پرش به محتوا

برهان نظم: تفاوت میان نسخه‌ها

بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۱: خط ۱:
{{در دست ویرایش|کاربر=A.rezapour}}
{{شروع متن}}
{{شروع متن}}
{{سوال}}
{{سوال}}
خط ۷: خط ۶:
'''برهان نظم''' از استدلال‌های اثبات وجود خدا شمرده می‌شود. تقریر این برهان بر دو مقدمه استوار است: یک: این دنیا منظم است. دو: هر نظمی یک فاعل عاقل و حکیم دارد. در نتیجه این دنیا یک آفریدگار دارد که نظم این دنیا نشانه قدرت و حکمت اوست.
'''برهان نظم''' از استدلال‌های اثبات وجود خدا شمرده می‌شود. تقریر این برهان بر دو مقدمه استوار است: یک: این دنیا منظم است. دو: هر نظمی یک فاعل عاقل و حکیم دارد. در نتیجه این دنیا یک آفریدگار دارد که نظم این دنیا نشانه قدرت و حکمت اوست.


برهان نظم در میان متکلمان رواج زیادی دارد. آیاتی از قرآن که انسانها را دعوت به نگاه به طبیعت می کنند، از پشتوانه های این برهان شمرده میشوند.
برهان نظم در میان متکلمان رواج زیادی دارد. آیاتی از قرآن که انسان‌ها را دعوت به نگاه به طبیعت می‌کنند، از پشتوانه‌های این برهان شمرده می‌شوند.


== جایگاه برهان نظم ==
== جایگاه برهان نظم ==
انسان‌های خداپرست برای اثبات وجود آفریدگار جهان، دلایل فراوانی را آورده‌اند و روشن‌ترین و قانع‌کننده‌ترین دلیل آنها برهان نظم می‌باشد. چرا که برهان نظم، عقل و وجدان را قانع و راضی می‌سازد. به همین دلیل، این برهان، همیشه مورد توجّه دانشمندان و فلاسفه الهی قرار گرفته است.<ref>مکارم شیرازی، ناصر، آفریدگار جهان، قم، مدرسه الامام علی بن ابی طالب(ع)، ۱۳۷۹ش، ص۴۹.</ref> مشاهدهٔ نظم و سامان حاکم بر جهان از دیرباز انسانها را به وجود خدا به عنوان صانع و تدبیرکنندهٔ جهان دلالت می‌کرده است. این نوع رهیافت، با همهٔ خرده‌هایی که بر صورت برهانی آن گرفته‌اند، نسبت به دیگر استدلالها به فهم عموم نزدیک‌تر است و با تجربه‌های دینی مؤمنان نیز سازگاری بیشتری دارد.<ref>انواری، محمدجواد، «براهین اثبات باری»، دائرة المعارف بزرگ اسلامی، تهران، مرکز دائرة المعارف بزرگ اسلامی، ذیل مدخل.</ref>
انسان‌های خداپرست برای اثبات وجود آفریدگار جهان، دلایل فراوانی را آورده‌اند و روشن‌ترین و قانع‌کننده‌ترین دلیل آنها برهان نظم می‌باشد. چرا که برهان نظم، عقل و وجدان را قانع و راضی می‌سازد. به همین دلیل، این برهان، همیشه مورد توجّه دانشمندان و فلاسفه الهی قرار گرفته است.<ref>مکارم شیرازی، ناصر، آفریدگار جهان، قم، مدرسه الامام علی بن ابی طالب(ع)، ۱۳۷۹ش، ص۴۹.</ref> مشاهدهٔ نظم و سامان حاکم بر جهان از دیرباز انسان‌ها را به وجود خدا به عنوان صانع و تدبیرکنندهٔ جهان دلالت می‌کرده است. این نوع رهیافت، با همهٔ خرده‌هایی که بر صورت برهانی آن گرفته‌اند، نسبت به دیگر استدلال‌ها به فهم عموم نزدیک‌تر است و با تجربه‌های دینی مؤمنان نیز سازگاری بیشتری دارد.<ref>انواری، محمدجواد، «براهین اثبات باری»، دائرة المعارف بزرگ اسلامی، تهران، مرکز دائرة المعارف بزرگ اسلامی، ذیل مدخل.</ref>


مایه‌های اصلی برهان نظم را در آیات فراوانی از قرآن کریم می‌توان دید که نشانه‌های خلقت و حکمت الهی را در چند نمونه از نظامهای سنجیدهٔ طبیعت بیان می‌کند و انسانها را دعوت می‌کند که در بدایع طبیعت بیندیشند (برای نمونه، آیه ۱۶۴ سوره بقره؛ و آیات ۱۶ و ۷۸ سوره نبأ). اینگونه استدلال ـ که در ادوار پیشین «اتقان صنع» نامیده شده است ـ در قالب برهانیش اغلب برای اثبات صفاتی چون علم و حکمت الهی به‌کار رفته است.<ref>انواری، محمدجواد، «براهین اثبات باری»، دائرة المعارف بزرگ اسلامی، تهران، مرکز دائرة المعارف بزرگ اسلامی، ذیل مدخل.</ref> برهان نظم در میان متکلمان رواج بیشتری داشته است. سابقهٔ این نوع برهان به پیش از دروه‌ای بازمی‌گردد که استدلالهای عقلی پیچیده‌تری چون برهان حدوث رواج یافت. آیات قرآنی و احادیثی که پدیده‌های جهان را نشانه‌های خلقت الهی معرفی می‌کند، الهام‌بخش عموم متکلمان اعم از اصحاب حدیث و مکاتب عقل‌گرا بوده است. استدلال ساده و دور از مناقشات عقلی ویژگی مشترک در بیانهای مختلف آنان است، چنان‌که اختلاف مبانی اعتقادی تأثیری در نوع تقریر این برهان ندارد.<ref>انواری، محمدجواد، «براهین اثبات باری»، دائرة المعارف بزرگ اسلامی، تهران، مرکز دائرة المعارف بزرگ اسلامی، ذیل مدخل.</ref>
مایه‌های اصلی برهان نظم را در آیات فراوانی از قرآن کریم می‌توان دید که نشانه‌های خلقت و حکمت الهی را در چند نمونه از نظام‌های سنجیدهٔ طبیعت بیان می‌کند و انسانها را دعوت می‌کند که در بدایع طبیعت بیندیشند (برای نمونه، آیه ۱۶۴ سوره بقره؛ و آیات ۱۶ و ۷۸ سوره نبأ) اینگونه استدلال ـ که در ادوار پیشین «اتقان صنع» نامیده شده است ـ در قالب برهانیش اغلب برای اثبات صفاتی چون علم و حکمت الهی به‌کار رفته است.<ref>انواری، محمدجواد، «براهین اثبات باری»، دائرة المعارف بزرگ اسلامی، تهران، مرکز دائرة المعارف بزرگ اسلامی، ذیل مدخل.</ref> برهان نظم در میان متکلمان رواج بیشتری داشته است. سابقهٔ این نوع برهان به پیش از دروه‌ای بازمی‌گردد که استدلالهای عقلی پیچیده‌تری چون برهان حدوث رواج یافت. آیات قرآنی و احادیثی که پدیده‌های جهان را نشانه‌های خلقت الهی معرفی می‌کند، الهام‌بخش عموم متکلمان اعم از اصحاب حدیث و مکاتب عقل‌گرا بوده است.<ref>انواری، محمدجواد، «براهین اثبات باری»، دائرة المعارف بزرگ اسلامی، تهران، مرکز دائرة المعارف بزرگ اسلامی، ذیل مدخل.</ref>


از ویژگیهای برهان نظم تنوع گسترده‌ای است که در تقریرهای آن وجود دارد. در شیوهٔ استنتاج آن نیز مبانی متفاوتی به کار گرفته‌اند. قالب مشترک این تقریرها بر دو مقدمهٔ کلی استوار است: ۱. جهان طبیعت دربردارندهٔ پدیده‌های منظم است، ۲. هر نظمی نیازمند تدبیر فاعلی نظم‌آفرین است. مقدمهٔ نخست این برهان که چگونگی تبیین آن در پذثیرش مقدمهٔ دوم نیز مؤثر است، از راه شناخت سازوکارها و قوانین طبیعت حاصل می‌شود. از همین‌رو، یافته‌های علمی جدید به گسترش دامنهٔ بحث دربارهٔ برهان نظم مدد رسانده است.<ref>انواری، محمدجواد، «براهین اثبات باری»، دائرة المعارف بزرگ اسلامی، تهران، مرکز دائرة المعارف بزرگ اسلامی، ذیل مدخل.</ref>
از ویژگی‌های برهان نظم تنوع گسترده‌ای است که در تقریرهای آن وجود دارد. در شیوهٔ استنتاج آن نیز مبانی متفاوتی به کار گرفته‌اند. قالب مشترک این تقریرها بر دو مقدمهٔ کلی استوار است: ۱. جهان طبیعت دربردارندهٔ پدیده‌های منظم است، ۲. هر نظمی نیازمند تدبیر فاعلی نظم‌آفرین است. مقدمهٔ نخست این برهان که چگونگی تبیین آن در پذثیرش مقدمهٔ دوم نیز مؤثر است، از راه شناخت سازوکارها و قوانین طبیعت حاصل می‌شود. از همین‌رو، یافته‌های علمی جدید به گسترش دامنهٔ بحث دربارهٔ برهان نظم مدد رسانده است.<ref>انواری، محمدجواد، «براهین اثبات باری»، دائرة المعارف بزرگ اسلامی، تهران، مرکز دائرة المعارف بزرگ اسلامی، ذیل مدخل.</ref>


آنچه از راه برهان نظم اثبات می‌شود، ضرورت وجود نیرویی نظم‌دهنده و هدف دار برای جهان است، زیرا رکن مفهوم نظم را عنایت و تدبیر تشکیل می‌دهد. با توجه به این نکته می‌توان دربارهٔ حدود کاربرد این برهان بحث کرد. کسانی که اعتبار این برهان را نپذیرفته‌اند، هیچ‌گاه منکر وجود علت فاعلی برای نظم پدیده‌ها نبوده‌اند، چنان‌که اصل علیت یا موجبیت، وجود علتی را برای مجموعهٔ منظم ایجاب می‌کند. اختلاف در این است که منکر آن وجود خدا نظم موجود را معلول عوامل درون طبیعت قلمداد می‌کنند و غایت را به نهاد طبیعت نسبت می‌دهند. از اینجاست که برخی معتقدند برهان نظم به لحاظ فلسفی از اثبات وجود مبدأی بی‌نیاز از طبیعت قاصر است. از این دیدگاه که با مبانی اغلب فلاسفهٔ مسلمان نیز سازگاری دارد، برهان نظم را می‌تون مکمل برهانهایی چون وجوب و امکان دانست و از آن برای شناخت صفات واجب متعال بهره گرفت.<ref>انواری، محمدجواد، «براهین اثبات باری»، دائرة المعارف بزرگ اسلامی، تهران، مرکز دائرة المعارف بزرگ اسلامی، ذیل مدخل.</ref>
آنچه از راه برهان نظم اثبات می‌شود، ضرورت وجود نیرویی نظم‌دهنده و هدف‌دار برای جهان است، زیرا رکن مفهوم نظم را عنایت و تدبیر تشکیل می‌دهد. با توجه به این نکته می‌توان دربارهٔ حدود کاربرد این برهان بحث کرد. کسانی که اعتبار این برهان را نپذیرفته‌اند، هیچ‌گاه منکر وجود علت فاعلی برای نظم پدیده‌ها نبوده‌اند، چنان‌که اصل علیت یا موجبیت، وجود علتی را برای مجموعهٔ منظم ایجاب می‌کند. اختلاف در این است که منکر آن وجود خدا نظم موجود را معلول عوامل درون طبیعت قلمداد می‌کنند و غایت را به نهاد طبیعت نسبت می‌دهند. از اینجاست که برخی معتقدند برهان نظم به لحاظ فلسفی از اثبات وجود مبدأی بی‌نیاز از طبیعت قاصر است. از این دیدگاه که با مبانی اغلب فلاسفهٔ مسلمان نیز سازگاری دارد، برهان نظم را می‌تون مکمل برهان‌هایی چون وجوب و امکان دانست و از آن برای شناخت صفات واجب متعال بهره گرفت.<ref>انواری، محمدجواد، «براهین اثبات باری»، دائرة المعارف بزرگ اسلامی، تهران، مرکز دائرة المعارف بزرگ اسلامی، ذیل مدخل.</ref>


برهان نظم دارای یک مقدمه تجربی و یک مقدمه عقلی است و چون اعتبار علمی مقدمه تجربی به قیاس خَفی است که او را همراهی کرده و پشتیبانی می‌نماید، لذا اعتبار مقدمه تجربی به همان قیاس خفی عقلی است. در نتیجه، برهان نظم از مقدمات عقلی (بدون واسطه یا با واسطه) برخوردار است.<ref>جوادی آملی، عبدالله، تبیین براهین اثبات خدا، قم، مرکز نشر اسراء، ۱۳۸۶ش، ص۲۷.</ref>
برهان نظم دارای یک مقدمه تجربی و یک مقدمه عقلی است و چون اعتبار علمی مقدمه تجربی به قیاس خَفی است که او را همراهی کرده و پشتیبانی می‌نماید، لذا اعتبار مقدمه تجربی به همان قیاس خفی عقلی است. در نتیجه، برهان نظم از مقدمات عقلی (بدون واسطه یا با واسطه) برخوردار است.<ref>جوادی آملی، عبدالله، تبیین براهین اثبات خدا، قم، مرکز نشر اسراء، ۱۳۸۶ش، ص۲۷.</ref>
خط ۲۵: خط ۲۴:
'''۱.''' در سرتاسر جهان، آثار و نشانه‌های نظم، حساب، قانون و هدف به چشم می‌خورد.<ref>مکارم شیرازی، ناصر، آفریدگار جهان، قم، مدرسه الامام علی بن ابی طالب(ع)، ۱۳۷۹ش. ص۴۹.</ref>
'''۱.''' در سرتاسر جهان، آثار و نشانه‌های نظم، حساب، قانون و هدف به چشم می‌خورد.<ref>مکارم شیرازی، ناصر، آفریدگار جهان، قم، مدرسه الامام علی بن ابی طالب(ع)، ۱۳۷۹ش. ص۴۹.</ref>


در تمام نقاط این دنیای وسیع، دستگاه‌ها و سازمان‌های منظّم و مرتّبی به چشم می‌خورد در حالی که برنامه، حساب و قانون، حتّی بر کوچک‌ترین اجزای آنها حکومت می‌کند. موجودات گوناگون جهان، مانند لشکری بزرگ که به گروه‌های مختلفی تقسیم شده‌اند، با صف‌های منظّم و هماهنگی شگرف و عجیبی، زیر نظر فرمانده‌ای واحد، به سمت هدف مشخّصی، حرکت می‌کنند. به عبارت دیگر جهان آفرینش، آشفته و مشوّش نیست بلکه می‌بایست موجودات و حوادث در مسیر مشخّصی حرکت کنند تا سرانجام به هدف نهایی که دست تقدیر برای آنها رقم زده برسند.
در تمام نقاط این دنیای وسیع، دستگاه‌ها و سازمان‌های منظّم و مرتّبی به چشم می‌خورد در حالی که برنامه، حساب و قانون، حتّی بر کوچک‌ترین اجزای آنها حکومت می‌کند. موجودات گوناگون جهان، مانند لشکری بزرگ که به گروه‌های مختلفی تقسیم شده‌اند، با صف‌های منظّم و هماهنگی شگرف و عجیبی، زیر نظر فرمانده‌ای واحد، به سمت هدف مشخّصی، حرکت می‌کنند. به عبارت دیگر جهان آفرینش، آشفته و مشوّش نیست بلکه می‌بایست موجودات و حوادث در مسیر مشخّصی حرکت کنند تا سرانجام به هدف نهایی که دست تقدیر برای آنها رقم زده برسند. به عبارت دیگر یک نوع ارتباط و هماهنگی خاصّی در بین تمام اجزا و موجودات عالَم هستی دیده می‌شود.<ref>مکارم شیرازی، ناصر، آفریدگار جهان، قم، مدرسه الامام علی بن ابی طالب(ع)، ۱۳۷۹ش، ص۵۰.</ref> بنابراین اصل نظم در موجودهای طبیعی فی الجمله قطعی است.<ref>جوادی آملی، عبدالله، تبیین براهین اثبات خدا، قم، مرکز نشر اسراء، ۱۳۸۶ش، ص۳۱.</ref>
به عبارت سوم یک نوع ارتباط و هماهنگی خاصّی در بین تمام اجزا و موجودات عالَم هستی دیده می‌شود.<ref>مکارم شیرازی، ناصر، آفریدگار جهان، قم، مدرسه الامام علی بن ابی طالب(ع)، ۱۳۷۹ش، ص۵۰.</ref> آنچه معلوم حضوری هر انسانی نسبت به جهاز طبیعی، مثالی و عقلی اوست، هماهنگی کامل در نظام داخلی و غایی اوست، چه اینکه پیشرفت‌های علوم تجربی عهده‌دار اثبات نظم داخلی و نیز نظام غایی بسیاری از موجودهای طبیعی است؛ بنابراین اصل نظم در موجودهای طبیعی فی الجمله قطعی است. ص۳۱.<ref>جوادی آملی، عبدالله، تبیین براهین اثبات خدا، قم، مرکز نشر اسراء، ۱۳۸۶ش.</ref>


'''۲.''' هر دستگاه و مجموعه‌ای که در آن، آثار نظم، حساب، قانون و هدف باشد، نشان‌دهنده آن است که سازنده آن از علم و عقل برخوردار بوده است.<ref>مکارم شیرازی، ناصر، آفریدگار جهان، قم، مدرسه الامام علی بن ابی طالب(ع)، ۱۳۷۹ش. ص۴۹.</ref> نمی‌توان باور داشت که دقّت و نظم چنین سازمانی، نتیجه اتّفاق و تصادف باشد؛ یعنی، تعدادی عوامل بدون درک و شعور، آن را به وجود آورده باشند.<ref>مکارم شیرازی، ناصر، آفریدگار جهان، قم، مدرسه الامام علی بن ابی طالب(ع)، ۱۳۷۹ش، ص۵۲.</ref>
'''۲.''' هر دستگاه و مجموعه‌ای که در آن، آثار نظم، حساب، قانون و هدف باشد، نشان‌دهنده آن است که سازنده آن از علم و عقل برخوردار بوده است.<ref>مکارم شیرازی، ناصر، آفریدگار جهان، قم، مدرسه الامام علی بن ابی طالب(ع)، ۱۳۷۹ش. ص۴۹.</ref> نمی‌توان باور داشت که دقّت و نظم چنین سازمانی، نتیجه اتّفاق و تصادف باشد؛ یعنی، تعدادی عوامل بدون درک و شعور، آن را به وجود آورده باشند.<ref>مکارم شیرازی، ناصر، آفریدگار جهان، قم، مدرسه الامام علی بن ابی طالب(ع)، ۱۳۷۹ش، ص۵۲.</ref>
خط ۳۲: خط ۳۰:
'''نتیجه'''
'''نتیجه'''


از این دو مقدّمه (نظم عالم و ممکن نبودن آن نظم بدون فاعل عاقل حکیم) نتیجه گرفته می‌شود که جهان دارای آفریدگاری دانا و تواناست و این آفریدگار دانا و توانا، سازمان عظیمی را طبق نقشه و هدف خاصّی ایجاد کرده و رهبری و هدایت می‌کند.<ref>مکارم شیرازی، ناصر، آفریدگار جهان، قم، مدرسه الامام علی بن ابی طالب(ع)، ۱۳۷۹ش، ص۵۲.</ref>
از این دو مقدمه (نظم عالم و ممکن نبودن آن نظم بدون فاعل عاقل حکیم) نتیجه گرفته می‌شود که جهان دارای آفریدگاری دانا و تواناست و این آفریدگار دانا و توانا، سازمان عظیمی را طبق نقشه و هدف خاصّی ایجاد کرده و رهبری و هدایت می‌کند.<ref>مکارم شیرازی، ناصر، آفریدگار جهان، قم، مدرسه الامام علی بن ابی طالب(ع)، ۱۳۷۹ش، ص۵۲.</ref>


== منابع ==
== منابع ==
automoderated، ناظمان (CommentStreams)، trustworthy
۱۶٬۱۰۵

ویرایش