trustworthy
۳۱۰
ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش |
(ابرابزار، اصلاح ارقام) |
||
خط ۱۲: | خط ۱۲: | ||
== تاریخچه سحر == | == تاریخچه سحر == | ||
تاریخ شروع سحر و جادوگری در زندگی بشر مشخص نیست، ولی اینقدر میتوان گفت که از زمانهای خیلی قدیم این کار در بین مردم رواج داشته است.<ref>{{یادکرد کتاب|عنوان=تاریخ جادو گردی|عنوان کتاب=تاریخ جادو گردی|نام=ایرج|نام خانوادگی=گلسرخ|صفحه=۲۳}}</ref> | |||
در بررسی تاریخی مسئله سحر، کشف آثار گیاهان، نخستین عامل پیدایش [[تفاوت معجزه با سحر و جادو|جادوگری]] و سحر به نظر میرسد. در دورانی که بشر از شناخت واقعیت بیماریها عاجز بود، اولین تلاشها برای توجیه بیماری بر اساس مُدرکات بود و مبنای درمان نیز در تمام زمینههای پزشکی در ابتدا جادوگری و [[افسون]] بود که مخلوق فکر و چارهاندیشی بشر و اساس اعتقادات او بوده است. قرنها پیش از [[عیسی مسیح در منابع مسیحی و اسلامی|حضرت مسیح(ع)]] اختلال روانی، مترادف با سحر و جادو و [[دیدار ارواح با اهل دنیا|ارواح]] شیاطین بود. آنها بیماری را نتیجه [[تسخیر]] ارواح خبیثه میدانستند که چاره آن منحصر به خارج کردن آن ارواح موذی از بدن شخص مبتلا بود که طی مراسم ویژه انجام میگرفت. در سال ۱۴۸۶ کتابی درباره [[آفرینش جن به شکل حیوانات|تسخیر جن]] نوشته شد که در آن ویژگیهای زشت و عادات ناپسند جادوگران و شیوه کار آنان تشریح شده بود و نشان میداد که بسیاری از قربانیان آنان، بیماران روانی بودهاند. برای درمان هر کس که کوچکترین اثری از اختلال روانی در وی بود، راهی جز افسون و جادوگری وجود نداشت. | در بررسی تاریخی مسئله سحر، کشف آثار گیاهان، نخستین عامل پیدایش [[تفاوت معجزه با سحر و جادو|جادوگری]] و سحر به نظر میرسد. در دورانی که بشر از شناخت واقعیت بیماریها عاجز بود، اولین تلاشها برای توجیه بیماری بر اساس مُدرکات بود و مبنای درمان نیز در تمام زمینههای پزشکی در ابتدا جادوگری و [[افسون]] بود که مخلوق فکر و چارهاندیشی بشر و اساس اعتقادات او بوده است. قرنها پیش از [[عیسی مسیح در منابع مسیحی و اسلامی|حضرت مسیح(ع)]] اختلال روانی، مترادف با سحر و جادو و [[دیدار ارواح با اهل دنیا|ارواح]] شیاطین بود. آنها بیماری را نتیجه [[تسخیر]] ارواح خبیثه میدانستند که چاره آن منحصر به خارج کردن آن ارواح موذی از بدن شخص مبتلا بود که طی مراسم ویژه انجام میگرفت. در سال ۱۴۸۶ کتابی درباره [[آفرینش جن به شکل حیوانات|تسخیر جن]] نوشته شد که در آن ویژگیهای زشت و عادات ناپسند جادوگران و شیوه کار آنان تشریح شده بود و نشان میداد که بسیاری از قربانیان آنان، بیماران روانی بودهاند. برای درمان هر کس که کوچکترین اثری از اختلال روانی در وی بود، راهی جز افسون و جادوگری وجود نداشت. | ||
از | از زمانهای بسیار دور این احساس در بشر وجود داشته است که او با موجودات شریر روبروست و در این مقابله و رویارویی، آیینهای جادویی را تنها سلاح خویش یافت. اسناد به دست آمده حاکی از این است که این آیین در میان ساکنان رود [[دجله]] و [[فرات]] که پنج هزار سال قبل از میلاد مسیح میزیستهاند، رواج داشته است. [[کاهنان]] این قوم معتقد بودند که در درون انسان نیروی خطرناکی وجود دارد که از او محافظت میکند اما در عین حال میتواند مخرب هم باشد و سحر و جادو در دست تبهکاران اسلحه منحرفی بود که میشد از آن برای مقاصد پلید استفاده کرد.<ref>{{یادکرد کتاب|عنوان=تاریخ جادوگری|عنوان کتاب=تاریخ جادوگری|نام=ایرج|نام خانوادگی=گلسرخ|صفحه=۲۲}}</ref> | ||
جادوگری تقریباً در همهٔ جوامع وجود داشته است و بیشتر نزد [[کلدانیها]]، [[مصریها]]، یونانیان و رومیها معمول بود.<ref>{{یادکرد کتاب|عنوان=دایرةالمعارف فارسی|عنوان کتاب=دایرةالمعارف فارسی|نام=غلام حسین|نام خانوادگی=مصاحب|جلد=۱|صفحه=۷۱۷}}</ref> در دوران امپراتور روم این علم قدری به فلسفه نزدیک گردید و از همان زمانها بود که ریشه کیمیاگری رشد کرد.<ref>{{یادکرد کتاب|عنوان=دایرةالمعارف فارس|عنوان کتاب=دایرةالمعارف فارسی|نام=غلام حسین|نام خانوادگی=مصاحب|صفحه=۱۰}}</ref> | |||
از اواخر قرون | از اواخر قرون وُسطی آیینهای شیطانی باب روز شد که مهمترین آنها [[جادوی سیاه]] بود. در این دوران جادوگری انواع و اقسام بیشمار یافت و یهودیها آن را به کتاب مقدس در زمینه سحر و جادو مطرح کردند، سپس جادوی حروف را ساختند و در پی آن فنون جادویی در میان آنها باب شد.<ref>{{یادکرد کتاب|عنوان=دایرةالمعارف فارسی|عنوان کتاب=دایرةالمعارف فارسی|نام=غلام حسین|نام خانوادگی=مصاحب|صفحه=11}}</ref> بعداً در عصر پیامبر اسلام(ص) یهودیان برای مبارزه با اسلام و مسلمانان، این فنون را به کار مییردند و برای اینکه به این کار مذموم رنگ دینی بدهند، آن را به برخی پیامبران بزرگ همچون [[سلیمان (ع)]] اسناد میدادند و سلطنت او را نشأت گرفته از سحر و ساحر جلوه میدادند.<ref>{{یادکرد کتاب|عنوان=تفسیر تسنیم|عنوان کتاب=تفسیر تسنم|نام=عبدالله|نام خانوادگی=جوادی آملی|جلد=۶۹۲|صفحه=5}}</ref> | ||
البته سحر قبل از حضرت | البته سحر قبل از حضرت سلیمان(ع) نیز وجود داشته است، زیرا هر پیامبری که مبعوث میشد، [[طاغوتیان]] تهمت سحر را متوجه او میکردند و حتی این اتهام در زمان [[حضرت نوح(ع)]] وجود داشت: {{قرآن بزرگ|کَذلِکَ ما أَتیَ الّذینَ مِنْ قَبْلِهِمْ مِنْ رَسُولٍ اِلّا قالُوا ساحِرٌ اَوْ مَجْنُونٌ. | ||
| سوره = | | سوره = ذاریات | ||
| آیه = | | آیه = ۵۲ | ||
| ترجمه = | | ترجمه = هیچ پیامبری برای هدایت امتهای پیشین نیامد جز اینکه او را تکذیب کردند و گفتند او ساحر یا دیوانه است. | ||
}} | }} | ||
آنگونه | آنگونه که تاریخ بیان میکند در زمان حضرت سلیمان(ع) عدهای در سرزمین او به جادوگری پرداختند. از طرف آن حضرت تمام نوشتهها و ورقپارههای آنها جمعآوری شد و در محل مخصوصی نگهداری گردید. پس از رحلت حضرت سلیمان(ع) جمعی آنها را بیرون آوردند و شروع به ترویج جادوگری نمودند و در ضمن، اعلام کردند که وی پیامبر نبوده، بلکه یک جادوگر بوده است که به کمک همین فن بر کشور و امور خارقالعاده مسلط شده است. این بود که [[بنی اسرائیل]] هم از آنان تبعیت کردند و در این میان سخت به سحر و جادو دل بستند و دست از [[تورات]] برداشتند.<ref>{{یادکرد کتاب|عنوان=تفسیر نمونه|عنوان کتاب=تفسیر نمونه|نام=ناصر|نام خانوادگی=مکارم شیرازی|جلد=1|صفحه=261}}</ref> | ||
از آغاز | از آغاز مسیحیت، [[کلیسا]] برای جلوگیری از جادوگری به مبارزه برخاست و چه بسا کسانی بودند که به اتهام این حرفه به دست اولیای دین مسیح شکنجه و کشته میشدند.<ref>{{یادکرد کتاب|عنوان=دایرةالمعارف فارسی|عنوان کتاب=دایرةالمعارف فارسی|نام=غلام حسین|نام خانوادگی=مصاحب|جلد=1|صفحه=717}}</ref> کلیسای مسیحی اعمال سحر و جادوگری را حتی اگر به نیت خیر هم انجام میشد، محکوم میکرد.<ref>{{یادکرد کتاب|عنوان=تاریخ جادوگری|عنوان کتاب=تاریخ جادوگری|نام=ایرج|نام خانوادگی=گلسرخ|صفحه=123}}</ref> | ||
قبل از ظهور اسلام، اقوام عرب چنان با سحر و جادو خو گرفته بودند | قبل از ظهور اسلام، اقوام عرب چنان با سحر و جادو خو گرفته بودند که با آن زندگی میکردند و با آن میمردند. [[طلسمها]] نیرومندترین محافظین آنها بهشمار میرفت و حکیمان و عقلای آنان با سرودهای مقدس آینده را پیشگویی مینمودند. مردم عرب پس از آنکه پیامبر(ص) دین جدید و کامل اسلام را آورد، باز هم دست از اعمال جادویی خود برنداشتند، بلکه آیاتی از قرآن را به اوراد و عزایم خود آوردند و بدینسان قدرت دین را با جادوی سنتی یکجا به کار گرفتند.<ref>{{یادکرد کتاب|عنوان=تاریخ جادوگری|عنوان کتاب=تاریخ جادوگری|نام=ایرج|نام خانوادگی=گلسرخ|صفحه=292}}</ref> | ||
در زمان ما اعتقاد به | در زمان ما اعتقاد به این پدیده نه فقط در میان اقوام بدوی، بلکه در محافل متمدن دنیا هنوز هم رایج است و عمر بسیار طولانی آن نشان میدهد که ریشههای عمیق در روح و افکار مردم دارد.<ref>{{یادکرد کتاب|عنوان=دایرةالمعارف فارسی|عنوان کتاب=دایرةالمعارف فارسی|نام=غلام حسین|نام خانوادگی=مصاحب|جلد=1|صفحه=717}}</ref> | ||
== تعریف سحر == | == تعریف سحر == | ||
خط ۶۰: | خط ۶۰: | ||
این تعریف، اعم از تعریفهای پیشین است؛ زیرا در آن نه از تأثیر سخن رفته و نه از اضرار؛ بنابراین، ایجاد کار خارقالعاده از راههای یاد شده، سحر بهشمار میرود؛ در دیگری تأثیر بگذارد یا نگذارد. | این تعریف، اعم از تعریفهای پیشین است؛ زیرا در آن نه از تأثیر سخن رفته و نه از اضرار؛ بنابراین، ایجاد کار خارقالعاده از راههای یاد شده، سحر بهشمار میرود؛ در دیگری تأثیر بگذارد یا نگذارد. | ||
* '''تعریف چهارم:''' | * '''تعریف چهارم:''' | ||
کاری که پدید آمدن امری را در پی داشته و منشأ آن پنهان و غیر متعارف باشد. البته نه بدین معنا که هر عمل این چنینی مصداق سحر است؛ بلکه بدین معنا که سحر چنین ماهیتی دارد، با این توضیح که چنین عملی گاه در پرتو تقویت و تصفیه نفس از راه ریاضت از فرد صادر میشود؛ گاه با بهکارگیری قوانین طبیعی یا هندسی؛ گاه با تسخیر روحانیات افلاک، [[ستارگان]] و مانند آنها که مشهور نزد [[یونانیان]] و [[کلدانیان]] بوده است؛ گاه با تسخیر جنیان و شیاطین؛ گاه با اعمالی که مناسب مطلوب و مقصود است، مانند کشیدن تصاویر مسحور، نقشها، گره زدن و بستن، دمیدن یا نوشتن که به [[رُقیه]] (کلماتی که با آن، فرد مبتلا به آفتی همچون [[صرع]] و [[تب]] را تعویذ میکنند) و [[عزیمه]] (کلماتی که با آن ارواح خبیث را از بدن کسی که بدان تعلق گرفته خارج میسازند) تقسیم میشود، یا دود کردن گیاهان خوشبو و مناسب در زمانی خاص که نزد [[نَبَطیان]] معروف بوده است. و گاه با ذکر نامهایی که معانی آنها معلوم نیست و نوشتن آن نامها به ترتیبی خاص. این قسم به [[اعراب]] و[[نبطیان]] منسوب است، و گاه با ذکر الفاظ دارای معانی معلوم غیر از دعاها و گاه با تصرف در بعضی آیات یا دعاها یا نامها. گاهی نیز با قرار دادن اعداد به ترتیبی خاص در لوحهایی. گوینده این قول پس از بیان اسباب نهگانه اشاره رفته، میگوید: قدر متیقن از سحر نوع پنجم است. نوع اول و دوم بهطور یقین از مصادیق سحر نیست. باقی موارد مشتبه و مشکوک است.<ref>نراقی، احمد، مستند الشیعة، ج۱۴، ص۱۱۵.</ref> | کاری که پدید آمدن امری را در پی داشته و منشأ آن پنهان و غیر متعارف باشد. البته نه بدین معنا که هر عمل این چنینی مصداق سحر است؛ بلکه بدین معنا که سحر چنین ماهیتی دارد، با این توضیح که چنین عملی گاه در پرتو تقویت و تصفیه نفس از راه ریاضت از فرد صادر میشود؛ گاه با بهکارگیری قوانین طبیعی یا هندسی؛ گاه با تسخیر روحانیات افلاک، [[ستارگان]] و مانند آنها که مشهور نزد [[یونانیان]] و [[کلدانیان]] بوده است؛ گاه با تسخیر جنیان و شیاطین؛ گاه با اعمالی که مناسب مطلوب و مقصود است، مانند کشیدن تصاویر مسحور، نقشها، گره زدن و بستن، دمیدن یا نوشتن که به [[رُقیه]] (کلماتی که با آن، فرد مبتلا به آفتی همچون [[صرع]] و [[تب]] را تعویذ میکنند) و [[عزیمه]] (کلماتی که با آن ارواح خبیث را از بدن کسی که بدان تعلق گرفته خارج میسازند) تقسیم میشود، یا دود کردن گیاهان خوشبو و مناسب در زمانی خاص که نزد [[نَبَطیان]] معروف بوده است. و گاه با ذکر نامهایی که معانی آنها معلوم نیست و نوشتن آن نامها به ترتیبی خاص. این قسم به [[اعراب]] و[[نبطیان]] منسوب است، و گاه با ذکر الفاظ دارای معانی معلوم غیر از دعاها و گاه با تصرف در بعضی آیات یا دعاها یا نامها. گاهی نیز با قرار دادن اعداد به ترتیبی خاص در لوحهایی. گوینده این قول پس از بیان اسباب نهگانه اشاره رفته، میگوید: قدر متیقن از سحر نوع پنجم است. نوع اول و دوم بهطور یقین از مصادیق سحر نیست. باقی موارد مشتبه و مشکوک است.<ref>نراقی، احمد، مستند الشیعة، ج۱۴، ص۱۱۵.</ref> | ||
بنابر تعریف چهارم، عمل خارقالعاده پدید آمده در پرتو تقویت نفس مصداق سحر نیست؛ چنانکه آنچه به سبب نوع دوم ایجاد میشود نیز مصداق سحر نخواهد بود. مصداق سحر بودن کارهایی که با تسخیر ارواح افلاک (فرشتگان) یا جنیان و شیاطین و سایر اسباب نهگانه جز نوع پنجم صورت میگیرد، مورد شک و شبهه است؛ بنابراین، تعریف چهارم اخص از تعریف سوم است؛ لیکن از حیث قید نشدن اضرار به دیگری در این تعریف، از تعریف اول و دوم اعم میباشد. | بنابر تعریف چهارم، عمل خارقالعاده پدید آمده در پرتو تقویت نفس مصداق سحر نیست؛ چنانکه آنچه به سبب نوع دوم ایجاد میشود نیز مصداق سحر نخواهد بود. مصداق سحر بودن کارهایی که با تسخیر ارواح افلاک (فرشتگان) یا جنیان و شیاطین و سایر اسباب نهگانه جز نوع پنجم صورت میگیرد، مورد شک و شبهه است؛ بنابراین، تعریف چهارم اخص از تعریف سوم است؛ لیکن از حیث قید نشدن اضرار به دیگری در این تعریف، از تعریف اول و دوم اعم میباشد. | ||
خط ۷۴: | خط ۷۴: | ||
ماهیت تعریف هفتم با دیگر تعریفها متفاوت است و در حقیقت، تعریفی جدید از سحر است؛ بنابراین تعریف، ایجاد عمل خارقالعاده مطلقاً با هر سبب پنهان سحر بهشمار نمیرود؛ چنانکه تسخیر نیز مطلقاً سحر نخواهد بود.<ref>خویی، سیدابوالقاسم، مصباح الفقاهة، ج۱، ص۴۵۳.</ref> | ماهیت تعریف هفتم با دیگر تعریفها متفاوت است و در حقیقت، تعریفی جدید از سحر است؛ بنابراین تعریف، ایجاد عمل خارقالعاده مطلقاً با هر سبب پنهان سحر بهشمار نمیرود؛ چنانکه تسخیر نیز مطلقاً سحر نخواهد بود.<ref>خویی، سیدابوالقاسم، مصباح الفقاهة، ج۱، ص۴۵۳.</ref> | ||
* '''تعریف هشتم:''' | * '''تعریف هشتم:''' | ||
دانشی که به کار بستن آن، موجب پیدایی ملکهای نفسانی در فرد شده، او را بر ایجاد کارهای شگفت با اسباب ناپیدا توانا میسازد.<ref>حلی، مقداد بن عبدالله، التنقیح الرائع لمختصر الشرائع، ج۲، ص۱۲.</ref> | دانشی که به کار بستن آن، موجب پیدایی ملکهای نفسانی در فرد شده، او را بر ایجاد کارهای شگفت با اسباب ناپیدا توانا میسازد.<ref>حلی، مقداد بن عبدالله، التنقیح الرائع لمختصر الشرائع، ج۲، ص۱۲.</ref> | ||
طبق این تعریف، منشأ سحر قوت نفس ساحر است و او در پرتو توانایی نفس خود، بدون آنکه از بیرون کمک بگیرد کارهای خارقالعاده انجام میدهد؛ بنابراین، کارهای خارقالعاده انجام گرفته به سببی از اسباب بیرونی و نه قوت و ملکه نفسانی ساحر مصداق سحر نخواهد بود. در نتیجه این تعریف از این جهت اخص از تعریفهای پیشین خواهد بود. | طبق این تعریف، منشأ سحر قوت نفس ساحر است و او در پرتو توانایی نفس خود، بدون آنکه از بیرون کمک بگیرد کارهای خارقالعاده انجام میدهد؛ بنابراین، کارهای خارقالعاده انجام گرفته به سببی از اسباب بیرونی و نه قوت و ملکه نفسانی ساحر مصداق سحر نخواهد بود. در نتیجه این تعریف از این جهت اخص از تعریفهای پیشین خواهد بود. | ||
خط ۸۲: | خط ۸۲: | ||
== اقسام سحر و جادو == | == اقسام سحر و جادو == | ||
[[قرآن کریم و معرفی اهداف آن|قرآن کریم]] به شدت | [[قرآن کریم و معرفی اهداف آن|قرآن کریم]] به شدت این عمل را مورد نکوهش و سرزنش قرار داده است و آنها را سوداگرانی میداند که خود را به بدترین بها فروختهاند.<ref>{{یادکرد کتاب|عنوان=تفسیر نمونه|عنوان کتاب=تفسیر نمونه|نام=ناصر|نام خانوادگی=مکارم شیرازی|ناشر=دارالکتاب الاسلامیه|جلد=1|صفحه=۳۸۰و۳۸۱.}}</ref> | ||
[[امام صادق (ع)]] فرمود: {{متن عربی|سحر، انواعی دارد: يک نوع آن مانند [[طبابت]] است، چنانكه پزشكان برای هر دردی دوا و دارو دارند، [[ساحران]] هم برای هر سلامتی آفتی و برای هر عافيتی بلايی دارند. نوع دوم آن تردستی و | [[امام صادق (ع)]] فرمود: {{متن عربی|سحر، انواعی دارد: يک نوع آن مانند [[طبابت]] است، چنانكه پزشكان برای هر دردی دوا و دارو دارند، [[ساحران]] هم برای هر سلامتی آفتی و برای هر عافيتی بلايی دارند. نوع دوم آن تردستی و چشمبندی، نوع سوم آن تسخير نمودن جنّ و شیاطین.}}<ref>{{یادکرد کتاب|عنوان=احتجاج طبرسی|ترجمه عنوان=صفحه ۹۳۹ به نقل از نخبة التفاسیر|عنوان کتاب=احتجاج طبرسی|صفحه=۳۲۵–۳۱۹}}</ref> | ||
و در قرآن | و در قرآن بیش از ۵۰ مورد کلمه سحر به کار رفته که از مجموع آن میتوان استفاده کرد که سحر به دو قسم تقسیم میشود: | ||
=====۱. سحر غیر حقیقی ===== | ===== ۱. سحر غیر حقیقی ===== | ||
سحری | سحری که مقصود از آن فریفتن و تردستی و شعبده بازی و چشمبندی است و حقیقتی ندارد، چنانکه میخوانیم:{{قرآن بزرگ|قَالَ بَلْ أَلْقُوا ۖ فَإِذَا حِبَالُهُمْ وَعِصِیُّهُمْ یُخَیَّلُ إِلَیْهِ مِنْ سِحْرِهِمْ أَنَّهَا تَسْعَیٰ | ||
| سوره = طه | | سوره = طه | ||
| آیه = | | آیه = ۶۶ | ||
| ترجمه = | | ترجمه = ریسمانها و عصاهای جادوگران زمان موسی در اثر سحر، خیال میشد که حرکت میکنند. | ||
}} | }} | ||
و در | و در آیه دیگر آمده است: | ||
{{قرآن بزرگ|فَلمّا أَلقوا سَحَروا | {{قرآن بزرگ|فَلمّا أَلقوا سَحَروا أَعیُنَ الناسِ و استرهَبوهُم | ||
| سوره = اعراف | | سوره = اعراف | ||
| آیه = | | آیه = ۱۱۶ | ||
| ترجمه = هنگامی که | | ترجمه = هنگامی که ریسمانها را انداختند چشمهای مردم را سحر کردند و آنها را ارعاب نمودند. | ||
}} | }} | ||
از | از این آیات روشن میشود که سحر دارای حقیقتی نیست، که بتواند در اشیا تصرفی کند و اثری بگذارد بلکه این تردستی و چشمبندی ساحران است که آن چنان جلوه میدهد. | ||
=====۲. سحر حقیقی ===== | ===== ۲. سحر حقیقی ===== | ||
قسم دوّم سحری است | قسم دوّم سحری است که واقعاً اثرگذار است مثل اینکه باعث جدائی زن و شوهر یا مریض شدن انسان و… میشود، در قرآن میخوانیم: {{قرآن بزرگ|وَ اتّبِعوُا ما تَتلوُا الشّیاطینَ مُلکِ سُلیمانَ و ما کَفَرَ سُلیمانُ و لکنّ الشَّیاطینَ کَفروا یُعَلِّموُنَ الناسَ السّحرَ و … | ||
| سوره = بقره | | سوره = بقره | ||
| آیه = | | آیه = ۱۰۲ | ||
| ترجمه = و آنچه | | ترجمه = و آنچه که شیاطین در روزگار فرمانروایی سلیمان میخواندند، پیروی کردند. و [[سلیمان]] (به سحر نپرداخت) و کفر نورزید، ولی شیاطین کفر ورزیدند، آنان به مردم سحر میآموختند…. | ||
}} | }} | ||
و در آیه دیگر آمده: | و در آیه دیگر آمده: | ||
{{قرآن بزرگ|فَقالَ إِن هذا إلا سحرٌ | {{قرآن بزرگ|فَقالَ إِن هذا إلا سحرٌ یُؤثرُ | ||
| سوره = مدثر | | سوره = مدثر | ||
| آیه = | | آیه = ۲۴ | ||
| ترجمه = این (قرآن) چیزی جز افسون و سحری همچون سحرهای پیشینان نیست | | ترجمه = این (قرآن) چیزی جز افسون و سحری همچون سحرهای پیشینان نیست | ||
}} | }} | ||
در [[عصر موسی (ع)]] به شدت با سحر و جادو مبارزه شده است و قرآن کریم | در [[عصر موسی (ع)]] به شدت با سحر و جادو مبارزه شده است و قرآن کریم نیز آن را نقل کرده است، در این راستا آمده: وقتی (ساحران [[معجزه]] موسی(ع) را دیدند که چگونه همه اژدهای بافتههایشان را بلعید، تمام) ساحران به سجده افتادند و گفتند: ما به پروردگار [[هارون]] و موسی(ع) ایمان آوردیم. و وقتی ساحران فهمیدند کار موسی(ع) سحر و جادو نیست، بیاختیار به سجده افتادند، در حالی که صبح از [[کافران]] بهشمار میآمدند، غروب به جمع شهداء راه خدا پیوستند.<ref>{{یادکرد کتاب|عنوان=تفسیر نمونه|عنوان کتاب=تفسیر نمونه|نام=ناصر|نام خانوادگی=مکارم شیرازی|ناشر=مرکز فرهنگی درسهایی از قرآن|جلد=7|صفحه=363}}</ref> | ||
در جای جای قرآن کریم سخن از سحر و ساحری به | در جای جای قرآن کریم سخن از سحر و ساحری به میان آمده و با این پدیده پلید و منفی، به شدت مبارزه شده است. تنها یادگرفتن سحر و جادو را برای کسانی که در صدد ابطال سحر ساحران برآیند بدون اشکال میداند، بلکه گاهی به عنوان [[واجب کفایی]]، میبایست عدّهای سحر را بیاموزند تا اگر [[دروغ|دروغگویان]] خواستند از این طریق مردم را اغفال یا گمراه نمایند، سحر و جادوی آنها را ابطال کنند و [[دروغ]] و مدعای آنها را فاش نمایند، و این خود مبارزه جدی و همهجانبه با سحر و ساحران است.<ref>{{یادکرد کتاب|عنوان=تفسیر نمونه|عنوان کتاب=تفسیر نمونه|نام=ناصر|نام خانوادگی=مکارم شیرازی|ناشر=مرکز فرهنگی درسهایی از قرآن|جلد=7|صفحه=۳۶۳}}</ref> | ||
== تفاوت معجزه و سحر == | == تفاوت معجزه و سحر == | ||
خط ۱۲۸: | خط ۱۲۸: | ||
سحر و معجزه هر دو تأثیراتی را دارند؛ اما معجزه حق است و سحر باطل. معجزه در راستای اصلاح و تربیت است؛ اما سحر بیهدف یا دارای اهداف سطحی و کمارزش است.<ref>{{یادکرد کتاب|عنوان=پیام امام امیرالمومنین(ع)|عنوان کتاب=پیام امام امیرالمومنین(ع)|نام=ناصر|نام خانوادگی=مکارم شیرازی|جلد=8|صفحه=438}}</ref> | سحر و معجزه هر دو تأثیراتی را دارند؛ اما معجزه حق است و سحر باطل. معجزه در راستای اصلاح و تربیت است؛ اما سحر بیهدف یا دارای اهداف سطحی و کمارزش است.<ref>{{یادکرد کتاب|عنوان=پیام امام امیرالمومنین(ع)|عنوان کتاب=پیام امام امیرالمومنین(ع)|نام=ناصر|نام خانوادگی=مکارم شیرازی|جلد=8|صفحه=438}}</ref> | ||
سحر متکی به امور بشری است. به همین علت، ساحران کارهای خارقالعادهای انجام میدهند که تمرین کردهاند؛ امّا معجزه امری الهی است و انبیا کارهایی را انجام میدادند که مردم از آنها طلب میکردند.<ref>{{یادکرد کتاب|عنوان=پیام امام امیرالمومنین(ع)|عنوان کتاب=پیام امام امیرالمومنین(ع)|نام=ناصر|نام خانوادگی=مکارم شیرازی|جلد=7|صفحه=۵۱۹}}</ref> معجزه همراه با ادّعای نبوت است؛ امّا ساحر نمیتواند ادّعای نبوّت کند؛ چون حکمت الهی مانع از آن میشود که کسی به [[دروغ | سحر متکی به امور بشری است. به همین علت، ساحران کارهای خارقالعادهای انجام میدهند که تمرین کردهاند؛ امّا معجزه امری الهی است و انبیا کارهایی را انجام میدادند که مردم از آنها طلب میکردند.<ref>{{یادکرد کتاب|عنوان=پیام امام امیرالمومنین(ع)|عنوان کتاب=پیام امام امیرالمومنین(ع)|نام=ناصر|نام خانوادگی=مکارم شیرازی|جلد=7|صفحه=۵۱۹}}</ref> معجزه همراه با ادّعای نبوت است؛ امّا ساحر نمیتواند ادّعای نبوّت کند؛ چون حکمت الهی مانع از آن میشود که کسی به [[دروغ]] مدعی نبوت شود و اگر این کار را بکند رسوا میشود.<ref>{{یادکرد کتاب|عنوان=پیام امام امیرالمومنین(ع)|عنوان کتاب=پیام امام امیرالمومنین(ع)|نام=ناصر|نام خانوادگی=مکارم شیرازی|جلد=7|صفحه=۵۱۹–۵۲۰}}</ref> | ||
== جستارهای وابسته == | == جستارهای وابسته == |