پرش به محتوا

بررسی روایت ذلت‌آور بودن تواضع در برابر متکبر: تفاوت میان نسخه‌ها

بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۲: خط ۲:
{{شروع متن}}
{{شروع متن}}
{{سوال}}
{{سوال}}
آیا حدیثی به این مفهوم از معصومین داریم که: تواضع در برابر متکبر ذلت آور است؟
آیا حدیثی به این مفهوم از معصومین داریم که «تواضع در برابر متکبر ذلت آور است»؟
{{پایان سوال}}
{{پایان سوال}}
{{پاسخ}}
{{پاسخ}}
تواضع و تکبر دو صفت نفسانی است که هرکدام دارای خصوصیاتی است و می‌تواند در وجود یک شخص جمع شود. درباره روایت تواضع در برابر متکبر ذلت آور است در منابع روایی چیزی یافت نشده اما روایات دیگری که دال بر این موضوع است وجود دارد. نمونه‌هایی نیز از این رفتار توسط اولیای الهی و بزرگان دینی انجام گرفته است.
[[تواضع]] و [[تکبر]] دو صفت نفسانی است که هرکدام دارای خصوصیاتی است و می‌تواند در وجود یک شخص جمع شود. درباره روایت تواضع در برابر متکبر ذلت آور است در منابع روایی چیزی یافت نشده اما روایات دیگری که دال بر این موضوع است وجود دارد. نمونه‌هایی نیز از این رفتار توسط اولیای الهی و بزرگان دینی انجام گرفته است.


==تواضع و تکبر==
==تواضع و تکبر==
خط ۱۵: خط ۱۵:


==تواضع نکردن در مقابل متکبر==
==تواضع نکردن در مقابل متکبر==
در پاسخ به این پرسش که آیا روایتی که بگوید تواضع در برابر متکبر سبب ذلت انسان می‌شود در منابع روایی موجود است؟ باید گفت: عین این مضمون در منابع روایی نیست اما آنچه از قرآن و روایات در این زمینه استفاده می‌شود این است که تواضع اگر در برابر خدا، پیامبران، امامان، اولیا، ایمان، تقوی و بندگان صالح خدا و برای رضای خدا باشد ستوده است و در مقابل کافر، فاسق، متکبر، ظالم و… مورد نکوهش است.<ref>نراقی، مهدی، جامع السعادات، انتشارات قائم، چاپ اول، ۱۳۸۵ش، ص۴۹۷.</ref>
در پاسخ به این پرسش که آیا روایتی که بگوید تواضع در برابر متکبر سبب ذلت انسان می‌شود در منابع روایی موجود است؟ باید گفت: عین این مضمون در منابع روایی نیست اما آنچه از [[قرآن]] و [[روایات]] در این زمینه استفاده می‌شود این است که تواضع اگر در برابر خدا، [[پیامبران]]، [[امامان/امام|امامان]]، [[اولیا]]، [[ایمان]]، [[تقوی]] و بندگان صالح خدا و برای رضای خدا باشد ستوده است و در مقابل [[کافر]]، [[فاسق]]، متکبر، [[ظالم]] و… مورد نکوهش است.<ref>نراقی، مهدی، جامع السعادات، انتشارات قائم، چاپ اول، ۱۳۸۵ش، ص۴۹۷.</ref>


برخی از آیات و روایاتی که بر این مدعا دلالت می‌کند:
برخی از آیات و روایاتی که بر این مدعا دلالت می‌کند:
* تواضع در برابر مؤمنان؛ خداوند راجع به فضیلت و اهمیت اخلاقی تواضع، به پیامبر(ص) امر نموده که خود را فقط در مقابل مؤمنین به این زینت آراسته نماید و فرموده است: {{قرآن|وَاخْفِضْ جَنَاحَكَ لِمَنِ اتَّبَعَكَ مِنَ الْمُؤْمِنِينَ|سوره=شعراء|آیه=۲۱۵|ترجمه=بال فروتنی خود را برای مؤمنینی که از تو پیروی می‌کنند پهن کن}}؛ <ref>آیات مشابه دیگر از قبیل آیات: اسراء / ۲۴ و حجر/ ۸۸.</ref>؛ یعنی تواضع در برابر غیر مؤمنین منطقی نبوده زیرا اگر عناوینی از قبیل پیامبر، امام، ایمان، تقوی، و آنچه به خدا ارتباط پیدا می‌کند نباشد هیچ‌کس بر کسی دیگر حقی ندارد و لذا تواضع در برابر کافر، فاسق و متکبر و … که مورد بغض خدایند، ذلت و تن دادن به پستی است و خدا تن دادن به ذلت را برای بندگان خویش نمی‌پسندد بلکه در برابر کفار عزیز را می‌پسندد.
* تواضع در برابر مؤمنان؛ خداوند راجع به فضیلت و اهمیت اخلاقی تواضع، به پیامبر(ص) امر نموده که خود را فقط در مقابل مؤمنین به این زینت آراسته نماید و فرموده است: {{قرآن|وَاخْفِضْ جَنَاحَكَ لِمَنِ اتَّبَعَكَ مِنَ الْمُؤْمِنِينَ|سوره=شعراء|آیه=۲۱۵|ترجمه=بال فروتنی خود را برای مؤمنینی که از تو پیروی می‌کنند پهن کن}}؛ <ref>آیات مشابه دیگر از قبیل آیات: اسراء / ۲۴ و حجر/ ۸۸.</ref>؛ یعنی تواضع در برابر غیر مؤمنین منطقی نبوده زیرا اگر عناوینی از قبیل پیامبر، امام، ایمان، تقوی، و آنچه به خدا ارتباط پیدا می‌کند نباشد هیچ‌کس بر کسی دیگر حقی ندارد و لذا تواضع در برابر کافر، فاسق و متکبر و … که مورد بغض خدایند، ذلت و تن دادن به پستی است و خدا تن دادن به ذلت را برای بندگان خویش نمی‌پسندد.


* اقتدار در برابر کافران؛ قرآن کریم، مؤمنان را که خدا آنان را دوست و آنان هم خدا را دوست می‌دارند این گونه توصیف و تمجید می‌کند که «آنان در برابر مؤمنان فروتن و در برابر کافران سرافراز و مقتدر هستند»{{قرآن|فَسَوْفَ یَأْتِی اللّهُ بِقَوْمٍ یُحِبُّهُمْ وَیُحِبُّونَهُ أَذِلَّه عَلَی الْمُؤْمِنِینَ أَعِزَّه عَلَی الْکافِرِینَ|سوره=مائده|آیه=۵۴}} از این آیه نیز چنین استفاده می‌شود که تواضع فقط در برابر مؤمنین پسندیده است اما در برابر غیرمؤمنین ذلت و تن دادن به پستی است و اهل معاصی، مؤمن واقعی نیستند.
* اقتدار در برابر کافران؛ [[قرآن کریم]]، مؤمنان را که خدا آنان را دوست و آنان هم خدا را دوست می‌دارند این گونه توصیف و تمجید می‌کند که «آنان در برابر مؤمنان فروتن و در برابر کافران سرافراز و مقتدر هستند»{{قرآن|فَسَوْفَ یَأْتِی اللّهُ بِقَوْمٍ یُحِبُّهُمْ وَیُحِبُّونَهُ أَذِلَّه عَلَی الْمُؤْمِنِینَ أَعِزَّه عَلَی الْکافِرِینَ|سوره=مائده|آیه=۵۴}} از این آیه نیز چنین استفاده می‌شود که تواضع فقط در برابر [[مؤمنین]] پسندیده است اما در برابر [[غیرمؤمنین]] ذلت و تن دادن به پستی است و اهل معاصی، مؤمن واقعی نیستند.


* تندی کردن با اهل تکبر؛ امام علی(ع) می‌فرماید: {{متن عربی|أَمَرَنَا رَسُولُ اللهِ ص أَنْ نَلْقَى أَهْلَ الْمَعَاصِي- بِوُجُوهٍ مُكْفَهِرَّةٍ|ترجمه=رسول خدا به ما امر کرد که با اهل معاصی با چهره درهم کشیده مواجه شویم.}}<ref>حر عاملی، محمد بن حسن، وسایل الشیعه، آل البی، بی تا، ج۱۶، ص۱۴۳.</ref> و بدون تردید انسان متکبر که از بزرگی و کبریایی خدا غفلت کرده و حالت ضد خداپرستی را به خود گرفته و دیگران را پست‌تر از خود می‌شمارد، از اهل معاصی است که از باب نهی از منکر نباید به او روی خوش نشان داد.
* تندی کردن با اهل تکبر؛ [[امام علی(ع)]] می‌فرماید: {{متن عربی|أَمَرَنَا رَسُولُ اللهِ ص أَنْ نَلْقَى أَهْلَ الْمَعَاصِي- بِوُجُوهٍ مُكْفَهِرَّةٍ|ترجمه=رسول خدا به ما امر کرد که با اهل معاصی با چهره درهم کشیده مواجه شویم.}}<ref>حر عاملی، محمد بن حسن، وسایل الشیعه، آل البی، بی تا، ج۱۶، ص۱۴۳.</ref> و بدون تردید انسان متکبر که از بزرگی و کبریایی خدا غفلت کرده و حالت ضد خداپرستی را به خود گرفته و دیگران را پست‌تر از خود می‌شمارد، از اهل معاصی است که از باب نهی از منکر نباید به او روی خوش نشان داد.


* تکبر فقرا بر ثروتمندان؛ امام علی(ع) می‌فرماید: {{متن عربی|مَا أَحْسَنَ تَوَاضُعَ اَلْأَغْنِیَاءِ لِلْفُقَرَاءِ طَلَباً لِمَا عِنْدَ اَللَّهِ وَ أَحْسَنُ مِنْهُ تِیهُ اَلْفُقَرَاءِ عَلَى اَلْأَغْنِیَاءِ اِتِّکَالاً عَلَى اَللَّهِ|ترجمه=چه بسیار نیکو است تواضع کردن ثروتمندان برای رضای خدا در مقابل فقراء و نیکوتر از آن تکیه کردن تهی دستان بر خدا و تکبر کردن‌شان بر ثروتمندان است.}}<ref>نهج البلاغه، سید رضی، تحقیق: محمد عبده، بیروت، دارالمعرفه، بی تا، ج۴، ص۹۵.</ref> از این کلام نیز استفاده می‌شود که تواضع در برابر دنیای دیگران و بلکه هر جا که موجب ذلت انسان شود زشت است و با کرامت و انسانیت انسان نمی‌سازد.
* تکبر فقرا بر ثروتمندان؛ امام علی(ع) می‌فرماید: {{متن عربی|مَا أَحْسَنَ تَوَاضُعَ اَلْأَغْنِیَاءِ لِلْفُقَرَاءِ طَلَباً لِمَا عِنْدَ اَللَّهِ وَ أَحْسَنُ مِنْهُ تِیهُ اَلْفُقَرَاءِ عَلَى اَلْأَغْنِیَاءِ اِتِّکَالاً عَلَى اَللَّهِ|ترجمه=چه بسیار نیکو است تواضع کردن ثروتمندان برای [[رضای خدا]] در مقابل فقراء و نیکوتر از آن تکیه کردن تهی دستان بر خدا و تکبر کردن‌شان بر ثروتمندان است.}}<ref>نهج البلاغه، سید رضی، تحقیق: محمد عبده، بیروت، دارالمعرفه، بی تا، ج۴، ص۹۵.</ref> از این کلام نیز استفاده می‌شود که تواضع در برابر دنیای دیگران و بلکه هر جا که موجب ذلت انسان شود زشت است و با کرامت و انسانیت انسان نمی‌سازد.


* تکبر در برابر متکبر؛ در برخی روایات این معنی آمده است که در برابر متکبر نه تنها تواضع نکنید بلکه با تکبر و بی اعتنایی رفتار کنید. پیامبر اکرم(ص) در همین رابطه فرموده است: {{متن عربی|إِذَا رَأَیْتُمُ الْمُتَوَاضِعِینَ مِنْ أُمَّتِی فَتَوَاضَعُوا لَهُمْ وَ إِذَا رَأَیْتُمُ الْمُتَکَبِّرِینَ فَتَکَبَّرُوا عَلَیْهِمْ فَإِنَّ ذَلِکَ لَهُمْ مَذَلَّةٌ وَ صَغَار|ترجمه=هرگاه مؤمنین امت مرا دیدید در برابر آنها تواضع کنید و چون متکبرین را دیدید بر آنها تکبر کنید که تکبر شما باعث خواری و کوچکی آنها است.}}<ref>شبّر، سید عبدالله، الاخلاق، ترجمه جباران، شیخ محمد رضا، قم، انتشارات هجرت، چاپ چهارم، ۱۳۷۸ش، ص۲۸۴؛ نراقی، مهدی، جامع السعادات، ص۴۴۱؛ فیض کاشانی، محسن، المحجه البیضاء، ج۶، ص۲۲۲.</ref>
* تکبر در برابر متکبر؛ در برخی روایات این معنی آمده است که در برابر متکبر نه تنها تواضع نکنید بلکه با تکبر و بی اعتنایی رفتار کنید. [[پیامبر(ص)]] در همین رابطه فرموده است: {{متن عربی|إِذَا رَأَیْتُمُ الْمُتَوَاضِعِینَ مِنْ أُمَّتِی فَتَوَاضَعُوا لَهُمْ وَ إِذَا رَأَیْتُمُ الْمُتَکَبِّرِینَ فَتَکَبَّرُوا عَلَیْهِمْ فَإِنَّ ذَلِکَ لَهُمْ مَذَلَّةٌ وَ صَغَار|ترجمه=هرگاه مؤمنین امت مرا دیدید در برابر آنها تواضع کنید و چون متکبرین را دیدید بر آنها تکبر کنید که تکبر شما باعث خواری و کوچکی آنها است.}}<ref>شبّر، سید عبدالله، الاخلاق، ترجمه جباران، شیخ محمد رضا، قم، انتشارات هجرت، چاپ چهارم، ۱۳۷۸ش، ص۲۸۴؛ نراقی، مهدی، جامع السعادات، ص۴۴۱؛ فیض کاشانی، محسن، المحجه البیضاء، ج۶، ص۲۲۲.</ref>


اسلام تکبر و خودبزرگ‌بینی را به عنوان یک «رفتار ناپسند» مذمت کرده و هیچ کجا آن را استثنا پذیر ندانسته است. امام علی(ع) در این رابطه می‌فرماید: «اگر خدا به کسی از بندگانش اجازه تکبر ورزیدن را می‌داد نخست برای بندگان خاص خود از انبیاء و اولیاء آن را مجاز می‌شمرد، اما خدای سبحان کبر را صفت نفرت‌انگیز برای آنها معرفی کرده و آن را منکر شمرده و تواضع را برای آنان پسندیده است و آنها به همین دلیل هم در پیشگاه خدا خاضع بوده و صورت بر خاک می‌نهادند و هم در برابر مؤمنان اظهار فروتنی می‌کردند.<ref>دشتی، محمد، نهج البلاغه، قم، انتشارات مشرقین، چاپ چهارم، ص۳۸۶، خطبه ۱۹۲.</ref>
اسلام تکبر و خودبزرگ‌بینی را به عنوان یک «رفتار ناپسند» مذمت کرده و هیچ کجا آن را استثنا پذیر ندانسته است. امام علی(ع) در این رابطه می‌فرماید: «اگر خدا به کسی از بندگانش اجازه تکبر ورزیدن را می‌داد نخست برای بندگان خاص خود از انبیاء و اولیاء آن را مجاز می‌شمرد، اما خدای سبحان کبر را صفت نفرت‌انگیز برای آنها معرفی کرده و آن را منکر شمرده و تواضع را برای آنان پسندیده است و آنها به همین دلیل هم در پیشگاه خدا خاضع بوده و صورت بر خاک می‌نهادند و هم در برابر مؤمنان اظهار فروتنی می‌کردند.<ref>دشتی، محمد، نهج البلاغه، قم، انتشارات مشرقین، چاپ چهارم، ص۳۸۶، خطبه ۱۹۲.</ref>
خط ۳۵: خط ۳۵:
در تاریخ شواهدی بر این مدعا وجود دارد که از باب نمونه به یک مود اشاره می‌شود:
در تاریخ شواهدی بر این مدعا وجود دارد که از باب نمونه به یک مود اشاره می‌شود:


زمانی که کاروان اسرای کربلا را به مجلس عبیدالله بن زیادبردند، حضرت زینب(س) در حالی که عده‌ای از زنان اسیر با او حرکت می‌کردند با یک هیبت، عزت و سربلندی وارد مجلس شد که هیچ اعتنایی به عبیدالله، که مجلس پیروزی و شادمانی را ترتیب داده و در صدر آن نشسته بود نکرد و بدون سلام نشست. این رفتار حضرت زینب(س) قطعاً از روی این که در آن حضرت تکبری وجود داشته باشد نبود اما «متکبرانه» بود و عبیدالله نتوانست شکست خود را در مقابل این رفتار پنهان کند، لذا خود را به تجاهل زده و گفت: «من هذه المتکبره» یا «من هذه المتنکره»، این زن متکبر (و یا این زن ناشناس) کیست؟<ref>مطهری، مرتضی، مجموعه آثار (حماسه حسینی)، انتشارات صدرا، چاپ پنجم، ۱۳۸۱ش، ج۱۷، ص۳۰۲.</ref>
زمانی که کاروان اسرای کربلا را به مجلس [[عبیدالله بن زیاد]] بردند، [[حضرت زینب(س)]] در حالی که عده‌ای از زنان اسیر با او حرکت می‌کردند با یک هیبت، عزت و سربلندی وارد مجلس شد که هیچ اعتنایی به عبیدالله، که مجلس پیروزی و شادمانی را ترتیب داده و در صدر آن نشسته بود نکرد و بدون سلام نشست. این رفتار حضرت زینب(س) قطعاً از روی این که در آن حضرت تکبری وجود داشته باشد نبود اما «متکبرانه» بود و عبیدالله نتوانست شکست خود را در مقابل این رفتار پنهان کند، لذا خود را به تجاهل زده و گفت: «من هذه المتکبره» یا «من هذه المتنکره»، این زن متکبر (و یا این زن ناشناس) کیست؟<ref>مطهری، مرتضی، مجموعه آثار (حماسه حسینی)، انتشارات صدرا، چاپ پنجم، ۱۳۸۱ش، ج۱۷، ص۳۰۲.</ref>
{{پایان پاسخ}}
{{پایان پاسخ}}
{{مطالعه بیشتر}}
{{مطالعه بیشتر}}
۱٬۴۰۷

ویرایش