پرش به محتوا

علم غیب: تفاوت میان نسخه‌ها

۲۷۲ بایت اضافه‌شده ،  ‏۱۳ مارس ۲۰۲۱
جز
بدون خلاصۀ ویرایش
جز (Rezvani صفحهٔ علم غیب و اقسام آن را به علم غیب منتقل کرد)
جزبدون خلاصۀ ویرایش
خط ۵: خط ۵:
{{پایان سوال}}
{{پایان سوال}}
{{پاسخ}}
{{پاسخ}}
غیب به معنای پنهان و مستور بودن است و علم غیب به معنای آگاهی از اسرار مخفی جهان است. علم غیب خداوند، ذاتی است؛ امّا علم غیب پیامبران، عرضی و به تعلیم خداوند است. غیب می‌تواند مربوط به حوادث گذشته یا آینده یا حقایق امور و موجودات که خارج از حس و عقل است باشد. همینطور ذات خداوند، هستی، فرشتگان همه در دایره غیب می‌گنجند.
غیب به معنای پنهان و مستور بودن است و علم غیب به معنای آگاهی از اسرار مخفی جهان است. علم غیب [[خداوند]]، ذاتی است؛ امّا [[علم غیب پیامبران]]، عرضی و به تعلیم خداوند است. غیب می‌تواند مربوط به حوادث گذشته یا آینده یا حقایق امور و موجودات که خارج از حس و عقل است باشد. همینطور ذات خداوند، هستی، [[فرشتگان]] همه در دایره غیب می‌گنجند.


== تعریف غیب ==
== تعریف غیب ==
خط ۱۱: خط ۱۱:


== نظر قرآن در مورد علم غیب و حدود آن نسبت به خدا و بزرگان ==
== نظر قرآن در مورد علم غیب و حدود آن نسبت به خدا و بزرگان ==
وقتی آیات قرآن را بررسی می‌کنیم، در مورد علم غیب، به سه دسته آیات برخورد می‌کنیم:
وقتی آیات [[قرآن]] را بررسی می‌کنیم، در مورد علم غیب، به سه دسته آیات برخورد می‌کنیم:


دسته اول: دسته‌ای از آیات علم غیب را منحصر به خداوند می‌دانند مانند آیه: {{قرآن|وعنده مفاتح الغیب لایعلمها الاهو
دسته اول: دسته‌ای از آیات علم غیب را منحصر به خداوند می‌دانند مانند آیه: {{قرآن| وَعِنْدَهُ مَفَاتِحُ الْغَيْبِ لَا يَعْلَمُهَا إِلَّا هُوَ ۚ|ترجمه=و کلیدهای غیب فقط نزد اوست، و کسی آنها را جز او نمی داند|سوره=انعام|آیه=۵۹}}
| ترجمه = خزانه‌های غیب نزد خداست و جز او کسی از آنها خبر ندارد.
}}<ref>انعام/ ۵۹.</ref>


دسته دوم: آیاتی است که علم غیب را (به صورت کامل) از پیامبران و پیامبر اسلام نفی می‌کند: مانند {{قرآن|قل لا اقول لکم عندی خزائن الله و لا اعلم الغیب
دسته دوم: آیاتی است که علم غیب را (به صورت کامل) از پیامبران و پیامبر اسلام نفی می‌کند: مانند {{قرآن|قُلْ لَا أَقُولُ لَكُمْ عِنْدِي خَزَائِنُ اللَّهِ وَلَا أَعْلَمُ الْغَيْبَ|ترجمه=بگو به شما نمی‌گویم خزائن خدا نزد من است و غیب نمی‌دانم|سوره=انعام|آیه=۵۰}}
| ترجمه = بگو به شما نمی‌گویم خزائن خدا نزد من است و غیب نمی‌دانم.
}}<ref>انعام/ ۵۰.</ref>


دسته سوم: آیاتی است که علم غیب را به صراحت برای پیامبران و بندگان شایسته خداوند اثبات می‌کند مانند:
دسته سوم: آیاتی است که علم غیب را به صراحت برای پیامبران و بندگان شایسته خداوند اثبات می‌کند مانند: {{قرآن|عَالِمُ الْغَيْبِ فَلَا يُظْهِرُ عَلَىٰ غَيْبِهِ أَحَدًا|۲۶|إِلَّا مَنِ ارْتَضَىٰ مِنْ رَسُولٍ|۲۷|ترجمه=خداوند به غیب آگاه است و بر غیب خود احدی را جز کسانی که می‌پسندد از پیامبران اطلاع نمی‌دهد|سوره=جن|آیه=۲۶-۲۷}}  
 
{{قرآن|عالم الغیب فلا یظهر علی غیبه احداً الا من ارتضی من رسول
| ترجمه = خداوند به غیب آگاه است و بر غیب خود احدی را جز کسانی که می‌پسندد از پیامبران اطلاع نمی‌دهد.
}}<ref>جن/ ۲۶.</ref>


از مجموع آیات نتیجه می‌گیریم که مقصود دسته اوّل و دوّم این است که علم غیب ذاتاً و اصالتاً مال خداوند است و مالک حقیقی اوست و غیر از او کسی ذاتاً علم غیب نمی‌داند؛ و مقصود دسته سوّم این است که پیامبران به واسطه تعلیم خداوند (از طریق وحی و الهام و …) از علم غیب آگاهی پیدا می‌کنند. بعضی از افراد برگزیده بشری با تأیید و افاضه پروردگار جهان، می‌توانند با علم غیب ارتباط پیدا می‌کنند.
از مجموع آیات نتیجه می‌گیریم که مقصود دسته اوّل و دوّم این است که علم غیب ذاتاً و اصالتاً مال خداوند است و مالک حقیقی اوست و غیر از او کسی ذاتاً علم غیب نمی‌داند؛ و مقصود دسته سوّم این است که پیامبران به واسطه تعلیم خداوند (از طریق وحی و الهام و …) از علم غیب آگاهی پیدا می‌کنند. بعضی از افراد برگزیده بشری با تأیید و افاضه پروردگار جهان، می‌توانند با علم غیب ارتباط پیدا می‌کنند.
خط ۳۴: خط ۲۶:
۱. موجوداتی که از افق حس انسان بیرون باشد، مانند ذات پروردگار جهان و اسماء و صفات او و فرشتگان و شیوه کار آنها و حقیقت موجودات و کیفیات و خصوصیات آنان.<ref>سبحانی، جعفر، آگاهی سوّم، انتشارات دارالکتب الاسلامیه، چاپ اوّل، ۱۳۹۷ هـ ق، ص۲۲.</ref>
۱. موجوداتی که از افق حس انسان بیرون باشد، مانند ذات پروردگار جهان و اسماء و صفات او و فرشتگان و شیوه کار آنها و حقیقت موجودات و کیفیات و خصوصیات آنان.<ref>سبحانی، جعفر، آگاهی سوّم، انتشارات دارالکتب الاسلامیه، چاپ اوّل، ۱۳۹۷ هـ ق، ص۲۲.</ref>


۲. قسم دوم از غیب، مکتشفات علمی بشر است، خواه قوانینی را کشف کند که بر پهنه هستی حکومت می‌کند یا از روی موجوداتی پرده بردارد که قرنها از افق کشف او بیرون بوده‌اند؛ مانند کشف قانون جاذبه و گریز از مرکز و اگر به گونه‌ای از این قوانین خبر داده است مانند: {{قرآن|والله الذی رفع السموات
۲. قسم دوم از غیب، مکتشفات علمی بشر است، خواه قوانینی را کشف کند که بر پهنه هستی حکومت می‌کند یا از روی موجوداتی پرده بردارد که قرنها از افق کشف او بیرون بوده‌اند؛ مانند کشف قانون جاذبه و گریز از مرکز و اگر به گونه‌ای از این قوانین خبر داده است مانند: {{قرآن|اللَّهُ الَّذِي رَفَعَ السَّمَاوَاتِ بِغَيْرِ عَمَدٍ تَرَوْنَهَا ۖ|ترجمه=خداست که آسمان ها را بدون پایه هایی که آنها را ببینید، برافراشت|سوره=رعد|آیه=۲}}
| ترجمه = خدا همان کسی است که آسمان‌ها را بدون ستون‌هایی که آنها را ببینید برافراشت.
این نوع گزارش خبر از غیب بوده و گزارش چنین قوانینی مستور بر انسان‌های آن روز، خود یکی از جهات اعجاز قرآن به شمار می‌رود.<ref>کتاب آگاهی سوم یا علم غیب، ص۲۴.</ref>
}}<ref>رعد/ ۲.</ref> این نوع گزارش خبر از غیب بوده و گزارش چنین قوانینی مستور بر انسان‌های آن روز، خود یکی از جهات اعجاز قرآن به شمار می‌رود.<ref>کتاب آگاهی سوم یا علم غیب، ص۲۴.</ref>


۳. حوادث غیبی که در گذشته اتفاق افتاده یا در آینده، رخ خواهد داد، نیز از اقسام غیب محسوب می‌شوند. گزارش‌های قرآن راجع به امت‌های گذشته، توسط پیامبری که درس نخوانده و از کسی نشنیده خبر از غیب است.
۳. حوادث غیبی که در گذشته اتفاق افتاده یا در آینده، رخ خواهد داد، نیز از اقسام غیب محسوب می‌شوند. گزارش‌های قرآن راجع به امت‌های گذشته، توسط پیامبری که درس نخوانده و از کسی نشنیده خبر از غیب است.
خط ۴۸: خط ۳۹:
برخی از مرتاضان یا تسخیرکنندگان جن یا کسانی که به لحاظ ویژگی‌هایی با جنیان در ارتباطند و در اصطلاح مدیوم نامیده می‌شوند، ادعا دارند که توسط جن از عالم غیب خبر می‌دهند و به ظاهر هم، چنین به نظر می‌رسد که از اسرار پشت پرده باخبرند؛ ولی در حقیقت چنین نیست؛ زیرا جن و شیطان انسان را می‌بینند، امّا انسان جز در موارد نادر آن هم تحت شرایطی خاص، نمی‌تواند آنها را مشاهده کنند؛ بنابراین ممکن است هنگام وقوع کاری یا بیان کردن سخنی، جن حضور داشته باشد و وقتی از زمان و مکان شخصی و چگونگی آن مسئله توسط تسخیر کنندگان پرسش می‌شوند، جنیان پاسخ مناسب و درستی را ارائه می‌نمایند و اگر خود جن حضور نداشته باشد، از همنوعان خود که در جریان ماجرا قرار دارند، پاسخ را جویا شده و به انسان بیان می‌کنند؛ از این رو آدمی می‌پندارد که مدیوم یا مرتاض یا تسخیر کننده، به وسیله جن، از غیب خبر می‌دهند.<ref>رجالی تهرانی، علیرضا، جن و شیطان، انتشارات نبوغ، چاپ چهارم، ۱۳۸۱، ص۸۰.</ref>
برخی از مرتاضان یا تسخیرکنندگان جن یا کسانی که به لحاظ ویژگی‌هایی با جنیان در ارتباطند و در اصطلاح مدیوم نامیده می‌شوند، ادعا دارند که توسط جن از عالم غیب خبر می‌دهند و به ظاهر هم، چنین به نظر می‌رسد که از اسرار پشت پرده باخبرند؛ ولی در حقیقت چنین نیست؛ زیرا جن و شیطان انسان را می‌بینند، امّا انسان جز در موارد نادر آن هم تحت شرایطی خاص، نمی‌تواند آنها را مشاهده کنند؛ بنابراین ممکن است هنگام وقوع کاری یا بیان کردن سخنی، جن حضور داشته باشد و وقتی از زمان و مکان شخصی و چگونگی آن مسئله توسط تسخیر کنندگان پرسش می‌شوند، جنیان پاسخ مناسب و درستی را ارائه می‌نمایند و اگر خود جن حضور نداشته باشد، از همنوعان خود که در جریان ماجرا قرار دارند، پاسخ را جویا شده و به انسان بیان می‌کنند؛ از این رو آدمی می‌پندارد که مدیوم یا مرتاض یا تسخیر کننده، به وسیله جن، از غیب خبر می‌دهند.<ref>رجالی تهرانی، علیرضا، جن و شیطان، انتشارات نبوغ، چاپ چهارم، ۱۳۸۱، ص۸۰.</ref>


لذا می‌توان گفت: حتی جنیان هم از غیب خبر ندارند؛ چنان‌که در قرآن کریم به این مسئله اشاره شده است. {{قرآن|فَلَمّا خّرَّ تَبَیَّنَتِ الجنّ ان لوکانوا یعلمون الغیب ما لبثوا فی العذاب المهین
لذا می‌توان گفت: حتی جنیان هم از غیب خبر ندارند؛ چنان‌که در قرآن کریم به این مسئله اشاره شده است. {{قرآن|فَلَمّا خّرَّ تَبَیَّنَتِ الجنّ ان لوکانوا یعلمون الغیب ما لبثوا فی العذاب المهین|ترجمه=پس چون (حضرت سلیمان) فرو افتاد در حالی که بر عصا تکیه زده از دنیا رفت، برای جنیان روشن گردید، که اگر غیب می‌دانستند در آن عذاب خفت آور (باقی) نمی‌ماندند|سوره=سبأ|آیه=۱۴}} <ref>نگاه کنید به مصباح یزدی، محمد تقی، معارف قرآن، کیهان‌شناسی، مؤسسه آموزشی و پژوهشی امام خمینی (ره)، ۱۳۸۰، چاپ سوم، ج۱، ص۳۱۰–۳۱۴.</ref>
| ترجمه = پس چون (حضرت سلیمان) فرو افتاد در حالی که بر عصا تکیه زده از دنیا رفت، برای جنیان روشن گردید، که اگر غیب می‌دانستند در آن عذاب خفت آور (باقی) نمی‌ماندند.
}}<ref>سبأ/ ۱۴.</ref> <ref>نگاه کنید به مصباح یزدی، محمد تقی، معارف قرآن، کیهان‌شناسی، مؤسسه آموزشی و پژوهشی امام خمینی (ره)، ۱۳۸۰، چاپ سوم، ج۱، ص۳۱۰–۳۱۴.</ref>


{{مطالعه بیشتر}}
{{مطالعه بیشتر}}
خط ۸۶: خط ۷۵:
  | ناوبری =
  | ناوبری =
  | نمایه =
  | نمایه =
  | تغییر مسیر =
  | تغییر مسیر =شد
  | بازبینی =
  | بازبینی =
  | تکمیل =
  | تکمیل =
۷٬۲۳۰

ویرایش