پرش به محتوا

منع تدوین و نقل حدیث: تفاوت میان نسخه‌ها

بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۴: خط ۴:
{{پایان سوال}}
{{پایان سوال}}
{{پاسخ}}
{{پاسخ}}
تأکید بر اهمیت دادن به نوشتن و نقل حدیث توسط حضرت محمد(ص) در روایات اهل سنت وشیعه بیان شده است. اما برخی از صحابه با این کار حتی در زمانی که پیامبر در قید حیات بودند مخالفت کردند. عبدالله بن عمرو گوید: «من هر چه را از رسول خدا(ص) می‌شنیدم می‌نوشتم تا آنها را حفظ کنم، اما قریش مرا از این کار بازداشتند و گفتند: «هر چه را از پیامبر خدا می‌شنوی می‌نویسی در حالی که او بشری است که در حال خشنودی و غضب سخن می‌گوید» من (عبدالله بن عمرو) از این کار دست کشیدم و سخن قریش را به پیامبر(ص) گزارش دادم، حضرت فرمود: «قسم به کسی که جانم در دست اوست چیزی جز حق از آن (دهانم) بیرون نمی‌آید.»<ref>محمد بن محمد حاکم نیشابوری، مستدرک الحاکم، بیروت، دار المعرفه، ۱۴۰۶ق، ج۱، ص۱۰۶؛ ر.ک. همان، ص۱۰۴.</ref>  
حضرت محمد(ص) بر نوشتن و نقل حدیث تأکید کرده بودند. این روایات در منابع اهل سنت و شیعه نقل شده است. اما برخی صحابه با این کار حتی در زمان حیات پیامبر، مخالفت کردند. عبدالله بن عمرو گوید: «من هر چه را از رسول خدا(ص) می‌شنیدم می‌نوشتم تا آنها را حفظ کنم، اما قریش مرا از این کار بازداشتند و گفتند: «هر چه را از پیامبر خدا می‌شنوی می‌نویسی در حالی که او بشری است که در حال خشنودی و غضب سخن می‌گوید» من (عبدالله بن عمرو) از این کار دست کشیدم و سخن قریش را به پیامبر(ص) گزارش دادم، حضرت فرمود: «قسم به کسی که جانم در دست اوست چیزی جز حق از آن (دهانم) بیرون نمی‌آید».<ref>محمد بن محمد حاکم نیشابوری، مستدرک الحاکم، بیروت، دار المعرفه، ۱۴۰۶ق، ج۱، ص۱۰۶؛ ر.ک. همان، ص۱۰۴.</ref>  


منع از تدوین حدیث پس از رحلت پیامبر (ص)، شدت یافت تا آنجا که ابوبکر<ref>مؤدب، سید رضا، تاریخ حدیث، قم، مرکز جهانی علوم اسلامی، چاپ اول، ۱۳۸۴، ص۱۷۹.</ref> و عمر<ref>تاریخ حدیث، ص۱۸۲–۱۸۳.</ref> به استناد کافی بودن قرآن در میان مسلمانان، احادیث نبوی را سوزاندند؛ این ممانعت ادامه یافت تا اینکه عمر بن عبد العزیز اموی، ممنوعیت تدوین حدیث را لغو کرد و دستور داد تا احادیث پیامبر(ص) گردآوری و نوشته شود؛ با مرگ عمرو بن عبدالعزیز در سال ۱۰۱ ق  این دستور اجرایی نشد اما سال‌ها پس از مرگ او در سال ۱۴۳ ق تدوین حدیث توسط علمای سنی رسماً شروع شد.<ref>عسگري، سيد مرتضي، معالم المدرستين، مجمع جهاني اهل بيت(ع)، چاپ اول، ۱۴۲۴ق، ج ۲، ص۶۴–۶۷.</ref> و اما علمای شیعه به رهبری امامان معصوم(ع) هیچ‌گاه دست از تدوین حدیث برنکشیدند و به ممنوعیت تدوین حدیث بهایی ندادند.
منع تدوین حدیث پس از رحلت پیامبر(ص)، شدت یافت تا آنجا که ابوبکر<ref>مؤدب، سید رضا، تاریخ حدیث، قم، مرکز جهانی علوم اسلامی، چاپ اول، ۱۳۸۴، ص۱۷۹.</ref> و عمر<ref>تاریخ حدیث، ص۱۸۲–۱۸۳.</ref> با استناد به کافی بودن قرآن در میان مسلمانان، احادیث نبوی را سوزاندند. این ممانعت ادامه یافت تا اینکه عمر بن عبد العزیز اموی، ممنوعیت تدوین حدیث را لغو کرد و دستور داد تا احادیث پیامبر(ص) گردآوری و نوشته شود؛ با مرگ عمرو بن عبدالعزیز در سال ۱۰۱ ق  این دستور اجرایی نشد اما سال‌ها پس از مرگ او در سال ۱۴۳ ق تدوین حدیث توسط علمای اهل‌سنت رسماً شروع شد.<ref>عسگري، سيد مرتضي، معالم المدرستين، مجمع جهاني اهل بيت(ع)، چاپ اول، ۱۴۲۴ق، ج ۲، ص۶۴–۶۷.</ref> و اما علمای شیعه به رهبری امامان معصوم(ع) هیچ‌گاه دست از تدوین حدیث برنداشتند.
 
برخی نیز منع پیامبر در لحظات آخر در نگارش روایت معروف به «قلم و کاغذ» را آغاز منع حدیث توسط عمر بن الخطاب بیان نموده‌اند. چنین بیان شده است که عمر گفت: «درد بر پیامبر غلبه کرده (که چنین می‌گوید) قرآن نزد شماست پس کتاب خدا ما را بس است.» و بر طبق روایت دیگری گفت: «پیامبر هذیان می‌گوید».<ref>محمود ابوریه، اضواء علی السنه المحمدیه، بی جا، دار الکتاب الاسلامی، بی تا، ص۵۵؛ معالم المدرستین، ج ۲، ص۴۷–۴۸.</ref>
{{پایان پاسخ}}
{{مطالعه بیشتر}}
 
== معرفی منابع برای مطالعه ==
* تاریخ عمومی حدیث، دکتر مجید معارف ، انتشارات کویر.
 
* تاریخ حدیث شیعه (۱) عصر ظهور، سید محمد کاظم طباطبایی، سازمان مطالعه و تدوین (سمت).
 
* تدوین السنه الشریفه، محمد رضا الحسینی الجلالی، قم، مکتب الاعلام الاسلامی ۱۴۱۳ ق.
 
* علم الحدیث، کاظم مدیر شانه چی، دفتر انتشارات اسلامی.
{{پایان مطالعه بیشتر}}


برخی نیز داستان «قلم و کاغذ» که در لحظات آخر عمر پیامبر، عمر بن خطاب ایشان را از نگارش روایت منع کرد را آغاز منع حدیث دانسته‌اند. در این داستان عمر بن خطاب گفت: «درد بر پیامبر غلبه کرده است. قرآن نزد شماست پس کتاب خدا ما را بس است.» و بر طبق روایت دیگری گفت: «پیامبر هذیان می‌گوید».<ref>محمود ابوریه، اضواء علی السنه المحمدیه، بی جا، دار الکتاب الاسلامی، بی تا، ص۵۵؛ معالم المدرستین، ج ۲، ص۴۷–۴۸.</ref>
== منابع ==
== منابع ==
{{پانویس}}
{{پانویس}}
۱۱٬۹۱۳

ویرایش