automoderated
۶٬۳۴۱
ویرایش
خط ۲۶: | خط ۲۶: | ||
قرآن، كلام خدا است و حاوي معارف و احكام و دستور العملهاي زندگي است سكوت و خاموشي و گوش سپردن به قرائت قرآن، هم احترام به اين كتاب و كلام آسماني است و هم مايه كسب گنجينه معارف، احكام و فهم فرهنگ قرآن و همانگونه كه بر مومن لازم است بر تلاوت قرآن، تلاش داشته باشد و در مجلس تلاوت، ادب مربوط به آن را رعايت كند، لازم است نسبت به استماع و سكوت آن نيز تلاش نموده و آن را مورد توجه خاص خود قرار دهد. | قرآن، كلام خدا است و حاوي معارف و احكام و دستور العملهاي زندگي است سكوت و خاموشي و گوش سپردن به قرائت قرآن، هم احترام به اين كتاب و كلام آسماني است و هم مايه كسب گنجينه معارف، احكام و فهم فرهنگ قرآن و همانگونه كه بر مومن لازم است بر تلاوت قرآن، تلاش داشته باشد و در مجلس تلاوت، ادب مربوط به آن را رعايت كند، لازم است نسبت به استماع و سكوت آن نيز تلاش نموده و آن را مورد توجه خاص خود قرار دهد. | ||
ماجراي مربوط به قرائت قرآن «ابن كُوا» در حالي كه امير مؤمنان، علي(ع) مشغول نماز بوده و حضرت در برابر قرائت و تلاوت ايشان، سكوت و استماع ميفرمايند، مورد ديگري است كه به ما درس اهتمام ميدهد. | ماجراي مربوط به قرائت قرآن «ابن كُوا» در حالي كه امير مؤمنان، علي(ع) مشغول نماز بوده و حضرت در برابر قرائت و تلاوت ايشان، سكوت و استماع ميفرمايند، مورد ديگري است كه به ما درس اهتمام ميدهد. | ||
اين ماجراي آموزنده در كتاب «تهذيب» چنين روايت شده است: | |||
«علي(ع) مشغول نماز صبح بود كه «ابن كُوا» (يكي از خوارج لجوج) كه پشت سر او بود، اين آيه را قرائت كرد: «وَ لَقَدْ أُوحِيَ إِلَيْكَ وَ إِلَى الَّذِينَ مِنْ قَبْلِكَ لَئِنْ أَشْرَكْتَ لَيَحْبَطَنَّ عَمَلُكَ وَ لَتَكُونَنَّ مِنَ الْخاسِرِينَ»<ref>سوره زمر، آيه ۶۵.</ref> ؛ «به تو و همه پيامبران پيشين وحي شده كه اگر مشرك شوي، تمام اعمالت تباه ميشود و از زيانكاران خواهي بود.» | |||
هدف او از خواندن اين آيه اين بود كه به حضرت بفهماند كه با قبول حكميّت در جنگ صفّين نعوذباللّه كافر شده است. | |||
«امام(ع) به احترام قرآن سكوت كرد تا او از قرائت آيه فارغ گرديد؛ پس شروع به قرائت نماز فرمود، دوباره، «ابن كُوا» همان آيه را تلاوت كرد، باز امام(ع) سكوت فرمود، آنگاه شروع به قرائت فرمود، بار سوم ابن كُوا شروع به خواندن همان آيه كرد و امام(ع) نيز سكوت فرمود و سپس اين آيه را قرائت كرد: «فَاصْبِرْ إِنَّ وَعْدَ اللَّهِ حَقٌّ وَ لا يَسْتَخِفَّنَّكَ الَّذِينَ لا يُوقِنُونَ»<ref>سوره روم، آيه ۶۰.</ref> ، اكنون كه چنين است، صبر پيشه كن كه وعده خدا حق است و هرگز كساني كه ايمان ندارند، نبايد تو را خشمگين سازند. اشاره به اينكه خداوند كيفر خلافكاران را كه شمائيد خواهد داد».<ref>تهذيب الاحکام، ج۳، ص۳۶.</ref> | |||
از مجموع اين بحث، روشن ميشود كه سكوت و استماع در هنگام شنيدن آيات قرآن، كار بسيار شايستهاي است؛ ولي به طور كلي واجب نيست، احتمال ميرود كه علاوه بر اجماع و روايات، جمله «لَعَلَّكُم تُرْحَمونَ» (شايد مشمول رحمت خدا بشويد)، نيز اشاره به مستحب بودن اين حكم داشته باشد. | از مجموع اين بحث، روشن ميشود كه سكوت و استماع در هنگام شنيدن آيات قرآن، كار بسيار شايستهاي است؛ ولي به طور كلي واجب نيست، احتمال ميرود كه علاوه بر اجماع و روايات، جمله «لَعَلَّكُم تُرْحَمونَ» (شايد مشمول رحمت خدا بشويد)، نيز اشاره به مستحب بودن اين حكم داشته باشد. | ||
منظور از كلمه «لعلّ» (= شايد) ـ كه در چنين مواردي به كار ميرود ـ اين است، براي اينكه مشمول رحمت خداوند قرار گيريد، تنها سكوت و استماع به قرآن كافي نيست؛ بلكه براي رسيدن به اين مقصود، شرايط ديگري از جمله عمل به قرآن را طلب ميكند. | منظور از كلمه «لعلّ» (= شايد) ـ كه در چنين مواردي به كار ميرود ـ اين است، براي اينكه مشمول رحمت خداوند قرار گيريد، تنها سكوت و استماع به قرآن كافي نيست؛ بلكه براي رسيدن به اين مقصود، شرايط ديگري از جمله عمل به قرآن را طلب ميكند. | ||
ذكر اين نكته هم بجا است كه فقيه معروف «فاضل مقداد» در كتاب «كنز العرفان» تفسير ديگري براي آيه شريفه ذكر كرده و آن اينكه، مراد از آن، شنيدن آيات قرآن و درك مفاهيم آن و پي بردن به اعجاز قرآن است. | |||
ذكر اين تفسير شايد به دليل آن است كه در آيه قبل، سخن از مشركان بود كه آنان درباره نزول قرآن بهانهجويي ميكردند، قرآن به آنان ميگويد: «خاموش شويد و گوش فرا دهيد، تا حقيقت را دريابيد»<ref>كنز العرفان، ج۱، ص۱۹۵.</ref> . | |||
منعي نيست از اينكه مفهوم آيه ياد شده را آن قدر وسيع بدانيم تا مسلمانان و غير مسلمانان، همه را در برگيرد؛ به اين معنا كه مسلمانان هنگام قرائت قرآن، بدان گوش فرا دهند و مفاهيم آن را دريابند و عمل كنند. كافران و غير مسلمانان هم بايد، قرآن را بشنوند و سكوت كنند و در آن بينديشند تا ايمان بياورند و مشمول رحمت الهي شوند؛ زيرا قرآن، كتاب ايمان و علم و عمل است براي همگان، نه براي گروه خاص و معين».<ref>تفسير نمونه، ج۷، ص۷۰ ـ ۷۳.</ref> | منعي نيست از اينكه مفهوم آيه ياد شده را آن قدر وسيع بدانيم تا مسلمانان و غير مسلمانان، همه را در برگيرد؛ به اين معنا كه مسلمانان هنگام قرائت قرآن، بدان گوش فرا دهند و مفاهيم آن را دريابند و عمل كنند. كافران و غير مسلمانان هم بايد، قرآن را بشنوند و سكوت كنند و در آن بينديشند تا ايمان بياورند و مشمول رحمت الهي شوند؛ زيرا قرآن، كتاب ايمان و علم و عمل است براي همگان، نه براي گروه خاص و معين».<ref>تفسير نمونه، ج۷، ص۷۰ ـ ۷۳.</ref> | ||
آثار استماع قرآن یا رسیدن به رحمت الهی و مصادیق رحمت | آثار استماع قرآن یا رسیدن به رحمت الهی و مصادیق رحمت | ||
خط ۴۴: | خط ۴۸: | ||
۳- دفع بلای در دنیا و آخرت: حضرت محمد(ص) فرمود: «يدفع عن قارئ القرآن بلاء الدنيا، ويدفع عن مستمع القرآن بلاء الآخره»<ref>كنز العمّال، ج۲،ص۲۹۱، حدیث ۴۰۳۱.</ref> «از قاري قرآن، بلاي دنيا و از استماع كننده آن، بلاي آخرت دفع ميگردد». | ۳- دفع بلای در دنیا و آخرت: حضرت محمد(ص) فرمود: «يدفع عن قارئ القرآن بلاء الدنيا، ويدفع عن مستمع القرآن بلاء الآخره»<ref>كنز العمّال، ج۲،ص۲۹۱، حدیث ۴۰۳۱.</ref> «از قاري قرآن، بلاي دنيا و از استماع كننده آن، بلاي آخرت دفع ميگردد». | ||
مصادیق رحمت با گوش سپردن به تلاوت قرآن در آیات | مصادیق رحمت با گوش سپردن به تلاوت قرآن در آیات | ||
در آیه ۸۶ سوره مائده، مقايسهاي ميان يهوديان و مسيحياني كه در عصر پيامبر(ص) ميزيستهاند، صورت گرفته است. در آيات پيشين، يهود و مشركان در رديف هم قرار داشتند و مسيحيان در رديف ديگر بودند، لذا ميگويد: «لَتَجِدَنَّ أَشَدَّ النَّاسِ عَداوَه لِلَّذِينَ آمَنُوا الْيَهُودَ وَ الَّذِينَ أَشْرَكُوا وَ لَتَجِدَنَّ أَقْرَبَهُمْ مَوَدَّه لِلَّذِينَ آمَنُوا الَّذِينَ قالُوا إِنَّا نَصارى...»<ref>سوره مائده، آيه ۸۲ .</ref> «به طور مسلم سرسختترين دشمنان مؤمنان، يهود و مشركان هستند و با محبتترين آنها نسبت به مؤمنان، مدعيان مسيحي هستند.» | در آیه ۸۶ سوره مائده، مقايسهاي ميان يهوديان و مسيحياني كه در عصر پيامبر(ص) ميزيستهاند، صورت گرفته است. در آيات پيشين، يهود و مشركان در رديف هم قرار داشتند و مسيحيان در رديف ديگر بودند، لذا ميگويد: «لَتَجِدَنَّ أَشَدَّ النَّاسِ عَداوَه لِلَّذِينَ آمَنُوا الْيَهُودَ وَ الَّذِينَ أَشْرَكُوا وَ لَتَجِدَنَّ أَقْرَبَهُمْ مَوَدَّه لِلَّذِينَ آمَنُوا الَّذِينَ قالُوا إِنَّا نَصارى...»<ref>سوره مائده، آيه ۸۲ .</ref> | ||
«به طور مسلم سرسختترين دشمنان مؤمنان، يهود و مشركان هستند و با محبتترين آنها نسبت به مؤمنان، مدعيان مسيحي هستند.» | |||
البته تاريخ اسلام نيز به خوبي گواه اين حقيقت است كه يهوديان نسبت به مؤمنان از هر گونه كارشكني، دشمني و كينهتوزي خودداري نميكردند و افراد بسيار كمي از آنان به اسلام گرايش پيدا كردند، اما در غزوات اسلامي، درگيري مسيحيان با مسلمانان كمتر بوده است و از طرفي، افراد زيادي از آنها به صفوف مسلمانان پيوستند. | البته تاريخ اسلام نيز به خوبي گواه اين حقيقت است كه يهوديان نسبت به مؤمنان از هر گونه كارشكني، دشمني و كينهتوزي خودداري نميكردند و افراد بسيار كمي از آنان به اسلام گرايش پيدا كردند، اما در غزوات اسلامي، درگيري مسيحيان با مسلمانان كمتر بوده است و از طرفي، افراد زيادي از آنها به صفوف مسلمانان پيوستند. | ||
در همين آيات دليل اين تفاوت بيان شده است و آن اينكه مسيحيان معاصر پيامبر(ص) داراي امتيازاتي بودهاند كه آن امتيازات در يهود نبوده است. از جمله آن امتيازات اين بود كه آنان در برابر پذيرش حق خاضع بودند و تكبري از خود نشان نميدادند و نيز جمعي از آنان (مسيحيان) هنگامي كه آيات قرآن را ميشنيدند، اشك شوق از ديدگانشان به دليل دست يافتن به حق، سرازير ميشد و با صراحت ميگفتند: پروردگارا! ما ايمان آورديم و ما را از گواهان حق و همراهان محمد(ص) و ياران او قرار ده. | در همين آيات دليل اين تفاوت بيان شده است و آن اينكه مسيحيان معاصر پيامبر(ص) داراي امتيازاتي بودهاند كه آن امتيازات در يهود نبوده است. از جمله آن امتيازات اين بود كه آنان در برابر پذيرش حق خاضع بودند و تكبري از خود نشان نميدادند و نيز جمعي از آنان (مسيحيان) هنگامي كه آيات قرآن را ميشنيدند، اشك شوق از ديدگانشان به دليل دست يافتن به حق، سرازير ميشد و با صراحت ميگفتند: پروردگارا! ما ايمان آورديم و ما را از گواهان حق و همراهان محمد(ص) و ياران او قرار ده. | ||
خط ۵۳: | خط ۵۹: | ||
ج. گروهي از مسيحيان، كشيشان و راهبان عصر بعثت، در پي شنيدن آيات قرآن، پذيراي آيين اسلام شدند: «وَ إِذا سَمِعُوا ما أُنْزِلَ إِلَى الرَّسُولِ تَرى أَعْيُنَهُمْ تَفِيضُ مِنَ الدَّمْعِ مِمَّا عَرَفُوا مِنَ الْحَقِّ يَقُولُونَ رَبَّنا آمَنا...»<ref>سوره مائده، آيه ۸۳.</ref> «و هر زمان آياتي را كه بر پيامبر (اسلام) نازل شده، بشنوند، چشمهاي آنها را ميبيني كه (از شوق)، اشك ميريزد، به خاطر حقيقتي كه دريافتهاند؛ آنها ميگويند: پروردگارا! ايمان آورديم...». | ج. گروهي از مسيحيان، كشيشان و راهبان عصر بعثت، در پي شنيدن آيات قرآن، پذيراي آيين اسلام شدند: «وَ إِذا سَمِعُوا ما أُنْزِلَ إِلَى الرَّسُولِ تَرى أَعْيُنَهُمْ تَفِيضُ مِنَ الدَّمْعِ مِمَّا عَرَفُوا مِنَ الْحَقِّ يَقُولُونَ رَبَّنا آمَنا...»<ref>سوره مائده، آيه ۸۳.</ref> «و هر زمان آياتي را كه بر پيامبر (اسلام) نازل شده، بشنوند، چشمهاي آنها را ميبيني كه (از شوق)، اشك ميريزد، به خاطر حقيقتي كه دريافتهاند؛ آنها ميگويند: پروردگارا! ايمان آورديم...». | ||
د. مسيحيان زمان پيامبر(ص) از شنيدن آيات قرآن، به شدت متأثر ميشدند: «وَ إِذا سَمِعُوا ما أُنْزِلَ إِلَى الرَّسُولِ تَرى أَعْيُنَهُمْ تَفِيضُ مِنَ الدَّمْعِ»<ref>سوره مائده، آيه ۸۳.</ref> «فيض» به معناي جاري شدن است، «من» در عبارت «من الدمع» «نشويه» است. و «دمع» مصدر و به معناي اشك ريختن. و نسبت دادن «فيض» به چشم براي مبالغه در گريستن و متأثر شدن است؛ يعني آن قدر متأثر شدند كه گويا چشمهاي آنان بر اثر گريستن، جاري شد.»<ref>تفسير راهنما، ج۴، ص۵۴۴، ش ۱.</ref> | د. مسيحيان زمان پيامبر(ص) از شنيدن آيات قرآن، به شدت متأثر ميشدند: «وَ إِذا سَمِعُوا ما أُنْزِلَ إِلَى الرَّسُولِ تَرى أَعْيُنَهُمْ تَفِيضُ مِنَ الدَّمْعِ»<ref>سوره مائده، آيه ۸۳.</ref> «فيض» به معناي جاري شدن است، «من» در عبارت «من الدمع» «نشويه» است. و «دمع» مصدر و به معناي اشك ريختن. و نسبت دادن «فيض» به چشم براي مبالغه در گريستن و متأثر شدن است؛ يعني آن قدر متأثر شدند كه گويا چشمهاي آنان بر اثر گريستن، جاري شد.»<ref>تفسير راهنما، ج۴، ص۵۴۴، ش ۱.</ref> | ||
هـ . گروهي از مسيحيان عصر پيامبر(ص) با شنيدن آيات قرآن اشك شوق ميريختند: «وَ إِذا سَمِعُوا ما أُنْزِلَ إِلَى الرَّسُولِ تَرى أَعْيُنَهُمْ تَفِيضُ مِنَ الدَّمْع...ِ»<ref>سوره مائده، آيه ۸۳.</ref> «كلمه «دمع» ميتواند به معناي اشك، باشد. در اين صورت «تفيض» يعني لبريز ميشود. بنابراين جمله «ْتَفِيضُ مِنَ الدَّمْعِ» به اين معنا است كه چشمانشان از اشك لبريز شد.»<ref>تفسير راهنما، ج۴، ص۵۴۵.</ref> | |||
۲. آيه ديگري كه سخن از آثار استماع قرآن دارد آيه ۲۰۴ سوره «اعراف» است كه ميفرمايد: «وَ إِذا قُرِئَ الْقُرْآنُ فَاسْتَمِعُوا لَهُ وَ أَنْصِتُوا لَعَلَّكُمْ تُرْحَمُونَ»<ref>سوره اعراف، آيه ۲۰۴.</ref> «هنگامي كه قرآن خوانده شود، گوش فرا دهيد و خاموش باشيد. شايد مشمول رحمت خدا شويد.» | ۲. آيه ديگري كه سخن از آثار استماع قرآن دارد آيه ۲۰۴ سوره «اعراف» است كه ميفرمايد: «وَ إِذا قُرِئَ الْقُرْآنُ فَاسْتَمِعُوا لَهُ وَ أَنْصِتُوا لَعَلَّكُمْ تُرْحَمُونَ»<ref>سوره اعراف، آيه ۲۰۴.</ref> «هنگامي كه قرآن خوانده شود، گوش فرا دهيد و خاموش باشيد. شايد مشمول رحمت خدا شويد.» | ||
الف. گوش سپردن كافران به آواي دلنشين قرآن، زمينهساز دستيابي آنان به هدايت و رستگاري است: «وَ إِذا قُرِئَ الْقُرْآنُ فَاسْتَمِعُوا لَهُ وَ أَنْصِتُوا لَعَلَّكُمْ تُرْحَمُونَ»<ref>سوره اعراف، آيه ۲۰۴.</ref>. | الف. گوش سپردن كافران به آواي دلنشين قرآن، زمينهساز دستيابي آنان به هدايت و رستگاري است: «وَ إِذا قُرِئَ الْقُرْآنُ فَاسْتَمِعُوا لَهُ وَ أَنْصِتُوا لَعَلَّكُمْ تُرْحَمُونَ»<ref>سوره اعراف، آيه ۲۰۴.</ref>. | ||
خط ۶۹: | خط ۷۷: | ||
در آيات فوق يكي از نشانههاي بارز مؤمنان و منافقان در زمينه تأثير قرآن نسبت به اين دو گروه با تفاوت اساسي، تشريح شده است. در اين آيات آمده است كه منافقان از روي بياعتنايي نسبت به قرآن و جلوه دادن اين مطلب كه نزول سورههاي قرآن هيچ تأثيري به همراه ندارد، پس از نزول سورههايی از قرآن به يكديگر ميگفتند: «ايمان كداميك از شما به خاطر نزول اين سوره افزون شد». در مقابل، قرآن كريم با بياني قاطع به آنان پاسخ ميدهد و ضمن تقسيم مردم به دو گروه مؤمن و منافق ميفرمايد: | در آيات فوق يكي از نشانههاي بارز مؤمنان و منافقان در زمينه تأثير قرآن نسبت به اين دو گروه با تفاوت اساسي، تشريح شده است. در اين آيات آمده است كه منافقان از روي بياعتنايي نسبت به قرآن و جلوه دادن اين مطلب كه نزول سورههاي قرآن هيچ تأثيري به همراه ندارد، پس از نزول سورههايی از قرآن به يكديگر ميگفتند: «ايمان كداميك از شما به خاطر نزول اين سوره افزون شد». در مقابل، قرآن كريم با بياني قاطع به آنان پاسخ ميدهد و ضمن تقسيم مردم به دو گروه مؤمن و منافق ميفرمايد: | ||
«اما كساني كه ايمان آوردهاند، نزول اين آيات، بر ايمانشان ميافزايد و آثار شادي و خوشحالي را در چهرههايشان آشكار ميسازد؛ اما آنها كه در دلهايشان بيماري نفاق و جهل و عناد و حسد است، پليدي تازهاي بر پليديشان ميافزايد و سرانجام در حال كفر و بيايماني از دنيا خواهند رفت». | |||
نكته مهمي كه از اين آيات به دست ميآيد تأثيرگذاري آن آيات بر دلهاي مستعد و آماده و در عين حال آلوده است، به ديگر سخن، آيات قرآن مانند دانههاي باران است كه در باغستان سبزه ميروياند و در شورستان خس؛ يعني آنان كه با روح تسليم، ايمان و عشق به واقعيت به آن مينگرند، از هر سوره، بلكه از هر آيهاي، نكته تازهاي فرا ميگيرند، كه در نتيجه موجب پرورش ايمانشان ميشود و صفات بارز انسانيت را در وجودشان تقويت ميكند؛ اما در مقابل آنان كه از روي لجاجت، كبر و نفاق و بدبيني بر اين آيات مينگرند، نه تنها از آن كلام هدايتگر بهره نميبرند، بلكه موجب شدت كفر و عنادشان ميشود. | |||
مرحوم علّامه طباطبايي در تفسير اين آيات ميفرمايد: «اين آيات، حال مؤمنين و منافقين در موقع نزول سوره قرآني را بيان ميكند و به اين وسيله نشانه ديگري از نشانههاي نفاق را شرح ميدهد كه با آن، مؤمن از منافق تشخيص داده ميشود. | مرحوم علّامه طباطبايي در تفسير اين آيات ميفرمايد: «اين آيات، حال مؤمنين و منافقين در موقع نزول سوره قرآني را بيان ميكند و به اين وسيله نشانه ديگري از نشانههاي نفاق را شرح ميدهد كه با آن، مؤمن از منافق تشخيص داده ميشود. | ||
مرحوم علامه در فرازي ديگر، با استفاده از آيه شريفه نكته بسيار مهمي را در خصوص «استماع قرآن» اشاره كرده و ميفرمايد: «اين آيه دلالت ميكند بر اينكه هيچ سورهاي از قرآن، بياثر در دلهاي شنوندگان نيست و اگر قلب شنونده سليم باشد، ايمان و مسرّتش زياده ميكند و اگر قلب، قلب مريضي باشد، همين سورههاي قرآن باعث ميشود كه رجس و ضلالت آن بيشتر شود، همچنان نظير اين معنا را در آيه «وَ نُنَزِّلُ مِنَ الْقُرْآنِ ما هُوَ شِفاءٌ وَ رَحْمَه لِلْمُؤْمِنِينَ وَ لا يَزِيدُ الظَّالِمِينَ إِلاَّ خَسارا»<ref>سوره اسراء، آيه ۸۲.</ref> «و از قرآن، آنچه شفا و رحمت است براي مؤمنان، نازل ميكنيم؛ و ستمگران را جز خسران (و زيان) نميافزايد». تصريح نموده است»<ref>الميزان في تفسير القرآن، ج۹، ص۴۰۹؛ ترجمه الميزان في تفسير القرآن، ج۱۸، ص۳۵۸.</ref> | مرحوم علامه در فرازي ديگر، با استفاده از آيه شريفه نكته بسيار مهمي را در خصوص «استماع قرآن» اشاره كرده و ميفرمايد: «اين آيه دلالت ميكند بر اينكه هيچ سورهاي از قرآن، بياثر در دلهاي شنوندگان نيست و اگر قلب شنونده سليم باشد، ايمان و مسرّتش زياده ميكند و اگر قلب، قلب مريضي باشد، همين سورههاي قرآن باعث ميشود كه رجس و ضلالت آن بيشتر شود، همچنان نظير اين معنا را در آيه «وَ نُنَزِّلُ مِنَ الْقُرْآنِ ما هُوَ شِفاءٌ وَ رَحْمَه لِلْمُؤْمِنِينَ وَ لا يَزِيدُ الظَّالِمِينَ إِلاَّ خَسارا»<ref>سوره اسراء، آيه ۸۲.</ref> «و از قرآن، آنچه شفا و رحمت است براي مؤمنان، نازل ميكنيم؛ و ستمگران را جز خسران (و زيان) نميافزايد». تصريح نموده است»<ref>الميزان في تفسير القرآن، ج۹، ص۴۰۹؛ ترجمه الميزان في تفسير القرآن، ج۱۸، ص۳۵۸.</ref> | ||
<span></span> | |||
== منابع == | == منابع == |