automoderated
۱٬۲۷۴
ویرایش
Mnazarzadeh (بحث | مشارکتها) جز (ویرایش بهوسیلهٔ ابرابزار:) |
Mnazarzadeh (بحث | مشارکتها) (تکمیل و بارگزاری) |
||
خط ۸: | خط ۸: | ||
{{سوال}} | {{سوال}} | ||
آیا این ادعا صحیح است که خداوند را با ادله عقلی و منطقی نمیتوان اثبات کرد؟ | آیا این ادعا صحیح است که [[خداوند]] را با ادله عقلی و منطقی نمیتوان اثبات کرد؟ | ||
{{پایان سوال}} | {{پایان سوال}} | ||
بحث شناخت خداوند از مهمترین مباحث در [[علم کلام]] می باشد، یکی از مواردی که در این زمینه قابل بحث است، این است که آیا خدای متعال را با ادله عقلی و منطقی می شود اثبات کرد یا خیر، این عده دو دلیل عمده برای مدعای خود اقامه کرده اند، اولا بداهت وجود خدای متعال در [[فطرت انسان]] و ثانیا عدم امکان تعریف منطقی از خدای متعال. اما در مقابل پاسخ هایی به این دو دلیل داده شده است، مانند اقامه دلیل بر وجود خداوند در قرآن و روایات و عدم منافات اثبات پذیری با بداهت وجود خداوند و یا اینکه تعریف اقسام مختلفی دارد و به معنای محدودیت نیست. | |||
{{پاسخ}} | {{پاسخ}} | ||
خط ۱۵: | خط ۱۷: | ||
== دلیل بر عدم امکان اثبات خداوند با ادله عقلی == | == دلیل بر عدم امکان اثبات خداوند با ادله عقلی == | ||
برخی بر این باورند که خداوند متعال را با ادله عقلی و منطقی نمیشود اثبات کرد، این عده برای مدعای خود دو دلیل اقامه کردهاند: | برخی بر این باورند که خداوند متعال را با ادله عقلی و منطقی نمیشود اثبات کرد، این عده برای مدعای خود دو دلیل اقامه کردهاند: | ||
* در قرآن | * در [[قرآن کریم]]، وجود خداوند بدیهی شمرده شده و هر کس در ضمیر خود خدا را مییابد و بنابر همین اصل، هیچگاه دلیلی برای [[اثبات خدا]] در قرآن نیامده است. | ||
* باید برای اثبات هر چیزی، آن را تعریف کرد؛ و تعریف کردن به معنی محدود کردن است، ولی خدا نامحدود است، پس خدا را نمیتوان تعریف کرد. بنابر این نمیتوان از راه منطق و فلسفه، خدا را اثبات کرد.<ref>رک: چمران، مصطفی، انسان و خدا، تهران، بنیاد شهید چمران، ۱۳۶۷، ص۵۳–۷۸.</ref> | * باید برای اثبات هر چیزی، آن را تعریف کرد؛ و تعریف کردن به معنی محدود کردن است، ولی خدا نامحدود است، پس خدا را نمیتوان تعریف کرد. بنابر این نمیتوان از راه منطق و فلسفه، خدا را اثبات کرد.<ref>رک: چمران، مصطفی، انسان و خدا، تهران، بنیاد شهید چمران، ۱۳۶۷، ص۵۳–۷۸.</ref> | ||
خط ۲۹: | خط ۳۱: | ||
=== اثبات خداوند در قرآن === | === اثبات خداوند در قرآن === | ||
ثانیاً: اینکه در قرآن کریم از استدلال منطقی استفاده | ثانیاً: بر فرض اینکه در قرآن کریم از استدلال منطقی استفاده نشده باشد، باز هم مانع استدلال نیست، زیرا قرآن استدلال را منع نکرده است و فقط خود از استدلال منطقی استفاده نکرده یا کمتر استفاده کرده است. به علاوه که ما معتقدیم، هم در قرآن استدلال وجود دارد و هم به [[مؤمنین]] توصیه میکند که از عقل و علوم عقلی استفاده نمایند. به عنوان نمونه در آیات ۳۵–۳۶ [[سوره طه]]، نوعی قیاس استثنایی برای اثبات وجود خداوند از طریق [[خلقت انسان]] اقامه شده است.<ref>رک: جوادی آملی، عبدالله؛ تبیین براهین اثبات خدا؛ قم؛ نشر اسراء؛ ۱۳۷۸؛ ص۱۲۴–۱۲۸.</ref> | ||
=== اثبات خداوند در روایات اهل بیت === | === اثبات خداوند در روایات اهل بیت === | ||
ثالثاً: حتی اگر بپذیریم که در قرآن کریم استدلال منطقی و فلسفی ذکر نشده است، باز هم مشکلی در راه اثبات خدا با دلایل فلسفی وجود نخواهد داشت، زیرا در روایات اهل بیت (ع) استدلالات فراوانی برای همین مطلب وجود دارد. مناظرات ائمه با مخالفان فکری و زندیقان در این زمینه، ثبت شده و در جوامع روایی موجود میباشند.<ref>در این زمینه رک: الطبرسی، احمد بن علی؛ الاحتجاج؛ تحقیق: سید محمد باقر الخرسان؛ بیروت؛ دار النعمان؛ ص ۲۰–۲۴؛ و نیز کلینی؛ محمد بن یعقوب؛ اصول کافی؛ تحقیق: علی اکبر غفاری؛ تهران؛ دار الکتب الاسلامیه؛ ۱۳۸۸ ق؛ ص ۷۲–۸۲.</ref> و اگر اثبات خدا غیرممکن بود، اهل بیت چنین کاری نمیکردند.<ref>با مطالعه خطب توحیدی نهجالبلاغه این حقیقت به خوبی آشکار خواهد شد این خطبهها سرشار از مفاهیم عقلی و فلسفی درباره خداوندمتعال است.</ref> | ثالثاً: حتی اگر بپذیریم که در قرآن کریم استدلال منطقی و فلسفی ذکر نشده است، باز هم مشکلی در راه اثبات خدا با دلایل فلسفی وجود نخواهد داشت، زیرا در روایات [[اهل بیت (ع)]] استدلالات فراوانی برای همین مطلب وجود دارد. مناظرات ائمه با مخالفان فکری و زندیقان در این زمینه، ثبت شده و در جوامع روایی موجود میباشند.<ref>در این زمینه رک: الطبرسی، احمد بن علی؛ الاحتجاج؛ تحقیق: سید محمد باقر الخرسان؛ بیروت؛ دار النعمان؛ ص ۲۰–۲۴؛ و نیز کلینی؛ محمد بن یعقوب؛ اصول کافی؛ تحقیق: علی اکبر غفاری؛ تهران؛ دار الکتب الاسلامیه؛ ۱۳۸۸ ق؛ ص ۷۲–۸۲.</ref> و اگر اثبات خدا غیرممکن بود، اهل بیت چنین کاری نمیکردند.<ref>با مطالعه خطب توحیدی نهجالبلاغه این حقیقت به خوبی آشکار خواهد شد این خطبهها سرشار از مفاهیم عقلی و فلسفی درباره خداوندمتعال است.</ref> | ||
== نقد دلیل دوم == | == نقد دلیل دوم == | ||
=== تعریف محدودیت نیست === | === تعریف کردن به معنای محدودیت نیست === | ||
اولاً؛ تعریف کردن به معنای محدود کردن نیست، بلکه به معنای مشخص کردن و بیان حد و مرز مفاهیم است و برخی اوقات نیز فقط برای اشاره به موضوعی است که در ذهن مخاطب وجود دارد. مثل تعریفات شرحاللفظی و شرح الاسمی، که فقط به بیان معنای مفهوم مورد نظر میپردازند؛ بنابراین اگر موضوعی حد نداشته باشد، و به تعبیر دیگر نامحدود باشد، ما با لفظ نامحدود به آن اشاره میکنیم نه آنکه مفهوم را محدود کنیم. | اولاً؛ تعریف کردن به معنای محدود کردن نیست، بلکه به معنای مشخص کردن و بیان حد و مرز مفاهیم است و برخی اوقات نیز فقط برای اشاره به موضوعی است که در ذهن مخاطب وجود دارد. مثل تعریفات شرحاللفظی و شرح الاسمی، که فقط به بیان معنای مفهوم مورد نظر میپردازند؛ بنابراین اگر موضوعی حد نداشته باشد، و به تعبیر دیگر نامحدود باشد، ما با لفظ نامحدود به آن اشاره میکنیم نه آنکه مفهوم را محدود کنیم. | ||
=== تصور و فهم اجمالی از خدای متعال === | === تصور و فهم اجمالی از خدای متعال === | ||
ثانیاً: اگر چیزی را تصور نکنیم، اصولاً نمیتوانیم درباره آن صحبت کنیم یا اینکه حتی شک کنیم، پس همین که ما درباره خدا بحث میکنیم خود نشانگر آن است که ما مفهومی از خدا در ذهن داریم و اگر اینطور نبود هیچکس سخن دیگری را درباره خدا نمیفهمید، ولی میبینیم که در مطالعه آیات قرآن و روایات و نوشتههای فلسفی و عقیدتی، ما از مفهوم خدا درک روشنی داریم. بنابر این به نظر میرسد قائلین به عدم امکان شناخت خدا، بین شناخت حقیقت و کنه وجود خداوند و بین تصور وجود خدا خلط کرده و نتوانستهاند بین آنها تمایز قایل شوند، در حالی که بین این دو تفاوت فراوانی وجود دارد، ذات و حقیقت خدا هرگز به ذهن در نمیآید، ولی تصور آن قابل بحث و بررسی است. بر همین اساس است که امیرالمؤمنین | ثانیاً: اگر چیزی را تصور نکنیم، اصولاً نمیتوانیم درباره آن صحبت کنیم یا اینکه حتی شک کنیم، پس همین که ما درباره خدا بحث میکنیم خود نشانگر آن است که ما مفهومی از خدا در ذهن داریم و اگر اینطور نبود هیچکس سخن دیگری را درباره خدا نمیفهمید، ولی میبینیم که در مطالعه آیات قرآن و [[روایات]] و نوشتههای فلسفی و عقیدتی، ما از مفهوم خدا درک روشنی داریم. بنابر این به نظر میرسد قائلین به عدم امکان شناخت خدا، بین شناخت حقیقت و کنه وجود خداوند و بین تصور وجود خدا خلط کرده و نتوانستهاند بین آنها تمایز قایل شوند، در حالی که بین این دو تفاوت فراوانی وجود دارد، [[ذات|ذات الهی]] و حقیقت خدا هرگز به ذهن در نمیآید، ولی تصور آن قابل بحث و بررسی است. بر همین اساس است که [[امیرالمؤمنین (ع)]] میفرمایند؛ خداوند عقلها را از شناخت خویش به اندازهای که واجب است منع نکرده است، هر چند عقلها را به کنه معرفتش و تحدید صفاتش راه نداده است.<ref>نهجالبلاغه؛ صبحی صالح، خطبه ۴۹.</ref> | ||
=== وجود خداوند از قبیل مفاهیم ثانوی فلسفی === | === وجود خداوند از قبیل مفاهیم ثانوی فلسفی === | ||
خط ۵۹: | خط ۶۱: | ||
{{تکمیل مقاله | {{تکمیل مقاله | ||
| شناسه = | | شناسه =شد | ||
| تیترها = | | تیترها =شد | ||
| ویرایش = | | ویرایش =شد | ||
| لینکدهی = | | لینکدهی =شد | ||
| ناوبری = | | ناوبری = | ||
| نمایه = | | نمایه = | ||
خط ۶۸: | خط ۷۰: | ||
| بازبینی = | | بازبینی = | ||
| تکمیل = | | تکمیل = | ||
| اولویت = | | اولویت =ب | ||
| کیفیت = | | کیفیت =ب | ||
}} | }} | ||
{{پایان متن}} | {{پایان متن}} | ||
{{پانویس}} | {{پانویس}} |