پرش به محتوا

پیش نویس:خطبه امام حسین (ع) در روز عاشورا: تفاوت میان نسخه‌ها

بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۱۳: خط ۱۳:
امام حسین(ع) این خطبه را پیش از آغاز جنگ و زمانی که سپاه کوفه آماده حمله بود خواند. زمانی که حضرت قصد کرد تا با این سخنرانیِ پایانی حجت را بر سپاه کوفه تمام کند، سپاهیان دشمن با ایجاد سر و صدا و هلهله از این کار جلوگیری کردند. امام حسین(ع) در این شرایط سخنان خود را شروع کرد و دلیل عدم سکوت سپاه کوفه برای نشنیدن سخنان حق را [[حرام‌خواری]] آنان برشمرد.
امام حسین(ع) این خطبه را پیش از آغاز جنگ و زمانی که سپاه کوفه آماده حمله بود خواند. زمانی که حضرت قصد کرد تا با این سخنرانیِ پایانی حجت را بر سپاه کوفه تمام کند، سپاهیان دشمن با ایجاد سر و صدا و هلهله از این کار جلوگیری کردند. امام حسین(ع) در این شرایط سخنان خود را شروع کرد و دلیل عدم سکوت سپاه کوفه برای نشنیدن سخنان حق را [[حرام‌خواری]] آنان برشمرد.


== جایگاه و ویژگی‌ها ==
== خطبه اول امام حسین(ع) ==
خطبه اول امام حسین(ع) خطبه‌ای است که [[امام حسین علیه‌السلام|امام حسین(ع)]] در آن به اتمام حجت با سپاه کوفه می‌پردازد.<ref>{{یادکرد کتاب|عنوان=سخنان حسین بن علی(ع) از مدینه تا کربلا|سال=1381|نام=محمد صادق|نام خانوادگی=نجمی|ناشر=قم، بوستان کتاب|صفحه=221}}</ref> امام حسین(ع) این کار را با معرفی خود و خاندانش و برشمردن جایگاه خاندان پیامبر(ع) در [[اسلام]] انجام داده است. همچنین، امام حسین(ع) دلیل آمدن خود را به عراق بیان می‌کند و از دعوت‌نامه برخی از سران سپاه کوفه برای حضور در عراق یاد می‌کند. او هدف خود از این اتمام حجت را منصرف نمودن آنان از جنگ برمی‌شمرد تا آنان به راه سعادت بازگردند.<ref>{{یادکرد کتاب|عنوان=الإرشاد فی معرفة حجج الله علی العباد|سال=1413|نام=محمد بن محمد|نام خانوادگی=مفید|ناشر=قم، کنگره شیخ مفید|جلد=2|صفحه=97 ـ 98}}</ref>
=== جایگاه و ویژگی‌ها ===
خطبه اول امام حسین(ع) خطبه‌ای است که حضرت در آن به اتمام حجت با سپاه کوفه می‌پردازد.<ref>{{یادکرد کتاب|عنوان=سخنان حسین بن علی(ع) از مدینه تا کربلا|سال=1381|نام=محمد صادق|نام خانوادگی=نجمی|ناشر=قم، بوستان کتاب|صفحه=221}}</ref> امام(ع) این کار را با معرفی خود و خاندانش و برشمردن جایگاه خاندان پیامبر(ع) در [[اسلام]] انجام داده است. همچنین دلیل آمدن خود را به عراق بیان می‌کند و از دعوت‌نامه برخی از سران سپاه کوفه برای حضور در عراق یاد می‌کند. او هدف خود از این اتمام حجت را منصرف نمودن آنان از جنگ برمی‌شمرد تا آنان به راه سعادت بازگردند.<ref>{{یادکرد کتاب|عنوان=الإرشاد فی معرفة حجج الله علی العباد|سال=1413|نام=محمد بن محمد|نام خانوادگی=مفید|ناشر=قم، کنگره شیخ مفید|جلد=2|صفحه=97 ـ 98}}</ref>


امام حسین(ع) در بخش دیگری از خطبه، به ناپایدار بودن زندگی دنیا اشاره می‌کند و زندگی دنیوی را بی‌اعتبار و گذرا معرفی می‌کند. از نظر ایشان اگر حیات دنیا قابل دوام و مطلوب حقیقی بود، انبیا و اولیا نسبت به آن از دیگران سزاوارتر بودند. امام(ع) انگیزه انحراف مردم کوفه را طمع به دنیای ناپایدار برمی‌شمرد که حاصل آن دست کشیدن آنان از اسلام و ایمان به خدا و [[پیامبر(ص)]] و نبرد با امام زمان خود و کمر بستن به قتل فرزند پیامبر بوده است.<ref>{{یادکرد کتاب|عنوان=سخنان حسین بن علی(ع) از مدینه تا کربلا|سال=1381|نام=محمد صادق|نام خانوادگی=نجمی|ناشر=قم، بوستان کتاب|صفحه=225}}</ref>
امام حسین(ع) در بخش دیگری از خطبه، به ناپایدار بودن زندگی دنیا اشاره می‌کند و زندگی دنیوی را بی‌اعتبار و گذرا معرفی می‌کند. از نظر ایشان اگر حیات دنیا قابل دوام و مطلوب حقیقی بود، انبیا و اولیا نسبت به آن از دیگران سزاوارتر بودند. امام(ع) انگیزه انحراف مردم کوفه را طمع به دنیای ناپایدار برمی‌شمرد که حاصل آن دست کشیدن آنان از اسلام و ایمان به خدا و [[پیامبر(ص)]] و نبرد با امام زمان خود و کمر بستن به قتل فرزند پیامبر بوده است.<ref>{{یادکرد کتاب|عنوان=سخنان حسین بن علی(ع) از مدینه تا کربلا|سال=1381|نام=محمد صادق|نام خانوادگی=نجمی|ناشر=قم، بوستان کتاب|صفحه=225}}</ref>
خط ۲۰: خط ۲۱:
این خطبه در برخی منابع تاریخی معتبر با اختلافاتی در تعابیر و حجم نقل شده است؛ از جمله طبقات ابن‌سعد،<ref>{{یادکرد کتاب|عنوان=الطبقات الکبری|نام=محمد بن سعد|نام خانوادگی=ابن سعد|ناشر=بیروت، دارالکتب العلمیة|جلد=10|صفحه=468 ـ 469}}</ref> [[اعتبار تاریخ طبری|تاریخ طبری]]،<ref>{{یادکرد کتاب|عنوان=تاریخ الطبری|سال=1387|نام=محمد بن جریر|نام خانوادگی=طبری|ناشر=بیروت، دارالتراث|جلد=5|صفحه=425}}</ref> [[الإرشاد|الارشاد]]<ref>{{یادکرد کتاب|عنوان=الإرشاد فی معرفة حجج الله علی العباد|سال=1413|نام=محمد بن محمد|نام خانوادگی=مفید|ناشر=قم، کنگره شیخ مفید|جلد=2|صفحه=97 ـ 98}}</ref> و [[مقتل خوارزمی]].<ref>{{یادکرد کتاب|عنوان=مقتل الحسین علیه السلام|سال=1423|نام=موفق بن احمد|نام خانوادگی=خوارزمی|ناشر=انوار الهدی|جلد=1|صفحه=358}}</ref>
این خطبه در برخی منابع تاریخی معتبر با اختلافاتی در تعابیر و حجم نقل شده است؛ از جمله طبقات ابن‌سعد،<ref>{{یادکرد کتاب|عنوان=الطبقات الکبری|نام=محمد بن سعد|نام خانوادگی=ابن سعد|ناشر=بیروت، دارالکتب العلمیة|جلد=10|صفحه=468 ـ 469}}</ref> [[اعتبار تاریخ طبری|تاریخ طبری]]،<ref>{{یادکرد کتاب|عنوان=تاریخ الطبری|سال=1387|نام=محمد بن جریر|نام خانوادگی=طبری|ناشر=بیروت، دارالتراث|جلد=5|صفحه=425}}</ref> [[الإرشاد|الارشاد]]<ref>{{یادکرد کتاب|عنوان=الإرشاد فی معرفة حجج الله علی العباد|سال=1413|نام=محمد بن محمد|نام خانوادگی=مفید|ناشر=قم، کنگره شیخ مفید|جلد=2|صفحه=97 ـ 98}}</ref> و [[مقتل خوارزمی]].<ref>{{یادکرد کتاب|عنوان=مقتل الحسین علیه السلام|سال=1423|نام=موفق بن احمد|نام خانوادگی=خوارزمی|ناشر=انوار الهدی|جلد=1|صفحه=358}}</ref>


== مقدمات ایراد خطبه ==
=== مقدمات ایراد خطبه ===
صبح روز عاشورا سپاه کوفه به سمت خیمه‌های [[امام حسین علیه‌السلام|امام حسین(ع)]] حرکت کرده و اسب‌های خود را در اطراف خیمه‌ها به جولان درآوردند. در این هنگام، شمر بن ذی‌الجوشن خندق‌های آتش پشت خیمه‌گاه را دید و با طعنه به امام(ع) گفت: ای حسین، پیش از [[روز رستاخیز]] برای رسیدن به آتش شتاب کرده‌ای. حضرت پرسید که این کیست؛ گویا شمر بن ذی‌الجوشن است؛ پاسخ دادند آری. امام(ع) گفت: ای پسر زن بزچران! تو سزاوارتری به آتش افروخته. در این هنگام [[مسلم بن عوسجه]] خواست با تیری شمر را بزند. امام(ع) از این کار جلوگیری کرد. مسلم گفت: اجازه بده تا او را بزنم، زیرا او مردی [[فاسق]] و از دشمنان خدا و از ستمکاران بزرگ است و اکنون خداوند کشتن او را برای ما آسان ساخته. امام حسین(ع) گفت: او را نزن؛ زیرا من خوش ندارم آغاز به جنگ با ایشان کنم. سپس امام(ع) شتر خود را خواست و سوار بر آن شده، با بلندترین صدای خود فریاد زد و خطبه اول را خواند.<ref>{{یادکرد کتاب|عنوان=الإرشاد فی معرفة حجج الله علی العباد|سال=1413|نام=محمد بن محمد|نام خانوادگی=مفید|ناشر=قم، کنگره شیخ مفید|جلد=2|صفحه=96 ـ 97}}</ref>
صبح روز عاشورا سپاه کوفه به سمت خیمه‌های [[امام حسین علیه‌السلام|امام حسین(ع)]] حرکت کرده و اسب‌های خود را در اطراف خیمه‌ها به جولان درآوردند. در این هنگام، شمر بن ذی‌الجوشن خندق‌های آتش پشت خیمه‌گاه را دید و با طعنه به امام(ع) گفت: ای حسین، پیش از [[روز رستاخیز]] برای رسیدن به آتش شتاب کرده‌ای. حضرت پرسید که این کیست؛ گویا شمر بن ذی‌الجوشن است؛ پاسخ دادند آری. امام(ع) گفت: ای پسر زن بزچران! تو سزاوارتری به آتش افروخته. در این هنگام [[مسلم بن عوسجه]] خواست با تیری شمر را بزند. امام(ع) از این کار جلوگیری کرد. مسلم گفت: اجازه بده تا او را بزنم، زیرا او مردی [[فاسق]] و از دشمنان خدا و از ستمکاران بزرگ است و اکنون خداوند کشتن او را برای ما آسان ساخته. امام حسین(ع) گفت: او را نزن؛ زیرا من خوش ندارم آغاز به جنگ با ایشان کنم. سپس امام(ع) شتر خود را خواست و سوار بر آن شده، با بلندترین صدای خود فریاد زد و خطبه اول را خواند.<ref>{{یادکرد کتاب|عنوان=الإرشاد فی معرفة حجج الله علی العباد|سال=1413|نام=محمد بن محمد|نام خانوادگی=مفید|ناشر=قم، کنگره شیخ مفید|جلد=2|صفحه=96 ـ 97}}</ref>


== واکنش دوستان و دشمنان ==
=== واکنش دوستان و دشمنان ===
سخنرانی اول امام حسین(ع) در [[روز عاشورا]] از سوی دوستان و دشمنان امام(ع) با واکنش‌هایی همراه بود: از جمله هنگامی که سخن امام حسین(ع) به آخرین جمله از بخش اول این خطبه رسید ـ یار و پشتیبان من خدایی است که قرآن را فرو فرستاد و اوست یار و یاور نیکان ـ صدای گریه بعضی از زنان و دختران کاروان امام(ع)، که به سخنان گوش می‌دادند، بلند شد. امام(ع) خطابه خود را قطع کرده و به برادرش [[عباس(ع)]] و فرزندش [[علی‌اکبر(ع)]] مأموریت داد تا آنها را به سکوت و آرامش دعوت کنند. امام(ع) اضافه کرد آنان گریه‌های زیادی در پیش خواهند داشت.<ref>{{یادکرد کتاب|عنوان=سخنان حسین بن علی(ع) از مدینه تا کربلا|سال=1381|نام=محمد صادق|نام خانوادگی=نجمی|ناشر=قم، بوستان کتاب|صفحه=222 ـ 22}}</ref>
سخنرانی اول امام حسین(ع) در [[روز عاشورا]] از سوی دوستان و دشمنان امام(ع) با واکنش‌هایی همراه بود: از جمله هنگامی که سخن امام حسین(ع) به آخرین جمله از بخش اول این خطبه رسید ـ یار و پشتیبان من خدایی است که قرآن را فرو فرستاد و اوست یار و یاور نیکان ـ صدای گریه بعضی از زنان و دختران کاروان امام(ع)، که به سخنان گوش می‌دادند، بلند شد. امام(ع) خطابه خود را قطع کرده و به برادرش [[عباس(ع)]] و فرزندش [[علی‌اکبر(ع)]] مأموریت داد تا آنها را به سکوت و آرامش دعوت کنند. امام(ع) اضافه کرد آنان گریه‌های زیادی در پیش خواهند داشت.<ref>{{یادکرد کتاب|عنوان=سخنان حسین بن علی(ع) از مدینه تا کربلا|سال=1381|نام=محمد صادق|نام خانوادگی=نجمی|ناشر=قم، بوستان کتاب|صفحه=222 ـ 22}}</ref>


خط ۳۰: خط ۳۱:
در انتهای خطبه، [[قیس بن اشعث]]، از امام حسین(ع) پرسید چرا با پسرعمویت، [[یزید بن معاویه]]، بیعت نمی‌کنی تا این اختلافات حل شود؟ امام(ع) در پاسخ گفت به خدا قسم، دستم را همچون انسان‌های ذلیل در دست شما قرار نمی‌دهم و مانند بندگان از کارزار فرار نمی‌کنم.<ref>{{یادکرد کتاب|عنوان=سخنان حسین بن علی(ع) از مدینه تا کربلا|سال=1381|نام=محمد صادق|نام خانوادگی=نجمی|ناشر=قم، بوستان کتاب|صفحه=228}}</ref>
در انتهای خطبه، [[قیس بن اشعث]]، از امام حسین(ع) پرسید چرا با پسرعمویت، [[یزید بن معاویه]]، بیعت نمی‌کنی تا این اختلافات حل شود؟ امام(ع) در پاسخ گفت به خدا قسم، دستم را همچون انسان‌های ذلیل در دست شما قرار نمی‌دهم و مانند بندگان از کارزار فرار نمی‌کنم.<ref>{{یادکرد کتاب|عنوان=سخنان حسین بن علی(ع) از مدینه تا کربلا|سال=1381|نام=محمد صادق|نام خانوادگی=نجمی|ناشر=قم، بوستان کتاب|صفحه=228}}</ref>


== متن و ترجمه ==
=== متن و ترجمه ===
{{نقل قول دوقلو تاشو
{{نقل قول دوقلو تاشو
| تیتر = خطبه اول امام حسین(ع) در روز عاشورا
| تیتر = خطبه اول امام حسین(ع) در روز عاشورا
۱٬۵۰۵

ویرایش