پرش به محتوا

برزخ متصل و برزخ منفصل: تفاوت میان نسخه‌ها

بدون خلاصۀ ویرایش
(ابرابزار)
بدون خلاصۀ ویرایش
 
خط ۳۳: خط ۳۳:


برزخ منفصل حدفاصل بین عالم حسّ و عالم آخرت است و جهانی بین آن دو شمرده می‌شود. به همین صورت، در انسان نیز این سه جهان قابل تصور است: عقل، خیال، اعضای حسی. همان‌طور که قوه خیال حد فاصلی است بین قوه عقل و اعضای حسی؛ عالم عقل هم حدفاصل جهان غیب و جهان حسّی است. از این جهت یکی را برزخ متصل می‌نامیم زیرا از انسان جدا نیست و دیگری را منفصل، زیرا از انسان جدا است.
برزخ منفصل حدفاصل بین عالم حسّ و عالم آخرت است و جهانی بین آن دو شمرده می‌شود. به همین صورت، در انسان نیز این سه جهان قابل تصور است: عقل، خیال، اعضای حسی. همان‌طور که قوه خیال حد فاصلی است بین قوه عقل و اعضای حسی؛ عالم عقل هم حدفاصل جهان غیب و جهان حسّی است. از این جهت یکی را برزخ متصل می‌نامیم زیرا از انسان جدا نیست و دیگری را منفصل، زیرا از انسان جدا است.
خلاصه از نظر فلاسفه، بین عالم عقلی و عالم ماده، برزخ قرار دارد و در آن، آثار ماده مثل کمّ - کیف و… وجود دارد ولی خود ماده وجود ندارد.<ref>ابراهیمی دینانی، غلام‌حسین، شعاع اندیشه و شهود در فلسفه سهروردی، ص۳۶۳.</ref>
خلاصه از نظر فلاسفه، بین عالم عقلی و عالم ماده، برزخ قرار دارد و در آن، آثار ماده مثل کمّ - کیف و… وجود دارد ولی خود ماده وجود ندارد.<ref>{{یادکرد کتاب|عنوان=شعاع اندیشه و شهود در فلسفه سهروردی|عنوان کتاب=شعاع اندیشه و شهود در فلسفه سهروردی|سال=1386|نام=غلام حسین|نام خانوادگی=ابراهیمی دینانی|ناشر=انتشارات حکم|صفحه=363|مکان=تهران}}</ref>


در وجودِ انسان نیز، سه عالم مانند تجرد، مثال و ماده به نام عقل، خیال و بدن خاکی متصور است. خیال را برزخ متصل گویند، چون میان بدن خاکی و عقل مجرّد قرار گرفته است. خیال آدمی مانند عالم مثال، ماده نیست؛ ولی آثار ماده، مانند: رنگ، بو و اشکال آن را دارد؛ از این رو او را مثال خوانند.<ref>حسینی طهرانی، سیدمحمدحسین، معادشناسی، ج۲، ص۱۹۵–۱۹۷.</ref>نفس آدمی که کاملاً مجرّد است، در برابر عالم تجرّد قرار دارد.
در وجودِ انسان نیز، سه عالم مانند تجرد، مثال و ماده به نام عقل، خیال و بدن خاکی متصور است. خیال را برزخ متصل گویند، چون میان بدن خاکی و عقل مجرّد قرار گرفته است. خیال آدمی مانند عالم مثال، ماده نیست؛ ولی آثار ماده، مانند: رنگ، بو و اشکال آن را دارد؛ از این رو او را مثال خوانند.<ref>حسینی طهرانی، سیدمحمدحسین، معادشناسی، ج۲، ص۱۹۵–۱۹۷.</ref>نفس آدمی که کاملاً مجرّد است، در برابر عالم تجرّد قرار دارد.
trustworthy
۱۵۰

ویرایش