۱٬۴۰۷
ویرایش
(ابرابزار) |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۸: | خط ۸: | ||
منع از تدوین حدیث پس از رحلت پیامبر (ص)، شدت یافت تا آنجا که ابوبکر<ref>مؤدب، سید رضا، تاریخ حدیث، قم، مرکز جهانی علوم اسلامی، چاپ اول، ۱۳۸۴، ص۱۷۹.</ref> و عمر<ref>تاریخ حدیث، ص۱۸۲–۱۸۳.</ref> به استناد کافی بودن قرآن در میان مسلمانان، احادیث نبوی را سوزاندند؛ این ممانعت ادامه یافت تا اینکه عمر بن عبد العزیز اموی، ممنوعیت تدوین حدیث را لغو کرد و دستور داد تا احادیث پیامبر(ص) گردآوری و نوشته شود؛ با مرگ عمرو بن عبدالعزیز در سال ۱۰۱ ق این دستور اجرایی نشد اما سالها پس از مرگ او در سال ۱۴۳ ق تدوین حدیث توسط علمای سنی رسماً شروع شد.<ref>عسگري، سيد مرتضي، معالم المدرستين، مجمع جهاني اهل بيت(ع)، چاپ اول، ۱۴۲۴ق، ج ۲، ص۶۴–۶۷.</ref> و اما علمای شیعه به رهبری امامان معصوم(ع) هیچگاه دست از تدوین حدیث برنکشیدند و به ممنوعیت تدوین حدیث بهایی ندادند. | منع از تدوین حدیث پس از رحلت پیامبر (ص)، شدت یافت تا آنجا که ابوبکر<ref>مؤدب، سید رضا، تاریخ حدیث، قم، مرکز جهانی علوم اسلامی، چاپ اول، ۱۳۸۴، ص۱۷۹.</ref> و عمر<ref>تاریخ حدیث، ص۱۸۲–۱۸۳.</ref> به استناد کافی بودن قرآن در میان مسلمانان، احادیث نبوی را سوزاندند؛ این ممانعت ادامه یافت تا اینکه عمر بن عبد العزیز اموی، ممنوعیت تدوین حدیث را لغو کرد و دستور داد تا احادیث پیامبر(ص) گردآوری و نوشته شود؛ با مرگ عمرو بن عبدالعزیز در سال ۱۰۱ ق این دستور اجرایی نشد اما سالها پس از مرگ او در سال ۱۴۳ ق تدوین حدیث توسط علمای سنی رسماً شروع شد.<ref>عسگري، سيد مرتضي، معالم المدرستين، مجمع جهاني اهل بيت(ع)، چاپ اول، ۱۴۲۴ق، ج ۲، ص۶۴–۶۷.</ref> و اما علمای شیعه به رهبری امامان معصوم(ع) هیچگاه دست از تدوین حدیث برنکشیدند و به ممنوعیت تدوین حدیث بهایی ندادند. | ||
برخی نیز منع پیامبر در لحظات آخر در نگارش روایت معروف به «قلم و کاغذ» را آغاز منع حدیث توسط عمر بن الخطاب بیان نمودهاند. چنین بیان شده است که عمر گفت: «درد بر پیامبر غلبه کرده (که چنین میگوید) قرآن نزد شماست پس کتاب خدا ما را بس است.» و بر طبق روایت دیگری گفت: «پیامبر هذیان میگوید».<ref>محمود ابوریه، اضواء علی السنه المحمدیه، بی جا، دار الکتاب الاسلامی، بی تا، ص۵۵؛ معالم المدرستین، | برخی نیز منع پیامبر در لحظات آخر در نگارش روایت معروف به «قلم و کاغذ» را آغاز منع حدیث توسط عمر بن الخطاب بیان نمودهاند. چنین بیان شده است که عمر گفت: «درد بر پیامبر غلبه کرده (که چنین میگوید) قرآن نزد شماست پس کتاب خدا ما را بس است.» و بر طبق روایت دیگری گفت: «پیامبر هذیان میگوید».<ref>محمود ابوریه، اضواء علی السنه المحمدیه، بی جا، دار الکتاب الاسلامی، بی تا، ص۵۵؛ معالم المدرستین، ج ۲، ص۴۷–۴۸.</ref> | ||
{{پایان پاسخ}} | {{پایان پاسخ}} | ||
{{مطالعه بیشتر}} | {{مطالعه بیشتر}} |
ویرایش