پرش به محتوا

اختیار انسان‌ها در به‌دست آوردن کفر یا ایمان: تفاوت میان نسخه‌ها

بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۷: خط ۷:
همچنین کفر کافران را نمی‌توان براساس کفر قضا و قدر الهی دانست. قدر عینی عبارت است از خصوصیاتی که شیء در زمان محقق شدنش از علت‌های خود می‌گیرد و قضاء عینی عبارت است از ضرورت وجود شیء در زمانی که عله تامه آن موجود باشد. بر این اساس، با تحقق علت، معلول نیز باید به مقتضای قضای عینی الهی محقق شود و این تخلف پذیر نیست. حال اگر این موجود انسان شد به مقتضای حکمت الهی، مختار است، می‌تواند به اختیار خود، کفر یا ایمان را انتخاب کند. در اینجا نمی‌توان گفت خداوند، شخص را کافر آفریده است؛ زیرا کفر صفتی عارضی است که قابل تغییر است.
همچنین کفر کافران را نمی‌توان براساس کفر قضا و قدر الهی دانست. قدر عینی عبارت است از خصوصیاتی که شیء در زمان محقق شدنش از علت‌های خود می‌گیرد و قضاء عینی عبارت است از ضرورت وجود شیء در زمانی که عله تامه آن موجود باشد. بر این اساس، با تحقق علت، معلول نیز باید به مقتضای قضای عینی الهی محقق شود و این تخلف پذیر نیست. حال اگر این موجود انسان شد به مقتضای حکمت الهی، مختار است، می‌تواند به اختیار خود، کفر یا ایمان را انتخاب کند. در اینجا نمی‌توان گفت خداوند، شخص را کافر آفریده است؛ زیرا کفر صفتی عارضی است که قابل تغییر است.


== تولد انسان با اختیار ==
== تولد همه انسان‌ها با اختیار ==
{{پاسخ}}[[خداوند]] همه [[انسان|انسان‌ها]] را بر اساس [[حکمت خدا|حکمت]] و [[عدل الهی|عدل]] خود، به صورت انسان می‌آفریند و [[کافر]] را به صورت کافر [[خلقت|خلق]] نمی‌کند. هر فردی بر اساس قواعد حاکم بر طبیعت به واسطه والدین، به صورت انسان متولد شده و با افعالی که به [[اختیار|اختیار خود]] انجام می‌دهد، کافر یا [[مؤمن]] می‌شود. بنابراین، [[ایمان]] و کفر دو صفت است که انسان‌ها در متصف شدن به آن اختیار دارند.<ref>مجلسی، محمد باقر، بحارالأنوار، ج۵، باب قضاء و قدر، ح۲.</ref>   
{{پاسخ}}[[خداوند]] همه [[انسان|انسان‌ها]] را بر اساس [[حکمت خدا|حکمت]] و [[عدل الهی|عدل]] خود، با [[اختیار]] می‌آفریند و [[کافر]] را به صورت کافر [[خلقت|خلق]] نمی‌کند. هر فردی بر اساس قواعد حاکم بر طبیعت به واسطه والدین، به صورت انسان متولد شده و با افعالی که به اختیار خود انجام می‌دهد، کافر یا [[مؤمن]] می‌شود. بنابراین، [[ایمان]] و کفر دو صفت است که انسان‌ها در متصف شدن به آن اختیار دارند.<ref>مجلسی، محمد باقر، بحارالأنوار، ج۵، باب قضاء و قدر، ح۲.</ref>   


خداوند پس از [[آفرینش انسان]] و دادن اختیار به او، به رستگاری آنها نیز کمک کرده است؛ فرستادن پیامبران، نزول کتاب‌های آسمانی، اعطای [[تفکر|قدرت تفکر]] برای تشخیص راه درست و تشویق به [[پاداش]] و ترساندن از [[عذاب]]، برخی از راه‌هایی است که خداوند برای مؤمن شدن، در اختیار همه انسان‌ها قرار داده است.<ref>ترجمه و شرح تجرید الاعتقاد، ص۴۶۰.</ref>
خداوند پس از [[آفرینش انسان]] و دادن اختیار به او، به رستگاری آنها نیز کمک کرده است؛ فرستادن پیامبران، نزول کتاب‌های آسمانی، اعطای [[تفکر|قدرت تفکر]] برای تشخیص راه درست و تشویق به [[پاداش]] و ترساندن از [[عذاب]]، برخی از راه‌هایی است که خداوند برای مؤمن شدن، در اختیار همه انسان‌ها قرار داده است.<ref>ترجمه و شرح تجرید الاعتقاد، ص۴۶۰.</ref>


== قضا و قدر و اختیار انسان ==
== قضا و قدر و اختیار انسان ==
قضا و قدر تکوینی به دو قسم علمی و عینی تقسیم می‌شود:
قضا و قدر الهی به دو قسم علمی و عینی تقسیم شده، که هیچ کدام با اختیار انسان ناسازگاری ندارد.


الف: قضا و قدر تکوینی علمی عبارت است: علم خداوند به حدود اشیاء و خصوصیات آنها قبل از ایجاد کردن آنها و قضاء علمی یعنی علم خداوند به این که وجود اشیاء و از بین رفتن آنها زمانی که تمامی علت‌های این دو امر وجود داشته باشد ضروری است.
* قضا و قدر تکوینی علمی: عبارت است: علم خداوند به حدود اشیاء و خصوصیات آنها قبل از ایجاد کردن آنها و قضاء علمی یعنی علم خداوند به این که وجود اشیاء و از بین رفتن آنها زمانی که تمامی علت‌های این دو امر وجود داشته باشد ضروری است.


ب) قضا و قدر تکوینی عینی: این دو نوع از قضاء و قدر در متن واقع و تحقق بیرونی اشیاء می‌باشد. تقدیر عینی عبارت است از خصوصیاتی که شیء در زمان محقق شدنش از علت‌های خود در وجود خارجی می‌گیرد و قضاء عینی عبارت است از ضرورت وجود شیء در زمانی که عله تامه آن موجود باشد.<ref>محاضرات فی الالهیات، ص۲۲۵ ـ ۲۳۴ ـ ۲۲۳.</ref>
قضا و قدر تکوینی عینی: این دو نوع از قضاء و قدر در متن واقع و تحقق بیرونی اشیاء می‌باشد. تقدیر عینی عبارت است از خصوصیاتی که شیء در زمان محقق شدنش از علت‌های خود در وجود خارجی می‌گیرد و قضاء عینی عبارت است از ضرورت وجود شیء در زمانی که عله تامه آن موجود باشد.<ref>محاضرات فی الالهیات، ص۲۲۵ ـ ۲۳۴ ـ ۲۲۳.</ref>


طبق سنت الهی، با تحقق علت، معلول نیز باید به مقتضای قضای عینی الهی محقق شود و این تخلف پذیر نیست. حال اگر این موجود انسان شد به مقتضای حکمت الهی، مختار است، می‌تواند به اختیار خود، کفر یا ایمان را انتخاب کند. در اینجا نمی‌توان گفت خداوند، شخص را کافر آفریده است؛ زیرا کفر صفتی عارضی است که قابل تغییر است.<ref>نحل / ۷۸.</ref>
طبق سنت الهی، با تحقق علت، معلول نیز باید به مقتضای قضای عینی الهی محقق شود و این تخلف پذیر نیست. حال اگر این موجود انسان شد به مقتضای حکمت الهی، مختار است، می‌تواند به اختیار خود، کفر یا ایمان را انتخاب کند. در اینجا نمی‌توان گفت خداوند، شخص را کافر آفریده است؛ زیرا کفر صفتی عارضی است که قابل تغییر است.<ref>نحل / ۷۸.</ref>
automoderated
۶٬۳۴۱

ویرایش