پرش به محتوا

پیش نویس:ثواب قرائت قرآن: تفاوت میان نسخه‌ها

بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۱۶: خط ۱۶:
از میان این راویان محمد بن یحیی،<ref>{{پک|1=نجاشی|2=1365|ک=رجال النجاشی|ص=353}}</ref> احمد بن محمد،<ref>{{پک|1=طوسی|2=1420|ک=فهرست کتب الشیعة و أصولهم و أسماء المصنفین و أصحاب الأصول|ص=51}}</ref> حسن بن محبوب،<ref>{{پک|1=طوسی|2=1420|ک=فهرست کتب الشیعة و أصولهم و أسماء المصنفین و أصحاب الأصول|ص=122}}</ref> علی بن الحسین بن موسی بن بابویه القمی (پدر شیخ صدوق)<ref>{{پک|1=نجاشی|2=1365|ک=رجال النجاشی|ص=261}}</ref> و سعد بن عبدالله<ref>{{پک|1=خوئی|2=1372|ک=معجم رجال الحدیث و تفصیل طبقات الرواة|ص=77|ج=9}}</ref> ثقه هستند.
از میان این راویان محمد بن یحیی،<ref>{{پک|1=نجاشی|2=1365|ک=رجال النجاشی|ص=353}}</ref> احمد بن محمد،<ref>{{پک|1=طوسی|2=1420|ک=فهرست کتب الشیعة و أصولهم و أسماء المصنفین و أصحاب الأصول|ص=51}}</ref> حسن بن محبوب،<ref>{{پک|1=طوسی|2=1420|ک=فهرست کتب الشیعة و أصولهم و أسماء المصنفین و أصحاب الأصول|ص=122}}</ref> علی بن الحسین بن موسی بن بابویه القمی (پدر شیخ صدوق)<ref>{{پک|1=نجاشی|2=1365|ک=رجال النجاشی|ص=261}}</ref> و سعد بن عبدالله<ref>{{پک|1=خوئی|2=1372|ک=معجم رجال الحدیث و تفصیل طبقات الرواة|ص=77|ج=9}}</ref> ثقه هستند.


در مورد «سَیْفِ بْنِ عَمِیرَةَ» برخی گفته‌اند وی [[واقفیه|واقفی]] مذهب بوده است، اما در مقابل عده‌ای وی را امامی مذهب و ثقه می‌دانند. نجاشی و شیخ طوسی وی را اهل کوفه و ثقه و دارای کتاب می‌داند که از امام صادق(ع) و امام کاظم(ع) روایت نقل کرده است.<ref>{{پک|1=نجاشی|2=1365|ک=رجال النجاشی|ص=189}}</ref><ref>{{پک|1=طوسی|2=1420|ک=فهرست کتب الشیعة و أصولهم و أسماء المصنفین و أصحاب الأصول|ص=224}}</ref> علامه حلی وی را راوی از امام صادق(ع) و امام کاظم(ع) می‌داند و اشاره‌ای به ثقه بونش نکرده است.<ref>{{پک|1=حلی|2=1402|ک=رجال العلامة الحلی|ص=82}}</ref> ابن شهر آشوب وی را ثقه، اصحاب امام کاظم(ع) و واقفی مذهب دانسته است.<ref>{{پک|1=ابن شهر آشوب|2=1380|ک=معالم العلماء فی فهرست کتب الشیعة و أسماء المصنفین منهم قدیما و حدیثا (تتمة کتاب الفهرست للشیخ أبی جعفر الطوسی)|ص=56}}</ref>‏
در مورد «سَیْفِ بْنِ عَمِیرَةَ» برخی گفته‌اند وی [[واقفیه|واقفی]] مذهب بوده است، اما در مقابل عده‌ای وی را امامی مذهب و ثقه می‌دانند. نجاشی و شیخ طوسی وی را اهل کوفه و ثقه و دارای کتاب می‌داند که از [[امام صادق(ع) پایه‌گذار مکتب شیعه|امام صادق(ع)]] و امام کاظم(ع) روایت نقل کرده است.<ref>{{پک|1=نجاشی|2=1365|ک=رجال النجاشی|ص=189}}</ref><ref>{{پک|1=طوسی|2=1420|ک=فهرست کتب الشیعة و أصولهم و أسماء المصنفین و أصحاب الأصول|ص=224}}</ref> علامه حلی وی را راوی از امام صادق(ع) و امام کاظم(ع) می‌داند و اشاره‌ای به ثقه بونش نکرده است.<ref>{{پک|1=حلی|2=1402|ک=رجال العلامة الحلی|ص=82}}</ref> ابن شهر آشوب وی را ثقه، اصحاب [[امام کاظم(ع)]] و واقفی مذهب دانسته است.<ref>{{پک|1=ابن شهر آشوب|2=1380|ک=معالم العلماء فی فهرست کتب الشیعة و أسماء المصنفین منهم قدیما و حدیثا (تتمة کتاب الفهرست للشیخ أبی جعفر الطوسی)|ص=56}}</ref>‏


«عَنْ رَجُلٍ» یعنی از یک مردی.<ref>{{پک|1=بستانی|2=1375|ک=فرهنگ ابجدی|ص=242}}</ref>
«عَنْ رَجُلٍ» یعنی از یک مردی.<ref>{{پک|1=بستانی|2=1375|ک=فرهنگ ابجدی|ص=242}}</ref>
خط ۲۷: خط ۲۷:
'''حق الله'''
'''حق الله'''


گناهانی که حق الله هستند دو نوع می‌باشند.<ref>{{پک|1=مطهری|2=1376|ک=آزادی معنوی|ص=139 تا 142}}</ref> نوع اول گناهانی هستند که قابل جبران هستند مانند نماز، روزه، زکات، خمس، حج و…. در این نوع علاوه بر توبه لازم است تا حد امکان امور فوت شده جبران شود. مثل این که نماز‌ها و روزه‌های فوت شده قضاء شود و خمس پرداخت نشده پرداخت گردد.<ref>{{پک|1=مطهری|2=1376|ک=آزادی معنوی|ص=141}}</ref> نوع دوم گناهانی هستند که جبران آن‌ها تنها نیازمند به توبه واقعی است؛ یعنی صرف پشیمانی فرد گناهکار و بازگشت او برای جبران گناه کافی است. مثل شرب خمر، نگاه به نامحرم و ….
گناهانی که حق الله هستند دو نوع می‌باشند.<ref>{{پک|1=مطهری|2=1376|ک=آزادی معنوی|ص=139 تا 142}}</ref> نوع اول گناهانی هستند که قابل جبران هستند مانند نماز، روزه، زکات، خمس، حج و…. در این نوع علاوه بر توبه لازم است تا حد امکان امور فوت شده جبران شود. مثل این که نماز‌ها و روزه‌های فوت شده قضاء شود و خمس پرداخت نشده پرداخت گردد.<ref>{{پک|1=مطهری|2=1376|ک=آزادی معنوی|ص=141}}</ref> نوع دوم گناهانی هستند که جبران آن‌ها تنها نیازمند به توبه واقعی است؛ یعنی صرف پشیمانی فرد گناهکار و بازگشت او برای جبران گناه کافی است. مثل [[شرب خمر]]، نگاه به نامحرم و ….


'''حق الناس'''
'''حق الناس'''
خط ۳۳: خط ۳۳:
جبران این دسته از گناهان در رضایت گرفتن از صاحب حق و دادن خساراتی است که بر وی وارد شده است. البته توبه شخص گنهکار نیز لازم است.<ref>{{پک|1=مطهری|2=1376|ک=آزادی معنوی|ص=140}}</ref>
جبران این دسته از گناهان در رضایت گرفتن از صاحب حق و دادن خساراتی است که بر وی وارد شده است. البته توبه شخص گنهکار نیز لازم است.<ref>{{پک|1=مطهری|2=1376|ک=آزادی معنوی|ص=140}}</ref>


با این نگاه، مقصود از روایاتی که دلالت دارند بر این که اگر فلان عمل مستحبی انجام شود گناهان بخشیده می‌شوند، این است که شخص گناه کار با توبه و انجام اعمال مستحبی مذکور در روایات می‌تواند خود را از گناه تطهیر نماید اما در حق الله‌ها و حق الناس‌های نیازمند به جبران علاوه بر توبه و انجام این اعمال مستحبی، جبران خسارت نیز لازم است. اگر جبران خسارت صورت نگیرد گناه او از پرونده اعمال او پاک نمی‌شود.<ref>{{پک|1=مطهری|2=1376|ک=آزادی معنوی|ص=139 تا 142}}</ref>
با این نگاه، مقصود از روایاتی که دلالت دارند بر این که اگر فلان عمل مستحبی انجام شود گناهان بخشیده می‌شوند، این است که شخص گناه کار با توبه و انجام اعمال مستحبی مذکور در روایات می‌تواند خود را از گناه تطهیر نماید اما در حق الله‌ها و [[حق الناس‌]]<nowiki/>های نیازمند به جبران علاوه بر توبه و انجام این اعمال مستحبی، جبران خسارت نیز لازم است. اگر جبران خسارت صورت نگیرد گناه او از پرونده اعمال او پاک نمی‌شود.<ref>{{پک|1=مطهری|2=1376|ک=آزادی معنوی|ص=139 تا 142}}</ref>


این نکته نیز قابل ذکر است که روایات ناظر به همان مضمونی است که در متن روایت آمده است بنابراین اگر روایت می‌گوید خدا با این عمل گناهت را می‌بخشد ناظر به گناه خود می‌باشد و قابل سرایت به دیگران نمی‌باشد.
این نکته نیز قابل ذکر است که روایات ناظر به همان مضمونی است که در متن روایت آمده است بنابراین اگر روایت می‌گوید خدا با این عمل گناهت را می‌بخشد ناظر به گناه خود می‌باشد و قابل سرایت به دیگران نمی‌باشد.
۱٬۲۵۰

ویرایش