۸٬۳۲۰
ویرایش
Nazarzadeh (بحث | مشارکتها) جز (جایگزینی متن - '<ref>.' به '<ref>') |
Nazarzadeh (بحث | مشارکتها) جز (جایگزینی متن - 'ر. ک. ' به 'نگاه کنید به ') |
||
خط ۱۱: | خط ۱۱: | ||
صفاتی که به خدا نسبت داده میشوند دو نوع اند: ۱. [[صفات فعل]]؛ ۲. [[صفات ذات]]. | صفاتی که به خدا نسبت داده میشوند دو نوع اند: ۱. [[صفات فعل]]؛ ۲. [[صفات ذات]]. | ||
صفات ذات، صفاتی هستند که در انتزاع آنها و نسبت آنها به[[خداوند]] نیاز به فرض چیزی غیر از [[ذات الهی]] نیست، مثل عالم و قادر بودن. امّا صفات فعل، صفاتی هستند که در انتزاع آنها و نسبت آنها به خداوند نیاز به فرض چیزی غیر از ذات الهی میباشد، مثل خالق و رازق بودن؛ و چون هر چیزی که غیر از ذات الهی فرض شود، فعل الهی محسوب میشود، لذا به این صفات، صفات فعل میگویند.<ref> | صفات ذات، صفاتی هستند که در انتزاع آنها و نسبت آنها به[[خداوند]] نیاز به فرض چیزی غیر از [[ذات الهی]] نیست، مثل عالم و قادر بودن. امّا صفات فعل، صفاتی هستند که در انتزاع آنها و نسبت آنها به خداوند نیاز به فرض چیزی غیر از ذات الهی میباشد، مثل خالق و رازق بودن؛ و چون هر چیزی که غیر از ذات الهی فرض شود، فعل الهی محسوب میشود، لذا به این صفات، صفات فعل میگویند.<ref>نگاه کنید به طباطبایی، سید محمد حسین، نهایه الحکمه، مؤسسه نشر اسلامی، چاپ شانزدهم، ۱۴۲۲، ص۳۴۶.</ref> | ||
== عدم تحول در ذات الهی == | == عدم تحول در ذات الهی == | ||
از جمله این صفات فعل، صفاتی هستند که از نوعی رابطه بین خداوند و بندگانش حکایت میکند، مثلاً به خاطر کارهای متفاوتی که بندگانش میکنند، بعضی از آنها را دوست میدارد و بر بعضی از آنها غضب میکند. بر بعضی نعمت را گسترده میکند و بر بعضی نقمت را. یعنی فعل بنده در رابطهای که خدا با او دارد تأثیر میکند. آیا این تأثیر در ذات الهی است و ذات او را متغیر و متحول میکند؟ | از جمله این صفات فعل، صفاتی هستند که از نوعی رابطه بین خداوند و بندگانش حکایت میکند، مثلاً به خاطر کارهای متفاوتی که بندگانش میکنند، بعضی از آنها را دوست میدارد و بر بعضی از آنها غضب میکند. بر بعضی نعمت را گسترده میکند و بر بعضی نقمت را. یعنی فعل بنده در رابطهای که خدا با او دارد تأثیر میکند. آیا این تأثیر در ذات الهی است و ذات او را متغیر و متحول میکند؟ | ||
ما انسانها قلبی داریم و قلب ما حالاتی دارد، گاه خشم میگیریم، گاه خوشنودیم، گاهی عشق میورزیم، گاهی متنفر میشویم، و در هر حالی یک فعل خاص از ما سر میزند. صفات ما از حالات نفسانی ما حکایت میکند و از طرفی همین صفات را به خداوند نسبت میدهیم و همین سبب میشود که فکر کنیم خداوند نیز نعوذ بالله چنین حالاتی دارد و در ذات او تغییر و تحول رخ میدهد، حال آن که چنین نیست؛ چون میدانیم او [[واجب الوجود]] بالذات است و قدیم ازلی، و تغییر و تحول مربوط به موجودات ممکن الوجود که حادث میباشند، است.<ref> | ما انسانها قلبی داریم و قلب ما حالاتی دارد، گاه خشم میگیریم، گاه خوشنودیم، گاهی عشق میورزیم، گاهی متنفر میشویم، و در هر حالی یک فعل خاص از ما سر میزند. صفات ما از حالات نفسانی ما حکایت میکند و از طرفی همین صفات را به خداوند نسبت میدهیم و همین سبب میشود که فکر کنیم خداوند نیز نعوذ بالله چنین حالاتی دارد و در ذات او تغییر و تحول رخ میدهد، حال آن که چنین نیست؛ چون میدانیم او [[واجب الوجود]] بالذات است و قدیم ازلی، و تغییر و تحول مربوط به موجودات ممکن الوجود که حادث میباشند، است.<ref>نگاه کنید به حلی، کشف المراد، مؤسسه نشر اسلامی، ص۲۹۴.</ref> | ||
== معنای غضب و خشنودی در خداوند == | == معنای غضب و خشنودی در خداوند == | ||
پس این صفات در خداوند به چه معنا است؟ این صفات وقتی به خداوند نسبت داده میشود، منظور لوازم آنها است.<ref> | پس این صفات در خداوند به چه معنا است؟ این صفات وقتی به خداوند نسبت داده میشود، منظور لوازم آنها است.<ref>نگاه کنید به نهایه الحکمه، همان، ص۳۶۳.</ref> به این معنا که وقتی شخصی، کسی را دوست دارد چه میکند، چه رفتاری دارد؛ خداوند نیز با بندهاش چنین رفتاری دارد، محبت در انسان مربوط به حالت قلبی او بود که فعل خاص و آثار خاصی داشت، ولی در خداوند حاکی از نوع رفتار او با بندهاش است، بندهاش را اکرام میکند و پاداش میدهد. | ||
[[هشام بن حکم]] میگوید: «مردی از [[امام صادق(ع)]] درباره خداوند تبارک و تعالی سؤال کرد که، آیا برای خداوند خوشنودی و ناخوشنودی است. پس امام گفت: بله، و لکن به معنایی که در مخلوقین میباشد نیست… پس رضایت او همان پاداش دادن اوست و ناخوشنودی و سخط او همان عقاب کردن او است…».<ref> شیخ کلینی، اصول کافی، ج۱, ص۱۱۰, باب اراده، حدیث ۶.</ref> | [[هشام بن حکم]] میگوید: «مردی از [[امام صادق(ع)]] درباره خداوند تبارک و تعالی سؤال کرد که، آیا برای خداوند خوشنودی و ناخوشنودی است. پس امام گفت: بله، و لکن به معنایی که در مخلوقین میباشد نیست… پس رضایت او همان پاداش دادن اوست و ناخوشنودی و سخط او همان عقاب کردن او است…».<ref> شیخ کلینی، اصول کافی، ج۱, ص۱۱۰, باب اراده، حدیث ۶.</ref> |