|
|
خط ۱: |
خط ۱: |
| {{شروع متن}} | | {{شروع متن}} |
| | {{ویرایش}} |
| {{سوال}} | | {{سوال}} |
| در رابطه با معناي جبر و اختيار ؛ قضا وقدر توضيح دهيد؟ | | در رابطه با معناي جبر و اختيار ؛ قضا وقدر توضيح دهيد؟ |
| {{پایان سوال}} | | {{پایان سوال}} |
| {{پاسخ}} | | {{پاسخ}} |
| كلمه اختيار در عرف و نيز در مباحث نظري به چند صورت بكار ميرود:
| |
|
| |
| ۱. اختيار در مقابل اكراه: اين معنا كه در امور حقوقي مصطلح است، به اين معنا است كه مثلاًَ انسان در معاملهاي كه ميخواهد انجام بدهد و چيزي را بفروشد با رضايت خودش باشد نه با تهديد و اجبار ديگران. چرا كه معامله انسان مكره باطل است.
| |
|
| |
| ۲. اختيار در مقابل اضطرار: گاهي اختيار به اين معناست كه انسان در شرايط خوب و مناسبي است يك فعلي را بدون هيچ خطر جاني و يا مالي انجام ميدهد يا ترك ميكند، در مقابل فعلي كه با اضطرار انجام ميگيرد. مثل خوردن گوشت مردار كه حرام است ولي در صورت اضطرار و گرسنگي شديد كه منجر به مرگ ميشود حلال ميشود.
| |
|
| |
| ۳. اختيار به معناي قصد و گزينش: به اين معنا كه آدم عاقل، راههاي مختلف و متعددي در پيش روي داشته باشد و او با انتخاب و اراده و قصد خود، يكي از اين چند راه را برگزيند و فعلي را انجام دهد و يا ترك كند.
| |
|
| |
| ۴. اختيار در مقابل جبر: گاهي اختيار در معناي وسيعي بكار ميرود و آن اين است كه كاري از فاعل، تنها با ميل و رغبت خودش صادر شود، بدون اينكه از سوي عامل ديگري تحت فشار قرار بگيرد. اين معنا از معاني ديگر اختيار وسيعتر است. چرا كه در معاني گذشته اختيار فقط براي انسانها معنا داشت و داراي شرايطي بود.}}<ref>مثلاً در معناي سومي كه اختيار به معناي قصد بود مخصوص فاعلهائي بود كه قبلاً كارشان را تصور كرده باشند و سپس به آن شوقي پيدا كنند و آنگاه قصد انجام آنرا بگيرند امّا در معناي چهارم تنها شرط اين است كه فعل از روي رضايت و رغبت انجام بگيرد.</ref> امّا اين معنا از اختيار شامل خدا و فرشتگان و ساير مجردات هم ميشود.<ref>ر.ك: مصباح يزدي، محمد تقي، معارف قرآن، انتشارات در راه حق، ص۳۷۵ ـ ۳۷۷.</ref>
| |
|
| |
| لازم به ذكر است در مباحث جبر و اختيار انسان، اين معنا از اختيار مراد است. در آنجا ثابت ميشود كه انسان با اراده و انتخاب و تصميم گيري خود فعلي را ميتواند انجام بدهد و يا ترك كند، بدون اينكه از طرف شخص و يا قدرت مافوقي آزادي و انتخاب از او سلب شود و مجبور به انجام و يا ترك فعلي شود.
| |
|
| |
| ==امّا در مورد واژه قضا و قدر==
| |
|
| |
| كلمه قضاء به حسب اصل لغت همانطور كه راغب در مفردات قرآن آورده عبارت است از: فيصله دادن، خواه فعلي باشد و خواه قولي، خواه به خداوند نسبت داده شود يا به غير خدا.<ref>المفردات، راغب اصفهاني، ص۴۰۶.</ref> | | كلمه قضاء به حسب اصل لغت همانطور كه راغب در مفردات قرآن آورده عبارت است از: فيصله دادن، خواه فعلي باشد و خواه قولي، خواه به خداوند نسبت داده شود يا به غير خدا.<ref>المفردات، راغب اصفهاني، ص۴۰۶.</ref> |
|
| |
|
خط ۴۴: |
خط ۳۱: |
| {{مطالعه بیشتر}} | | {{مطالعه بیشتر}} |
| ==مطالعه بيشتر== | | ==مطالعه بيشتر== |
| | | * مصباح يزدي، محمد تقي، آموزش فلسفه، ج۲، سازمان تبليغات اسلامي، ۱۳۶۵. |
| ۱. مطهري، مرتضي، انسان و سرنوشت، انتشارات صدرا، ۱۳۷۷.
| | * رباني گلپايگاني، علي، جبر و اختيار، مؤسسه تحقيقاتي سيد الشهداء، ۱۳۶۸. |
| | |
| ۲. مصباح يزدي، محمد تقي، آموزش فلسفه، ج۲، سازمان تبليغات اسلامي، ۱۳۶۵.
| |
| | |
| ۳. رباني گلپايگاني، علي، جبر و اختيار، مؤسسه تحقيقاتي سيد الشهداء، ۱۳۶۸.
| |
| {{پایان مطالعه بیشتر}} | | {{پایان مطالعه بیشتر}} |
|
| |
|