automoderated، ناظمان (CommentStreams)، trustworthy
۱۶٬۲۲۵
ویرایش
A.rezapour (بحث | مشارکتها) بدون خلاصۀ ویرایش |
A.rezapour (بحث | مشارکتها) بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۵: | خط ۵: | ||
{{درگاه|واژهها}} | {{درگاه|واژهها}} | ||
{{پاسخ}} | {{پاسخ}} | ||
'''وَلَا تَزِرُ وَازِرَةٌ وِزْرَ أُخْرَیٰ''' به معنای این است که هیچکس بار گناهان دیگری را بر دوش نمیکشد و به سبب گناه دیگران کیفر نمیشود. این تعبیر در چهار آیه از قرآن آمده است و یکی از | '''وَلَا تَزِرُ وَازِرَةٌ وِزْرَ أُخْرَیٰ''' به معنای این است که هیچکس بار گناهان دیگری را بر دوش نمیکشد و به سبب گناه دیگران کیفر نمیشود. این تعبیر در چهار آیه از قرآن آمده است و آن را یکی از پایههای اساسی در اعتقادات اسلامی دانستهاند. در تفاسیر گفته شده هر انسانی مسئول عمل خود است و باید خود در آخرت پاسخ بدهد. این جمله را مرتبط با [[معنای عدالت خداوند|عدل خداوند]] دانستهاند. | ||
== مفهوم و معنا == | == مفهوم و معنا == | ||
خط ۱۲: | خط ۱۲: | ||
وَلَا تَزِرُ وَازِرَةٌ وِزْرَ أُخْرَیٰ به این معناست که هیچکس بار گناه دیگری را بر دوش نمیکشد و کسی را به جرم دیگری مجازات نمیکنند.<ref>مکارم شیرازی، تفسیر نمونه، ۱۳۷۱ش، ج۱۲، ص۵۰.</ref> یعنی کسی که مرتکب گناهی نشده، بکیفر گناه دیگران گرفتار نمیشود.<ref>طبرسی، فضل بن حسن، مجمع البیان فی تفسیر القرآن، تهران، ناصر خسرو، ۱۳۷۲ش، ج۴، ص۶۰۶.</ref> این تعبیر در چهار آیه (آیه ۱۶۴ سوره انعام. آیه ۱۵ اسرا. آیه ۱۸ فاطر. آیه ۷ زمر) تکرار شده است. | وَلَا تَزِرُ وَازِرَةٌ وِزْرَ أُخْرَیٰ به این معناست که هیچکس بار گناه دیگری را بر دوش نمیکشد و کسی را به جرم دیگری مجازات نمیکنند.<ref>مکارم شیرازی، تفسیر نمونه، ۱۳۷۱ش، ج۱۲، ص۵۰.</ref> یعنی کسی که مرتکب گناهی نشده، بکیفر گناه دیگران گرفتار نمیشود.<ref>طبرسی، فضل بن حسن، مجمع البیان فی تفسیر القرآن، تهران، ناصر خسرو، ۱۳۷۲ش، ج۴، ص۶۰۶.</ref> این تعبیر در چهار آیه (آیه ۱۶۴ سوره انعام. آیه ۱۵ اسرا. آیه ۱۸ فاطر. آیه ۷ زمر) تکرار شده است. | ||
مفسران گفته اند در پیشگاه خداوند مسئولیّت عمل هر کس، بر عهدهٔ خود اوست.<ref>قرائتی، محسن، تفسیر نور، تهران، مركز فرهنگى درسهايى از قرآن، ۱۳۸۸ش، ج۲، ص۵۹۸؛ قرشی بنابی، علی اکبر، تفسیر احسن الحدیث، تهران، بنياد بعثت، ۱۳۷۵ش، ج۹، ص۳۰.</ref> عمل چه نیک باشد و چه بد، دنبال صاحبش بوده و در هنگام حساب، خود را در برابر صاحبش آفتابی میکند، بنا بر این هر کس در راه و به سوی راه قدم نهد برای خود و به نفع خود قدم نهاده و نفع هدایتش عاید خودش میشود نه غیر خود، و کسی هم که در بیراهه و به سوی بیراهه قدم نهد ضرر گمراهیش به خودش برمیگردد و دودش به چشم خودش میرود.<ref>طباطبایی، المیزان فی تفسیر القرآن، ج۱۳، ص۵۷.</ref> | مفسران گفته اند در پیشگاه خداوند مسئولیّت عمل هر کس، بر عهدهٔ خود اوست.<ref>قرائتی، محسن، تفسیر نور، تهران، مركز فرهنگى درسهايى از قرآن، ۱۳۸۸ش، ج۲، ص۵۹۸؛ قرشی بنابی، علی اکبر، تفسیر احسن الحدیث، تهران، بنياد بعثت، ۱۳۷۵ش، ج۹، ص۳۰.</ref> عمل چه نیک باشد و چه بد، دنبال صاحبش بوده و در هنگام حساب، خود را در برابر صاحبش آفتابی میکند، بنا بر این هر کس در راه و به سوی راه قدم نهد برای خود و به نفع خود قدم نهاده و نفع هدایتش عاید خودش میشود نه غیر خود، و کسی هم که در بیراهه و به سوی بیراهه قدم نهد ضرر گمراهیش به خودش برمیگردد و دودش به چشم خودش میرود.<ref>طباطبایی، المیزان فی تفسیر القرآن، ۱۳۹۰ق، ج۱۳، ص۵۷.</ref> | ||
جمله وَلَا تَزِرُ وَازِرَةٌ وِزْرَ أُخْرَیٰ یکی از پایههای اساسی در اعتقادات اسلامی است. این جمله در حقیقت از یک سو ارتباط به [[معنای عدالت خداوند|عدل خداوند]] دارد که هر کس را در گرو کار خود میشمرد، به سعیها و تلاشهای او پاداش میدهد و به گناهان او کیفر. و از سوی دیگر به شدت مجازات روز رستاخیز اشاره دارد که احدی حاضر نمیشود بار گناه دیگری را بر دوش گیرد هر چند فوقالعاده به او علاقه داشته باشد.<ref>مکارم شیرازی، تفسیر نمونه، ۱۳۷۱ش، ج۱۸، ص۲۲۵.</ref> توجه به این معنی تأثیر زیادی در خودسازی انسانها دارد که هر کس مراقب خویش باشد، هرگز به بهانه اینکه اطرافیان او یا جامعه او فاسد است تن به فساد ندهد، و آلودگی محیط را مجوزی بر آلودگی خویش نشمرد چرا که هر کس بار گناه خود را بر دوش میکشد. و از سوی دیگر این درک و دید را به انسانها میدهد که حساب خداوند با جامعهها حساب مجموع و یکپارچه نیست، بلکه هر کسی مستقلاً مورد محاسبه قرار میگیرد، یعنی اگر هم در رابطه با پاکسازی خویشتن و هم مبارزه با فساد انجام وظیفه کرده باشد هیچ ترس و وحشتی بر او نیست هر چند تمام جهانیان غیر از او آلوده کفر و شرک و ظلم و گناه باشد.<ref>مکارم شیرازی، تفسیر نمونه، ۱۳۷۱ش، ج۱۸، ص۲۲۵.</ref> | جمله وَلَا تَزِرُ وَازِرَةٌ وِزْرَ أُخْرَیٰ یکی از پایههای اساسی در اعتقادات اسلامی است. این جمله در حقیقت از یک سو ارتباط به [[معنای عدالت خداوند|عدل خداوند]] دارد که هر کس را در گرو کار خود میشمرد، به سعیها و تلاشهای او پاداش میدهد و به گناهان او کیفر. و از سوی دیگر به شدت مجازات روز رستاخیز اشاره دارد که احدی حاضر نمیشود بار گناه دیگری را بر دوش گیرد هر چند فوقالعاده به او علاقه داشته باشد.<ref>مکارم شیرازی، تفسیر نمونه، ۱۳۷۱ش، ج۱۸، ص۲۲۵.</ref> توجه به این معنی تأثیر زیادی در خودسازی انسانها دارد که هر کس مراقب خویش باشد، هرگز به بهانه اینکه اطرافیان او یا جامعه او فاسد است تن به فساد ندهد، و آلودگی محیط را مجوزی بر آلودگی خویش نشمرد چرا که هر کس بار گناه خود را بر دوش میکشد. و از سوی دیگر این درک و دید را به انسانها میدهد که حساب خداوند با جامعهها حساب مجموع و یکپارچه نیست، بلکه هر کسی مستقلاً مورد محاسبه قرار میگیرد، یعنی اگر هم در رابطه با پاکسازی خویشتن و هم مبارزه با فساد انجام وظیفه کرده باشد هیچ ترس و وحشتی بر او نیست هر چند تمام جهانیان غیر از او آلوده کفر و شرک و ظلم و گناه باشد.<ref>مکارم شیرازی، تفسیر نمونه، ۱۳۷۱ش، ج۱۸، ص۲۲۵.</ref> | ||
== هدیه کردن ثواب برای اموات == | == هدیه کردن ثواب برای اموات == | ||
با توجه به مضمون وَلَا تَزِرُ وَازِرَةٌ وِزْرَ أُخْرَیٰ یا آیه عبارت «وَ لا تَکْسِبُ کُلُّ نَفْسٍ إِلاَّ عَلَیْها؛ عمل هر کس تنها بدرد خود او میخورد» این سؤال مطرح میشود که این کارهای خیری که به عنوان نیابت یا هدیه کردن ثواب برای اموات و مردگان و حتی گاهی برای افراد زنده انجام میگیرد، نمیتواند مفید به حال آنها بوده باشد، در حالی که در روایات فراوانی که از طرق شیعه و اهل تسنن از پیامبر(ص) یا اهلبیت(ع) به ما رسیده این گونه اعمال گاهی مفید و سودمند است.<ref>مکارم شیرازی، تفسیر نمونه، ۱۳۷۱ش، ج۶، ص۶۶.</ref> | با توجه به مضمون وَلَا تَزِرُ وَازِرَةٌ وِزْرَ أُخْرَیٰ یا آیه عبارت «وَ لا تَکْسِبُ کُلُّ نَفْسٍ إِلاَّ عَلَیْها؛ عمل هر کس تنها بدرد خود او میخورد» این سؤال مطرح میشود که این کارهای خیری که به عنوان نیابت یا هدیه کردن ثواب برای اموات و مردگان و حتی گاهی برای افراد زنده انجام میگیرد، نمیتواند مفید به حال آنها بوده باشد، در حالی که در روایات فراوانی که از طرق شیعه و اهل تسنن از [[پیامبر(ص)]] یا اهلبیت(ع) به ما رسیده این گونه اعمال گاهی مفید و سودمند است.<ref>مکارم شیرازی، تفسیر نمونه، ۱۳۷۱ش، ج۶، ص۶۶.</ref> | ||
در پاسخ به این پرسش گفته شده درست است که عمل هر کس برای خود اوست ولی هنگامی که کسی برای دیگری عمل نیکی انجام میدهد، حتماً به خاطر امتیاز و صفت نیکی است که آن فرد دارد. بنا بر این او در واقع نتیجه همان امتیاز و صفت برجسته و نقطه درخشان زندگی خود را میگیرد، و به این ترتیب معمولاً انجام عمل خیر دیگران برای او نیز پرتوی از عمل یا نیت خیر خود او است. و نیز گفته شده شخص مطیع و فرمانبردار در برابر اطاعتی که کرده استحقاق پاداشی دارد، میتواند این پاداش را به میل خود به دیگری هدیه کند.<ref>مکارم شیرازی، تفسیر نمونه، ۱۳۷۱ش، ج۶، ص۶۷.</ref> | در پاسخ به این پرسش گفته شده درست است که عمل هر کس برای خود اوست ولی هنگامی که کسی برای دیگری عمل نیکی انجام میدهد، حتماً به خاطر امتیاز و صفت نیکی است که آن فرد دارد. بنا بر این او در واقع نتیجه همان امتیاز و صفت برجسته و نقطه درخشان زندگی خود را میگیرد، و به این ترتیب معمولاً انجام عمل خیر دیگران برای او نیز پرتوی از عمل یا نیت خیر خود او است. و نیز گفته شده شخص مطیع و فرمانبردار در برابر اطاعتی که کرده استحقاق پاداشی دارد، میتواند این پاداش را به میل خود به دیگری هدیه کند.<ref>مکارم شیرازی، تفسیر نمونه، ۱۳۷۱ش، ج۶، ص۶۷.</ref> | ||
خط ۲۶: | خط ۲۶: | ||
عبارت وَلَا تَزِرُ وَازِرَةٌ وِزْرَ أُخْرَیٰ میگوید بیجهت و بدون ارتباط، گناه کسی را بر دیگری نمینویسند، ولی آیات (مانند آیه ۲۵ سوره نحل) یا احادیث مربوط به «سنت حسنه» و «سنت سیئه» میگوید اگر انسان بنیانگذار عمل نیک و بد دیگری باشد، و به اصطلاح از طریق «تسبیب» در انجام آن عمل دخالت داشته باشد، در نتائج آن شریک خواهد بود و در حقیقت عمل خود او محسوب میشود، زیرا پایه و اساس آن، به دست وی گذارده شده است.<ref>مکارم شیرازی، تفسیر نمونه، ۱۳۷۱ش، ج۶، ص۶۵.</ref> | عبارت وَلَا تَزِرُ وَازِرَةٌ وِزْرَ أُخْرَیٰ میگوید بیجهت و بدون ارتباط، گناه کسی را بر دیگری نمینویسند، ولی آیات (مانند آیه ۲۵ سوره نحل) یا احادیث مربوط به «سنت حسنه» و «سنت سیئه» میگوید اگر انسان بنیانگذار عمل نیک و بد دیگری باشد، و به اصطلاح از طریق «تسبیب» در انجام آن عمل دخالت داشته باشد، در نتائج آن شریک خواهد بود و در حقیقت عمل خود او محسوب میشود، زیرا پایه و اساس آن، به دست وی گذارده شده است.<ref>مکارم شیرازی، تفسیر نمونه، ۱۳۷۱ش، ج۶، ص۶۵.</ref> | ||
این قانون کلی که «هیچکس بار گناه دیگری را به دوش نمیکشد» هیچگونه منافاتی با آنچه در آیه ۲۵ سوره نحل گذشت که میگوید: «گمراهکنندگان بار مسئولیت کسانی را که گمراه کردهاند نیز بر دوش میکشند» ندارد؛ زیرا آنها به خاطر اقدام به گمراه ساختن دیگران، فاعل آن گناهند، یا همچون فاعل آن محسوب میشوند، بنا بر این در حقیقت این بار گناهان خودشان است که بر دوش دارند و به تعبیر دیگر «سبب» در اینجا در حکم «مباشر» ( | این قانون کلی که «هیچکس بار گناه دیگری را به دوش نمیکشد» هیچگونه منافاتی با آنچه در آیه ۲۵ سوره نحل گذشت که میگوید: «گمراهکنندگان بار مسئولیت کسانی را که گمراه کردهاند نیز بر دوش میکشند» ندارد؛ زیرا آنها به خاطر اقدام به گمراه ساختن دیگران، فاعل آن گناهند، یا همچون فاعل آن محسوب میشوند، بنا بر این در حقیقت این بار گناهان خودشان است که بر دوش دارند و به تعبیر دیگر «سبب» در اینجا در حکم «مباشر» (انجامدهنده کار) است.<ref>قرائتی، تفسیر نور، ۱۳۸۸ش، ج۲، ص۵۹۷؛ مکارم شیرازی، تفسیر نمونه، ۱۳۷۱ش، ج۱۲، ص۵۱.</ref> | ||
== منابع == | == منابع == |