نماز از نگاه مولانا

(تغییرمسیر از نماز از دید مولانا)
سؤال

نماز چه جایگاه و فضیلتی از نگاه مولوی دارد؟

نماز از نگاه مولانا مهم‌ترین راهی است برای دستیابی به وصال پروردگار. واژهٔ نماز بارها در دیوان شمس و در مثنوی شریف به کار رفته است. نگاه مولانا به نماز نگاهی عرفانی است و بر این نگرش تأکید کرده اما مولوی از جنبه‌های فقهی نماز غفلت نکرده، بلکه بر حفظ آن تأکید کرده است. مولانا با تکیه بر مفاهیم قرآنی، معتقد است که نماز موجب صیانت نفس از آلودگی به گناه و زشتی می‌شود. از نظر مولوی محل نماز قربانگاهی است که در آن نمازگزار نفس خود را به پای خدا قربانی می‌کند.

ذوق و حال معنوی، خشوع و حضور قلب از ارکان باطنی نماز است که مولانا به آنها در آثار خود پرداخته است. در عرفان مولوی، نمازگزار باید از طهارت ظاهری (وضو و غسل) به طهارت باطنی برسد. گفته شده از نگاه مولانا اگر نگرش عرفانی به نماز مورد توجه و تأکید قرار گیرد نمازخوانان رغبت بیشتری به آن پیدا کرده، انجام آن را از حد وظیفه فراتر خواهند برد.

جایگاه نماز در آثار و فکر مولانا

نماز یکی از مشخصه‌های مهم آثار مولاناست. در جاهایی از مثنوی وی جنبه‌های مختلف نماز عبادی یومیه را وصف می‌کند.[۱] واژهٔ نماز بیش از شصت بار در دیوان شمس و بیش از صد و بیست بار در مثنوی به کار رفته است؛ ازاین‌رو می‌توان واژهٔ نماز را یکی از واژه‌های مهم در اشعارِ مولانا به‌شمار آورد.[۲]

مولانا با تکیه بر مفاهیم قرآنی، معتقد است که نماز موجب صیانت نفس از آلودگی به گناه و زشتی می‌شود. از دیدگاه او، اقامه نماز به منزله چوپانی است که انسان را از گزند گرگ‌ها در امان می‌دارد.[۳] به نظرِ مولانا اصلِ دین «روزن ساختن» است. از این جهت از نگاه او، نمازِ واقعی با ایجاد رخنه‌ها و روزنه‌هایی در دیوارِ زندان، نور را به محل زندگی می‌آورد و سرانجام دیوارهای میان انسان و خدا را از بین می‌برد.[۴] مولانا نیز همچون دیگر عارفان معتقد است که جمیع عبادات از جمله نماز، کالبدی دارد و جانی، صورتی دارد و معنایی. کالبد نماز همان آداب و حرکات و سکنات و اوراد و اذکار نماز است. اما جان نماز، حضور قلب و خلوص نیّت و صفای دل و آراستگی به اخلاق فاضله است.[۵] از همین منظر، وی میان نماز عوام و خواص فرق می‌گذارد و می‌گوید: «نماز عوام قالبی باشد بی‌جان، چه جان نماز حضور دل است.»[۶]

ایرج شهبازی، مولوی‌پژوه، معتقد است از نگاه مولانا نماز در فضیلت‌مند شدنِ آدمی نیز تأثیر فراوانی دارد؛ ارتباط با خدا، باعث می‌شود که انسان مانند کوه، با وقار و متین شود و بادِ هوا و هوس او را از جا نجنباند. آنکه نماز می‌خواند و همچنان دستخوشِ هر هیجانی قرار می‌گیرد، در واقع نماز نمی‌خواند. نمازِ راستین لزوماً باید آدمی را از خشم و شهوت رهایی ببخشد.[۷] مولانا، عاشقانِ خدا را «نمازباره» می‌داند و به سببِ انسی که با خدا دارند، از مناجات و راز و نیاز با او خسته نمی‌شوند.[۸] آنِماری شیمل (درگذشت: ۲۰۰۳م)، مولوی‌شناس سرشناس آلمانی، معتقد است مولانا می‌خواهد بگوید به نماز ایستادن یعنی خود را به تمامی و بی هیچ قید و شرطی به خدا تسلیم کردن.[۹]

در رسالهٔ فریدونِ سپهسالار که از قدیمی‌ترین رساله در مقامات‌ مولانا و خاندانِ اوست، آمده است: «و اما صورتِ نماز ایشان، آنچه به دیدهٔ ظاهر مشاهده می‌رفت، بدین وجه بود که چون وقت صلات رسیدی و متوجه قبله شدندی، چهرهٔ مبارک ایشان رنگ به رنگ گشتی … و به استغراق و خشوعی بی‌حد، و نیاز و خضوعی بی‌عد، به نماز مستغرق می‌شدند و به کلّی به صفات بی‌چون متصل گشتندی … و به کرّات مختلف مشاهده رفت که از اول عشا قیام کردی و تکبیر بستی، تا اول صبح به دو رکعت نماز مستغرق بودی و همچنان در رکوع و سجود، یک روز تمام و یک شب مشاهده رفت که مستغرق می‌بودند.»[۱۰] از نظر مولوی محل نماز قربانگاهی است که در آن نمازگزار نفس خود را به پای خدا قربانی می‌کند. پاداش این قربانی، وصال با خدا یا وحدت با اوست و معنای تکبیر هم اعلام آمادگی نمازگزار برای ورود به چنین معرکه‌ای است:

معنی تکیبر این است ای امام کای خدا ما پیش تو ما قربان شدیم
وقت ذبح اللّه اکبر می‌کنی همچنین در ذبح نفس کشتنی [۱۱]

ویژگی‌های نماز از دید مولانا

مولوی بخش قابل توجهی از آثار خود را به توضیح و تبیین نماز اختصاص داده است.[۱۲] مولوی نمازی را زمینه‌ساز دستیابی به وصال و وحدت می‌داند که مؤمنانه و از سر نیاز باشد. در نظر مولوی نماز ایستادن آدمی در روز رستاخیز در حضور حق است. همان گونه که در روز رستاخیز پرده‌ها کنار می‌روند و غیب‌ها آشکار می‌شود، نماز راستین هم همین تجربه را به نمازگزار می‌دهد. مولوی همچنین نماز را سفری روحانی-معنوی می‌داند که نمازگزار در طی آن می‌تواند نقبی به عالم غیب بزند.[۱۳]

در عرفان مولوی، نمازگزار باید از طهارت ظاهری (وضو و غسل) به طهارت باطنی برسد. «چون شدی آماده غسل و وضو \\\ از معاصی دست و دل هم رو بشو.»[۱۴] مولانا «تکبیر» آغاز نماز را نشانهٔ «ذبحِ نفس» می‌داند. نمی‌توان نماز خواند و نفسی فربه و نیرومند داشت.[۱۵] مولانا قنوت در نماز را پناهگاه سالک و عارف یاد می‌کند و می‌گوید: خداوندا از همگان نومید شده‌ام. اول و آخر و مرجع و پناهگاه همه تویی. وی به لزوم رعایت آداب ظاهری نماز اشاره می‌کند و توصیه می‌کند مبادا مانند مرغ، بی نظم و ترتیب فقط سرت را بالا و پایین کنی.[۱۶]

نماز از نظر مولوی مهم‌ترین راهی است برای دستیابی به وصال پروردگار. از نگاه او اگر نگرش عرفانی به نماز مورد توجه و تأکید قرار گیرد نمازخوانان رغبت بیشتری به آن پیدا کرده، انجام آن را از حد وظیفه فراتر خواهند برد. نگاه مولانا به نماز نگاهی عرفانی است و بر این نگرش تأکید کرده است؛ ضمن آنکه مولوی هرگز از جنبه‌های فقهی نماز غفلت نکرده، بلکه بر حفظ آن تأکید کرده است.[۱۷]

آداب باطنی نماز

از دید مولانا نمازگزار باید این مراتب را از آداب باطنی رعایت کند:

یک: نماز باید از سر ذوق باشد؛ مولانا هر چند بر حفظ آداب و رسوم شرع تأکید دارد، ولی در عین حال می‌گوید: اگر فرایض شرع، فاقد روح و عاری از ذوق و حال معنوی باشد، چیزی جز رنج و مشقّت به ارمغان نمی‌آورد. ذوق و حال لازم است تا طاعات و عبادات، نتیجه دهد.

دو: خشوع در نماز؛ خشوع در واقع حقیقت و جوهر نماز است، خشوع یعنی ایستادن به نماز با حضور قلب و با فروتنی و تسلیم بودن در پیشگاه خداوند و تأمل در آیات و ادعیه و اذکاری که گفته می‌شود.

سه: حضور قلب؛ مهمترین ادب از آداب نماز حضور قلب نمازگزار است. مقصود از حضور قلب آن است که نمازگزار در تمام حالات نماز با دل و جان به خداوند توجه داشته باشد و به هیچ چیز غیر از خدا نیندیشد.[۱۸]

جستارهای وابسته

منابع

  1. شیمل، آنِماری، من بادم و تو آتش، ترجمه فریدون بدره‌ای، تهران، توس، ۱۴۰۰ش، ص۱۷۸.
  2. «نماز از نگاه مولانا»، سایت ایرج شهبازی، بازدید: ۲۸ تیر ۱۴۰۳ش.
  3. نظم‌ده، شیدا، «نماز از منظر مولوی»، آکادمی مطالعات ایرانی لندن، بازدید: ۲۹ تیر ۱۴۰۳ش.
  4. «نماز از نگاه مولانا»، سایت ایرج شهبازی، بازدید: ۲۸ تیر ۱۴۰۳ش.
  5. «نماز از نگاه مولانا»، سایت ایرج شهبازی، بازدید: ۲۸ تیر ۱۴۰۳ش؛ نظم‌ده، شیدا، «نماز از منظر مولوی»، آکادمی مطالعات ایرانی لندن، بازدید: ۲۹ تیر ۱۴۰۳ش.
  6. قنبری، بخشعلی، «درک حضور، نماز در نگاه مولوی»، مجله اسلام پژوهی، شماره ۲، بهار و تابستان ۱۳۸۵ش. به نقل از سایت مرکز تخصصی نماز.
  7. «نماز از نگاه مولانا»، سایت ایرج شهبازی، بازدید: ۲۸ تیر ۱۴۰۳ش.
  8. «نماز از نگاه مولانا»، سایت ایرج شهبازی، بازدید: ۲۸ تیر ۱۴۰۳ش.
  9. شیمل، آنِماری، من بادم و تو آتش، ترجمه فریدون بدره‌ای، تهران، توس، ۱۴۰۰ش، ص۱۷۹.
  10. سپهسالار، فریدون بن احمد، رساله سپهسالار، تهران، سخن، بی‌تا، ص۳۵.
  11. قنبری، بخشعلی، «درک حضور، نماز در نگاه مولوی»، مجله اسلام پژوهی، شماره ۲، بهار و تابستان ۱۳۸۵ش. به نقل از سایت مرکز تخصصی نماز.
  12. قنبری، بخشعلی، «درک حضور، نماز در نگاه مولوی»، مجله اسلام پژوهی، شماره ۲، بهار و تابستان ۱۳۸۵ش. به نقل از سایت مرکز تخصصی نماز.
  13. قنبری، بخشعلی، «درک حضور، نماز در نگاه مولوی»، مجله اسلام پژوهی، شماره ۲، بهار و تابستان ۱۳۸۵ش. به نقل از سایت مرکز تخصصی نماز.
  14. قنبری، بخشعلی، «درک حضور، نماز در نگاه مولوی»، مجله اسلام پژوهی، شماره ۲، بهار و تابستان ۱۳۸۵ش. به نقل از سایت مرکز تخصصی نماز.
  15. «نماز از نگاه مولانا»، سایت ایرج شهبازی، بازدید: ۲۸ تیر ۱۴۰۳ش.
  16. نظم‌ده، شیدا، «نماز از منظر مولوی»، آکادمی مطالعات ایرانی لندن، بازدید: ۲۹ تیر ۱۴۰۳ش.
  17. قنبری، بخشعلی، «درک حضور، نماز در نگاه مولوی»، مجله اسلام پژوهی، شماره ۲، بهار و تابستان ۱۳۸۵ش. به نقل از سایت مرکز تخصصی نماز.
  18. نظم‌ده، شیدا، «نماز از منظر مولوی»، آکادمی مطالعات ایرانی لندن، بازدید: ۲۹ تیر ۱۴۰۳ش.