automoderated، ناظمان (CommentStreams)، trustworthy
۱۶٬۰۱۱
ویرایش
A.rezapour (بحث | مشارکتها) بدون خلاصۀ ویرایش |
A.rezapour (بحث | مشارکتها) بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۳: | خط ۳: | ||
خطر بدعت در جامعه اسلامی از دیدگاه قرآن را بنویسید؟ | خطر بدعت در جامعه اسلامی از دیدگاه قرآن را بنویسید؟ | ||
{{پایان سوال}} | {{پایان سوال}} | ||
{{پاسخ}}لفظ «بدعت» | {{پاسخ}}لفظ «بدعت» در [[قرآن]] یک بار و مشتقات آن چهار بار آمده است. اما الفاظی که معنای بدعت را میرساند در آیات متعددی مطرح شده است. [[بدعت]] آن چیزی است که در دین نیامده و بعد به دین اضافه میشود.خطرات بدعت برای جامعه بسیار است؛ همچون ایجاد فتنه و فساد، از بین رفتن سنتها، ضلالت و گمراهی و...که سکوت و انفعال در مقابل آنان خطرش از خود بدعت کمتر نیست. روایات زیادی در نکوهش بدعت و بدعتگذار آمده است تا جایی که پیامبر(ص) میفرماید بدعتگذاران بدترین افراد امت من هستند. | ||
<span></span> | <span></span> | ||
خط ۹: | خط ۹: | ||
«بدعت» در لغت چیز نو و جدید را گویند، و هر گاه به خداوند نسبت داده شود «بدیع السموات، ایجادکننده آسمانها» به معنای ایجاد و خلقت چیزی بدون وسیله و ماده و بدون زمان و مکان است. | «بدعت» در لغت چیز نو و جدید را گویند، و هر گاه به خداوند نسبت داده شود «بدیع السموات، ایجادکننده آسمانها» به معنای ایجاد و خلقت چیزی بدون وسیله و ماده و بدون زمان و مکان است. | ||
و در اصطلاح شرعی عبارت است از آنچه در دین به صورت جدید به وجود آمده، در حالی که نه در قرآن ریشه دارد و نه در سنت | و در اصطلاح شرعی عبارت است از آنچه در دین به صورت جدید به وجود آمده، در حالی که نه در قرآن ریشه دارد و نه در سنت اساس؛ و به این جهت آن را «بدعت» گویند که بدعتگذار از ناحیه خود آن چیزی را در دین ایجاد و افزوده است.<ref>ر. ک. راغب اصفهانی، المفردات فی غریب القرآن، بیجا، دفتر نشر الکتاب، ۱۴۰۴ ق، ص۳۸–۳۹؛ ر.ک. الطریحی، فخر الدین، مجمع البحرین، ج۱، ص۱۶۴.</ref> | ||
در قرآن، واژه «بدعت» به همین صورت نیامده است، بلکه مشتقات آن (که در قرآن چهار نوبت آمده) گاهی به صورت «بدیع»<ref>بقره/۱۱۷، انعام/۱۰۱.</ref> یا «بدْعاً»<ref>احقاف/۹.</ref> آمده که معنای لغوی دارد، یعنی چیز تازه، و به معنای اصطلاحی یک بار به صورت «اِبْتَدعَ» آمده است، ولی معنای بدعت با الفاظ دیگر که همان معنی را میرساند، در قرآن | در قرآن، واژه «بدعت» به همین صورت نیامده است، بلکه مشتقات آن (که در قرآن چهار نوبت آمده) گاهی به صورت «بدیع»<ref>بقره/۱۱۷، انعام/۱۰۱.</ref> یا «بدْعاً»<ref>احقاف/۹.</ref> آمده که معنای لغوی دارد، یعنی چیز تازه، و به معنای اصطلاحی یک بار به صورت «اِبْتَدعَ» آمده است، ولی معنای بدعت با الفاظ دیگر که همان معنی را میرساند، در قرآن آمده است. | ||
== بدعت در قرآن و روایات == | == بدعت در قرآن و روایات == | ||
خط ۳۵: | خط ۳۵: | ||
۱. پیامبر(ص) فرمود: «اولئک شرار اُمّتی؛ بدعتگذاران بدترین افراد امت من میباشند.» | ۱. پیامبر(ص) فرمود: «اولئک شرار اُمّتی؛ بدعتگذاران بدترین افراد امت من میباشند.» | ||
۲. امام علی(ع) فرموده است: «منفورترین آفریدهها نزد خدا دو شخصند، مردی (و شخصی) که خدا او را به حال خود گذاشته و از راه راست دور افتاده است؛ دل او شیفته بدعت است و مردم را گمراه کرده به فتنهانگیزی میکشاند و راه رستگاری گذشتگان را گم کرده و طرفداران خود و آیندگان را گمراه ساخته است، بار گناه دیگران را بر دوش کشیده و گرفتار زشتیهای خود نیز میباشد؛ و مردی که مجهولاتی به هم بافته و در میان انسانهای نادانِ امت، جایگاهی پیدا کرده و در تاریکیهای فتنه فرورفته است.»<ref>نهج البلاغه، خطبه ۱۷.</ref> | ۲. [[امام علی(ع)]] فرموده است: «منفورترین آفریدهها نزد خدا دو شخصند، مردی (و شخصی) که خدا او را به حال خود گذاشته و از راه راست دور افتاده است؛ دل او شیفته بدعت است و مردم را گمراه کرده به فتنهانگیزی میکشاند و راه رستگاری گذشتگان را گم کرده و طرفداران خود و آیندگان را گمراه ساخته است، بار گناه دیگران را بر دوش کشیده و گرفتار زشتیهای خود نیز میباشد؛ و مردی که مجهولاتی به هم بافته و در میان انسانهای نادانِ امت، جایگاهی پیدا کرده و در تاریکیهای فتنه فرورفته است.»<ref>نهج البلاغه، خطبه ۱۷.</ref> | ||
و در جای دیگر فرمود: «و بدترین مردم نزد خدا رهبر ستمگری است که خود گمراه و مایه گمراهی دیگران است که سنّت پذیرفته را بمیراند و بدعت ترک شده را زنده گرداند».<ref>همان، خطبه ۱۶۴.</ref> | و در جای دیگر فرمود: «و بدترین مردم نزد خدا رهبر ستمگری است که خود گمراه و مایه گمراهی دیگران است که سنّت پذیرفته را بمیراند و بدعت ترک شده را زنده گرداند».<ref>همان، خطبه ۱۶۴.</ref> | ||
خط ۵۳: | خط ۵۳: | ||
۲. هواهای نفسانی: قرآن میفرماید: {{قرآن|ترجمه=آیا دیدی آن کسی را که هوای خویش را خدای خود قرار داد؟|سوره=جاثیه|آیه=۲۳}} و علی(ع) فرمود: «ریشه فسادها و فتنهها در میان مردم، تبعیت از خواستههای نفس و بدعتها است.<ref>نهج البلاغه، خطبه ۵۰.</ref> | ۲. هواهای نفسانی: قرآن میفرماید: {{قرآن|ترجمه=آیا دیدی آن کسی را که هوای خویش را خدای خود قرار داد؟|سوره=جاثیه|آیه=۲۳}} و علی(ع) فرمود: «ریشه فسادها و فتنهها در میان مردم، تبعیت از خواستههای نفس و بدعتها است.<ref>نهج البلاغه، خطبه ۵۰.</ref> | ||
۳. ریاست و مقامخواهی: امام رضا(ع)در مناظره با سران یهود و نصارا، آنها را مجاب و محکوم نمود، «راسُ الجالوت» رئیس یهودیها گفت: به خدا سوگند ای پسر پیامبر! اگر مسئله ریاست و سرپرستی تمام یهودیها مانع نبود من به رسول خدا ایمان آورده تابع او میشدم.<ref>بحار الانوار، همان، ج۴۹، ص۷۷–۷۸.</ref> | ۳. ریاست و مقامخواهی: [[امام رضا(ع)]] در مناظره با سران یهود و نصارا، آنها را مجاب و محکوم نمود، «راسُ الجالوت» رئیس یهودیها گفت: به خدا سوگند ای پسر پیامبر! اگر مسئله ریاست و سرپرستی تمام یهودیها مانع نبود من به رسول خدا ایمان آورده تابع او میشدم.<ref>بحار الانوار، همان، ج۴۹، ص۷۷–۷۸.</ref> | ||
۴. حاجت و نیازمندی به مردم: گاهی عامل بدعتها نیازمندی است علی(ع) «او یَسْتَنْجِحُ حاجَه الی النّاسِ باظهار بدْعه فی دینِهِ؛ (یکی از صفات زشت این است که) به خاطر حاجتی که به مردم دارد بدعتی در دین خدا بگذارد»<ref>نهج البلاغه، خطبه ۱۵۳.</ref> و قرآن برای تقویت انسانها میفرماید: {{قرآن|أَنْتُمُ الْفُقَراءُ إِلَی اللَّهِ وَ اللَّهُ هُوَ الْغَنِیُّ الْحَمِیدُ|ترجمه=ای مردم! شما (همگی) نیازمند به خدایید، تنها خداوند است که بینیاز و شایسته هرگونه ستایش است.|سوره=فاطر|آیه=۱۵}} | ۴. حاجت و نیازمندی به مردم: گاهی عامل بدعتها نیازمندی است علی(ع) «او یَسْتَنْجِحُ حاجَه الی النّاسِ باظهار بدْعه فی دینِهِ؛ (یکی از صفات زشت این است که) به خاطر حاجتی که به مردم دارد بدعتی در دین خدا بگذارد»<ref>نهج البلاغه، خطبه ۱۵۳.</ref> و قرآن برای تقویت انسانها میفرماید: {{قرآن|أَنْتُمُ الْفُقَراءُ إِلَی اللَّهِ وَ اللَّهُ هُوَ الْغَنِیُّ الْحَمِیدُ|ترجمه=ای مردم! شما (همگی) نیازمند به خدایید، تنها خداوند است که بینیاز و شایسته هرگونه ستایش است.|سوره=فاطر|آیه=۱۵}} |