automoderated، ناظمان (CommentStreams)، trustworthy
۱۶٬۱۰۵
ویرایش
A.rezapour (بحث | مشارکتها) بدون خلاصۀ ویرایش |
A.rezapour (بحث | مشارکتها) بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۶: | خط ۶: | ||
== اثبات ضرورت معاد == | == اثبات ضرورت معاد == | ||
۱. برهان حکمت: خدا حکیم است و حکیم کار بیهوده انجام نمیدهد، و آفرینش انسان و جهان و بعد نابودی آن بدون رسیدگی به حساب بندگان خوب و بد موجب لغو و بیهوده بودن خلقت اوست، لکن خدا کار بیهوده نمیکند، پس معادی در پیش است.<ref>خرازی، محسن؛ بدایه المعارف الالهیه فی شرح عقائد الامامیه، قم، مرکز مدیریت حوزه علمیه چاپ اول، ۱۴۱۱، هـ ق، ج۲، ص۲۶۹–۲۸۳.</ref> و قرآن نیز میفرماید: {{قرآن|أَفَحَسِبْتُمْ أَنَّمَا خَلَقْنَاکُمْ عَبَثًا وَأَنَّکُمْ إِلَیْنَا لا تُرْجَعُونَ}}<ref>مؤمنون / ۱۱۵.</ref> | '''۱. برهان حکمت:''' خدا حکیم است و حکیم کار بیهوده انجام نمیدهد، و آفرینش انسان و جهان و بعد نابودی آن بدون رسیدگی به حساب بندگان خوب و بد موجب لغو و بیهوده بودن خلقت اوست، لکن خدا کار بیهوده نمیکند، پس معادی در پیش است.<ref>خرازی، محسن؛ بدایه المعارف الالهیه فی شرح عقائد الامامیه، قم، مرکز مدیریت حوزه علمیه چاپ اول، ۱۴۱۱، هـ ق، ج۲، ص۲۶۹–۲۸۳.</ref> و قرآن نیز میفرماید: {{قرآن|أَفَحَسِبْتُمْ أَنَّمَا خَلَقْنَاکُمْ عَبَثًا وَأَنَّکُمْ إِلَیْنَا لا تُرْجَعُونَ}}<ref>مؤمنون / ۱۱۵.</ref> | ||
۲. برهان عدالت: خدا عادل است، و نیز عادل، ظالم را بر مظلوم مقدم نمیدارد و مسلط نمیکند، بلکه از ظالم انتقام میگیرد. پس خدا نیز ظالم و مظلوم را یکسان نمیداند و ظالم را بر مظلوم مقدم و مسلط نمیکند، و اگر معاد برای انسان نباشد، لازمهاش یکسانی ظالم و مظلوم بلکه مقدم داشتن ظالم بر مظلوم است نزد خدا، ولی خدا منزه از آن است که ظالم و مظلوم در برابرش یکسان باشد. پس معاد لازم و ضروری است تا هر چه که مستحق است، جزا بیند.<ref>بدایه المعارف الالهیه فی شرح عقائد الامامیه، همان، ص۲۷۴–۲۷۵.</ref> و خدا نیز میفرمایید: {{قرآن|أَفَنَجْعَلُ الْمُسْلِمِینَ کَالْمُجْرِمِینَ مَا لَکُمْ کَیْفَ تَحْکُمُونَ}}<ref>قلم/ ۳۵–۳۶.</ref>» و نیز میفرماید: {{قرآن|أَمْ نَجْعَلُ الْمُتَّقِینَ کَالْفُجَّارِ}}<ref>ص / ۲۸.</ref> | '''۲. برهان عدالت:''' خدا عادل است، و نیز عادل، ظالم را بر مظلوم مقدم نمیدارد و مسلط نمیکند، بلکه از ظالم انتقام میگیرد. پس خدا نیز ظالم و مظلوم را یکسان نمیداند و ظالم را بر مظلوم مقدم و مسلط نمیکند، و اگر معاد برای انسان نباشد، لازمهاش یکسانی ظالم و مظلوم بلکه مقدم داشتن ظالم بر مظلوم است نزد خدا، ولی خدا منزه از آن است که ظالم و مظلوم در برابرش یکسان باشد. پس معاد لازم و ضروری است تا هر چه که مستحق است، جزا بیند.<ref>بدایه المعارف الالهیه فی شرح عقائد الامامیه، همان، ص۲۷۴–۲۷۵.</ref> و خدا نیز میفرمایید: {{قرآن|أَفَنَجْعَلُ الْمُسْلِمِینَ کَالْمُجْرِمِینَ مَا لَکُمْ کَیْفَ تَحْکُمُونَ}}<ref>قلم/ ۳۵–۳۶.</ref>» و نیز میفرماید: {{قرآن|أَمْ نَجْعَلُ الْمُتَّقِینَ کَالْفُجَّارِ}}<ref>ص / ۲۸.</ref> | ||
هدف از کیفر و مجازات اخروی مجرمان | == هدف از کیفر و مجازات اخروی مجرمان == | ||
استاد مطهری (ره) کیفر و مجازات را به جهت ارتباطش با جرم سه نوع میداند: | |||
'''مجازات قراردادی (تنبیه و عبرت)''' | |||
رابطه بین جرم و جریمه، در این نوع کاملاً قراردادی است که بوسیله قانون گذاری الهی یا غیر الهی وضع گردیده است؛ و فائده این نوع مجازات یکی این است که خود مجرم تنبیه میشود که دیگر دست به چنان جرمی نزند، و دیگران نیز از مجازات او عبرت میگیرند، تا دست به جرم نیالایند؛ و فائده دیگرش این است که در مواردی که ظلمی برکسی وارد شده، بامجازات ظالم، تشفّی خاطر پیدا میکند. این نوع از مجازاتها در جهان آخرت معقول نیست، زیرا در آنجا جلوگیری از جرم مطرح نیست، تا مجازات مجرم تنبیهی برای او باشد تا دوباره مرتکب جرم نشود، یا اینکه عبرتی باشد برای دیگران تا اینکه مبادا مانند او مرتکب جرم شوند؛ و نیز، خدا ـمعاد الله ـ حّس انتقام جویی ندارد تا برای تشفّی و خالی کردن عقده دل انتقام بگیرد؛ و از طرفی همه گناهان مربوط به حقوق مردم نیست، تا گفته شود، عذاب برای تشفّی خاطر ستم دیدهها است. به علاوه اینکه خیر و رحمت برای خود مظلومان نیز درآن روز سخت بیشتر از انتقام و تشخص خاطردارد.<ref>رک، مطهری، مرتضی، مجموعه آثار، تهران، انتشارات صدرا، چاپ هشتم، ۱۳۷۷.</ref> | رابطه بین جرم و جریمه، در این نوع کاملاً قراردادی است که بوسیله قانون گذاری الهی یا غیر الهی وضع گردیده است؛ و فائده این نوع مجازات یکی این است که خود مجرم تنبیه میشود که دیگر دست به چنان جرمی نزند، و دیگران نیز از مجازات او عبرت میگیرند، تا دست به جرم نیالایند؛ و فائده دیگرش این است که در مواردی که ظلمی برکسی وارد شده، بامجازات ظالم، تشفّی خاطر پیدا میکند. این نوع از مجازاتها در جهان آخرت معقول نیست، زیرا در آنجا جلوگیری از جرم مطرح نیست، تا مجازات مجرم تنبیهی برای او باشد تا دوباره مرتکب جرم نشود، یا اینکه عبرتی باشد برای دیگران تا اینکه مبادا مانند او مرتکب جرم شوند؛ و نیز، خدا ـمعاد الله ـ حّس انتقام جویی ندارد تا برای تشفّی و خالی کردن عقده دل انتقام بگیرد؛ و از طرفی همه گناهان مربوط به حقوق مردم نیست، تا گفته شود، عذاب برای تشفّی خاطر ستم دیدهها است. به علاوه اینکه خیر و رحمت برای خود مظلومان نیز درآن روز سخت بیشتر از انتقام و تشخص خاطردارد.<ref>رک، مطهری، مرتضی، مجموعه آثار، تهران، انتشارات صدرا، چاپ هشتم، ۱۳۷۷.</ref> | ||
'''مکافات دنیوی''' | |||
رابطه بین جرم و جریمه در این نوع مجازاتها رابطه علی و معلولی است، یعنی جرم علّت است برای کیفر، و کیفر نتیجه طبیعی و اثر ذاتی گناه است، و قردادی نیست. ماننداینکه مرگ اثر و نتیجه و معلول طبیعی نوشیدن سم، پرتاب شدن از کوه و… میباشد. این نوع کیفرها را مکافات عمل یا اثر وضعی گناه مینامند.<ref>رک: مجموعه آثار، همان، ص۲۲۷–۲۲۸.</ref> | رابطه بین جرم و جریمه در این نوع مجازاتها رابطه علی و معلولی است، یعنی جرم علّت است برای کیفر، و کیفر نتیجه طبیعی و اثر ذاتی گناه است، و قردادی نیست. ماننداینکه مرگ اثر و نتیجه و معلول طبیعی نوشیدن سم، پرتاب شدن از کوه و… میباشد. این نوع کیفرها را مکافات عمل یا اثر وضعی گناه مینامند.<ref>رک: مجموعه آثار، همان، ص۲۲۷–۲۲۸.</ref> | ||
'''عذاب اخروی''' | |||
«مجازاتهای جهان دیگر رابطه قویتری با گناهان دارند؛ رابطه عمل و جزاء در آخرت نه مانند نوع اول، قراردادی است و نه مانند نوع دوم، از نوع رابطه علی و معلول است. بلکه از آن هم یک درجه بالاتر است؛ در اینجا رابطه عینیت و اتحاّد حکم فرما است؛ یعنی آنچه که در آخرت به عنوان پاداش کیفر به نیکوکاران و بدکاران داده میشود، تجسم خود عمل آنهاست»<ref>همان، ص۲۳۰.</ref> و به تعبیر شیخ بهایی (ره): در اعمال صالح و اعتقادات حق به شکلی نورانی و زیبا ظاهر میشوند که موجب کمال شادی صاحبش میگردنند، و اعمال بد و اعتقادات باطل به شکلی ظلمانی و زشت که موجب نهایت اندوه و آزار (صاحبش) میشوند››<ref>حسین، عاملی (شیخ بهایی)، الاربعین، قم، مؤسسه النشر الاسلامی، چاپ اول، ۱۴۱۴ هـ ق، ص۴۰۲.</ref> به عبارت دیگر: پاداشها و کیفرها عین خود اعمال است، با چهره باطن و ملکوتی پس جای دارد، تا سؤال شود که هدف از مجازاتهای اخروی چیست؟ | «مجازاتهای جهان دیگر رابطه قویتری با گناهان دارند؛ رابطه عمل و جزاء در آخرت نه مانند نوع اول، قراردادی است و نه مانند نوع دوم، از نوع رابطه علی و معلول است. بلکه از آن هم یک درجه بالاتر است؛ در اینجا رابطه عینیت و اتحاّد حکم فرما است؛ یعنی آنچه که در آخرت به عنوان پاداش کیفر به نیکوکاران و بدکاران داده میشود، تجسم خود عمل آنهاست»<ref>همان، ص۲۳۰.</ref> و به تعبیر شیخ بهایی (ره): در اعمال صالح و اعتقادات حق به شکلی نورانی و زیبا ظاهر میشوند که موجب کمال شادی صاحبش میگردنند، و اعمال بد و اعتقادات باطل به شکلی ظلمانی و زشت که موجب نهایت اندوه و آزار (صاحبش) میشوند››<ref>حسین، عاملی (شیخ بهایی)، الاربعین، قم، مؤسسه النشر الاسلامی، چاپ اول، ۱۴۱۴ هـ ق، ص۴۰۲.</ref> به عبارت دیگر: پاداشها و کیفرها عین خود اعمال است، با چهره باطن و ملکوتی پس جای دارد، تا سؤال شود که هدف از مجازاتهای اخروی چیست؟ | ||
خط ۲۸: | خط ۳۲: | ||
ج) روایات: ۱. علی ـ علیهالسّلام ـ میفرماید: «اعمال العباد فی الدنیا نصب اعینهم فی آجلهم» کردار بندگان در دنیا، در آخرت جلو چشمانشان است»<ref>فیض الاسلام، سیّد علی نقی، ترجمه و شرح نهج البلاغه، تهران، فقیه، بی نبوت، بی تا، حکمت ۶، ص۱۰۹۱.</ref> ۲. امام صادق ـ علیهالسّلام ـ میفرماید: جبرئیل ـ علیهالسّلام ـ به خدمت پیامبر ـ صلی الله علیه و آله – آمد و (از جانب خدا) عرض کرد‹‹ یا محمّد عش ماشئت فانک میت، واحبب ماشئت فانک مفاقه، و اعمل ماشئت فانک ملاقیه» ای محمد آنچه خواهی زندگی کن که خواهی مرد، و آنچه را خواهی دوست دار که از آن جدا خواهی شد، و آنچه خواهی انجام ده که آنرا خواهی دید»<ref>کلینی، محمد ابن یعقوب، فروع الکافی، تحقیق محمد جواد، فقیه، بیروت، دارا لاضواء، چاپ اول، ۱۴۱۳ ق، ج۳، ص۲۵۲.</ref> | ج) روایات: ۱. علی ـ علیهالسّلام ـ میفرماید: «اعمال العباد فی الدنیا نصب اعینهم فی آجلهم» کردار بندگان در دنیا، در آخرت جلو چشمانشان است»<ref>فیض الاسلام، سیّد علی نقی، ترجمه و شرح نهج البلاغه، تهران، فقیه، بی نبوت، بی تا، حکمت ۶، ص۱۰۹۱.</ref> ۲. امام صادق ـ علیهالسّلام ـ میفرماید: جبرئیل ـ علیهالسّلام ـ به خدمت پیامبر ـ صلی الله علیه و آله – آمد و (از جانب خدا) عرض کرد‹‹ یا محمّد عش ماشئت فانک میت، واحبب ماشئت فانک مفاقه، و اعمل ماشئت فانک ملاقیه» ای محمد آنچه خواهی زندگی کن که خواهی مرد، و آنچه را خواهی دوست دار که از آن جدا خواهی شد، و آنچه خواهی انجام ده که آنرا خواهی دید»<ref>کلینی، محمد ابن یعقوب، فروع الکافی، تحقیق محمد جواد، فقیه، بیروت، دارا لاضواء، چاپ اول، ۱۴۱۳ ق، ج۳، ص۲۵۲.</ref> | ||
'''عدم امکان مجازات همه مجرمان در دنیا''' | |||
برخیها مجازات اخروی مجرمان را تنبیهی، و در دنیا ممکن دانستهاند ولی این ادعا درست نیست؛ زیرا اولاً: چنانکه گذشت، مجازات اخروی چون قراردادی نیست، تنبیهی نمیباشد. ثانیاً: بر فرض تنبیهی بودن نیز امکان تحقق آن در دنیا نیست زیرا: ۱. مجازات در دنیا موقعی که مصالح جامعه اقتضا نمیکند، موجب میشود تا اطرافیان مجرم نیز بر اثر آن آزار ببیند و این ظلم به آنها است. | |||
برخیها مجازات اخروی مجرمان را تنبیهی، و در دنیا ممکن دانستهاند ولی این ادعا درست نیست؛ زیرا اولاً: چنانکه گذشت، مجازات اخروی چون قراردادی نیست، تنبیهی نمیباشد. ثانیاً: بر فرض تنبیهی بودن نیز امکان تحقق آن در دنیا نیست زیرا: | |||
۱. مجازات در دنیا موقعی که مصالح جامعه اقتضا نمیکند، موجب میشود تا اطرافیان مجرم نیز بر اثر آن آزار ببیند و این ظلم به آنها است. | |||
۲. مستلزم خوب شدن اجباری (برای ترس از عقوبت فوری) افراد میشود که بیارزش است. ۳. دنیا محدود است و نمیشود هر جرمی در آن کیفر داده شود. مثلاً کسی را که هزاران نفر را کشته، چگونه در دنیا میتوان کیفر داد؟ چون یکبار کشتن فقط مجازات کشتن یک نفر میشود نه بیشتر. ۴. مجازات فوری و دنیوی مجرمان موجب به هم خوردن نظام زندگی میگردد، و اصلاً در آن نسل صورت بشر در همان آغاز با مجازات از بین میرفت. ۵. کیفر در دنیا کم لطفی است، چون ممکن است مجرم، در صورت مهلت داشتن بعدها توبه کند. ۶. گاهی کیفر فوری در دنیا به جهت اینکه آثار و خسارات بعدی جرم به حساب نمیآیند، ناعادلانه میگردد.<ref>رک: قرائتی، محسن، معاد، قم، در راه حق، چاپ مکرر، ۱۳۷۳، ص۲۱–۳۱ و بدایه المعارف الالهیه همان، ص۲۷۶.</ref> ۷ ـ گاهی خود عمل خوب، مانند شهادت و عمل بد، مانند خودکشی موجب مرگ شخص میشود و دیگر نمیماند با پاداش یا جزاء ببیند.<ref>بدایه المعارف الاهیه، همان.</ref> | ۲. مستلزم خوب شدن اجباری (برای ترس از عقوبت فوری) افراد میشود که بیارزش است. ۳. دنیا محدود است و نمیشود هر جرمی در آن کیفر داده شود. مثلاً کسی را که هزاران نفر را کشته، چگونه در دنیا میتوان کیفر داد؟ چون یکبار کشتن فقط مجازات کشتن یک نفر میشود نه بیشتر. ۴. مجازات فوری و دنیوی مجرمان موجب به هم خوردن نظام زندگی میگردد، و اصلاً در آن نسل صورت بشر در همان آغاز با مجازات از بین میرفت. ۵. کیفر در دنیا کم لطفی است، چون ممکن است مجرم، در صورت مهلت داشتن بعدها توبه کند. ۶. گاهی کیفر فوری در دنیا به جهت اینکه آثار و خسارات بعدی جرم به حساب نمیآیند، ناعادلانه میگردد.<ref>رک: قرائتی، محسن، معاد، قم، در راه حق، چاپ مکرر، ۱۳۷۳، ص۲۱–۳۱ و بدایه المعارف الالهیه همان، ص۲۷۶.</ref> ۷ ـ گاهی خود عمل خوب، مانند شهادت و عمل بد، مانند خودکشی موجب مرگ شخص میشود و دیگر نمیماند با پاداش یا جزاء ببیند.<ref>بدایه المعارف الاهیه، همان.</ref> | ||
<span></span> | |||
{{مطالعه بیشتر}} | {{مطالعه بیشتر}} | ||
خط ۴۱: | خط ۴۹: | ||
۳. آیتالله، جعفر، سبحانی، منشور جاوید ،(قم: مؤسسه سید الشهدا، چاپ ااول، ۱۳۶۹)، ج۹، ص۴۰۶–۴۲۵. | ۳. آیتالله، جعفر، سبحانی، منشور جاوید ،(قم: مؤسسه سید الشهدا، چاپ ااول، ۱۳۶۹)، ج۹، ص۴۰۶–۴۲۵. | ||
<span></span> | |||
== منابع == | == منابع == |