|
|
خط ۱۷: |
خط ۱۷: |
| کلمه «شفاعت» در لغت از ریشه «شفع» به معنای جفت شدن و کنار هم قرار گرفتن دو چیز است.}}<ref>مفردات راغب، کلمه «شفع».</ref> در کاربرد اصطلاح کلامی، این واژه به معنای وساطت اولیاء الهی برای رساندن بندگان به فیض رحمت و مغفرت و دستگیری و نجات آنان از عذاب جهنم، میباشد.<ref>سبحانی، جعفر، الهیات، چاپ سوم، ۱۴۱۲ هـ ق، قم، مرکز جهانی علوم اسلامی، ج ۴، ص ۳۴۴.</ref> | | کلمه «شفاعت» در لغت از ریشه «شفع» به معنای جفت شدن و کنار هم قرار گرفتن دو چیز است.}}<ref>مفردات راغب، کلمه «شفع».</ref> در کاربرد اصطلاح کلامی، این واژه به معنای وساطت اولیاء الهی برای رساندن بندگان به فیض رحمت و مغفرت و دستگیری و نجات آنان از عذاب جهنم، میباشد.<ref>سبحانی، جعفر، الهیات، چاپ سوم، ۱۴۱۲ هـ ق، قم، مرکز جهانی علوم اسلامی، ج ۴، ص ۳۴۴.</ref> |
|
| |
|
| | ===نیاز همه بندگان به شفاعت=== |
| بر این اساس، حقیقت شفاعت، چیزی جز همراهی، وساطت، کمک و دستگیری برگزیدگان الهی در قیامت، نمیباشد. این همراهی و دستگیری یا برای ترفیع درجه است یا برای نجات از عقاب و عذاب. از این نظر، نیکوکاران و بدکاران همگی نیازمند شفاعت میباشند با این تفاوت که شفاعت انبیاء و اولیاء برای نیکوکاران موجب صعود آنان به مقام برتر و بهرهمندی بیشتر از عنایات خاصه الهی میشود. اما برای گناه کاران تغییر سرنوشت محسوب میشود و موجب نجات آنان از آتش یا تخفیف مجازات میباشد. | | بر این اساس، حقیقت شفاعت، چیزی جز همراهی، وساطت، کمک و دستگیری برگزیدگان الهی در قیامت، نمیباشد. این همراهی و دستگیری یا برای ترفیع درجه است یا برای نجات از عقاب و عذاب. از این نظر، نیکوکاران و بدکاران همگی نیازمند شفاعت میباشند با این تفاوت که شفاعت انبیاء و اولیاء برای نیکوکاران موجب صعود آنان به مقام برتر و بهرهمندی بیشتر از عنایات خاصه الهی میشود. اما برای گناه کاران تغییر سرنوشت محسوب میشود و موجب نجات آنان از آتش یا تخفیف مجازات میباشد. |
|
| |
|
| بنابراین، گرچه در لسان روایات این اصطلاح بیشتر در مورد دوم یعنی نجات از عذاب به کار برده شده است ولی چنانچه اشاره گردید، دامنه شفاعت حوزهٔ وسیعی دارد و شامل عموم مستحقین اعم از افراد مؤمن و صالح یا غیرصالح میشود، حتی افراد صالح نیز چون دارای مراتب و مقامات متفاوت میباشند، مقام بالاتر نسبت به مراتب پائینتر، حق شفاعت دارد. | | بنابراین، گرچه در لسان روایات این اصطلاح بیشتر در مورد دوم یعنی نجات از عذاب به کار برده شده است ولی چنانچه اشاره گردید، دامنه شفاعت حوزهٔ وسیعی دارد و شامل عموم مستحقین اعم از افراد مؤمن و صالح یا غیرصالح میشود، حتی افراد صالح نیز چون دارای مراتب و مقامات متفاوت میباشند، مقام بالاتر نسبت به مراتب پائینتر، حق شفاعت دارد. |
|
| |
|
| امام باقر (علیه السلام) میفرماید: یک فرد از مؤمنین، حداقل در مورد سی نفر حق شفاعت داردً<ref>محمدی ری شهری، میزان الحکمه، ۵ جلدی، چاپ دارالحدیث، ج ۲، ص ۱۴۷۶، ح۹۵۲۴.</ref> و نیز میفرماید: یک مرد مؤمن در مورد قوم و بستگان و اهل خانواده خود میتواند شفاعت نماید.<ref>همان، ح۹۵۲۳.</ref> سر رشته دار این سلسله نیز پیامبر (صلی الله علیه و آله) و اهل بیت معصومین میباشند که صاحب مقام شفاعت کبری در قیامت اند. امام صادق (علیه السلام) در این مورد میفرماید: ما من احد من الاولین و الاخرین الا و هو یحتاج الی شفاعه محمد یوم القیامه<ref>همان، ص ۱۴۷۴، ح۹۴۹۸.</ref> هیچ فردی از خوبان و بدان چه از امتهای گذشته و چه از امت اسلام نیستند مگر این که در قیامت محتاج شفاعت رسول اکرم میباشند. زیرا طبق روایات، این مقام از آن رسول اکرم (صلی الله علیه و آله) میباشد که خداوند به آن حضرت اعطا فرموده.
| | امام باقر (علیه السلام) میفرماید: یک فرد از مؤمنین، حداقل در مورد سی نفر حق شفاعت داردً<ref>محمدی ری شهری، میزان الحکمه، ۵ جلدی، چاپ دارالحدیث، ج ۲، ص ۱۴۷۶، ح۹۵۲۴.</ref> و نیز میفرماید: یک مرد مؤمن در مورد قوم و بستگان و اهل خانواده خود میتواند شفاعت نماید.<ref>همان، ح۹۵۲۳.</ref> سر رشته دار این سلسله نیز پیامبر (صلی الله علیه و آله) و اهل بیت معصومین میباشند که صاحب مقام شفاعت کبری در قیامت اند. امام صادق (علیه السلام) در این مورد میفرماید: ما من احد من الاولین و الاخرین الا و هو یحتاج الی شفاعه محمد یوم القیامه<ref>همان، ص ۱۴۷۴، ح۹۴۹۸.</ref> هیچ فردی از خوبان و بدان چه از امتهای گذشته و چه از امت اسلام نیستند مگر این که در قیامت محتاج شفاعت رسول اکرم میباشند. زیرا طبق روایات، این مقام از آن رسول اکرم (صلی الله علیه و آله) میباشد که خداوند به آن حضرت اعطا فرموده. |
|
| |
|
| در مورد این که «آیا شفاعت کنندگان مهربان تر از خداوند هستند؟»، باید توجه داشت که شفاعت کنندگان در امر شفاعت، صرفاً مجاری فیض الهی اند و هیچ نقش مستقلی از خود ندارند، بلکه آنچه در جریان شفاعت مطرح است، جوشش رحمت بیکران خداوندی است و شفاعت کنندگان هر کدام مظهر مهر و رحمت خداوند رحیم و غفور اند نه چیز دیگر. منتهی چون اقتضای حکمت الهی این است که بهرهمندی از وسعت رحمت و فوز مغفرت باید از راه اسباب و وسائط انجام پذیرد، لذا خداوند این فیض را از کانال شفیعان همانند: انبیاء و پیامبران (صلی الله علیهم و آلهم) و اوصیاء (ائمه طاهرین (ع)) و مؤمنین، علما، شهدا، صالحین و فرشتگان، به بندگانش میرساند چنانکه در روایات نیز آمده است.<ref>پیامبر اکرم: «الشفاعه للانبیاء و الاوصیاء و المؤمنین و الملائکه»، همان و مجلسی، محمد باقر، بحارالانوار، ج ۸، ص ۵۸، ح ۷۵.</ref>
| |
|
| |
|
| بنابراین، سخن از مهربان تر بودن و دلسوزی آنان در برابر خداوند معنا و مورد نخواهد داشت چون همه مهربانی و عطوفت شفاعت کنندگان از آن خداوند خالق مهر و عطوفت و بازتاب ترحم و رحمت او است و لذا امام صادق (علیه السلام) برای این که کسی سوء برداشتی نسبت به موضوع شفاعت نداشته باشد و سهمی مستقل برای شفعاءدر نظر نگیرد میفرماید: «بدانید که احدی از مخلوقین اعم از فرشتگان مقرب و پیامبران مرسل و دیگران، در پیشگاه الهی کاری از دستش ساخته نمیباشد و اگر میخواهید به شفاعت آنان دل خوش باشید در صدد کسب رضایت الهی باشید که مالک مغفرت و رحمت است.»<ref>محمدی ری شهری، میزان الحکمه، ج۲، ص۱۴۷۱، ح۹۴۷۴.</ref>
| |
|
| |
| آنچه در حل این پرسش راه گشا است توجه به این مطلب است که نگاه ما نسبت به مسئله شفاعت و امثال آن نظیر: توسل و زیارات و… میباید نگاه توحیدی باشد و نقش شفاعت کنندگان را از منظر توحید ربوبی باید مد نظر قرار داد و کار شفاعت و وساطت آنان را صرفاً مجرای ارادهٔ الهی و جزء شئون ربوبیت او دانست که تدبیر همه هستی در انحصار قدرت او است. در پرتو چنین بینشی، هم مسئله شفاعت و جایگاه شفعاء به خوبی روشن میشود و هم معرفت ناب توحیدی ـ که اساس وجود همه اعتقادات است ـ فکر انسان را نورانی و نور بصیرت را در وجود انسان همواره روشن نگه میدارد.
| |
|
| |
| نگرش قرآن کریم نسبت به مسئله شفاعت نیز این گونه است اولاًـ امر شفاعت را مطلقاً در پرتو اذن الهی ممکن میداند ـ {{قرآن|لا تَنْفَعُ الشَّفاعَه إِلاَّ مَنْ أَذِنَ لَهُ الرَّحْمنُ<ref>همان، ح۹۵۲۳.</ref> شفاعت جز در سایه اذن خداوند رحمان کارساز نیست {{قرآن|مَنْ ذَا الَّذِی یَشْفَعُ عِنْدَهُ إِلاَّ بِإِذْنِهِ}}<ref>بقره/ ۲۵۵.</ref>چه کسی در پیشگاه او بدون رخصت و اجازه ای او میتواند تقاضای شفاعت نماید؟. ثانیاً ـ بهرهمندی از شفاعت را حساب شده و ضابطه مند میداند از نظر قرآن فقط کسانی میتوانند از این موقعیت استفاده نمایند و از پا در میانی شفیعان سود ببرند که اوصاف خاصی داشته باشند و معیار عام آن نیز رضایت الهی از متقاضی شفاعت میباشد و فقط در صورت کسب رضایت الهی، شفاعت انبیاء و اولیاء در مورد او پذیرفته میشود و آنان اذن شفاعت پیدا میکنند ـ {{قرآن|وَ لا یَشْفَعُونَ إِلاَّ لِمَنِ ارْتَضی}}<ref>انبیاء/ ۲۸.</ref> شفعا در روز قیامت حق شفاعت ندارند مگر برای کسانی که خداوند از آنها خشنود باشد.
| |
|
| |
| بنابراین، قرآن کریم از یک سو با نگرش توحیدی به مسئله شفاعت، هیچ سهم مستقلی برای غیر خدا قائل نبوده و هرگونه نقش آفرینی شفیعان را منوط و مشروط به صدور اذن الهی میداند و از سوی دیگر با نگاه تربیتی به مسئله، میزان بهرهمندی از این تفضل ویژه را وابسته به ایمان و صحت اعتقادات مردم میداند که معیار آن نیز رضایت و خشنودی الهی از آنان در اثراین باورهای صحیح و عمل براساس آن ذکر نموده است.
| |
|
| |
| براساس این آیه اخیر آنچه در بهرهمندی از وساطت شفاعت کنندگان روز قیامت ـ که خداوند سرنوشت بسیاری از بندگان و گناهکاران را در گرو تصمیم و عنایت آن مقامات و بزرگان قرار داده است ـ مهم و تعیینکننده است لزوم سنخیت و شباهت با آن بزرگواران از طریق معرفت و عمل صالح و ارتباط با آنان است تا بتوانند امید به دستگیری آنان ـ که خداوند کلید ورود به بهشت و نجات از جهنم را در اختیار آنان قرار داده است ـ داشته باشند و لازمه چنین امیدواری نیز شناخت و تبعیت از آنان است و لذا پیامبر میفرماید: «کسی که اعتقاد به شفاعت من نداشته باشد مشمول شفاعت نخواهد شد»<ref>میزان الحکمه، ج ۲، ص ۱۴۷۲، ح۹۴۸۷.</ref>
| |
|
| |
| روشن است که اعتقاد به شفاعت پیامبر (صلی الله علیه و آله) فرع بر معرفت و ایمان به آن حضرت و پیروی از دستورات او است تا از این طریق بتوانند پیوند معنوی و علقه ایمانی با حضرت داشته باشند و به شفاعت او امیدوار باشند.
| |
|
| |
| بدیهی است که کسانی که هیچ علقه و پیوندی با خدا و اولیاء او ندارند، نورانیت شافعان، وجود تاریک آنان را روشن نخواهد کرد زیرا اقتضای حکمت و سنت الهی این است که هر کس با توجه به استعداد و توانائیهای خدادادی، میباید مسیر کمال را خود بپیماید و زمینه پذیرش فیض الهی را در خود پدیدآورد تا ریزش رحمت و تفضلات خداوند وجود او را فرا گیرد و اگر آلوده به گناه نیز شدهاند در قیامت به برکت شفاعت و تقاضای ترخیص و عفو آن مقربان الهی از آتش جهنم نجات یابند و به بهشت ابدی نائل گردند.
| |
|
| |
| اما کسانی که با وجود زمینههای هدایت و امکان رشد و پاکی، با سوء اختیار در اثر طغیان و پرده دری گناه به مرحله پلیدی غیرقابل تطهیر رسیدهاند و هیچ نقطه قوت در وجود او برای تابش نور شفاعت و حرکت بسوی کمال و پاکی باقی نمانده است. بدیهی است که محرومیت آنان از فیض شفاعت ناشی از عدم قابلیت وجود بیارزش آنان میباشد. البته این محرومیت مطلق مربوط به کسانی است که شایستگی و قابلیت آنان برای دریافت فیض محو گردیده و هرگونه علقه و ارتباط با خدا را بریده باشند.
| |
|
| |
| بنابراین موضوع شفاعت یک امر تصادفی و نسنجیده نیست، بلکه دقیق و حساب شده و ضابطه مند میباشد. هم شفاعت نمودن انبیاء و اولیاء بعد از اجازه رسمی الهی است، و هم بهرهمندی از آن مشروط به تأیید الهی و داشتن علقه ایمانی و پیوند با اولیاء و انبیاء است، و لذا رسول اکرم میفرماید: «فیض شفاعت نصیب افراد بی ایمان یا مشرک یا اهل کفر و انسانهای لائیک نمیشود بلکه این عنایت ویژه و مخصوص اهل ایمان و توحید است.»<ref>بحارالانوار، ج ۸، ص ۵۸، ح۷۵.</ref>
| |
|
| |
| اگر در این حدیث از شرک و کفر و بیدینی به عنوان عامل محرومیت از شفاعت یاد شده است، یا در روایات دیگر ازبرخی از گناهان کبیره نظیر: دشمنی با اهلبیت (علیهم السلام)<ref>همان، ج ۲۷، ص ۲۳۴، باب ۱۰، ح۴۷.</ref> سبک شمردن نماز،<ref>وسایل الشیعه، ج ۲۵، ص ۳۲۷، باب ۱۵.</ref> نوشیدن شراب و مسکرات،<ref>همان.</ref> ظلم و ستمگری،<ref>محدث نوری، مستدرک الوسایل، ج ۱۱، ص ۳۶۴، باب ۴۷.</ref> عدم اعتقاد به شفاعت<ref>میزان الحکمه، ج ۲، ص ۱۴۷۳، ح۹۴۸۹.</ref> و… به عنوان عوامل محرومیت از شفاعت ذکر شده است، به خاطر این است که این گونه گناهان موجب قطع پیوند و گسستن این ارتباط میباشد، و مانع از تعلق شفاعت میگردد و لذا امید به شفاعت نه تنها باعث تجری بر گناه نیست بلکه سازنده و عامل اصلاح نیز هست.
| |
|
| |
|
| با توجه به آنچه اشاره شد، مسئله شفاعت به معنای بهره گرفتن شایستگان از عفو و رحمت واسعه پروردگار منّان در پرتو دستگیری و عنایت اولیاء الهی، یکی از معارف ناب قرآنی و از اعتقادات اصیل و امیدبخش اسلام است که از یکسو به خاطر زمینههای مساعد افراد و از سوی دیگر به خاطر مقام و منزلت و آبروی اولیاء الهی مخصوصاً نبی مکرم اسلام (صلی الله علیه و آله) و ائمه طاهرین (علیهم السلام)، این تفضل از رهگذر شفاعت آنان نصیب دیگران میگردد و بسیاری از کسانی که اهل عذاب و آتش اند و مستحق عقوبت و مجازات، بوسیله آنان نجات مییابند و به صف اهل بهشت میپیوندند. | | با توجه به آنچه اشاره شد، مسئله شفاعت به معنای بهره گرفتن شایستگان از عفو و رحمت واسعه پروردگار منّان در پرتو دستگیری و عنایت اولیاء الهی، یکی از معارف ناب قرآنی و از اعتقادات اصیل و امیدبخش اسلام است که از یکسو به خاطر زمینههای مساعد افراد و از سوی دیگر به خاطر مقام و منزلت و آبروی اولیاء الهی مخصوصاً نبی مکرم اسلام (صلی الله علیه و آله) و ائمه طاهرین (علیهم السلام)، این تفضل از رهگذر شفاعت آنان نصیب دیگران میگردد و بسیاری از کسانی که اهل عذاب و آتش اند و مستحق عقوبت و مجازات، بوسیله آنان نجات مییابند و به صف اهل بهشت میپیوندند. |