۱۱٬۹۱۳
ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۵: | خط ۵: | ||
{{پایان سوال}} | {{پایان سوال}} | ||
{{پاسخ}} | {{پاسخ}} | ||
واژه استدراج که کلمات برگرفته شده از آن در برخی از آیات قرآن به کار رفته است، در لغت به معنای این است که کسی در صدد بر آید پله پله و به تدریج از مکانی یا از مرحله ای به مرحلهای بالا رود یا پائین آید یا نسبت به آن نزدیک شود.<ref>راغب، حسین بن محمد، مفردات غریب القرآن، بیروت، دارالعلم، ۱۴۱۲ق، ج۱، ص۳۱۱؛ طباطبایی، سید محمد حسین، المیزان، ترجمه موسوی همدانی، قم، جامعه مدرسین، ۱۳۷۴ش، ج۸، ص۴۵۳.</ref> و دراصطلاح قرآن و روایات به این معناست که درجه کسی را به تدریج و قدم به قدم پایین بیاورند، تا جایی که شقاوت و بدبختیش به نهایت برسد و یک مرتبه در ورطه هلاکت بیفتد: | |||
از آیات قرآن استفاده میشود که خداوند افراد گنهکار را در صورتی که زیاد آلوده گناه نشده باشند به وسیله زنگهای بیدار باش و گاهی به وسیله مجازاتهای متناسب با اعمالی که از آنها سرزده است، بیدار میسازد و به راه حق بازمیگرداند. اینها کسانی هستند که هنوز شایستگی هدایت را دارند و مشمول لطف خداوند میباشند و در حقیقت مجازات و ناراحتیهای آنها، نعمتی برای آنها محسوب میشود. | از آیات قرآن استفاده میشود که خداوند افراد گنهکار را در صورتی که زیاد آلوده گناه نشده باشند به وسیله زنگهای بیدار باش و گاهی به وسیله مجازاتهای متناسب با اعمالی که از آنها سرزده است، بیدار میسازد و به راه حق بازمیگرداند. اینها کسانی هستند که هنوز شایستگی هدایت را دارند و مشمول لطف خداوند میباشند و در حقیقت مجازات و ناراحتیهای آنها، نعمتی برای آنها محسوب میشود. | ||
خط ۲۵: | خط ۲۵: | ||
# مَثَل کسانی که گرفتار مجازات «استدراج» میشوند مانند کسی است که از درختی، سرمستانه بالا میرود، هر قدر بالاتر میرود خوشحال تر میشود تا آن هنگام که به بالای درخت میرسد، ناگهان طوفانی میوزد و از آن بالا چنان سقوط میکند که تمام استخوانهای او درهم میشکند…. | # مَثَل کسانی که گرفتار مجازات «استدراج» میشوند مانند کسی است که از درختی، سرمستانه بالا میرود، هر قدر بالاتر میرود خوشحال تر میشود تا آن هنگام که به بالای درخت میرسد، ناگهان طوفانی میوزد و از آن بالا چنان سقوط میکند که تمام استخوانهای او درهم میشکند…. | ||
# از آیاتی که مسألهٔ استدراج را مطرح نموده است یک هشدار عمومی و همگانی، به همهٔ گناه کارانی که غرق در انواع نعمتها هستند، فهمیده میشود و به همهشان هشدار میدهد که تأخیر کیفر الهی را دلیل بر پاکی و درستی خود یا ضعف و ناتوانی پروردگار نگیرند و ناز و نعمتهایی را که در آن غرقند، نشانه تقربشان به خدا ندانند، چه بسا این پیروزیها و نعمتهایی که به آنها میرسد مقدمهٔ مجازات استدراجی پروردگار باشد که خدا ملتهایی را غرق نعمتها میکند و به آنان مهلت میدهد و بالا و بالاتر میبرد، اما سرانجام چنان بر زمین میکوبد که اثری از آنان باقی نماند و تمام هستی و تاریخشان را درهم میپیچد در حالی که در مهد امن و سلامت آرمیده و به علم و وسایل دفاعی که در اختیارشان بود مغرور گشته و از این که پیشامدی کار آنها را به هلاکت و زوال بکشاند غافل و خاطر جمع بودند. | # از آیاتی که مسألهٔ استدراج را مطرح نموده است یک هشدار عمومی و همگانی، به همهٔ گناه کارانی که غرق در انواع نعمتها هستند، فهمیده میشود و به همهشان هشدار میدهد که تأخیر کیفر الهی را دلیل بر پاکی و درستی خود یا ضعف و ناتوانی پروردگار نگیرند و ناز و نعمتهایی را که در آن غرقند، نشانه تقربشان به خدا ندانند، چه بسا این پیروزیها و نعمتهایی که به آنها میرسد مقدمهٔ مجازات استدراجی پروردگار باشد که خدا ملتهایی را غرق نعمتها میکند و به آنان مهلت میدهد و بالا و بالاتر میبرد، اما سرانجام چنان بر زمین میکوبد که اثری از آنان باقی نماند و تمام هستی و تاریخشان را درهم میپیچد در حالی که در مهد امن و سلامت آرمیده و به علم و وسایل دفاعی که در اختیارشان بود مغرور گشته و از این که پیشامدی کار آنها را به هلاکت و زوال بکشاند غافل و خاطر جمع بودند. | ||
{{مطالعه بیشتر}} | {{مطالعه بیشتر}} | ||
خط ۳۲: | خط ۳۱: | ||
۲ـ احسن الحدیث، سید علی اکبر قرشی، تهران، بنیاد بعثت، ۱۳۷۷ش، ج۴، ص۵۷. | ۲ـ احسن الحدیث، سید علی اکبر قرشی، تهران، بنیاد بعثت، ۱۳۷۷ش، ج۴، ص۵۷. | ||
<span></span> | |||
== منابع == | == منابع == |