automoderated
۱٬۲۷۴
ویرایش
Mnazarzadeh (بحث | مشارکتها) (بازبینی و ویرایش) |
Mnazarzadeh (بحث | مشارکتها) (بازبینی و ویرایش) |
||
خط ۵: | خط ۵: | ||
{{پاسخ}} | {{پاسخ}} | ||
توحید | مراتب توحید در یک تقسیمبندی به ۴ مرتبه تقسیم میشود: اول اقرار زبانی، دوم باور قلبی، سوم ایمان و اعتقاد و چهارم باور به اینکه هیچ چیزی غیر از خدای متعال وجود ندارد و همه خود او هستند. به مرتبه چهارم فناء فی الله گفته میشود. در همین مرحله چهارم هم مراتبی از جهت میزان معرفت به خدای متعال وجود دارد. | ||
[[ | ==قشرِ قشر== | ||
این مرحله فقط اقرار زبانی به کلمه توحید است. این توحید، هیچ نفع اخروی به حال صاحبش ندارد و او را به کمال معنوی و [[سعادت اخروی]] نمیرساند؛ اما این مقدار از توحید منافع دنیوی دارد مثل آنکه جان، مال و ناموسش محترم است، و حکم [[کفّار]] را ندارد، اظهار توحید توسط [[منافقین]] که هیچ تأثیری در دل آنها ندارد، از این قبیل است. | |||
==قِشر== | |||
در این مرحله اعتقاد به خدا، از زبان گذشته و به قلب رسیده است در این مرتبه انسان اعتقاد قلبی به یگانگی و یکتایی خداوند متعال پیدا میکند. این اعتقاد باعث نجات انسان از [[عذاب اخروی]] میشود. | |||
==لُبّ== | |||
در این مرتبه انسان هم خلق را میبیند و هم خالق را و علاوه بر اعتقاد به [[یگانگی خداوند]] معتقد است همه این مخلوقات را خداوند آفریده است و نیز همه اعمال و افعال را از خداوند متعال میداند و برای همه آنها، فقط یک فاعل قائل است و همه کارها و اعمال را مستند به حق تعالی میکند و به این مطلب هم باور و اعتقاد قلبی و یقینی دارد. | |||
در این مرتبه چهارم، | ==لُبّ لبّ == | ||
در مرتبه لب لب، شخص در همه چیز فقط جلوه و جمال حق تعالی را مشاهده میکند و فقط خدا را میبیند و عرفاء این مرتبه را فناء فی اللّه و فناء فی التوحید میگویند.<ref>نراقی، ملا احمد، معراج السعاده، مؤسسه انتشارات هجرت، چاپ چهارم، ۱۳۷۶، ص۱۱۹.</ref> عارف در مرتبه چهارم، حتی خودش را هم در این میان نمیبیند، بلکه فقط جمال و جلال او را مشاهده میکند. در این مرتبه خداوند متعال آنچنان بندهاش را دوست دارد که چشم و گوش و زبان و دست او میشود. | |||
{{ | [[امام خمینی]] در کتاب چهل حدیث روایتی را چنین نقل میکند: {{عربی|فاذا احببته کنت انا سمعه الذی یسمع به و بصره الذی یبصر به و لسانه الذی ینطق به و یده الذی یبطش بها ان دعانی اجبته و ان سألنی اعطیته|ترجمه=پس وقتی او را دوست داشتم، گوش او میشوم که با آن میشنود و چشمش که با آن میبیند و زبانش که با آن سخن میگوید و دستش که با آن اخذ میکند و اشیاء را میگیرد، اگر مرا بخواند به او جواب میدهم و اگر از من چیزی بخواهد به او عطا میکنم<ref>خمینی، سید روح الله، شرح چهل حدیث، روایت سی و چهارم، مرکز نشر فرهنگی رجاء، چاپ دوم، ۱۳۶۸.</ref> | ||
در این مرتبه رتبه و درجاتی وجود دارد؛ زیرا [[اسماء الهی|اسماء]] و [[صفات|صفات الهی]] بی نهایت هستند؛ در نتیجه شناخت و معرفت پیدا کردن نسبت به آنها نیز بینهایت خواهد بود. | |||
== منابع == | == منابع == |