دیوانسالاران، ناظمان (CommentStreams)، مدیران رابط کاربری، مدیران اشتراک فشاری، پنهانگران، مدیران، trustworthy
۵۰۴
ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۱: | خط ۱: | ||
{{شروع متن}} | {{شروع متن}} | ||
{{سوال}} | {{سوال}} | ||
خط ۱۴: | خط ۱۲: | ||
در فقه امامیه، نظر غالب بر این است که خرید و فروش مصحف قرآن جایز نیست. این نظر بر اساس احادیثی است که از امام صادق (ع) نقل شده است، که میفرماید: «مَصاحف خرید و فروش نمیشوند»، و تنها جلد و کاغذ مصحف قابل معامله است. برخی از فقها که به جواز فروش قرآن اعتقاد دارند، این دیدگاه را بر اساس سیره مسلمانان و روایات مختلف تفسیر کردهاند. از سوی دیگر، در خصوص فروش قرآن به کافر، نظر رایج در میان فقهای [[شیعه]] این است که این کار جایز نیست، چرا که ممکن است موجب هتک حرمت قرآن شود. برخی از مخالفان این دیدگاه معتقدند که تملک کافر بر قرآن ممکن است باعث آشنایی بیشتر او با معارف قرآن و حتی هدایت او گردد. | در فقه امامیه، نظر غالب بر این است که خرید و فروش مصحف قرآن جایز نیست. این نظر بر اساس احادیثی است که از امام صادق (ع) نقل شده است، که میفرماید: «مَصاحف خرید و فروش نمیشوند»، و تنها جلد و کاغذ مصحف قابل معامله است. برخی از فقها که به جواز فروش قرآن اعتقاد دارند، این دیدگاه را بر اساس سیره مسلمانان و روایات مختلف تفسیر کردهاند. از سوی دیگر، در خصوص فروش قرآن به کافر، نظر رایج در میان فقهای [[شیعه]] این است که این کار جایز نیست، چرا که ممکن است موجب هتک حرمت قرآن شود. برخی از مخالفان این دیدگاه معتقدند که تملک کافر بر قرآن ممکن است باعث آشنایی بیشتر او با معارف قرآن و حتی هدایت او گردد. | ||
{{پایان}} | |||
{{پایان}} | |||
بر اساس دیدگاه نخست، پس از دوران عثمان بود که مصاحف قرآن به طور گسترده انتشار یافت و کاربرد آن رایج شد.<ref>{{یادکرد کتاب|عنوان=علوم القرآن|نام=محمدباقر|نام خانوادگی=حکیم|صفحه=108}}</ref><ref>{{یادکرد کتاب|عنوان=المحرر الوجیز|نام=عبد الحق|نام خانوادگی=ابنعطیة|جلد=1|صفحه=49}}</ref> | == تاریخچه مصحفها و قرآنها== | ||
برخی از اندیشمندان حوزه علوم قرآنی بر این باورند که گردآوری آیات و [[سورههای قرآن]] در «مُصحف» پس از عصر [[پیامبر(ص)|پیامبر اکرم(ص)]] روی داده است.<ref>{{یادکرد کتاب|عنوان=البرهان فی علوم القرآن|نام=زرکشی|نام خانوادگی=بدر|جلد=1|صفحه=281}}</ref><ref>{{یادکرد کتاب|عنوان=الاتقان فی علوم القرآن|نام=جلالالدین|نام خانوادگی=سیوطی|جلد=1|صفحه=51}}</ref><ref>{{یادکرد کتاب|عنوان=المحرر الوجیز|نام=عبد الحق|نام خانوادگی=ابنعطیة|جلد=1|صفحه=49}}</ref> برخی دیگر اما بر این باورند که قرآن به شکل مصحف کنونی در زمان پیامبر(ص) وجود داشته است؛ زیرا بر پایه مفادّ برخی احادیث، نسخههایی از قرآن در خانه و مسجد پیامبر(ص) و نیز نزد برخی [[صحابه]] بوده و یاران پیامبر(ص) قرآن را به شکل فعلی ختم میکردهاند.<ref>{{یادکرد کتاب|عنوان=تدوین قرآن|نام=علی|نام خانوادگی=کورانی|صفحه=231}}</ref><ref>{{یادکرد کتاب|عنوان=تاریخ القرآن|صفحهها=۱۱۸ - ۱۲۱}}</ref><ref>{{یادکرد کتاب|عنوان=البیان|نام=ابوالقاسم|نام خانوادگی=خویی|صفحهها=۲۵۰ - ۲۵۱}}</ref> بر اساس دیدگاه نخست، پس از دوران عثمان بود که مصاحف قرآن به طور گسترده انتشار یافت و کاربرد آن رایج شد.<ref>{{یادکرد کتاب|عنوان=علوم القرآن|نام=محمدباقر|نام خانوادگی=حکیم|صفحه=108}}</ref><ref>{{یادکرد کتاب|عنوان=المحرر الوجیز|نام=عبد الحق|نام خانوادگی=ابنعطیة|جلد=1|صفحه=49}}</ref> | |||
بنا بر حدیثی منقول از امام صادق (ع)، مصحفهای قرآن در زمان [[پیامبر (ص)]] در راه باریکی میان منبر آن حضرت و دیوار [[مسجد]] نصب شده بود و هر کس هر سورهای را که میخواست، از روی آنها استنساخ میکرد. در ادامه حدیث تصریح شده است که خرید [[قرآن کریم و معرفی اهداف آن|قرآن]] پس از عصر پیامبر خدا (ص) رواج یافت.<ref>{{یادکرد کتاب|عنوان=تهذیب الاحکام|نام=محمد بن حسن|نام خانوادگی=طوسی|جلد=6|صفحه=366}}</ref> | == تاریخچه معامله مصحف در فقه اسلامی == | ||
[[قرآن کریم]] در فقه اسلامی احکامی ویژه دارد که از جمله آنها احکام خرید و فروش قرآن است و در آن، از جواز یا عدم جواز خرید و فروش قرآن بحث میشود.<ref>{{یادکرد کتاب|عنوان=حول القرآن الکریم (موسوعة الفقه)|جلد=112}}</ref> بنا بر حدیثی منقول از [[امام صادق(ع)]]، مصحفهای قرآن در زمان [[پیامبر (ص)|پیامبر(ص)]] در راه باریکی میان منبر آن حضرت و دیوار [[مسجد]] نصب شده بود و هر کس هر سورهای را که میخواست، از روی آنها استنساخ میکرد. در ادامه حدیث تصریح شده است که خرید [[قرآن کریم و معرفی اهداف آن|قرآن]] پس از عصر پیامبر خدا (ص) رواج یافت.<ref>{{یادکرد کتاب|عنوان=تهذیب الاحکام|نام=محمد بن حسن|نام خانوادگی=طوسی|جلد=6|صفحه=366}}</ref> | |||
== دیدگاه شیعه == | == دیدگاه شیعه در معامله مصحف == | ||
در [[فقه امامیه]]، در باره جواز یا عدم جواز فروش مصحف دیدگاههای مختلفی وجود دارد که عمدتاً به اختلاف احادیثِ مربوط به آن باز میگردد. به نظر مشهور فقهای | در [[فقه امامیه]]، در باره جواز یا عدم جواز فروش مصحف دیدگاههای مختلفی وجود دارد که عمدتاً به اختلاف احادیثِ مربوط به آن باز میگردد. به نظر مشهور فقهای امامیه، خرید و فروش مصحفِ قرآن کریم جایز نیست.<ref>{{یادکرد کتاب|عنوان=تحریر الاحکام|نام=حسن بن یوسف|نام خانوادگی=علامه حلی|جلد=2|صفحه=261}}</ref><ref>{{یادکرد کتاب|عنوان=الحدائق|نام=یوسف|نام خانوادگی=بحرانی|جلد=18|صفحه=218}}</ref><ref>{{یادکرد کتاب|عنوان=مفتاح الکرامة|نام=جواد|نام خانوادگی=مفتاح الکرامة حسینی|جلد=12|صفحه=273}}</ref> | ||
=== دلائل === | === دلائل === | ||
خط ۳۶: | خط ۳۳: | ||
=== فروش مصحف به کافر === | === فروش مصحف به کافر === | ||
در صورتی که فروش مصحف به طور کلّی ممنوع شمرده شود، قطعاً فروش آن به کافر هم ممنوع خواهد بود؛ ولی بر پایه قول به جواز فروش مصحف (چه قائل به کراهت باشیم یا نه)، این بحث مطرح میشود که آیا فروش قرآن به کافر جایز است یا نه. نظر مشهور در میان فقهای شیعه از عصر [[علامه حلی و گسترش تشیع|علامه حلی]] به بعد، آن بوده است که فروش مصحف به کافر جایز نیست.<ref>{{یادکرد کتاب|عنوان=قواعد الاحکام|نام خانوادگی=علامه حلی|جلد=2|صفحه=9}}</ref><ref>{{یادکرد کتاب|عنوان=الدروس الشرعیة|نام=محمد بن مکی عاملی|نام خانوادگی=شهید اول|جلد=2|صفحه=41}}</ref><ref>{{یادکرد کتاب|عنوان=المکاسب|نام=مرتضی|نام خانوادگی=شیخ انصاری|جلد=2|صفحه=161}}</ref> | در صورتی که فروش مصحف به طور کلّی ممنوع شمرده شود، قطعاً فروش آن به کافر هم ممنوع خواهد بود؛ ولی بر پایه قول به جواز فروش مصحف (چه قائل به کراهت باشیم یا نه)، این بحث مطرح میشود که آیا فروش قرآن به کافر جایز است یا نه. نظر مشهور در میان فقهای شیعه از عصر [[علامه حلی و گسترش تشیع|علامه حلی]] به بعد، آن بوده است که فروش مصحف به کافر جایز نیست.<ref>{{یادکرد کتاب|عنوان=قواعد الاحکام|نام خانوادگی=علامه حلی|جلد=2|صفحه=9}}</ref><ref>{{یادکرد کتاب|عنوان=الدروس الشرعیة|نام=محمد بن مکی عاملی|نام خانوادگی=شهید اول|جلد=2|صفحه=41}}</ref><ref>{{یادکرد کتاب|عنوان=المکاسب|نام=مرتضی|نام خانوادگی=شیخ انصاری|جلد=2|صفحه=161}}</ref> مستندات این نظر را ادله مختلفی شمردهاند، از جمله ادله دال بر ممنوعیت تملک برده مسلمان توسط کافر و این حدیث نبوی که علو و برتری از آنِ اسلام است: «الاسلام یَعْلُو ولا یُعْلی علیه.» <ref>{{یادکرد کتاب|عنوان=المکاسب|نام=مرتضی|نام خانوادگی=شیخ انصاری|جلد=2|صفحه=162}}</ref> | ||
مستندات این نظر را ادله مختلفی شمردهاند، از جمله ادله دال بر ممنوعیت تملک برده مسلمان توسط کافر و این حدیث نبوی که علو و برتری از آنِ اسلام است: «الاسلام یَعْلُو ولا یُعْلی علیه.» <ref>{{یادکرد کتاب|عنوان=المکاسب|نام=مرتضی|نام خانوادگی=شیخ انصاری|جلد=2|صفحه=162 | |||
شماری از تابعان هم مانند [[عکرمه]]، [[عامر شعبی]]، [[حکم بن عینیه]] و [[حسن بصری قائل]] به جواز خرید و فروش مصحف بودهاند.<ref>{{یادکرد کتاب|عنوان=السنن الکبری|نام=احمد بن حسین|نام خانوادگی=بیهقی|جلد=6|صفحه=17}}</ref><ref>{{یادکرد کتاب|عنوان=المصنف|نام=عبد الرزاق|نام خانوادگی=صنعانی|جلد=8|صفحه=113}}</ref> | == دیدگاه اهلسنّت در معامله مصحف == | ||
از [[ابن عباس]] و [[سعید بن جبیر]] نقل شده که فروش قرآن را روا دانستهاند، ولی با این شیوه که قرآن ابزار کسب درآمد قرار گیرد، مخالفت کردهاند.<ref>{{یادکرد کتاب|عنوان=السنن الکبری|نام=احمد بن حسین|نام خانوادگی=بیهقی|جلد=6|صفحه=16}}</ref><ref>{{یادکرد کتاب|عنوان=المصنف|نام خانوادگی=ابن ابیشیبه|جلد=5|صفحه=31}}</ref><ref>{{یادکرد کتاب|عنوان=کنز العمّال|نام=علی بن حسام الدین|نام خانوادگی=متقی هندی|جلد=2|صفحه=344}}</ref> از [[عمر بن خطاب]] و [[عبداللَّه بن عمر]] نقل شده که به صراحت، خرید و فروش مصحف قرآن را ممنوع دانستهاند و کسانی مانند [[عبد اللَّه بن مسعود]] و [[ابوموسی اشعری]] آن را مکروه شمردهاند.<ref>{{یادکرد کتاب|عنوان=السنن الکبری|نام=احمد بن حسین|نام خانوادگی=بیهقی|جلد=6|صفحه=16}}</ref><ref>{{یادکرد کتاب|عنوان=المصنف|نام خانوادگی=ابن ابیشیبه|جلد=5|صفحه=30}}</ref><ref>{{یادکرد کتاب|عنوان=کنز العمّال|نام=علی بن حسام الدین|نام خانوادگی=متقی هندی|جلد=2|صفحه=330}}</ref> در برابر این دو گروه، برخی از صحابه و تابعیان، میان خرید و فروش تفصیل قائل شدهاند؛ از ابن عباس، سعید بن جبیر، [[قتادة بن دعامه]] و [[جابر بن عبد اللَّه]] نقل شده است که خریدن مصحف جایز، ولی فروش آن ممنوع است.<ref>{{یادکرد کتاب|عنوان=السنن الکبری|نام=احمد بن حسین|نام خانوادگی=بیهقی|جلد=6|صفحه=16}}</ref><ref>{{یادکرد کتاب|عنوان=المجموع|نام=یحیی بن شرف|نام خانوادگی=نووی|جلد=9|صفحهها=۲۵۱ - ۲۵۲}}</ref><ref>{{یادکرد کتاب|عنوان=الاتقان فی علوم القرآن|نام=جلالالدین|نام خانوادگی=سیوطی|جلد=2|صفحه=457}}</ref> شماری از تابعان هم مانند [[عکرمه]]، [[عامر شعبی]]، [[حکم بن عینیه]] و [[حسن بصری قائل]] به جواز خرید و فروش مصحف بودهاند.<ref>{{یادکرد کتاب|عنوان=السنن الکبری|نام=احمد بن حسین|نام خانوادگی=بیهقی|جلد=6|صفحه=17}}</ref><ref>{{یادکرد کتاب|عنوان=المصنف|نام=عبد الرزاق|نام خانوادگی=صنعانی|جلد=8|صفحه=113}}</ref> | |||
=== اختلاف در حکم فروش مصحف === | === اختلاف در حکم فروش مصحف === | ||
تقریباً تمامی فقهای اهل سنّت، خریدن مصحف قرآن را اجازه دادهاند؛ ولی در باره جواز فروش آن اختلاف نظر دارند: [[حنفیان]]، [[مالکیان]] و [[شافعیان]]، فروش مصحف را جایز شمردهاند.<ref>{{یادکرد کتاب|عنوان=المجموع|نام=یحیی بن شرف|نام خانوادگی=نووی|جلد=9|صفحه=252}}</ref><ref>{{یادکرد کتاب|عنوان=الشرح الکبیر|نام=عبد الرحمن|نام خانوادگی=مقدسی|جلد=4|صفحهها=۱۲ - ۱۳}}</ref><ref>{{یادکرد کتاب|عنوان=فقه السنة|نام خانوادگی=سید سابق|جلد=3|صفحه=88}}</ref> البته برخی از آنان بویژه شافعیان، به کراهت آن قائلاند و این قول از شافعی هم نقل شده است.<ref>{{یادکرد کتاب|عنوان=المجموع|نام=یحیی بن شرف|نام خانوادگی=نووی|جلد=9|صفحه=252}}</ref><ref>{{یادکرد کتاب|عنوان=المحلّی|نام=علی بن احمد|نام خانوادگی=ابن حزم|جلد=9|صفحهها=۴۴ - ۴۷}}</ref><ref>{{یادکرد کتاب|عنوان=روضة الطالبین|نام=یحیی بن شرف|نام خانوادگی=نووی|جلد=3|صفحه=87}}</ref> | تقریباً تمامی فقهای اهل سنّت، خریدن مصحف قرآن را اجازه دادهاند؛ ولی در باره جواز فروش آن اختلاف نظر دارند: [[حنفیان]]، [[مالکیان]] و [[شافعیان]]، فروش مصحف را جایز شمردهاند.<ref>{{یادکرد کتاب|عنوان=المجموع|نام=یحیی بن شرف|نام خانوادگی=نووی|جلد=9|صفحه=252}}</ref><ref>{{یادکرد کتاب|عنوان=الشرح الکبیر|نام=عبد الرحمن|نام خانوادگی=مقدسی|جلد=4|صفحهها=۱۲ - ۱۳}}</ref><ref>{{یادکرد کتاب|عنوان=فقه السنة|نام خانوادگی=سید سابق|جلد=3|صفحه=88}}</ref> البته برخی از آنان بویژه شافعیان، به کراهت آن قائلاند و این قول از شافعی هم نقل شده است.<ref>{{یادکرد کتاب|عنوان=المجموع|نام=یحیی بن شرف|نام خانوادگی=نووی|جلد=9|صفحه=252}}</ref><ref>{{یادکرد کتاب|عنوان=المحلّی|نام=علی بن احمد|نام خانوادگی=ابن حزم|جلد=9|صفحهها=۴۴ - ۴۷}}</ref><ref>{{یادکرد کتاب|عنوان=روضة الطالبین|نام=یحیی بن شرف|نام خانوادگی=نووی|جلد=3|صفحه=87}}</ref> مستند کراهت، از یک سو ضرورتِ تعظیم و بزرگداشت [[قرآن کریم و معرفی اهداف آن|قرآن کریم]] است (تا ابزار تجارت و منفعت طلبی قرار نگیرد) و از سوی دیگر، سیره صحابیان پیامبر (ص). احمد بن حنبل و به تبع او فقهای حنبلی، با استناد به همین ادلّه، به حرمت بیع مصحف قائل شدهاند؛ <ref>{{یادکرد کتاب|عنوان=المجموع|نام=یحیی بن شرف|نام خانوادگی=نووی|جلد=9|صفحه=252}}</ref> ولی خریدن مصحف از آن رو که مستلزم روا داشتن ابتذال نسبت به کتاب خدا نیست، جایز است و تنها شماری از [[حنبلیان]]، خریدن مصحف را مکروه شمردهاند.<ref>{{یادکرد کتاب|عنوان=الإنصاف فی معرفة الراجح من الخلاف|نام=علاءالدین|نام خانوادگی=مرداوی|جلد=4|صفحهها=۲۷۸ - ۲۷۹}}</ref> | ||
مستند کراهت، از یک سو ضرورتِ تعظیم و بزرگداشت [[قرآن کریم و معرفی اهداف آن|قرآن کریم]] است (تا ابزار تجارت و منفعت طلبی قرار نگیرد) و از سوی دیگر، سیره صحابیان پیامبر (ص). احمد بن حنبل و به تبع او فقهای حنبلی، با استناد به همین ادلّه، به حرمت بیع مصحف قائل شدهاند؛ <ref>{{یادکرد کتاب|عنوان=المجموع|نام=یحیی بن شرف|نام خانوادگی=نووی|جلد=9|صفحه=252}}</ref> | |||
ولی خریدن مصحف از آن رو که مستلزم روا داشتن ابتذال نسبت به کتاب خدا نیست، جایز است و تنها شماری از [[حنبلیان]]، خریدن مصحف را مکروه شمردهاند.<ref>{{یادکرد کتاب|عنوان=الإنصاف فی معرفة الراجح من الخلاف|نام=علاءالدین|نام خانوادگی=مرداوی|جلد=4|صفحهها=۲۷۸ - ۲۷۹}}</ref> | |||
=== فروختن مصحف به کافر === | === فروختن مصحف به کافر === |
ویرایش