پیامهای قصه حضرت یوسف(ع)
داستان حضرت یوسف(ع)، برای عصر حاضر چه پیامهایی دارد؟
داستان حضرت یوسف(ع)، زشتیها، زیباییها، کامیابیها، ناکامیها، پیروزیها و شکستها و عوامل هر یک از این امور را منعکس میکند. داستان حضرت یوسف(ع) در قرآن بهترین سرگذشتها معرفی شده است: ﴿ما بهترین سرگذشتها را از طریق این قرآن بر تو بازگو میکنیم و مسلّماً پیش از این، از آن خبر نداشتی.﴾(یوسف:۳)
پیامهای کاربردی قصه حضرت یوسف(ع)
توجه داشتن به عوامل کامیابی و ناکامی: از جمله عوامل ناکامی، پیروی از شیطان است و پیوسته باید با دیده دشمن آشکار به او نگریست: ﴿وَ لا تَتَّبِعُوا خُطُواتِ الشَّيْطانِ إِنَّهُ لَكُمْ عَدُوٌّ مُبينٌ؛ و از گامهاى شيطان، پيروى نكنيد! چه اينكه او، دشمن آشكار شماست.﴾[۱] قرآن در آیات دیگر نیز همواره این هشدار را به بشریت داده است که مراقب دشمنی شیطان باشید: [۲]
همه فهم بودن آموزههای داستان: تاریخ آزمایشگاه مسایل گوناگون زندگی بشر است. آنچه را انسان در ذهن خود با دلائل عقلی ترسیم میکند در صفحات تاریخ به صورت عینی بازمییابد. از همینرو داستان برای همه کس قابل فهم و درک است، برخلاف استدلال عقلی که همهفهم نیست.[۳] راز درسآموز بودن داستان حضرت یوسف(ع) برای پرسشگران در همین است: ﴿در (داستان) یوسف و برادرانش، نشانهها برای سؤال کنندگان بود.﴾(یوسف:۷)
رعایت خط قرمزها در زندگی: انسانهای فاسد در زندگی خط قرمز ندارند و خدا را نادیده میگیرند و اگر خدا نادیده گرفته شود، همه چیز و همه کارها جایز میشود حتی کشتن برادر و به خود وعده توبه دادن: ﴿یوسف را بکشید؛ یا او را به سرزمین دوردستی بیفکنید؛ تا توجه پدر، فقط به شما باشد؛ و بعد از آن، افراد صالحی خواهید بود.﴾(یوسف:۹) غافل از اینکه گناه توفیق توبه را از بنده میگیرد.
رعایت محبت به دیگران: محبت گاهی سبب حسادت دیگران میشود همانگونه که برادران حضرت یوسف(ع) به محبت پدر بر برادرشان حسادت کردند و پدر خود را گمراه خواندند:﴿مسلّماً پدر ما، در گمراهى آشكارى است﴾(یوسف:۸) در حالی که یقین داشتند پدرشان پیامبر الهی است.[۴]
برانگیختن احساسات نقشه توطئهگران: برادران حضرت یوسف با خیرخواه خواندن خود و برانگیختن احساسات، حضرت یعقوب(ع) را وادار کردند که رضایت دهد حضرت یوسف را با خود به صحرا برند:﴿گفتند: پدرجان! چرا تو درباره (برادرمان) یوسف، به ما اطمینان نمیکنی؟! در حالی که ما خیرخواه او هستیم﴾(یوسف:۱۱) اين نقشه از يك طرف پدر را در بنبست قرار مىداد كه اگر يوسف را به ما نسپارى دليل بر اين است كه ما را متهم مىكنى، و از سوى ديگر يوسف را براى استفاده از تفريح و سرگرمى و گردش در خارج شهر تحريك مىكرد. کسانی که مىخواهند ضربه غافلگيرانه بزنند، از تمام مسائل روانى و عاطفى براى اينكه خود را حق به جانب نشان دهند استفاده مىكنند.[۵]
برجستهکردن نیازهای اجتماعی برای پیشبرد اهداف: گردش و تفریح سالم، از نیازهای طبیعی بشر است که جوانان بیش از همه بدان احتیاج دارند، منتها این تفریح و گردشگری باید سالم باشد و غرض خاص در آن نباشد. براداران حضرت یوسف(ع) با برجسته کردن این نیاز از پدر خود خواستند که یوسف را برای تفریح به صحرا برند و حضرت یعقوب(ع) آن را پذیرفت.[۶]
جستارهای وابسته
منابع
- ↑ |سوره بقره، آیه۱۶۸ و ۲۰۸. سوره انعام، آیه۱۴۲.
- ↑ سوره اعراف، آیه۲۲. سوره یوسف، آیه۵. سوره نور، آیه۲۱. سوره قصص، آیه۱۵. سوره فاطر، آیه۶. سوره یس، آیه۶۰. سوره زخرف، آیه۶۲ و ۶۷.
- ↑ مکارم شیرازی، ناصر، تفسیر نمونه، تهران، داراکتب الاسلامیه، ۱۳۷۱ش، چاپ دهم، ج۹، ص۳۰۳.
- ↑ طباطبایی، محمدحسین، المیزان فی تفسیر القرآن، ترجمه: محمد باقر موسوی همدانی، قم، دفتر انتشارات اسلامی، چاپ پنجم، ۱۳۷۴ش، ج۱۱، ص۱۲۱.
- ↑ مكارم شيرازى، ناصر، تفسير نمونه، تهران، دار الكتب الإسلامية، چاپ دهم، ۱۳۷۱ش، ج۹، ص۳۳۰.
- ↑ مکارم شیرازی، ناصر، تفسیر نمونه، تهران، داراکتب الاسلامیه، ۱۳۷۱ش، چاپ دهم، ج۹، ص۳۳۴.