automoderated
۶٬۳۴۱
ویرایش
(←عوامل کاهش یقین: جزیی.) |
(لینکداخلی دادن.) |
||
خط ۱۴: | خط ۱۴: | ||
نخستین مرحله یقین، یقین حصولی است که با تحقیق و تفکر به دست میآید. مطالعه کتابهای خداشناسی و تحلیل آنها بر اساس برهانهای عقلی، میتواند انسان را به یقین حصولی برساند. این یقین، نیاز به گذراندن مقامات روحانی ندارد و هر کسی، میتواند با مطالعه و تحقیق، به این مرحله برسد. | نخستین مرحله یقین، یقین حصولی است که با تحقیق و تفکر به دست میآید. مطالعه کتابهای خداشناسی و تحلیل آنها بر اساس برهانهای عقلی، میتواند انسان را به یقین حصولی برساند. این یقین، نیاز به گذراندن مقامات روحانی ندارد و هر کسی، میتواند با مطالعه و تحقیق، به این مرحله برسد. | ||
یقین در این مرحله، علم بدون شک است؛ به گونهای | یقین در این مرحله، علم بدون [[شک]] است؛ به گونهای برای نمونه، فرد مطمئن میشود گزاره «خدا موجود است»، صحیح است و غیر ممکن است که صحیح نباشد.<ref>نگاه کنید به ابن سینا، شیخ الرئیس ابوعلی، برهان شفا، ترجمه دکتر مهدی قوام صفری، تهران، انتشارات فکر روز، ۱۳۷۳ش، ص۱۵، و نیز طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، قم، مؤسسه مطبوعاتی اسماعیلیان، ۱۳۷۱ش، چاپ پنجم، ج۲، ص۲۴۸.</ref> این یقین پایه [[ایمان]] دانسته شده<ref>احادیثی از امام علی(ع). نگاه کنید به ری شهری، محمد، میزان الحکمه، بیروت، دار الحدیث، ۱۴۱۹ق، چاپ دوم، ج۸، ص۳۷۱۳.</ref> و بدون چنین یقینی ایمان و بلکه [[اسلام]] آوردن هم ممکن نیست.<ref>نگاه کنید به ری شهری، محمد، میزان الحکمه، بیروت، دار الحدیث، ۱۴۱۹ق، چاپ دوم، ج۸، ص۳۷۱۳، حدیثی از امام علی(ع).</ref> | ||
===یقین حضوری=== | ===یقین حضوری=== | ||
یقین حضوری در مرحلهای بالاتر از ایمان قرار داشته<ref>نگاه کنید به ری شهری، محمد، میزان الحکمه، بیروت، دار الحدیث، ۱۴۱۹ق، چاپ دوم، ج۸، ص۳۷۱۳، حدیثی از امام صادق(ع)؛ و نیز احادیثی از امام رضا(ع) و امام علی(ع)، ص۳۷۱۴.</ref> و با | یقین حضوری در مرحلهای بالاتر از ایمان قرار داشته<ref>نگاه کنید به ری شهری، محمد، میزان الحکمه، بیروت، دار الحدیث، ۱۴۱۹ق، چاپ دوم، ج۸، ص۳۷۱۳، حدیثی از امام صادق(ع)؛ و نیز احادیثی از امام رضا(ع) و امام علی(ع)، ص۳۷۱۴.</ref> و با آن، فرد میتواند حقایق پنهانِ عالَم را شهود نماید.<ref>بر اساس آیه ۷۵ سوره انعام و نیز نگاه کنید به طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، قم، مؤسسه مطبوعاتی اسماعیلیان، ۱۳۷۱ش، چاپ پنجم، ج۶، ص۱۸۶؛ و نیز بنگرید به آیات پایانی سوره تکاثر: «لو تعلمون علم الیقین، لترون الجحیم، ثم لترونها عین الیقین.»</ref> چنین یقینی کمیاب دانسته شده است.<ref>نگاه کنید به ری شهری، محمد، میزان الحکمه، بیروت، دار الحدیث، ۱۴۱۹ق، چاپ دوم، ج۸، ص۳۷۱۴.</ref> | ||
==عوامل افزایش یقین== | ==عوامل افزایش یقین== | ||
خط ۲۳: | خط ۲۳: | ||
===افزایش ایمان=== | ===افزایش ایمان=== | ||
افزایش ایمان باعث افزایش یقین میشود. در روایات اهل بیت(ع) عواملی برای افزایش ایمان برشمرده شده است، از جمله؛ نترسیدن از ملامت دیگران، ریا نکردن، ترجیح آخرت بر | افزایش ایمان باعث افزایش یقین میشود. در روایات [[اهل بیت(ع)]] عواملی برای افزایش ایمان برشمرده شده است، از جمله؛ [[ترس|نترسیدن]] از ملامت دیگران، [[ریا]] نکردن، ترجیح [[آخرت]] بر [[دنیا]]، [[حیا]]، [[حسن خلق|خوشخلقی]]، [[صبر]] بر مصیبتها و [[راستگویی]].<ref>نگاه کنید به ری شهری، محمد، میزان الحکمه، بیروت، دار الحدیث، ۱۴۱۹ق، چاپ دوم، ج۱، ص۱۹۶.</ref> در [[قرآن]] نیز، خواندن آیات قرآن، جزو عوامل افزایش ایمان ذکر شده است.<ref>انفال:۲.</ref> | ||
===بندگی=== | ===بندگی=== | ||
با توجه به آیه {{قرآن|وَاعْبُدْ رَبَّكَ حَتَّى يَأْتِيَكَ الْيَقِينُ}}، و پروردگارت را عبادت کن تا به یقین برسی،<ref>حجر:۹۹؛ خدای را عبادت کن تا یقین را دریابی.</ref> یکی از راههای رسیدن به یقین، عبادت است. مراد از عبادت در اینجا، اعمال عبادی خاص نیست، بلکه منظور زندگی بر مدار بندگی است؛<ref group="یادداشت">با توجه به آیه {{قرآن|وَمَا خَلَقْتُ الْجِنَّ وَالْإِنْسَ إِلَّا لِيَعْبُدُونِ | با توجه به آیه {{قرآن|وَاعْبُدْ رَبَّكَ حَتَّى يَأْتِيَكَ الْيَقِينُ}}، و پروردگارت را عبادت کن تا به یقین برسی،<ref>حجر:۹۹؛ خدای را عبادت کن تا یقین را دریابی.</ref> یکی از راههای رسیدن به یقین، [[عبادت]] و [[بندگی]] است. مراد از عبادت در اینجا، اعمال عبادی خاص نیست، بلکه منظور زندگی بر مدار بندگی است؛<ref group="یادداشت">با توجه به آیه {{قرآن|وَمَا خَلَقْتُ الْجِنَّ وَالْإِنْسَ إِلَّا لِيَعْبُدُونِ | ||
}}، و جن و انس را نيافريدم جز براى آنكه مرا بپرستند (ذاریات:۵۶)، که درآن عبادت هدف خلقت ذکر شده است. </ref> چنانکه بردگان روزگار قدیم همیشه برده بودند؛ نه آن که فقط ساعتی از روز را برده باشند، بلکه تمام حرکات و اعمال آنها برای | }}، و جن و انس را نيافريدم جز براى آنكه مرا بپرستند (ذاریات:۵۶)، که درآن عبادت هدف خلقت ذکر شده است. </ref> چنانکه بردگان روزگار قدیم همیشه برده بودند؛ نه آن که فقط ساعتی از روز را برده باشند، بلکه تمام حرکات و اعمال آنها برای اربابشان بوده است. بندگی در برابر خداوند نیز، به همین گونه است که انسان را به یقین میرساند؛ یعنی آدمی در همه حالات خود، برای خدا باشد و [[رضایت خدا|رضایت]] او را بخواهد. | ||
عبادت و بندگی، نیازمند وقتی خاص نیست، بلکه خودِ زندگی، تلاش و کسب درآمد میتوند عبادت باشد؛ چنانکه در آیه{{قرآن|رِجَالٌ لَا تُلْهِيهِمْ تِجَارَةٌ وَلَا بَيْعٌ عَنْ ذِكْرِ اللَّه}}<ref>نور:۳۷.</ref> گفته شده مردانی هستند که تجارت و خرید و | عبادت و بندگی، نیازمند وقتی خاص نیست، بلکه خودِ زندگی، تلاش و کسب درآمد میتوند عبادت باشد؛ چنانکه در آیه{{قرآن|رِجَالٌ لَا تُلْهِيهِمْ تِجَارَةٌ وَلَا بَيْعٌ عَنْ ذِكْرِ اللَّه}}<ref>نور:۳۷.</ref> گفته شده مردانی هستند که [[تجارت]] و خرید و فروش، آنها را از [[یاد خدا]] باز نمیدارد. | ||
در این میان، عبادتهای مخصوصی مانند نماز و | در این میان، عبادتهای مخصوصی مانند [[نماز]] و [[روزه]]، ایمان انسان را برای این که در همه وقت بنده باقی بماند، تقویت میکند؛ از این رو است که در قرآن گفته شده {{قرآن|اسْتَعِينُوا بِالصَّبْرِ وَالصَّلَاةِ}}، از صبر (روزه) و نماز کمک بگیرید.<ref>بقره:۱۵۳.</ref> | ||
در روایات اهل بیت(ع) | در روایات اهل بیت(ع)، موارد دیگری برای رسیدن به یقین وجود دارد که همگی بیان مصداقهای بندگیاند؛ دستورهایی مانند اصلاح نفس،<ref>نگاه کنید به ری شهری، محمد، میزان الحکمه، بیروت، دار الحدیث، ۱۴۱۹ق، چاپ دوم، ج۸، صص۳۷۲۱، ۳۷۲۰، ۳۷۱۹.</ref> رضایت به [[قدر|قَدَر]] الهی<ref>نگاه کنید به ری شهری، محمد، میزان الحکمه، بیروت، دار الحدیث، ۱۴۱۹ق، چاپ دوم، ج۸، صص۳۷۲۱، ۳۷۲۰، ۳۷۱۹.</ref> و [[زهد]].<ref>نگاه کنید ری شهری، محمد، میزان الحکمه، بیروت، دار الحدیث، ۱۴۱۹ق، چاپ دوم، ج۸، صص۳۷۲۱، ۳۷۲۰، ۳۷۱۹.</ref> | ||
==عوامل کاهش یقین== | ==عوامل کاهش یقین== | ||
عوامل كاهش و يا از بين رفتن يقين، همان عواملی است که | عوامل كاهش و يا از بين رفتن يقين، همان عواملی است که انسان را از دايره بندگی خارج میکند؛ مانند [[هوی|هواپرستی]]، [[حرص]]، [[طمع]]، [[جدل]]، [[حب مال]]، راضی کردن مردم با [[غضب الهی|غضب خداوند]] و ستایش مردم در برابر [[نعمت|نعمتی]] که خداوند به ما داده است (یعنی نعمت را ناشی از دیگران دانستن).<ref>نگاه کنید به ری شهری، محمد، میزان الحکمه، بیروت، دار الحدیث، ۱۴۱۹ق، چاپ دوم، ج۸، ص۳۷۱۸.</ref> | ||
{{پایان}} | {{پایان}} |