trustworthy
۳۳۲
ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۹: | خط ۹: | ||
== کمال انسانی و سن کم == | == کمال انسانی و سن کم == | ||
رسیدن [[انسان]] به مقامات معنوی و کمالات نفسانی ارتباطی با سنّ و عمر شخص نداشته و چه بسا افراد کم سنی که از حیث [[ایمان]] و [[یقین]]، در حدّی باشند که عابد پیر و کهنسال به آن درجه نرسیده باشد. از این بابت جوانی [[حضرت زهرا(س)]] نمیتواند خدشهای بر میزان توحید و یقین آن حضرت وارد سازد.<ref>{{یادکرد کتاب|عنوان=دفع و رفع|جلد=9|صفحه=34 ـ 41|نام=|ناشر=مرکز مطالعه و پاسخ به شبهات}}</ref> [[رسول گرامی اسلام(ص)]] درباره دخترش میفرماید: «به تحقیق دخترم فاطمه، قلب و تمام جوارحش مملو از ایمان گشته به طوری که بالاتر از آن مرتبه ایمان و یقینی قابل تصور نیست».<ref>{{یادکرد کتاب|عنوان=الثّاقب في المناقب|سال=1419|نام=محمدبن علی|نام خانوادگی=ابن حمزه طوسی|ناشر=قم: موسسه انصاريان|صفحه=291}}</ref> | رسیدن [[انسان]] به مقامات معنوی و کمالات نفسانی ارتباطی با سنّ و عمر شخص نداشته و چه بسا افراد کم سنی که از حیث [[ایمان]] و [[یقین]]، در حدّی باشند که عابد پیر و کهنسال به آن درجه نرسیده باشد. از این بابت جوانی [[حضرت زهرا(س)]] نمیتواند خدشهای بر میزان توحید و یقین آن حضرت وارد سازد.<ref>{{یادکرد کتاب|عنوان=دفع و رفع|جلد=9|صفحه=34 ـ 41|نام=|ناشر=مرکز مطالعه و پاسخ به شبهات|پیوند=https://fa.wikipasokh.com/images/3/3d/%D8%AF%D9%81%D8%B9_%D9%88_%D8%B1%D9%81%D8%B9_%D8%B3%D8%B1%DB%8C_%DB%B9.pdf}}</ref> [[رسول گرامی اسلام(ص)]] درباره دخترش میفرماید: «به تحقیق دخترم فاطمه، قلب و تمام جوارحش مملو از ایمان گشته به طوری که بالاتر از آن مرتبه ایمان و یقینی قابل تصور نیست».<ref>{{یادکرد کتاب|عنوان=الثّاقب في المناقب|سال=1419|نام=محمدبن علی|نام خانوادگی=ابن حمزه طوسی|ناشر=قم: موسسه انصاريان|صفحه=291}}</ref> | ||
== مراتب ایمان == | == مراتب ایمان == | ||
در تفسیر و توضیح [[حدیث]] شریف باید توجّه داشته باشیم که ایمان دارای دو مرتبه است: الف: [[ایمان قلبی]]؛ ب) [[ایمان عملی]]. ایمان قلبی و باطنی آن است که در درون انسان پدید میآید و از آن با تعبیراتی چون اعتقاد، باور درونی و معرفت یاد میشود. [[خداوند متعال]] از اهل [[اسلام]] اعتقاد و باور درونی نسبت به امور ضروری مانند وجود خداوند، [[پیامبران]]، [[روز حساب]] و بسیاری امور را خواسته است امّا تنها اعتقاد قلبی را برای یک [[مسلمان]] کافی نمیداند و از او میخواهد ایمان باطنی خود را با عمل توأم نماید.<ref>{{یادکرد کتاب|عنوان=دفع و رفع|جلد=9|صفحه=34 ـ 41|ناشر=مرکز مطالعه و پاسخ به شبهات|نام=}}</ref> | در تفسیر و توضیح [[حدیث]] شریف باید توجّه داشته باشیم که ایمان دارای دو مرتبه است: الف: [[ایمان قلبی]]؛ ب) [[ایمان عملی]]. ایمان قلبی و باطنی آن است که در درون انسان پدید میآید و از آن با تعبیراتی چون اعتقاد، باور درونی و معرفت یاد میشود. [[خداوند متعال]] از اهل [[اسلام]] اعتقاد و باور درونی نسبت به امور ضروری مانند وجود خداوند، [[پیامبران]]، [[روز حساب]] و بسیاری امور را خواسته است امّا تنها اعتقاد قلبی را برای یک [[مسلمان]] کافی نمیداند و از او میخواهد ایمان باطنی خود را با عمل توأم نماید.<ref>{{یادکرد کتاب|عنوان=دفع و رفع|جلد=9|صفحه=34 ـ 41|ناشر=مرکز مطالعه و پاسخ به شبهات|نام=|پیوند=https://fa.wikipasokh.com/images/3/3d/%D8%AF%D9%81%D8%B9_%D9%88_%D8%B1%D9%81%D8%B9_%D8%B3%D8%B1%DB%8C_%DB%B9.pdf}}</ref> | ||
[[پیامبر گرامی اسلام(ص)]] در این مورد میفرماید: «ایمان آن است که در قلب ایجاد شود و عمل بر اساس آن انجام پذیرد». یعنی ایمانی که فقط در باطن انسان جای گیرد و عمل انسان را تحت تأثیر خود قرار ندهد، آن ایمان، حقیقی نبوده و مقبول حقّ تعالی قرار نمیگیرد. [[حضرت علی(ع)]] میفرماید: «ایمان قلبی عبارت از اقرار در زبان، باور داشتن در قلب و عمل کردن بر اساس آن است».<ref>{{یادکرد کتاب|عنوان=عیون اخبار الرضا|سال=1378|نام=محمد بن علی|نام خانوادگی=ابن بابویه|ناشر=تهران، نشر جهان|جلد=2|صفحه=28}}</ref> | [[پیامبر گرامی اسلام(ص)]] در این مورد میفرماید: «ایمان آن است که در قلب ایجاد شود و عمل بر اساس آن انجام پذیرد». یعنی ایمانی که فقط در باطن انسان جای گیرد و عمل انسان را تحت تأثیر خود قرار ندهد، آن ایمان، حقیقی نبوده و مقبول حقّ تعالی قرار نمیگیرد. [[حضرت علی(ع)]] میفرماید: «ایمان قلبی عبارت از اقرار در زبان، باور داشتن در قلب و عمل کردن بر اساس آن است».<ref>{{یادکرد کتاب|عنوان=عیون اخبار الرضا|سال=1378|نام=محمد بن علی|نام خانوادگی=ابن بابویه|ناشر=تهران، نشر جهان|جلد=2|صفحه=28}}</ref> | ||
خط ۱۹: | خط ۱۹: | ||
از روایت گفته شده معلوم میگردد تحت تأثیر برخی علل و عوامل، ایمان انسان، قوی یا ضعیف میگردد تا آنجا که در برخی به اوج میرود و به مرتبه یقین میرسد و یا چنان ضعیف میشود که [[کفر]] و [[شرک]] یا [[نفاق]] جایگزین آن میشود. امّا [[فاطمه(س)]] چه در زمان حیات [[پیامبر(ص)]] و چه در مدّت کوتاه زندگیاش پس از رحلت ایشان از اوج ایمان برخوردار بود و از این رهگذر است که رسول اکرم(ص) درباره آن حضرت میفرماید: {{عربی|ملأ الله قلبها و جوارحها ایمانا و یقینا إلی مشاشها|ترجمه=قلب و اعضا و جوارح فاطمه از یقین او مملو گردیده و او در اوج مراتب ایمان و یقین قرار گرفته است}}.<ref>{{یادکرد کتاب|عنوان=مناقب آل أبي طالب|سال=1379|نام=محمد بن على|نام خانوادگی=ابن شهر آشوب مازندرانى|ناشر=قم، نشر علامه|جلد=3|صفحه=337}}</ref> حضرت علی(ع) نیز میفرماید: {{عربی|غایة الایمان الایقان|ترجمه=نهایت ایمان یقین است}}.<ref>{{یادکرد کتاب|عنوان=غرر الحكم و درر الكلم|نام=عبد الواحد بن محمد|نام خانوادگی=تميمى آمدى|ناشر=قم، دار الكتاب الإسلاميی|صفحه=820}}</ref> | از روایت گفته شده معلوم میگردد تحت تأثیر برخی علل و عوامل، ایمان انسان، قوی یا ضعیف میگردد تا آنجا که در برخی به اوج میرود و به مرتبه یقین میرسد و یا چنان ضعیف میشود که [[کفر]] و [[شرک]] یا [[نفاق]] جایگزین آن میشود. امّا [[فاطمه(س)]] چه در زمان حیات [[پیامبر(ص)]] و چه در مدّت کوتاه زندگیاش پس از رحلت ایشان از اوج ایمان برخوردار بود و از این رهگذر است که رسول اکرم(ص) درباره آن حضرت میفرماید: {{عربی|ملأ الله قلبها و جوارحها ایمانا و یقینا إلی مشاشها|ترجمه=قلب و اعضا و جوارح فاطمه از یقین او مملو گردیده و او در اوج مراتب ایمان و یقین قرار گرفته است}}.<ref>{{یادکرد کتاب|عنوان=مناقب آل أبي طالب|سال=1379|نام=محمد بن على|نام خانوادگی=ابن شهر آشوب مازندرانى|ناشر=قم، نشر علامه|جلد=3|صفحه=337}}</ref> حضرت علی(ع) نیز میفرماید: {{عربی|غایة الایمان الایقان|ترجمه=نهایت ایمان یقین است}}.<ref>{{یادکرد کتاب|عنوان=غرر الحكم و درر الكلم|نام=عبد الواحد بن محمد|نام خانوادگی=تميمى آمدى|ناشر=قم، دار الكتاب الإسلاميی|صفحه=820}}</ref> | ||
ایمان حضرت فاطمه(س) بدان مرتبه رسیده بود که مرتبه یقین را درک کرده و در یقین نیز از آن جهت که دارای مراتب و درجاتی است در برترین منزل قرار گرفته بود. فاطمه(س) به مقامی رسیده که بالاتر از آن متصور نیست؛ ایمان به خدا و روز رستاخیز، چنان سراسر وجود مبارک دختر پیامبر(س) را در بر گرفته بود که میان زنان زمان خود و پس از او هیچ زنی نبوده که همتا و همپای او باشد.<ref>{{یادکرد کتاب|عنوان=دفع و رفع|جلد=9|صفحه=34 ـ 41|ناشر=مرکز مطالعه و پاسخ به شبهات}}</ref> | ایمان حضرت فاطمه(س) بدان مرتبه رسیده بود که مرتبه یقین را درک کرده و در یقین نیز از آن جهت که دارای مراتب و درجاتی است در برترین منزل قرار گرفته بود. فاطمه(س) به مقامی رسیده که بالاتر از آن متصور نیست؛ ایمان به خدا و روز رستاخیز، چنان سراسر وجود مبارک دختر پیامبر(س) را در بر گرفته بود که میان زنان زمان خود و پس از او هیچ زنی نبوده که همتا و همپای او باشد.<ref>{{یادکرد کتاب|عنوان=دفع و رفع|جلد=9|صفحه=34 ـ 41|ناشر=مرکز مطالعه و پاسخ به شبهات|پیوند=https://fa.wikipasokh.com/images/3/3d/%D8%AF%D9%81%D8%B9_%D9%88_%D8%B1%D9%81%D8%B9_%D8%B3%D8%B1%DB%8C_%DB%B9.pdf}}</ref> | ||
فاطمه(س) از چنان ایمان و یقینی برخوردار بود که شایستگی آن را پیدا کرد که پدرش درباره وی بگوید: {{عربی|اشْتَاقَتِ الْجَنَّةُ إِلَى أَرْبَعٍ مِنَ النِّسَاءِ مَرْيَمَ بِنْتِ عِمْرَانَ وَ آسِيَةَ بِنْتِ مُزَاحِمٍ زَوْجَةِ فِرْعَوْنَ وَ هِيَ زَوْجَةُ النَّبِيِّ ص فِي الْجَنَّةِ وَ خَدِيجَةَ بِنْتِ خُوَيْلِدٍ زَوْجَةِ النَّبِيِّ ص فِي الدُّنْيَا وَ الْآخِرَةِ وَ فَاطِمَةَ بِنْتِ مُحَمَّدٍ ص|ترجمه=بهشت مشتاق چهار زن است: مریم، آسیه، خدیجه و فاطمه}}.<ref>{{یادکرد کتاب|عنوان=بحار الأنوار|سال=1403|نام=محمد باقر|نام خانوادگی=مجلسی|ناشر=بیروت، دار إحياء التراث العربی|جلد=43|صفحه=54}}</ref> | فاطمه(س) از چنان ایمان و یقینی برخوردار بود که شایستگی آن را پیدا کرد که پدرش درباره وی بگوید: {{عربی|اشْتَاقَتِ الْجَنَّةُ إِلَى أَرْبَعٍ مِنَ النِّسَاءِ مَرْيَمَ بِنْتِ عِمْرَانَ وَ آسِيَةَ بِنْتِ مُزَاحِمٍ زَوْجَةِ فِرْعَوْنَ وَ هِيَ زَوْجَةُ النَّبِيِّ ص فِي الْجَنَّةِ وَ خَدِيجَةَ بِنْتِ خُوَيْلِدٍ زَوْجَةِ النَّبِيِّ ص فِي الدُّنْيَا وَ الْآخِرَةِ وَ فَاطِمَةَ بِنْتِ مُحَمَّدٍ ص|ترجمه=بهشت مشتاق چهار زن است: مریم، آسیه، خدیجه و فاطمه}}.<ref>{{یادکرد کتاب|عنوان=بحار الأنوار|سال=1403|نام=محمد باقر|نام خانوادگی=مجلسی|ناشر=بیروت، دار إحياء التراث العربی|جلد=43|صفحه=54}}</ref> | ||
بنابراین کسی که دارای مراتب اعلای ایمانی و یقینی است مسلّماً درجات معنوی والایی را نیز دارد و رسیدن به این درجه از ایمان و یقین، به سنّ و عمر انسان بستگی ندارد، بلکه مربوط به درک و عوامل دیگر است.<ref>{{یادکرد کتاب|عنوان=دفع و رفع|جلد=9|صفحه=34 ـ 41|ناشر=مرکز مطالعه و پاسخ به شبهات}}</ref> | بنابراین کسی که دارای مراتب اعلای ایمانی و یقینی است مسلّماً درجات معنوی والایی را نیز دارد و رسیدن به این درجه از ایمان و یقین، به سنّ و عمر انسان بستگی ندارد، بلکه مربوط به درک و عوامل دیگر است.<ref>{{یادکرد کتاب|عنوان=دفع و رفع|جلد=9|صفحه=34 ـ 41|ناشر=مرکز مطالعه و پاسخ به شبهات|پیوند=https://fa.wikipasokh.com/images/3/3d/%D8%AF%D9%81%D8%B9_%D9%88_%D8%B1%D9%81%D8%B9_%D8%B3%D8%B1%DB%8C_%DB%B9.pdf}}</ref> | ||
== راههای رسیدن به مراتب بالای ایمان == | == راههای رسیدن به مراتب بالای ایمان == | ||
سؤالی که مطرح میشود این است که چگونه میتوان به مراتب بالای ایمان و یقین رسید؟ در پاسخ گفته شده است: در تحقق شخصیت هر فرد، برخی امور تأثیری انکارناپذیر دارند: ۱. امور تکوینی؛ ۲. شخصیت و افکار پدر و مادر در زمان انعقاد نطفه فرزند و روحیه آنها؛ ۳. روح و رفتار مادر در دوران بارداری؛ ۴. تربیت؛ ۵. انتخابهای فردی شخص بر اساس اختیاری که خداوند متعال در آن فرد قرار داده است.<ref>{{یادکرد کتاب|عنوان=دفع و رفع|جلد=9|صفحه=34 ـ 41|ناشر=مرکز مطالعه و پاسخ به شبهات}}</ref> | سؤالی که مطرح میشود این است که چگونه میتوان به مراتب بالای ایمان و یقین رسید؟ در پاسخ گفته شده است: در تحقق شخصیت هر فرد، برخی امور تأثیری انکارناپذیر دارند: ۱. امور تکوینی؛ ۲. شخصیت و افکار پدر و مادر در زمان انعقاد نطفه فرزند و روحیه آنها؛ ۳. روح و رفتار مادر در دوران بارداری؛ ۴. تربیت؛ ۵. انتخابهای فردی شخص بر اساس اختیاری که خداوند متعال در آن فرد قرار داده است.<ref>{{یادکرد کتاب|عنوان=دفع و رفع|جلد=9|صفحه=34 ـ 41|ناشر=مرکز مطالعه و پاسخ به شبهات|پیوند=https://fa.wikipasokh.com/images/3/3d/%D8%AF%D9%81%D8%B9_%D9%88_%D8%B1%D9%81%D8%B9_%D8%B3%D8%B1%DB%8C_%DB%B9.pdf}}</ref> | ||
از جهت تکوینی در مورد حضرت زهرا(س) میتوان به امور زیر پرداخت: قبل از خلقت عالم، نور فاطمه از نور پدر و از شجره طوبی؛<ref>{{یادکرد کتاب|عنوان=بحارالانوار|سال=1403|نام=محمد باقر|نام خانوادگی=مجلسی|ناشر=بیروت، دار إحياء التراث العربيی|جلد=43|صفحه=4}}</ref><ref>{{یادکرد کتاب|عنوان=عيون المعجزات|نام=حسین|نام خانوادگی=ابن عبدالوهاب الشعرانی|ناشر=قم، نشر آل عبا|صفحه=54}}</ref> و نطفه او از میوههای درختان بهشتی که خداوند متعال آنها را توسط [[جبرئیل]] برای پیامبر(ص) فرستاده بود، به وجود آمده است.<ref>{{یادکرد کتاب|عنوان=علل الشرائع|سال=1385|نام=محمد بن علی|نام خانوادگی=ابن بابویه|ناشر=قم، كتابفروشى داورى|صفحه=184}}</ref><ref>{{یادکرد کتاب|عنوان=مجمع البيان فى تفسير القرآن|سال=1372|نام=فضل بن حسن|نام خانوادگی=طبرسی|ناشر=تهران، انتشارات ناصر خسرو|جلد=6|صفحه=291}}</ref><ref>{{یادکرد کتاب|عنوان=تاریخ بغداد|نام=أبی بكر أحمد بن علی|نام خانوادگی=خطیب بغدادی|ناشر=بیروت، دار الكتب العلميه|جلد=12|صفحه=331}}</ref><ref>{{یادکرد کتاب|عنوان=المستدرک علی الصحیحین|نام=ابوعبدالله|نام خانوادگی=حاکم نیشابوری|جلد=3|صفحه=169}}</ref> | از جهت تکوینی در مورد حضرت زهرا(س) میتوان به امور زیر پرداخت: قبل از خلقت عالم، نور فاطمه از نور پدر و از شجره طوبی؛<ref>{{یادکرد کتاب|عنوان=بحارالانوار|سال=1403|نام=محمد باقر|نام خانوادگی=مجلسی|ناشر=بیروت، دار إحياء التراث العربيی|جلد=43|صفحه=4}}</ref><ref>{{یادکرد کتاب|عنوان=عيون المعجزات|نام=حسین|نام خانوادگی=ابن عبدالوهاب الشعرانی|ناشر=قم، نشر آل عبا|صفحه=54}}</ref> و نطفه او از میوههای درختان بهشتی که خداوند متعال آنها را توسط [[جبرئیل]] برای پیامبر(ص) فرستاده بود، به وجود آمده است.<ref>{{یادکرد کتاب|عنوان=علل الشرائع|سال=1385|نام=محمد بن علی|نام خانوادگی=ابن بابویه|ناشر=قم، كتابفروشى داورى|صفحه=184}}</ref><ref>{{یادکرد کتاب|عنوان=مجمع البيان فى تفسير القرآن|سال=1372|نام=فضل بن حسن|نام خانوادگی=طبرسی|ناشر=تهران، انتشارات ناصر خسرو|جلد=6|صفحه=291}}</ref><ref>{{یادکرد کتاب|عنوان=تاریخ بغداد|نام=أبی بكر أحمد بن علی|نام خانوادگی=خطیب بغدادی|ناشر=بیروت، دار الكتب العلميه|جلد=12|صفحه=331}}</ref><ref>{{یادکرد کتاب|عنوان=المستدرک علی الصحیحین|نام=ابوعبدالله|نام خانوادگی=حاکم نیشابوری|جلد=3|صفحه=169}}</ref> | ||
از جهت امور غیر تکوینی نیز ضرورت ندارد که سخنی به درازا گفته شود، فقط همین مقدار کافی است که بگوییم: فاطمه دختر [[خدیجه(س)]] و [[محمد(ص)]] است؛ خدیجه یکی از چهار زن برتر در جهان است که خداوند به او مباهات مینماید و محمّد(ص) برترین [[پیامبران الهی]] و خاتم ایشان است؛ فاطمه در دامان چنین پدر و مادری پای بر عرصه گیتی میگذارد و پرورش مییابد.<ref>{{یادکرد کتاب|عنوان=دفع و رفع|جلد=9|صفحه=34 ـ 41|ناشر=مرکز مطالعه و پاسخ به شبهات}}</ref> و چنین است که لیاقت آن را پیدا میکند که {{عربی|سیدة نساء العالمین من الاولین و الاخرین|ترجمه=سرور زنان عالم از ابتدا تا انتهای جهان}}<ref>{{یادکرد کتاب|عنوان=امالی|سال=1376|نام=محمد بن علی|نام خانوادگی=ابن بابویه|ناشر=تهران نشر کتابچی|صفحه=26}}</ref> خوانده شود. | از جهت امور غیر تکوینی نیز ضرورت ندارد که سخنی به درازا گفته شود، فقط همین مقدار کافی است که بگوییم: فاطمه دختر [[خدیجه(س)]] و [[محمد(ص)]] است؛ خدیجه یکی از چهار زن برتر در جهان است که خداوند به او مباهات مینماید و محمّد(ص) برترین [[پیامبران الهی]] و خاتم ایشان است؛ فاطمه در دامان چنین پدر و مادری پای بر عرصه گیتی میگذارد و پرورش مییابد.<ref>{{یادکرد کتاب|عنوان=دفع و رفع|جلد=9|صفحه=34 ـ 41|ناشر=مرکز مطالعه و پاسخ به شبهات|پیوند=https://fa.wikipasokh.com/images/3/3d/%D8%AF%D9%81%D8%B9_%D9%88_%D8%B1%D9%81%D8%B9_%D8%B3%D8%B1%DB%8C_%DB%B9.pdf}}</ref> و چنین است که لیاقت آن را پیدا میکند که {{عربی|سیدة نساء العالمین من الاولین و الاخرین|ترجمه=سرور زنان عالم از ابتدا تا انتهای جهان}}<ref>{{یادکرد کتاب|عنوان=امالی|سال=1376|نام=محمد بن علی|نام خانوادگی=ابن بابویه|ناشر=تهران نشر کتابچی|صفحه=26}}</ref> خوانده شود. | ||
بنابراین تنها فرزند پیامبر(ص) و یا همسر امام و مادر امام بودن نمیتواند شخصی را به مقامات معنوی والا برساند، چنان چه فرزند [[نوح پیامبر(ص)]] از حقیقت دور ماند و از مرحله اختیار و انتخاب فردی سربلند و پیروزمندانه بیرون نیامد و خداوند متعال میفرماید: {{قرآن|إنه لیس من اهلک|ترجمه=او از اهل و خاندان تو نیست|سوره=هود|آیه=آیه ۴۶}} چنانچه مشاهده میکنیم نه تنها به مقامات معنوی دست نیافت بلکه از اهلیت پیامبر نیز محروم میشود و این انتخاب فردی است که نقش اساسی و مهمّی را در تکامل بشر ایفا میکند.<ref>{{یادکرد کتاب|عنوان=دفع و رفع|جلد=9|صفحه=34 ـ 41|ناشر=مرکز مطالعه و پاسخ به شبهات}}</ref> | بنابراین تنها فرزند پیامبر(ص) و یا همسر امام و مادر امام بودن نمیتواند شخصی را به مقامات معنوی والا برساند، چنان چه فرزند [[نوح پیامبر(ص)]] از حقیقت دور ماند و از مرحله اختیار و انتخاب فردی سربلند و پیروزمندانه بیرون نیامد و خداوند متعال میفرماید: {{قرآن|إنه لیس من اهلک|ترجمه=او از اهل و خاندان تو نیست|سوره=هود|آیه=آیه ۴۶}} چنانچه مشاهده میکنیم نه تنها به مقامات معنوی دست نیافت بلکه از اهلیت پیامبر نیز محروم میشود و این انتخاب فردی است که نقش اساسی و مهمّی را در تکامل بشر ایفا میکند.<ref>{{یادکرد کتاب|عنوان=دفع و رفع|جلد=9|صفحه=34 ـ 41|ناشر=مرکز مطالعه و پاسخ به شبهات|پیوند=https://fa.wikipasokh.com/images/3/3d/%D8%AF%D9%81%D8%B9_%D9%88_%D8%B1%D9%81%D8%B9_%D8%B3%D8%B1%DB%8C_%DB%B9.pdf}}</ref> | ||
== شخصیت معنوی حضرت زهرا(س) == | == شخصیت معنوی حضرت زهرا(س) == | ||
در معرفی شخصیت عبادی حضرت زهرا(س) میتوان اشاره کرد که حسن بصری متوفای 110 هجری قمری درباره ایشان میگوید: {{عربی|مَا كَانَ فِي هَذِهِ الْأُمَّةِ أَعْبَدُ مِنْ فَاطِمَةَ كَانَتْ تَقُومُ حَتَّى تَوَرَّمَ قَدَمَاهَا|ترجمه=در بین امتّ اسلام هیچ کس عابدتر از فاطمه نبود او آن قدر برای راز و نیاز و نماز خواندن بر روی پاهایش میایستد که پاهایش ورم میکرد}}.<ref>{{یادکرد کتاب|عنوان=مناقب آل أبي طالب|سال=1379|نام=محمد بن على|نام خانوادگی=ابن شهر آشوب مازندرانى|ناشر=قم، نشر علامه|جلد=3|صفحه=341}}</ref> این روایت میزان علاقه حضرت فاطمه(س) به مقام ربوبی و درجه ایمان و خلوص یقین او را به طور کامل نمایان میسازد و از سوی دیگر جلوهای از شخصیت عبادی فاطمه(ص) را به نمایش میگذارد.<ref>{{یادکرد کتاب|عنوان=دفع و رفع|جلد=9|صفحه=34 ـ 41|ناشر=مرکز مطالعه و پاسخ به شبهات}}</ref> | در معرفی شخصیت عبادی حضرت زهرا(س) میتوان اشاره کرد که حسن بصری متوفای 110 هجری قمری درباره ایشان میگوید: {{عربی|مَا كَانَ فِي هَذِهِ الْأُمَّةِ أَعْبَدُ مِنْ فَاطِمَةَ كَانَتْ تَقُومُ حَتَّى تَوَرَّمَ قَدَمَاهَا|ترجمه=در بین امتّ اسلام هیچ کس عابدتر از فاطمه نبود او آن قدر برای راز و نیاز و نماز خواندن بر روی پاهایش میایستد که پاهایش ورم میکرد}}.<ref>{{یادکرد کتاب|عنوان=مناقب آل أبي طالب|سال=1379|نام=محمد بن على|نام خانوادگی=ابن شهر آشوب مازندرانى|ناشر=قم، نشر علامه|جلد=3|صفحه=341}}</ref> این روایت میزان علاقه حضرت فاطمه(س) به مقام ربوبی و درجه ایمان و خلوص یقین او را به طور کامل نمایان میسازد و از سوی دیگر جلوهای از شخصیت عبادی فاطمه(ص) را به نمایش میگذارد.<ref>{{یادکرد کتاب|عنوان=دفع و رفع|جلد=9|صفحه=34 ـ 41|ناشر=مرکز مطالعه و پاسخ به شبهات|پیوند=https://fa.wikipasokh.com/images/3/3d/%D8%AF%D9%81%D8%B9_%D9%88_%D8%B1%D9%81%D8%B9_%D8%B3%D8%B1%DB%8C_%DB%B9.pdf}}</ref> | ||
فرزند بزرگوارش [[امام حسن مجتبی(ع)]] میفرماید: «مادرم فاطمه را دیدم که در [[شب جمعه]] از بستر خویش جدا شده تا طلوع خورشید مشغول عبادت و راز و نیاز با پروردگار بود و لحظهای از رکوع و سجود دست بر نمیداشت».<ref>{{یادکرد کتاب|عنوان=علل الشرایع|سال=1385|نام=محمد بن علی|نام خانوادگی=ابن بابویه|ناشر=قم، كتاب فروشى داورى|جلد=10|صفحه=181 ـ 182}}</ref> ایشان آن قدر به عبادت پروردگارش علاقهمند و وابسته است که شب اوّل زندگی مشترکشان با علی(ع) او را به عبادت و نمازگزاری فرا میخواند و سه روز بعد که پیامبر(ص) از علی(ع) میپرسد فاطمه چگونه همسری است پاسخ میدهد: {{عربی|نعم العون علی طاعة الله|ترجمه=او بسیار مددکار و یاری کننده به عبادت و طاعت خداوند است}}.<ref>{{یادکرد کتاب|عنوان=مناقب آل أبي طالب|سال=1379|نام=محمد بن على|نام خانوادگی=ابن شهر آشوب مازندرانى|ناشر=قم، نشر علامه|جلد=3|صفحه=356}}</ref> | فرزند بزرگوارش [[امام حسن مجتبی(ع)]] میفرماید: «مادرم فاطمه را دیدم که در [[شب جمعه]] از بستر خویش جدا شده تا طلوع خورشید مشغول عبادت و راز و نیاز با پروردگار بود و لحظهای از رکوع و سجود دست بر نمیداشت».<ref>{{یادکرد کتاب|عنوان=علل الشرایع|سال=1385|نام=محمد بن علی|نام خانوادگی=ابن بابویه|ناشر=قم، كتاب فروشى داورى|جلد=10|صفحه=181 ـ 182}}</ref> ایشان آن قدر به عبادت پروردگارش علاقهمند و وابسته است که شب اوّل زندگی مشترکشان با علی(ع) او را به عبادت و نمازگزاری فرا میخواند و سه روز بعد که پیامبر(ص) از علی(ع) میپرسد فاطمه چگونه همسری است پاسخ میدهد: {{عربی|نعم العون علی طاعة الله|ترجمه=او بسیار مددکار و یاری کننده به عبادت و طاعت خداوند است}}.<ref>{{یادکرد کتاب|عنوان=مناقب آل أبي طالب|سال=1379|نام=محمد بن على|نام خانوادگی=ابن شهر آشوب مازندرانى|ناشر=قم، نشر علامه|جلد=3|صفحه=356}}</ref> | ||
خط ۴۴: | خط ۴۴: | ||
از خصوصیات ویژه آن حضرت در نماز و عبادت، خوف و [[خشیت]] وی بوده است ابو محمد دیلمی در ارشاد القلوب نقل میکند: {{عربی|كانت فاطمة تنهج في صلاتها من خوف الله تعالى|ترجمه=نفس فاطمه(س) پیوسته در نمازهایش از خوف خدا به شماره میافتاد}}.<ref>{{یادکرد کتاب|عنوان=إرشاد القلوب إلى الصواب|سال=1412|نام=حسن بن محمد|نام خانوادگی=دیلمی|ناشر=قم، انشارات شریف رضی|جلد=1|صفحه=105}}</ref> امام حسن(س) نقل میکند: «فاطمه(س) هرگاه دعا میکرد زنان و مردان مؤمن را دعا میکرد و برای خود دعایی نمیکرد به او گفتم: ای مادر چرا همانطوری که برای آنها دعا میکنی برای خود دعا نمیکنی؟ فرمود: فرزندم اول همسایه بعد خودت».<ref>{{یادکرد کتاب|عنوان=مستدرك الوسائل و مستنبط المسائل|سال=1408|نام=حسين بن محمد تقى|نام خانوادگی=نوری|ناشر=قم، مؤسسة آل البيت|جلد=5|صفحه=244}}</ref> | از خصوصیات ویژه آن حضرت در نماز و عبادت، خوف و [[خشیت]] وی بوده است ابو محمد دیلمی در ارشاد القلوب نقل میکند: {{عربی|كانت فاطمة تنهج في صلاتها من خوف الله تعالى|ترجمه=نفس فاطمه(س) پیوسته در نمازهایش از خوف خدا به شماره میافتاد}}.<ref>{{یادکرد کتاب|عنوان=إرشاد القلوب إلى الصواب|سال=1412|نام=حسن بن محمد|نام خانوادگی=دیلمی|ناشر=قم، انشارات شریف رضی|جلد=1|صفحه=105}}</ref> امام حسن(س) نقل میکند: «فاطمه(س) هرگاه دعا میکرد زنان و مردان مؤمن را دعا میکرد و برای خود دعایی نمیکرد به او گفتم: ای مادر چرا همانطوری که برای آنها دعا میکنی برای خود دعا نمیکنی؟ فرمود: فرزندم اول همسایه بعد خودت».<ref>{{یادکرد کتاب|عنوان=مستدرك الوسائل و مستنبط المسائل|سال=1408|نام=حسين بن محمد تقى|نام خانوادگی=نوری|ناشر=قم، مؤسسة آل البيت|جلد=5|صفحه=244}}</ref> | ||
کثرت ارتباط فاطمه(س) با خداوند متعال که نماز یکی از مهمترین آنهاست، بزرگترین فضیلت برای دختر گرامی پیامبر(ص) است. تنوع نمازهای حضرت فاطمه(س) و اشتیاق ایشان در به جای آوردن [[نمازهای مستحبی]] که فقط برخی از آنها در ضمن روایات به دست ما رسیده است. نشانگر شوق و علاقه زیاد آن حضرت به مقام ربوبی است؛ او با به جای آوردن این نمازها، آرامش خود را به دست میآورد و خود را هر چه بیشتر به خداوند متعال نزدیک مینمود که تعداد بسیاری از این نمازها درمتون دینی و حدیثی وجود دارد.<ref>{{یادکرد کتاب|عنوان=دفع و رفع|جلد=9|صفحه=34 ـ 41|ناشر=مرکز مطالعه و پاسخ به شبهات}}</ref> | کثرت ارتباط فاطمه(س) با خداوند متعال که نماز یکی از مهمترین آنهاست، بزرگترین فضیلت برای دختر گرامی پیامبر(ص) است. تنوع نمازهای حضرت فاطمه(س) و اشتیاق ایشان در به جای آوردن [[نمازهای مستحبی]] که فقط برخی از آنها در ضمن روایات به دست ما رسیده است. نشانگر شوق و علاقه زیاد آن حضرت به مقام ربوبی است؛ او با به جای آوردن این نمازها، آرامش خود را به دست میآورد و خود را هر چه بیشتر به خداوند متعال نزدیک مینمود که تعداد بسیاری از این نمازها درمتون دینی و حدیثی وجود دارد.<ref>{{یادکرد کتاب|عنوان=دفع و رفع|جلد=9|صفحه=34 ـ 41|ناشر=مرکز مطالعه و پاسخ به شبهات|پیوند=https://fa.wikipasokh.com/images/3/3d/%D8%AF%D9%81%D8%B9_%D9%88_%D8%B1%D9%81%D8%B9_%D8%B3%D8%B1%DB%8C_%DB%B9.pdf}}</ref> | ||
{{پایان پاسخ}} | {{پایان پاسخ}} |