و رهبر دوران خود را شناسایی کرده، فرمانبرداری و پیروی او را واجب بدانند.<ref>امامت پژوهی، ۱۳۸۱ش، ص۸۵.</ref>
در آیات قرآن سه تعبیر وجود دارد که معلوم می‌شود پیروی از امامت، یگانه راه نزدیک شدن به خداست:


* امام، واسطه فیض؛ هدف عالی انسان، رسیدن به کمال، اتصال به عالم غیب و تخلّق به «اخلاق الله» است. خداوند، کوشش و میل را در فطرت انسان قرار داد و اگر هوس و شهوت‌ انسان، مانع نشود، میل فطری هر انسان، رسیدن به این کمال است. در این مسیر، کسی می‌تواند رهبر رهروان راه مستقیم باشد که خود، این مسیر را پیموده و به هدف عالی، رسیده باشد و لازم است همواره در میان انسان‌ها چنین فرد برگزیده‌ای که در ارتباط مستقیم با جهان غیب و خداوند است، وجود داشته باشد تا واسطه فیض میان عالم ربوبی و نوع انسانی گردد، بدون امام حرکت استکمالی انسان، بی نتیجه است و میان عالم ربوبی و نوع انسانی، ارتباطی نخواهد بود. فرد برگزیده، در اصطلاح، «امام» نامیده می‌شود. امام، فرد کاملی است که به تمام عقاید حقه الهی، معتقد و به تمام اخلاق و صفات نیک، آراسته است و همه کمالاتی که از جانب خداوند افاضه شده و ممکن است در افراد، تحقق یابد، در او فعلیت یافته است.<ref>امامت پژوهی، ۱۳۸۱ش، ص۸۵ و ۸۶.</ref>
#ادای رسالت پیامبر(ص): {{قرآن|قُل لَّا أَسْأَلُکمْ عَلَیْهِ أَجْرًا إِلَّا الْمَوَدَّه فِی الْقُرْبَی}}<ref>سوره شوری، آیه۲۳.</ref>؛ بگو: من مزد رسالت خود را از شما نمی‌خواهم، مگر دوستی نزدیکانم را.
#دوستی و مودت [[اهل بیت]](ع) به سود امت است: {{قرآن|قُلْ مَا سَأَلْتُکم مِّنْ أَجْرٍ فَهُوَ لَکمْ إِنْ أَجْرِیَ إِلَّا عَلَی اللَّه…}}<ref>سوره سباء، آیه۴۷.</ref>؛ بگو: مزدی که از شما می‌خواستم، به سود شماست (نه به سود من)، مزد من فقط به عهده خداست».
#دوستی اهل بیت(ع) راه هدایت به سوی خدا: {{قرآن|قُلْ مَا أَسْأَلُکمْ عَلَیْهِ مِنْ أَجْرٍ إِلَّا مَن شَاء أَن یَتَّخِذَ إِلَی رَبِّهِ سَبِیلًا}}<ref>سوره فرقان، ۵۷.</ref>؛ مزدی از شما نمی‌خواهم، مگر این که کسی از شما خواسته باشد راهی، به سوی پروردگار انتخاب کند».


* جهان هستی و بقای سایر مخلوقات به وجود امام(ع) نیازمند است، [[امام رضا(ع)]] می‌فرماید: «بنا یمسک السموات و الارض أن تزولا؛ بواسطه ما اهل بیت است که آسمان و زمین فرو نمی‌ریزند».<ref>امامت پژوهی، ۱۳۸۱ش، ص۹۰.</ref>
پیامبر اکرم(ص) در آیه اوّل، مودّت ائمه(ع) را مزد رسالت خویش می‌داند و در آیه دوم، تذکر می‌دهد که سود این تنها مزد، برای امت است، نه برای من؛ و در آیه سوم، توضیح می‌دهد که فلسفه این موّدت «مزد» این است که یگانه راه پرورش و تکامل و حرکت به سوی کمال مطلق است. دعای ندبه سه آیه مذکور را با هم جمع نموده، این نتیجه را می‌گیرد: «فکانوا هم السبیل الیک و المسلک الی رضوانک»؛ آنها (ائمه حق) راه به سوی تو و طریق وصول به رضوان تو بودند.<ref>امامت پژوهی، جمعی از نویسندگان، نشر دانشگاه علوم اسلامی رضوی، ۱۳۸۱ش، ص۸۵.</ref>


* امام، قطب امت؛ امامت به عنوان هسته مرکزی خلافت و نگه‌دارنده، نظم دهنده و کنترل‌کننده حرکت‌های انحرافی، نقش محوریت را در امت خواهد داشت و اگر امامت از جامعه برداشته شود، حرکت‌های تکاملی امت و جامعه در کل جریانات، مختل خواهد شد و در نتیجه جامعه دچار تفرقه و پراکندگی می‌گردد. امام علی(ع) می‌فرماید: «الامامه نظام الامه، امامت نظام و عامل پایداری امت است».<ref>غررالحکم، ص۱۲۱.</ref>
*شناخت امام، اساس خداشناسی است؛ [[امام صادق(ع)]] می‌فرماید: [[امام حسین(ع)]] روزی بر یارانش وارد شد… در این هنگام، کسی عرض کرد: ای فرزند رسول خدا! پدر و مادرم فدای تو باد! معرفت و شناخت خدا چیست؟ امام(ع) فرمود: معرفت خدا این است، که مردم هر عصر و زمان، امام و رهبر دوران خود را شناسایی کرده، فرمانبرداری و پیروی او را واجب بدانند.<ref>امامت پژوهی، جمعی از نویسندگان، نشر دانشگاه علوم اسلامی رضوی، ۱۳۸۱ش، ص۸۵.</ref>
 
*امام، واسطه فیض؛ هدف عالی انسان، رسیدن به کمال، اتصال به عالم غیب و تخلّق به «اخلاق الله» است. خداوند، کوشش و میل را در فطرت انسان قرار داد و اگر هوس و شهوت‌ انسان، مانع نشود، میل فطری هر انسان، رسیدن به این کمال است. در این مسیر، کسی می‌تواند رهبر رهروان راه مستقیم باشد که خود، این مسیر را پیموده و به هدف عالی، رسیده باشد و لازم است همواره در میان انسان‌ها چنین فرد برگزیده‌ای که در ارتباط مستقیم با جهان غیب و خداوند است، وجود داشته باشد تا واسطه فیض میان عالم ربوبی و نوع انسانی گردد، بدون امام حرکت استکمالی انسان، بی نتیجه است و میان عالم ربوبی و نوع انسانی، ارتباطی نخواهد بود. فرد برگزیده، در اصطلاح، «امام» نامیده می‌شود. امام، فرد کاملی است که به تمام عقاید حقه الهی، معتقد و به تمام اخلاق و صفات نیک، آراسته است و همه کمالاتی که از جانب خداوند افاضه شده و ممکن است در افراد، تحقق یابد، در او فعلیت یافته است.<ref>امامت پژوهی، جمعی از نویسندگان، نشر دانشگاه علوم اسلامی رضوی، ۱۳۸۱ش، ص۸۵ و ۸۶.</ref>
 
*جهان هستی و بقای سایر مخلوقات به وجود امام(ع) نیازمند است، [[امام رضا(ع)]] می‌فرماید: «بنا یمسک السموات و الارض أن تزولا؛ بواسطه ما اهل بیت است که آسمان و زمین فرو نمی‌ریزند».<ref>امامت پژوهی، جمعی از نویسندگان، نشر دانشگاه علوم اسلامی رضوی، ۱۳۸۱ش، ص۹۰.</ref>
 
*امام، قطب امت؛ امامت به عنوان هسته مرکزی خلافت و نگه‌دارنده، نظم دهنده و کنترل‌کننده حرکت‌های انحرافی، نقش محوریت را در امت خواهد داشت و اگر امامت از جامعه برداشته شود، حرکت‌های تکاملی امت و جامعه در کل جریانات، مختل خواهد شد و در نتیجه جامعه دچار تفرقه و پراکندگی می‌گردد. امام علی(ع) می‌فرماید: «الامامه نظام الامه، امامت نظام و عامل پایداری امت است».<ref>غررالحکم، ص۱۲۱.</ref>


[[امام علی(ع)]] در [[نهج البلاغه]]، معنای «نظام» را روشن می‌کند و می‌فرماید: «مَكانُ القَيِّمِ بالأمْرِ مَكانُ النِّظامِ مِنَ الخَرَزِ ، يَجْمَعُهُ و يَضُمُّهُ ، فإنِ انقَطَعَ النِّظامُ تَفَرَّقَ و ذَهَبَ ، ثُمَّ لَم يَجْتَمِعْ بِحَذافيرِهِ أبَدا» در این سخن امام(ع) زمامدار را به «نظام» و جامعه را به «خرز» تشبیه کرده است. ابن ابی الحدید در شرح سخن امام(ع) می‌گوید: نظام گردن بند، نخی است که آن را جمع می‌کند و نظم خاصی به آن می‌دهد، «خرز» به معنای دانه‌های سوراخ داری است که برای درست کردن گردن بند یا تسبیح استفاده می‌شود؛ بنابراین، معنای سخن امام(ع) چنین می‌شود: امام، رشته‌ای است که دانه‌های پراکنده یک جامعه را تحت نظام ویژه‌ای درمی‌آورد و آنها را به هم پیوند می‌دهد. وقتی که این نخ، پاره شود، دانه‌ها پراکنده می‌شوند و هر یک به سویی می‌روند و پس از آن، هیچ‌گاه به صورت اول، فراهم نمی‌شوند.
[[امام علی(ع)]] در [[نهج البلاغه]]، معنای «نظام» را روشن می‌کند و می‌فرماید: «مَكانُ القَيِّمِ بالأمْرِ مَكانُ النِّظامِ مِنَ الخَرَزِ ، يَجْمَعُهُ و يَضُمُّهُ ، فإنِ انقَطَعَ النِّظامُ تَفَرَّقَ و ذَهَبَ ، ثُمَّ لَم يَجْتَمِعْ بِحَذافيرِهِ أبَدا» در این سخن امام(ع) زمامدار را به «نظام» و جامعه را به «خرز» تشبیه کرده است. ابن ابی الحدید در شرح سخن امام(ع) می‌گوید: نظام گردن بند، نخی است که آن را جمع می‌کند و نظم خاصی به آن می‌دهد، «خرز» به معنای دانه‌های سوراخ داری است که برای درست کردن گردن بند یا تسبیح استفاده می‌شود؛ بنابراین، معنای سخن امام(ع) چنین می‌شود: امام، رشته‌ای است که دانه‌های پراکنده یک جامعه را تحت نظام ویژه‌ای درمی‌آورد و آنها را به هم پیوند می‌دهد. وقتی که این نخ، پاره شود، دانه‌ها پراکنده می‌شوند و هر یک به سویی می‌روند و پس از آن، هیچ‌گاه به صورت اول، فراهم نمی‌شوند.


بر این اساس، نظام ریشه‌ای است که پراکندگی‌ها را منسجم می‌کند و در یک مسیر و برای یک هدف، قرار می‌دهد. با در نظر گرفتن معنای «نظام» معنای روایت مذکور نیز چنین می‌شود. «امامت» رشته‌ای است که دانه‌های پراکنده امت مسلمان و ابعاد مختلف آن را منسجم می‌کند و به هم پیوند داده، در یک مسیر و برای یک هدف که تکامل و سعادت باشد، قرار می‌دهد و با قطع شدن این رشته، مسلمانان دچار تفرقه و پراکندگی و از هم گسیختگی می‌گردند و هر گروه، یک بُعد از اسلام را می‌گیرد و جامعه اسلامی، از اسلام، تهی می‌گردد.<ref>امامت پژوهی، ۱۳۸۱ش، ص۹۸.</ref>
بر این اساس، نظام ریشه‌ای است که پراکندگی‌ها را منسجم می‌کند و در یک مسیر و برای یک هدف، قرار می‌دهد. با در نظر گرفتن معنای «نظام» معنای روایت مذکور نیز چنین می‌شود. «امامت» رشته‌ای است که دانه‌های پراکنده امت مسلمان و ابعاد مختلف آن را منسجم می‌کند و به هم پیوند داده، در یک مسیر و برای یک هدف که تکامل و سعادت باشد، قرار می‌دهد و با قطع شدن این رشته، مسلمانان دچار تفرقه و پراکندگی و از هم گسیختگی می‌گردند و هر گروه، یک بُعد از اسلام را می‌گیرد و جامعه اسلامی، از اسلام، تهی می‌گردد.<ref>امامت پژوهی، جمعی از نویسندگان، نشر دانشگاه علوم اسلامی رضوی، ۱۳۸۱ش، ص۹۸.</ref>


* عدم شناخت امام، موجب گمراهی است: امام صادق(ع) می‌فرماید: زمین، آباد و اصلاح نمی‌شود، مگر به وجود امام، و هر کس بمیرد و امام خود را نشناسد، به مرگ جاهلیت مرده است؛ و تا هنگامی که هر یک از شما نفس می‌کشید، بیشتر از هر چیز، به شناسایی امام نیازمندترید تا در این حال بگویید به کار خوبی پرداخته‌ایم.<ref>امامت پژوهی، ۱۳۸۱ش، ص۹۸.</ref>
*عدم شناخت امام، موجب گمراهی است: امام صادق(ع) می‌فرماید: زمین، آباد و اصلاح نمی‌شود، مگر به وجود امام، و هر کس بمیرد و امام خود را نشناسد، به مرگ جاهلیت مرده است؛ و تا هنگامی که هر یک از شما نفس می‌کشید، بیشتر از هر چیز، به شناسایی امام نیازمندترید تا در این حال بگویید به کار خوبی پرداخته‌ایم.<ref>امامت پژوهی، جمعی از نویسندگان، نشر دانشگاه علوم اسلامی رضوی، ۱۳۸۱ش، ص۹۸.</ref>


* تجلّی توحید در نظام امامت؛ همچنان که پیامبر به عنوان انسان کامل و شایسته به نیابت و خلافت خدا، حاکم جامعه است، پس از پیامبر اکرم(ص) امام حاکم است، لذا نظام امامت و ولایت باید از جانب خدا انفاذ شود تا حکومت شرعی و اطاعت از اوامرش، واجب باشد. در این نظام امامت است که عقیده توحید ظاهر می‌شود و با این امتیاز توحیدی، امت واحد، قانون واحد و حکومت واحد جهانی و همیشه نو و مترقی را تحقق می‌بخشد.<ref>امامت پژوهی، ۱۳۸۱ش، ص۹۴.</ref>
*تجلّی توحید در نظام امامت؛ همچنان که پیامبر به عنوان انسان کامل و شایسته به نیابت و خلافت خدا، حاکم جامعه است، پس از پیامبر اکرم(ص) امام حاکم است، لذا نظام امامت و ولایت باید از جانب خدا انفاذ شود تا حکومت شرعی و اطاعت از اوامرش، واجب باشد. در این نظام امامت است که عقیده توحید ظاهر می‌شود و با این امتیاز توحیدی، امت واحد، قانون واحد و حکومت واحد جهانی و همیشه نو و مترقی را تحقق می‌بخشد.<ref>امامت پژوهی، جمعی از نویسندگان، نشر دانشگاه علوم اسلامی رضوی، ۱۳۸۱ش، ص۹۴.</ref>


* وجود امام، عامل بقای اسلام؛ اثبات این امر، متوقف بر چند امر است:
*وجود امام، عامل بقای اسلام؛ اثبات این امر، متوقف بر چند امر است:


# انسان برای تکامل اختیار آفریده شده است. از طرف دیگر، عقل و حس و بقیه قوای ادراکی انسان، برای شناخت صحیح سعادت و شقاوت کافی نیست؛ بنابراین، حکمت خداوند اقتضاء دارد که راه دیگری (وحی) در اختیار انسان قرار بدهد تا به سعادت دنیا و آخرت پی ببرد، و الاّ نقض غرض لازم می‌آید.
#انسان برای تکامل اختیار آفریده شده است. از طرف دیگر، عقل و حس و بقیه قوای ادراکی انسان، برای شناخت صحیح سعادت و شقاوت کافی نیست؛ بنابراین، حکمت خداوند اقتضاء دارد که راه دیگری (وحی) در اختیار انسان قرار بدهد تا به سعادت دنیا و آخرت پی ببرد، و الاّ نقض غرض لازم می‌آید.
# با نبوت پیامبر اکرم(ص) دستگاه نبوت، خاتمه یافته، و دین اسلام، خاتم ادیان است. از طرف دیگر، ختم نبوت، در صورتی صحیح است که دین اسلام تا پایان جهان، پاسخگوی نیازهای همه مردم باشد، و دین او هم تحریف نشود.
#با نبوت پیامبر اکرم(ص) دستگاه نبوت، خاتمه یافته، و دین اسلام، خاتم ادیان است. از طرف دیگر، ختم نبوت، در صورتی صحیح است که دین اسلام تا پایان جهان، پاسخگوی نیازهای همه مردم باشد، و دین او هم تحریف نشود.
# ممکن است افرادی، مغرضانه یا ناآگاهانه، از دین، چیزی کم کنند یا به آن، چیزی به عنوان بدعت، اضافه کنند، بنابراین باید یک حافظ و نگهبان باشد که تمام دین را بشناسد و بتواند از حریم دین دفاع کند و مانع تصرف و نفوذ اشخاص ناآگاه یا مغرض شود؛ از این جاست که اهمیت ولایت و امامت به خوبی ظاهر می‌شود و در فقدان آن، دینی باقی نمی‌ماند.<ref>امامت پژوهی، ۱۳۸۱ش، ص۹۵ و ۹۶.</ref> با توجه به آنچه گفته شد، امامت در مکتب شیعه طبق نظر بسیاری از بزرگان، از جمله اصول مذهب قرار گرفته است و عدم اعتقاد به آن، باعث خروج از مکتب و مسلک شیعه می‌گردد.
#ممکن است افرادی، مغرضانه یا ناآگاهانه، از دین، چیزی کم کنند یا به آن، چیزی به عنوان بدعت، اضافه کنند، بنابراین باید یک حافظ و نگهبان باشد که تمام دین را بشناسد و بتواند از حریم دین دفاع کند و مانع تصرف و نفوذ اشخاص ناآگاه یا مغرض شود؛ از این جاست که اهمیت ولایت و امامت به خوبی ظاهر می‌شود و در فقدان آن، دینی باقی نمی‌ماند.<ref>امامت پژوهی، جمعی از نویسندگان، نشر دانشگاه علوم اسلامی رضوی، ۱۳۸۱ش، ص۹۵ و ۹۶.</ref> با توجه به آنچه گفته شد، امامت در مکتب شیعه طبق نظر بسیاری از بزرگان، از جمله اصول مذهب قرار گرفته است و عدم اعتقاد به آن، باعث خروج از مکتب و مسلک شیعه می‌گردد.
{{پایان پاسخ}}
{{پایان پاسخ}}
{{مطالعه بیشتر}}
{{مطالعه بیشتر}}


== مطالعه بیشتر ==
==مطالعه بیشتر==
* امامت پژوهی، گروه مؤلفان.


* مرجعیت دینی اهل بیت(ع) و پاسخ به شبهات، علی اصغر رضوانی، ناشر: انتشارات مسجد مقدس جمکران، ۱۳۸۵.
*امامت پژوهی، گروه مؤلفان.


* اهل بیت در قرآن و حدیث، محمدی ری شهری، ترجمه: حمید رضا شیخی و حمید رضا آژیر، ۱۳۸۳.
*مرجعیت دینی اهل بیت(ع) و پاسخ به شبهات، علی اصغر رضوانی، ناشر: انتشارات مسجد مقدس جمکران، ۱۳۸۵.


* سیمای ائمه اطهار در آیینه اخبار، سید عبدالاحد رضوی تویسرکانی، چاپ قدس، قم، ۱۳۸۳.
*اهل بیت در قرآن و حدیث، محمدی ری شهری، ترجمه: حمید رضا شیخی و حمید رضا آژیر، ۱۳۸۳.
 
*سیمای ائمه اطهار در آینه اخبار، سید عبدالاحد رضوی تویسرکانی، چاپ قدس، قم، ۱۳۸۳.


{{پایان مطالعه بیشتر}}
{{پایان مطالعه بیشتر}}


==جستارهای وابسته==
==جستارهای وابسته==
* [[اعتقاد به ولایت امام علی(ع) شرط قبولی ایمان در زمان پیامبر(ص)]]
* [[الهی بودن منصب امامت از نظر قرآن]]
* [[وجوب اطاعت از امامان در آیه اولی الامر]]


*[[اعتقاد به ولایت امام علی(ع) شرط قبولی ایمان در زمان پیامبر(ص)]]
*[[الهی بودن منصب امامت از نظر قرآن]]
*[[وجوب اطاعت از امامان در آیه اولی الامر]]






== منابع ==
 
==منابع==
{{پانویس|۲}}
{{پانویس|۲}}
{{شاخه
{{شاخه
خط ۸۸: خط ۱۰۱:
  | ارجاعات =
  | ارجاعات =
  | بازبینی نویسنده =   
  | بازبینی نویسنده =   
  | بازبینی =
  | ارزیابی کمی =
  | تکمیل =
  | تکمیل =
  | اولویت =
  | اولویت =
خط ۹۴: خط ۱۰۷:
}}
}}
{{پایان متن}}
{{پایان متن}}
[[ps:د امامت ځايتون د شيعه په اندېښنه کي]]
trustworthy
۴۷۰

ویرایش