پرش به محتوا

پیش نویس:ناصح امین در قرآن: تفاوت میان نسخه‌ها

بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۱۴: خط ۱۴:


==ناصح امین==
==ناصح امین==
نصح به معنای خلوص و بی غل و غش بودن است. این تعبیر درباره سخنانی که از روی نهایت خلوص نیت، خیرخواهی، بدون تقلب و فریب و تزویر گفته می‌شود به کار می‌رود.<ref>تفسیر نمونه ج ۶ ص ۲۲۱</ref> از آنجایی که خیرخواهی واقعی باید توأم با محکم کاری باشد، واژه نصح گاه به این معنی نیز آمده است.<ref>تفسیر نمونه ج ۲۴ ص۲۹۰</ref>


=== معنای لغوی ===
نصح به معنای خلوص و بی غل و غش بودن است. این تعبیر درباره سخنانی که از روی نهایت خلوص نیت، خیرخواهی، بدون تقلب و فریب و تزویر گفته می‌شود به کار می‌رود.<ref>تفسیر نمونه ج ۶ ص ۲۲۱</ref> از آنجایی که خیرخواهی واقعی باید توأم با محکم کاری باشد، واژه نصح گاه به این معنی نیز آمده است.<ref>تفسیر نمونه ج ۲۴ ص۲۹۰</ref> امانت ضد خیانت است.<ref>لسان اللسان ج۱ ص ۴۶</ref>


تفسیر ایت الله سبحانی(منیة الطالبین)
=== تفسیر آیه ===


ج۱۱ ص ۲۶۳
* سبحانی، از مراجع تقلید قرن ۱۵ق، در تفسیر آیه می‌نویسد: حضرت هود(ع) خود را رسول خداوند معرفی می‌کند و بعد دو صفت از اخلاق مومنین را درباره خود می‌گوید: امانت و نصیحت. شخص امین دروغ نمی‌گوید و شخص نصیحت کننده خیانت نمی‌کند. هود(ع) از باب مدح کردن و تعریف از خود، این دو صفت را برای خود ذکر نمی‌کند، بلکه زیرا فرستاده خداوند است برای اتمام حجت با مخاطب خود صفات خود را معرفی می‌کند.<ref>  تفسیر ایت الله سبحانی(منیة الطالبین) ج۱۱ ص ۲۶۳</ref>


حضرت هود بعد از اینکه خود را به عنوان فرستاده پروردگار عالمیان معرفی می کند، به دو صفتی که صفات کریمان است خود را توصیف می‌کند، این دو صفت اخلاق مومنین است: امانت و نصیحت، شخص امین دروغ نمی‌گوید و شخص نصحیت کننده خیانت نمی‌کند.  
* مکارم شیرازی، از مراجع تقلید قرن ۱۵ق، تفسیر آیه می‌نویسد: هود(ع) به قوم خود می‌فرماید که من وظیفه دارم رسالت‌های پروردگارم را به شما ابلاغ کنم و دستور هایی که ضامن سعادت و خوشبختی شما و نجات از گرداب شرک و فساد است در اختیار شما بگذارم، آن هم در نهایت دلسوزی و خیرخواهی و در نهایت امانت و درستکاری. ناصح امین به معنای شخصی است که در نهایت دلسوزی و خیرخواهی است و در نهایت امانت و درستکاری است.<ref>تفسیر نمونه ج۶ ص ۲۲۸</ref>


اینکه هود علیه السلام این دو صفت را برای خود ذکر میکند نه از باب تعریف خود و مدح خود است، بلکه همچون فرستاده یک شخص عالی مقام است که برای اتمام حجت با مخاطب خود را معرفی میکند.
* شیخ طوسی (۴۶۰ق)، شیخ الطائفة، در تفسیر آیه می‌فرماید: منظور از ناصح امین این است که من در دعوت کردن شما به اطاعت و عبادت خدا، نصیحت کننده و دلسوز شما هستم. برخی هم گفته اند منظور این است که من قبل از اینکه پیامبر شوم، در بین شما به امین بودن شناخته میشدم. نصح به معنای این است که در معامله شخص از احتمال  فساد در نیت پاک و خالص باشد. همچنین آیه دلالتی نیز دارد بر این مطلب که زمانی که نیاز باشد انسان می تواند برای معرفی، خودش را مدح و تعریف کند.<ref>التبیان شیخ طوسی ج۴ ص ۴۴۳</ref>


* قرائتی، مفسر معاصر، اینکه هود(ع) خود را به عنوان ناصح و امین معرفی می‌کند را به خاطر این می‌داند که دو شرط اصلی تربیت و تبلیغ، دلسوزی و امانت داری است. اگر دلسوزی و ناصح بودن همراه با امانت داری نباشد، خطرناک است، زیرا به خاطر دلسوزی شاید حقوقی نادیده گرفته شود یا قوانینی زیر پا قرار گیرد. از طرفی آیه نشان دهنده این است که در موارد ضرورت و آنجا که برای دیگران سازنده باشد، بیان ویژگی های مثبت خود مانعی ندارد.<ref>قرائتی نور ج۳ ص ۹۴</ref>


تفسیر نمونه ج۶ ص ۲۲۸
* طباطبایی (۱۳۶۰شفیلسوف و مفسر قرآن، در تفسیر آیه می‌نویسد: منظور هود از این کلام این است که من از جهت اينكه فرستاده‌اى هستم به سوى شما، كارى جز تبليغ پيام‌هاى پروردگارم ندارم، و از آنچه شما در باره‌ام مى‌پنداريد، بكلى منزه هستم. آرى، من در آنچه شما را به سوى آن مى‌خوانم حيله‌گر نبوده، نسبت به آن دين حقى كه به آن مبعوث شده‌ام، خائن نيستم، و چيزى از آن را زير و رو نكردم. جز تدين شما را به دين توحيد يعنى دينى كه نفع و خير شما در آن است چيز ديگرى نمى‌خواهم. هود(ع) در برابر اينكه آنان او را دروغگو شمردند، خود را "امين" ناميد.<ref>المیزان ج۸ ص ۱۷۸</ref>
 
حضرت هود خطاب به قوم خود میفرماید که وظیفه دارم رسالتهای پروردگارم را به شما ابلاغ کنم و دستور هایی که ضامن سعادت و خوشبختی شما و نجات از گرداب شرک و فساد است در اختیار شما بگذارم، آنهم در نهایت دلسوزی و خیرخواهی و در نهایت امانت و درستکاری. یعنی ناصح امین به معنای شخصی است که در نهایت دلسوزی و خیرخواهی است و در نهایت امانت و درستکاری است.
 
نصح به معنای خلوص و بی غل و غش بودن است، این تعبیر درباره سخنانی که از روی نهایت خلوص نیت و خیرخواهی و بدون تقلب و فریب و تزویر گفته میشود به کار می رود(ج۶ ص ۲۲۱)
 
نصح در اصل به معنی خیرخواهی خالصانه است، از انجا که خیرخواهی واقعی باید توام با محکم کاری باشد واژه نصح گاه به این معنی نیز امده است.(ج۲۴ ص ۲۹۰)
 
 
التبیان شیخ طوسی ج۴ ص ۴۴۳
 
منظور از ناصح امین این است که من در دعوت کردن شما به اطاعت و عبادت خدا، نصیحت کننده شما و دلسوز شما هستم. برخی هم گفته اند که معنای ان این است که من قبل از اینکه پیامبر شوم، دربین شما به امین بودن شناخته میشدم.
 
نصح به معنای این است که در معامله از احتمال و نشانه فساد در نیت شخص پاک و خالص باشد.
 
آیه دلالتی نیز دارد بر این مطلب که زمانی که نیاز باشد انسان می تواند نفس خود را تزکیه کند و با معرفی خود خود را مبرا کند.
 
 
مجمع البیان طبرسی ج۴ ص ۶۷۴
 
من در دعوت شما به طاعت خداوند و توحید او نصیحت کننده و دلسوز هستم ، و در اوردن رسالتی که خداوند بر عهده من قرار داده است ثقه و راستگو و مورد اطمینان هستم، پس دروغ نمیگویم و رسالت پروردگار را تغییر نمیدهم.
 
گفته اند که معنای ان این است من پیش از پیامبری هم در بین شما به امانت شناخته میشدم پس چگونه مرا در رسالت و پیامبریم تکذیب میکیند؟
 
 
جوامع الجامع طبرسی ج ۱ ص ۴۴۵
 
من در دعوتم به يگانگى خدا و اطاعت دستورات او، خيرخواهى مورد اطمينان براى شما هستم، و در ابلاغ رسالت امينم پس دروغ نمى‌گويم و آن را تغيير نمى‌دهم.[1]
 
 
قرائتی نور ج۳ ص ۹۴
 
دو شرط اصلی تربیت و تبلیغ، دلسوزی و امانت داری است، اگر دلسوزی همراه امانت نباشد خطرناک است زیرا به خاطر دلسوزی شاید حقوقی نادیده گرفته شود یا قوانینی زیر پا قرار گیرد.
 
بیان ویژگی های مثبت خود، در موارد ضرورت و آنجا که برای دیگران سازنده باشد، مانعی ندارد.
 
 
تفسیر کبیر فخر رازی ج۴ ص ۳۰۰
 
حضرت هود خود را با صفت ناصح معرفی می کنند، که مشابه این کلام از حضرت نوح هم میباشد با این تفاوت که حضرت هود خود را ناصح معرفی میکند که بر وزن اسم فاعل می‌باشد اما حضرت نوح با جمله ای فعلیه میگوید که «انصح لکم». شاید دلیل تفاوت در این باشد که حضرت نوح خطاب به خداوند می‌فرمایند که خدایا من قومم را هر روز و هر شب دعوت نمودم، و به دلیل اینکه فعل دلالت بر این دارد که نصیحت به صورت هر روز و هر شب تکرار میشد، به لفظ فعل امده است اما اسم فاعل دلالت بر این تجدید و تکرار هر روز و هر شبه ندارد اما دلالت دارد بر ثابت بودن و استقرار داشتن شخص بر این امر اما نه به نحو تکرار هر روزه و آن به آن.
 
ص۳۰۱
 
حضرت هود خود را به عنوان امین معرفی می کند که منظور از ان چند امر است: اولا در جواب به این کلام کفار که گفتند به گمان ما تو دروغگو هستی، ثانیا نشان اینکه ملاک و مدار رسالت و تبلیغ از جانب خداوند بر امانت است به همین خاطر ایشان خود را امین می‌نامد تا رسالت و نبوت خود را تقریر و تحکیم کند. ثالثا کانه اینکه ایشان خطاب به کفار می گوید من قبل از ادعای نبوت در نزد شما به امین بودن شناخته می شدم و شما از من هیچ مرک و حیله و دروغی ندیدید و خودتان اعتراف داشتید که من امین هستنم حال چگونه بعد از رسالتم به من نسبت دروغگویی میزنید؟
 
 
المیزان ج۸ ص ۱۷۸
 
يعنى من از جهت اينكه فرستاده‌اى هستم به سوى شما، كارى جز تبليغ پيام‌هاى پروردگارم ندارم، و از آنچه شما در باره‌ام مى‌پنداريد، بكلى منزه هستم. آرى، من در آنچه شما را به سوى آن مى‌خوانم حيله‌گر نبوده، نسبت به آن دين حقى كه به آن مبعوث شده‌ام، خائن نيستم، و چيزى از آن را زير و رو نكرده، جز تدين شما را به دين توحيد يعنى دينى كه نفع و خير شما در آن است چيز ديگرى نمى‌خواهم. و در برابر اينكه آنان او را دروغگو شمردند، خود را "امين" ناميد.[2]
 
----


* فخر رازی (۶۰۶ق)، فقیه و فیلسوف و مفسر اهل سنت، در تفسیر آیه می‌نویسد: هود(ع) خود را با صفت ناصح معرفی می‌کند، که مشابه این کلام از نوح(ع) هم ذکر شده است، با این تفاوت که هود(ع) خود را ناصح معرفی می‌کند که بر وزن اسم فاعل می‌باشد اما نوح(ع) در یک جمله فعلیه می‌گوید «انصح لکم». شاید دلیل تفاوت در این است که نوح(ع) خطاب به خداوند می‌فرماید که خدایا من قومم را هر روز و هر شب دعوت نمودم، و به دلیل اینکه فعل دلالت بر این دارد که نصیحت به صورت هر روز و هر شب تکرار می‌شده است، با فعل آمده است، اما اسم فاعل دلالت بر این تجدید و تکرار هر روز و هر شب ندارد بلکه دلالت دارد بر اینکه شخص بر این کار ثابت قدم بوده و نصحیت کننده بودن درباره او استقرار دارد اما نه به صورت تکرار هر روزه و  هر لحظه‌ای این نصحیت و دعوت.<ref>تفسیر کبیر فخر رازی ج۴ ص ۳۰۰</ref> هود(ع) همچنین خود را به عنوان امین معرفی می‌کند که منظور از ان چند امر است: اول) در جواب به اینکه کفار گفتند به گمان ما تو دروغگو هستی، دوم) ملاک و مدار رسالت و تبلیغ از جانب خداوند امانت داری است، به همین خاطر ایشان خود را امین می‌نامد تا رسالت و نبوت خود را تقریر و تحکیم کند. سوم) هود(ع) به کفار می گوید من قبل از ادعای نبوت در نزد شما به امین بودن و امانت داری شناخته می شدم و شما از من هیچ مکر و حیله و دروغی مشاهده نکردید و خودتان اعتراف داشتید که من امین هستم، حالا چرا بعد از رسالتم به من نسبت دروغگویی میزنید؟<ref>تفسیر کبیر فخر رازی ج۴ ص ۳۰۱</ref>


ت
== منابع ==
== منابع ==
{{پانویس|۲}}
{{پانویس|۲}}
۳۱۴

ویرایش