automoderated، دیوانسالاران، مدیران
۷٬۲۳۰
ویرایش
جز (←شیطان چیست) |
جز (←قدرت شیطان) |
||
خط ۱۵: | خط ۱۵: | ||
# صفت موجودی به نام ابلیس است که ماهیتا از جنیان است، ولی در اثر عبادت خدا به مرتبه فرشتگان بالا آمد.<ref>(ابراهیم:۲۲)</ref> پس از آفرینش آدم(ع) و فرمان خداوند به سجده فرشتگان بر او، شیطان با بهانه برتری بر آدم<ref>(اعراف:۱۲)</ref> و استکبار ورزیدن در برابر فرمان خدا،<ref>(بقره:۳۴)</ref> از درگاه او رانده شد و مقامهای معنویاش به یکباره سقوط کرد؛<ref>(ص:۷۷–۷۸)</ref> ابلیس از خداوند درخواست کرد تا عمری دراز یابد و خداوند نیز، به سبب عبادات پیشینش، خواسته او را اجابت کرده و تا وقتی معلوم به او مهلت داد؛<ref>همان.</ref> پس از این شیطان سوگند خورد که آدم و فرزندان او را گمراه کرده و همه را به هلاکت ابدی گرفتار کند؛<ref>(اسراء:۶۲)</ref> خداوند نیز به او اطمینان داد که بر بندگان مخلص و وفادار او دست نخواهد یافت<ref>(اسراء:۶۲).</ref> و هرکه دعوت شیطان را بپذیرد و در ولایت او داخل شود<ref>(نحل:۱۰۰)</ref> همراه او به دوزخ و کیفر ابدی درانداخته میشود؛<ref>(اعراف:۱۸)</ref> | # صفت موجودی به نام ابلیس است که ماهیتا از جنیان است، ولی در اثر عبادت خدا به مرتبه فرشتگان بالا آمد.<ref>(ابراهیم:۲۲)</ref> پس از آفرینش آدم(ع) و فرمان خداوند به سجده فرشتگان بر او، شیطان با بهانه برتری بر آدم<ref>(اعراف:۱۲)</ref> و استکبار ورزیدن در برابر فرمان خدا،<ref>(بقره:۳۴)</ref> از درگاه او رانده شد و مقامهای معنویاش به یکباره سقوط کرد؛<ref>(ص:۷۷–۷۸)</ref> ابلیس از خداوند درخواست کرد تا عمری دراز یابد و خداوند نیز، به سبب عبادات پیشینش، خواسته او را اجابت کرده و تا وقتی معلوم به او مهلت داد؛<ref>همان.</ref> پس از این شیطان سوگند خورد که آدم و فرزندان او را گمراه کرده و همه را به هلاکت ابدی گرفتار کند؛<ref>(اسراء:۶۲)</ref> خداوند نیز به او اطمینان داد که بر بندگان مخلص و وفادار او دست نخواهد یافت<ref>(اسراء:۶۲).</ref> و هرکه دعوت شیطان را بپذیرد و در ولایت او داخل شود<ref>(نحل:۱۰۰)</ref> همراه او به دوزخ و کیفر ابدی درانداخته میشود؛<ref>(اعراف:۱۸)</ref> | ||
==قدرت شیطان== | |||
===دیدگاه غیر شیعی=== | |||
شیطان، در کتابهای مقدس مثل تورات و انجیل، نقشی پر رنگ دارد که گاهی کارهایش تنه به کارهای خدایی میزند و شیاطین قدرتهای فراوانی را برای سیطره بر هستی، در اختیار خود دارند؛<ref>برای نمونه به مباحث مربوط به شیطان در عهد عتیق مراجعه کنید.</ref> | شیطان، در کتابهای مقدس مثل تورات و انجیل، نقشی پر رنگ دارد که گاهی کارهایش تنه به کارهای خدایی میزند و شیاطین قدرتهای فراوانی را برای سیطره بر هستی، در اختیار خود دارند؛<ref>برای نمونه به مباحث مربوط به شیطان در عهد عتیق مراجعه کنید.</ref> | ||
=== | ===دیدگاه شیعی=== | ||
مسأله شیطان، از جمله مسائل عمیق و مهم در منظومه تفکر دینی است. این مسئله در کتابهای آسمانی دیگر هم مطرح شده و یکی از پایههای مهم معرفتی در آموزههای همه پیامبران بوده است. قرآن کریم در یکصد مورد، از شیطان و افعال او سخن به میان آورده است. تفاوتی که در مسأله شیطان، میان قرآن کریم و دیگر کتابهای آسمانی و مکاتب غیر الهی وجود دارد، این است که شیطان از منظر توحیدی قرآن، خود کارگزار خداوند است و اراده او نه در عرض اراده خداوند، بلکه در طول اراده اوست. شیطان هیچ نقشی جز وسوسه و تحریک به سمت بدیها و گناهان ندارد و هرگونه سلطهای از جانب او بر انسانها نفی شده است؛<ref>(ابراهیم:۲۲)</ref> | مسأله شیطان، از جمله مسائل عمیق و مهم در منظومه تفکر دینی است. این مسئله در کتابهای آسمانی دیگر هم مطرح شده و یکی از پایههای مهم معرفتی در آموزههای همه پیامبران بوده است. قرآن کریم در یکصد مورد، از شیطان و افعال او سخن به میان آورده است. تفاوتی که در مسأله شیطان، میان قرآن کریم و دیگر کتابهای آسمانی و مکاتب غیر الهی وجود دارد، این است که شیطان از منظر توحیدی قرآن، خود کارگزار خداوند است و اراده او نه در عرض اراده خداوند، بلکه در طول اراده اوست. شیطان هیچ نقشی جز وسوسه و تحریک به سمت بدیها و گناهان ندارد و هرگونه سلطهای از جانب او بر انسانها نفی شده است؛<ref>(ابراهیم:۲۲)</ref> | ||
در نگاه قرآن کریم، جهان از دو قطب خیر و شر تحقق نیافته است و هرچه از خیر و شر در عالم، وجود مییابد، برخاسته از مشیت و اراده باری تعالی است؛<ref>(نساء:۷۸)</ref>از سوی دیگر قرآن کریم نقشهها و طرحهای شیطان را یکسره ضعیف و کم کارآمد<ref>(نساء:۷۶)</ref>معرفی میکند و این ایده را تصریح میکند که تنها کسانی تحت تأثیر و در ولایت شیطان قرار میگیرند، که خود ولایت او را بپذیرند و به عبادت و اطاعت او روی آرند!<ref>(نحل:۱۰۰)</ref> | در نگاه قرآن کریم، جهان از دو قطب خیر و شر تحقق نیافته است و هرچه از خیر و شر در عالم، وجود مییابد، برخاسته از مشیت و اراده باری تعالی است؛<ref>(نساء:۷۸)</ref>از سوی دیگر قرآن کریم نقشهها و طرحهای شیطان را یکسره ضعیف و کم کارآمد<ref>(نساء:۷۶)</ref>معرفی میکند و این ایده را تصریح میکند که تنها کسانی تحت تأثیر و در ولایت شیطان قرار میگیرند، که خود ولایت او را بپذیرند و به عبادت و اطاعت او روی آرند!<ref>(نحل:۱۰۰)</ref> | ||
===دخالت شیطان در امور تشریعی=== | |||
اوامر | اوامر الهی بر دو گونه است: | ||
* اوامر تکوینی؛ امر و فرمان تکوینی، همان اراده تکوینی خداوند بر تحقق و ایجاد یک شئ در عالمی از عوالم وجود است؛ اگر خداوند چیزی را اراده کند، به صرف اراده او آن شیء ایجاد میشود و هرگز در تحقق آن تخلف راه ندارد؛<ref>{{قرآن|إِنَّمَا أَمْرُهُ إِذَا أَرَادَ شَيْئًا أَنْ يَقُولَ لَهُ كُنْ فَيَكُونُ}} "جز این نیست که وقتی چیزی را اراده کند، به آن میگوید: باش! پس آن چیز موجود میشود!" (یس:۸۲).</ref> مقصود از امر «کن» (باش) در امور تکوینی، نفس ایجاد خداوند است؛ امام علی(ع) میفرماید: «لا به صوت یسمع و لا نداء یقرء و انما کلامه سبحانه فعل منه»؛ امر خداوند، صوتی که با گوش شنیده شود یا آوایی که از حنجره برخیزد، نیست؛ بلکه فعل خداست؛<ref>نهج البلاغه، خطبه ۱۸۶.</ref> | * اوامر تکوینی؛ امر و فرمان تکوینی، همان اراده تکوینی خداوند بر تحقق و ایجاد یک شئ در عالمی از عوالم وجود است؛ اگر خداوند چیزی را اراده کند، به صرف اراده او آن شیء ایجاد میشود و هرگز در تحقق آن تخلف راه ندارد؛<ref>{{قرآن|إِنَّمَا أَمْرُهُ إِذَا أَرَادَ شَيْئًا أَنْ يَقُولَ لَهُ كُنْ فَيَكُونُ}} "جز این نیست که وقتی چیزی را اراده کند، به آن میگوید: باش! پس آن چیز موجود میشود!" (یس:۸۲).</ref> مقصود از امر «کن» (باش) در امور تکوینی، نفس ایجاد خداوند است؛ امام علی(ع) میفرماید: «لا به صوت یسمع و لا نداء یقرء و انما کلامه سبحانه فعل منه»؛ امر خداوند، صوتی که با گوش شنیده شود یا آوایی که از حنجره برخیزد، نیست؛ بلکه فعل خداست؛<ref>نهج البلاغه، خطبه ۱۸۶.</ref> | ||
خط ۳۴: | خط ۳۴: | ||
* اوامر تشریعی؛ نوع دیگری از امر و نهی الهی، به صورت اوامر قانونی و تشریعی است که به واسطه پیامبران به موجودات عاقل و مختار و انتخابگر، یعنی انسان و جنیان ابلاغ میشود؛ در این نوع از اوامر و نواهی، تخلف و عصیان امکانپذیر است؛<ref>جوادی آملی، تفسر موضوعی قرآن کریم، ص۲۴۲.</ref> یعنی، هم زمینه اطاعت وجود دارد و هم زمینه عصیان؛ مانند امر خداوند در {{قرآن|وَأَقِيمُوا الصَّلَاةَ وَآتُوا الزَّكَاةَ وَارْكَعُوا مَعَ الرَّاكِعِينَ}} "و نماز به پا دارید و زکات بدهید و با خدا پرستان حق را پرستش کنید."<ref>(بقره:۴۳).</ref>؛ بدیهی است که عدهای فرمان میبرند و عدهای نافرمانی میکنند. | * اوامر تشریعی؛ نوع دیگری از امر و نهی الهی، به صورت اوامر قانونی و تشریعی است که به واسطه پیامبران به موجودات عاقل و مختار و انتخابگر، یعنی انسان و جنیان ابلاغ میشود؛ در این نوع از اوامر و نواهی، تخلف و عصیان امکانپذیر است؛<ref>جوادی آملی، تفسر موضوعی قرآن کریم، ص۲۴۲.</ref> یعنی، هم زمینه اطاعت وجود دارد و هم زمینه عصیان؛ مانند امر خداوند در {{قرآن|وَأَقِيمُوا الصَّلَاةَ وَآتُوا الزَّكَاةَ وَارْكَعُوا مَعَ الرَّاكِعِينَ}} "و نماز به پا دارید و زکات بدهید و با خدا پرستان حق را پرستش کنید."<ref>(بقره:۴۳).</ref>؛ بدیهی است که عدهای فرمان میبرند و عدهای نافرمانی میکنند. | ||
===قلمرو قدرت شیطان در زندگی انسان=== | |||
از منظر نظام تشریع، شیطان موجودی عاقل و مختار است و مانند انسانها و دیگر جنیان، مکلف است اوامر و نواهی خداوند را اجرا کند و در صورت نافرمانی، معصیتکار و مستوجب کیفر است؛ بنابراین حدود تأثیر شیطان در زندگی بشر و زیانی که ممکن است به انسانها برساند، از حد وسوسه و دعوت به گناه و بدی فراتر نمیرود؛ این گونه نیست که وسوسههای شیطان، انسان را مجبور و وادار به انجام کاری کند؛ بلکه در حد وسوسه و دعوت و آراستن در اوهام و تخیل انسانها تأثیر میکند؛ آن هم نه در همه انسانها، بلکه انسانهایی که دعوت او را بپذیرند؛<ref>جوادی آملی، تفسیر اعراف، همان.</ref>نکته مهمی که باید به آن اشاره کنیم این است که هرچند شیطان نمیتواند به صورت مستقیم و با اراده بیواسطه خود بر پدیدههایی مانند محیط زیست، تأثیر بگذارد و آن را تخریب کند اما میتواند با استفاده از خصلتهایی چون حرص، طمع، اسراف، تبذیر و دیگر خصلتهای پست و حیوانی، انسانها را به سمت تصرف نادرست و غیرعاقلانه در طبیعت، تحریک کرده و با تخریب اکوسیستم و مختصات اقلیمی، شرایط اقلیمی معمول در یک منطقه از جهان یا کل کره زمین را دگرگون کرده و به سمت نابودی بکشاند؛<ref>(نساء:۱۱۹)</ref> امروز شاهدیم که تخریب محیط زیست و تصرفهای حریصانه بشر در طبیعت، اکوسیستم جهان را به سمت نابودی سوق میدهد و شاید در آینده دور، زمین به حدی از تغییر سیستم طبیعی پیش برود که دیگر جای مناسبی برای زندگی جانداران نباشد؛ این گونه تصرفهای غیرمستقیم و با واسطه شیطان، در طبیعت و تغییرات اقلیمی، قطعاً وجود دارد ولی از سنخ تصرفات غیرارادی و تکوینی است، که اذن آن را خداوند به شیطان داده است؛ شیطان با وسوسه آدمی به حرصورزیدن و تخریب محیط زندگی خویش، موجب تغییر اقلیمی زندگی انسان میشود و انسان را برای نابودی هرچه بیشتر محیط زندگی خود تحریک میکند. | از منظر نظام تشریع، شیطان موجودی عاقل و مختار است و مانند انسانها و دیگر جنیان، مکلف است اوامر و نواهی خداوند را اجرا کند و در صورت نافرمانی، معصیتکار و مستوجب کیفر است؛ بنابراین حدود تأثیر شیطان در زندگی بشر و زیانی که ممکن است به انسانها برساند، از حد وسوسه و دعوت به گناه و بدی فراتر نمیرود؛ این گونه نیست که وسوسههای شیطان، انسان را مجبور و وادار به انجام کاری کند؛ بلکه در حد وسوسه و دعوت و آراستن در اوهام و تخیل انسانها تأثیر میکند؛ آن هم نه در همه انسانها، بلکه انسانهایی که دعوت او را بپذیرند؛<ref>جوادی آملی، تفسیر اعراف، همان.</ref>نکته مهمی که باید به آن اشاره کنیم این است که هرچند شیطان نمیتواند به صورت مستقیم و با اراده بیواسطه خود بر پدیدههایی مانند محیط زیست، تأثیر بگذارد و آن را تخریب کند اما میتواند با استفاده از خصلتهایی چون حرص، طمع، اسراف، تبذیر و دیگر خصلتهای پست و حیوانی، انسانها را به سمت تصرف نادرست و غیرعاقلانه در طبیعت، تحریک کرده و با تخریب اکوسیستم و مختصات اقلیمی، شرایط اقلیمی معمول در یک منطقه از جهان یا کل کره زمین را دگرگون کرده و به سمت نابودی بکشاند؛<ref>(نساء:۱۱۹)</ref> امروز شاهدیم که تخریب محیط زیست و تصرفهای حریصانه بشر در طبیعت، اکوسیستم جهان را به سمت نابودی سوق میدهد و شاید در آینده دور، زمین به حدی از تغییر سیستم طبیعی پیش برود که دیگر جای مناسبی برای زندگی جانداران نباشد؛ این گونه تصرفهای غیرمستقیم و با واسطه شیطان، در طبیعت و تغییرات اقلیمی، قطعاً وجود دارد ولی از سنخ تصرفات غیرارادی و تکوینی است، که اذن آن را خداوند به شیطان داده است؛ شیطان با وسوسه آدمی به حرصورزیدن و تخریب محیط زندگی خویش، موجب تغییر اقلیمی زندگی انسان میشود و انسان را برای نابودی هرچه بیشتر محیط زندگی خود تحریک میکند. | ||
خط ۴۰: | خط ۴۰: | ||
{{مطالعه بیشتر}} | {{مطالعه بیشتر}} | ||
==مطالعه بیشتر== | |||
* ترجمه و تفسیر نهج | * ''ترجمه و تفسیر نهج البلاغه''، علامه محمد تقی جعفری، ج۲، ص۱۶۶. | ||
* | * ''المیزان''، محمد حسین طباطبایی، تفسیر سورههای بقره و اعراف، آیات مربوط به آدم و شیطان. | ||
{{پایان مطالعه بیشتر}} | {{پایان مطالعه بیشتر}} |