فرا مکانی بودن خداوند
خدا کجاست؟ آیا خدا در آسمان است؟ از برخی آیات اینگونه فهمیده میشود که مکان خداوند در آسمانها است؟
خداوند در همه جا هست و بر همه چیز احاطه دارد و در عین حال در مکان مخصوصی قرار ندارد. در مکانی قرار گرفتن برای موجودات مادی، محدود و مکانمند است. در تفسیر برخی آیات که ظاهر آن دلالت بر مکانمند بودن خداوند در آسمانها را دارد، برخی مانند علامه طباطبائی (ره) مراد از «کسی که در آسمان است» را غیر خداوند-فرشتگان- میدانند که طبق این وجه اشکالی بر نامکانمندی خداوند وارد نیست و طبق قول کسانی که مراد را خداوند متعال میدانند، آیه شریفه باید تأویل برده شود که وجوهی برای آن آمده است.
خداوند در همه جا وجود دارد و در عین حال در هیچ مکانی نیست و جایی را اشغال نمیسازد. برای نمونه نیروی جاذبه زمین با اینکه در سرتاسر زمین، در سطح و اعماق آن و حتی در دریاها وجود و نفوذ دارد، ولی با این حال جایی از زمین را اشغال نکرده و مکانی به خود نگرفته است. یا روح انسان که در سرتاسر بدن آدمی جریان دارد، ولی در عین حال کوچکترین جایی از بدن را برای خود معین نکرده است. خداوند متعال یک نیرو (وجود) و قدرت فوقالعاده، بیپایان و بینهایتی است که در همه جای جهان هستی حکومت و نفوذ دارد.[۱] و در عین حال جایی از این جهان یا جهان دیگر را به خود اختصاص نداده است تا در آن مکان معین حضور داشته باشد.
نکته دیگری که موجب رفع این سؤال از ذهن میشود این است که بدانیم موجودات مادی نیازمند مکان هستند و از آنجا که خداوند موجودی مجرد است مکانی را اشغال نمیکند.
اما آیاتی که ظاهر آن دلالت بر مکانمند بودن خداوند متعال است:
﴿ | أَأَمِنتُم مَّن فِی السَّمَاء أَن یَخْسِفَ بِکمُ الأَرْضَ فَإِذَا هِیَ تَمُورُ، أَمْ أَمِنتُم مَّن فِی السَّمَاء أَن یُرْسِلَ عَلَیْکمْ حَاصِبًا فَسَتَعْلَمُونَ کیْفَ نَذِیرِ
آيا از آن كس كه در آسمان است ايمن شدهايد كه شما را در زمين فرو برد، پس بناگاه [زمين] به تپيدن افتد؟يا از آن كس كه در آسمان است ايمن شدهايد كه بر [سر] شما تندبادى از سنگريزه فرو فرستد؟ پس به زودى خواهيد دانست كه بيم دادن من چگونه است. ملک:۱۶–۱۷ |
﴾ |
در رابطه با این که مراد از «مَن فِی السَّمَاء؛ کسی که در آسمان است» در این آیات کیست، در بین مفسران اقوالی مطرح است:
- برخی بر این باورند که «مَن فِی السَّمَاء» اشاره به ذات پاک خداوند است و اما در این که منظور از «در آسمان بودن» چیست؟ برخی معتقدند: منظور این است که حاکمیت او بر کل آسمانها است، تا چه رسد به زمین.[۲] برخی گفتهاند: سلطنت و تدبیر امور خدا در آسمان است، و گر نه معنا ندارد خدا در مکان بگنجد، و آسمان و عالمی از عوالم او را در خود جای دهد.[۳]
- برخی بر این باور است که مراد از «مَن فِی السَّمَاء» فرشتگان الهی است که موکل بر آسمان و حوادث عالمند. و معنای آیه شریفه این است که چگونه با خاطر جمع و دل آسوده به ربوبیت خدای تعالی کفر ورزیدهاید، و چه ایمنی از ملائکه ساکن آسمان و موکل بر امور عالم دارید از اینکه زمین را زیر پایتان بشکافند، و به امر خدا شما را در شکم زمین پنهان سازند، در حالی که زمین هم چنان متزلزل و مضطرب باشد و چون گهواره آمد و شد داشته باشد؟[۴]
- مرحوم فضل بن حسن طبرسی در تفسیر جوامع الجوامع دو وجه را نقل میکند: الف) منظور ملکوت خدا در آسمان است؛ چرا که ملکوت محلّ سکونت فرشتگان خداست و اوامر و مقدّرات خدا از آسمان فرود میآید. ب) چون مشرکان معتقد به تشبیه بودند و فکر میکردند خدا در آسمان است [و محلّی دارد] پس بر حسب اعتقادشان گفته شده که آیا از کسی که شما معتقدید در آسمان است -در حالی که بالاتر از داشتن مکان است- ایمن هستید.[۵]
- فخر رازی بعد از بیان این که عدم مکانمندی خداوند مورد اتفاق همه مسلمانان است، تأویل آیه و دست کشیدن از ظاهر آیه را واجب شمرده است و وجوهی را برای آیه در تقدیر گرفته است که برخی از آنها پیشتر گذشت و وجه دیگر این است که: «أ أمنتم من فی السماء عذابه» آیا ایمن هستید از کسی که در آسمان است عذابش. چرا که عادت الهی بر این جریان دارد که بلاء و مصیبت را از آسمان فرو میریزد کما این که آسمان موضع نزول رحمت و نعمت الهی نیز است.[۶]
خلاصه این که برخی مانند علامه طباطبائی مراد از «کسی که در آسمان است» را غیر خداوند -فرشتگان- میدانند که طبق این وجه اشکالی بر مکانمندی خداوند وارد نیست و طبق قول کسانی که مراد را خداوند متعال میدانند آیه باید تأویل شود.
مطالعه بیشتر
- ده درس خداشناسی، مکارم شیرازی.
- خداشناسی در کلاس درس، هاشم هاشمزاده هریسی.
- گردون سپهر، عبدالکریم بیآزار شیرازی.
منابع
- ↑ فَأَیْنَمَا تُوَلُّوا فَثَمَّ وَجْهُ اللَّهِ؛ پس به هر سو رو کنید، آنجا روی [به] خداست. سوره بقره، آیه ۱۱۵؛ نَحْنُ أَقْرَبُ إِلَیْهِ مِنْ حَبْلِ الْوَرِیدِ؛ ما از شاهرگ [او] به او نزدیکتریم. سوره ق، آیه ۱۶.
- ↑ مکارم شیرازی، ناصر، تفسیر نمونه، تهران، دار الکتب الإسلامیه، چاپ اول، ۱۳۷۴ش، ج۲۴، ص۳۳۹.
- ↑ فخرالدین رازی ابوعبدالله محمد بن عمر، مفاتیح الغیب، بیروت، دار احیاء التراث العربی، چاپ سوم، ۱۴۲۰ق، ج۳۰، ص: ۵۹۲.
- ↑ طبرسی، فضل بن حسن، مجمع البیان فی تفسیر القرآن، تهران، ناصر خسرو، چاپ سوم، ۱۳۷۲ش، ج۱۰، ص: ۴۹۱ طباطبائی، محمد حسین، المیزان فی تفسیر القرآن، قم، دفتر انتشارات اسلامی جامعهٔ مدرسین حوزه علمیه قم، چاپ پنجم، ۱۴۱۷ق، ج۱۹، ص: ۳۵۸. و نیز ر.ک. تفسیر الصافی، ج۵، ص: ۲۰۳؛ مفاتیح الغیب، ج۳۰، ص: ۵۹۲.
- ↑ طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر جوامع الجامع، تهران، انتشارات دانشگاه تهران و مدیریت حوزه علمیه قم، چاپ اول، ۱۳۷۷ش، ج۴، ص: ۳۳۰.
- ↑ فخرالدین رازی ابوعبدالله محمد بن عمر، مفاتیح الغیب، بیروت، دار احیاء التراث العربی، چاپ سوم، ۱۴۲۰ق، ج۳۰، ص: ۵۹۲.