پرش به محتوا

سحر و جادو: تفاوت میان نسخه‌ها

بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۲۲: خط ۲۲:
از اواخر قرون وُسطى‏ آيين‏ هاى شيطانى باب روز شد كه مهم‏ترين آنها [[جادوى سياه]] بود. در اين دوران جادوگرى انواع و اقسام بی‌‏شمار يافت و يهودى‏ ها آن را به كتاب مقدس در زمينه سحر و جادو مطرح كردند، سپس جادوى حروف را ساختند و در پى آن فنون جادويى در ميان آنها باب شد.<ref>{{یادکرد کتاب|عنوان=دايرةالمعارف فارسى|عنوان کتاب=دايرةالمعارف فارسى|نام=غلام حسین|نام خانوادگی=مصاحب|صفحه=11}}</ref> بعداً در عصر پيامبر اسلام‏ (ص) يهوديان براى مبارزه با اسلام و مسلمانان، اين فنون را به كار مى‌یردند و براى اينكه به اين كار مذموم رنگ دينى بدهند، آن را به برخى پيامبران بزرگ همچون [[سليمان‏ (ع)]] اسناد مى‌دادند و سلطنت او را نشأت گرفته از سحر و ساحر جلوه مى‌دادند.<ref>{{یادکرد کتاب|عنوان=تفسير تسنیم|عنوان کتاب=تفسير تسنم|نام=عبدالله|نام خانوادگی=جوادی آملی|جلد=692|صفحه=5}}</ref>
از اواخر قرون وُسطى‏ آيين‏ هاى شيطانى باب روز شد كه مهم‏ترين آنها [[جادوى سياه]] بود. در اين دوران جادوگرى انواع و اقسام بی‌‏شمار يافت و يهودى‏ ها آن را به كتاب مقدس در زمينه سحر و جادو مطرح كردند، سپس جادوى حروف را ساختند و در پى آن فنون جادويى در ميان آنها باب شد.<ref>{{یادکرد کتاب|عنوان=دايرةالمعارف فارسى|عنوان کتاب=دايرةالمعارف فارسى|نام=غلام حسین|نام خانوادگی=مصاحب|صفحه=11}}</ref> بعداً در عصر پيامبر اسلام‏ (ص) يهوديان براى مبارزه با اسلام و مسلمانان، اين فنون را به كار مى‌یردند و براى اينكه به اين كار مذموم رنگ دينى بدهند، آن را به برخى پيامبران بزرگ همچون [[سليمان‏ (ع)]] اسناد مى‌دادند و سلطنت او را نشأت گرفته از سحر و ساحر جلوه مى‌دادند.<ref>{{یادکرد کتاب|عنوان=تفسير تسنیم|عنوان کتاب=تفسير تسنم|نام=عبدالله|نام خانوادگی=جوادی آملی|جلد=692|صفحه=5}}</ref>


البته سحر قبل از حضرت سليمان‏ (ع) نيز وجود داشته است، زيرا هر پيامبرى كه مبعوث می‌شد، [[طاغوتيان]] تهمت سحر را متوجه او مى‌كردند و حتى اين اتهام در زمان حضرت نوح (ع) وجود داشت: {{قرآن بزرگ|كَذلِكَ ما أَتىَ الّذينَ مِنْ قَبْلِهِمْ مِنْ رَسُولٍ اِلّا قالُوا ساحِرٌ اَوْ مَجْنُونٌ.|ترجمه=هيچ پيامبرى براى هدايت امت‏ هاى پيشين نيامد جز اينكه او را تكذيب كردند و گفتند او ساحر يا ديوانه است.<ref>سوره ذاريات، آيه 52</ref>}}
البته سحر قبل از حضرت سليمان‏ (ع) نيز وجود داشته است، زيرا هر پيامبرى كه مبعوث می‌شد، [[طاغوتيان]] تهمت سحر را متوجه او مى‌كردند و حتى اين اتهام در زمان [[حضرت نوح(ع)|حضرت نوح (ع)]] وجود داشت: {{قرآن بزرگ|كَذلِكَ ما أَتىَ الّذينَ مِنْ قَبْلِهِمْ مِنْ رَسُولٍ اِلّا قالُوا ساحِرٌ اَوْ مَجْنُونٌ.
| سوره = ذاريات
| آیه = 52
| ترجمه = هيچ پيامبرى براى هدايت امت‏ هاى پيشين نيامد جز اينكه او را تكذيب كردند و گفتند او ساحر يا ديوانه است.
}}


آنگونه كه تاريخ بيان مى‌كند در زمان حضرت سليمان‏ (ع) عده‏اى در سرزمين‏ او به جادوگرى پرداختند. از طرف آن حضرت تمام نوشته‏‌ها و ورق‏پاره‌‏هاى آنها جمع‏ آورى شد و در محل مخصوصى نگهدارى گرديد. پس از رحلت حضرت سليمان (ع) جمعى آنها را بيرون آوردند و شروع به ترويج جادوگرى نمودند و در ضمن، اعلام كردند كه وى پيامبر نبوده، بلكه يک جادوگر بوده است كه به كمک همين فن بر كشور و امور خارق ‏العاده مسلط شده است. اين بود كه [[بنى‏ اسرائيل]] هم از آنان تبعيت كردند و در اين ميان سخت به سحر و جادو دل بستند و دست از [[تورات]] برداشتند(17). مکارم شیرازی، ناصر، تفسير نمونه، ج‏1، ص 261.
آنگونه كه تاريخ بيان مى‌كند در زمان حضرت سليمان‏ (ع) عده‏اى در سرزمين‏ او به جادوگرى پرداختند. از طرف آن حضرت تمام نوشته‏‌ها و ورق‏پاره‌‏هاى آنها جمع‏ آورى شد و در محل مخصوصى نگهدارى گرديد. پس از رحلت حضرت سليمان (ع) جمعى آنها را بيرون آوردند و شروع به ترويج جادوگرى نمودند و در ضمن، اعلام كردند كه وى پيامبر نبوده، بلكه يک جادوگر بوده است كه به كمک همين فن بر كشور و امور خارق ‏العاده مسلط شده است. اين بود كه [[بنى‏ اسرائيل]] هم از آنان تبعيت كردند و در اين ميان سخت به سحر و جادو دل بستند و دست از [[تورات]] برداشتند.<ref>{{یادکرد کتاب|عنوان=تفسير نمونه|عنوان کتاب=تفسير نمونه|نام=ناصر|نام خانوادگی=مکارم شیرازی|جلد=1|صفحه=261}}</ref>


از آغاز مسيحيت، [[كليسا]] براى جلوگيرى از جادوگرى به مبارزه برخاست و چه‏ بسا كسانى بودند كه به اتهام اين حرفه به دست اولياى دين مسيح شكنجه و كشته مى‌‏شدند. (18)مصاحب، غلام حسین، دايرةالمعارف فارسى، ج 1، ص 717 كليساى مسيحى اعمال سحر و جادوگرى را حتى اگر به نيت خير هم انجام مى‏‌شد، محكوم مى‏‌كرد. (19)گلسرخ، ایرج. تاريخ جادوگرى، ص 123
از آغاز مسيحيت، [[كليسا]] براى جلوگيرى از جادوگرى به مبارزه برخاست و چه‏ بسا كسانى بودند كه به اتهام اين حرفه به دست اولياى دين مسيح شكنجه و كشته مى‌‏شدند.<ref>{{یادکرد کتاب|عنوان=دايرةالمعارف فارسى|عنوان کتاب=دايرةالمعارف فارسى|نام=غلام حسین|نام خانوادگی=مصاحب|جلد=1|صفحه=717}}</ref> كليساى مسيحى اعمال سحر و جادوگرى را حتى اگر به نيت خير هم انجام مى‏‌شد، محكوم مى‏‌كرد.<ref>{{یادکرد کتاب|عنوان=تاريخ جادوگرى|عنوان کتاب=تاريخ جادوگرى|نام=ایرج|نام خانوادگی=گلسرخ|صفحه=123}}</ref>


قبل از ظهور اسلام، اقوام عرب چنان با سحر و جادو خو گرفته بودند كه با آن زندگى مى‌كردند و با آن مى‏‌مردند. طلسم‏‌ها نيرومندترين محافظين آنها به شمار مى‌‏رفت و حكيمان و عقلاى آنان با سرودهاى مقدس آينده را پيشگويى مى‌نمودند. مردم عرب پس از آنكه پيامبر (ص) دين جديد و كامل اسلام را آورد، باز هم دست از اعمال جادويى خود برنداشتند، بلكه آياتى از قرآن را به اوراد و عزايم خود آوردند و بدين‏سان قدرت دين را با جادوى سنتى يك‏جا به كار گرفتند(20).گلسرخ، ایرج. تاريخ جادوگرى، ص 292
قبل از ظهور اسلام، اقوام عرب چنان با سحر و جادو خو گرفته بودند كه با آن زندگى مى‌كردند و با آن مى‏‌مردند. [[طلسم‏‌ها]] نيرومندترين محافظين آنها به شمار مى‌‏رفت و حكيمان و عقلاى آنان با سرودهاى مقدس آينده را پيشگويى مى‌نمودند. مردم عرب پس از آنكه پيامبر (ص) دين جديد و كامل اسلام را آورد، باز هم دست از اعمال جادويى خود برنداشتند، بلكه آياتى از قرآن را به اوراد و عزايم خود آوردند و بدين‏سان قدرت دين را با جادوى سنتى يك‏جا به كار گرفتند.<ref>{{یادکرد کتاب|عنوان=تاريخ جادوگرى|عنوان کتاب=تاريخ جادوگری|نام=ایرج|نام خانوادگی=گلسرخ|صفحه=292}}</ref>


در زمان ما اعتقاد به اين پديده نه فقط در ميان اقوام بدوى، بلكه در محافل متمدن دنيا هنوز هم رايج است و عمر بسيار طولانى آن نشان مى‏‌دهد كه ريشه‏ هاى عميق در روح و افكار مردم دارد(21).مصاحب، غلام حسین، دايرةالمعارف فارسى، ج 1، ص 717
در زمان ما اعتقاد به اين پديده نه فقط در ميان اقوام بدوى، بلكه در محافل متمدن دنيا هنوز هم رايج است و عمر بسيار طولانى آن نشان مى‏‌دهد كه ريشه‏ هاى عميق در روح و افكار مردم دارد.<ref>{{یادکرد کتاب|عنوان=دايرةالمعارف فارسى|عنوان کتاب=دايرةالمعارف فارسى|نام=غلام حسین|نام خانوادگی=مصاحب|جلد=1|صفحه=717}}</ref>


== تعریف سحر ==
== تعریف سحر ==
ارتباط و استفاده علمی و عملی از ارواح، اجنه و شیاطین در اصطلاح لغوی و فقهی، سحر نام<ref>ثم الظاهر أن التسخیرات بأقسامها داخله فی السحر علی جمیع تعاریفه، جزائری، سید محمد علی، شرح مکاسب محرمه مزجی، ج ۲، ص ۱۱۲؛ او علی سبیل الاستعانه بالارواح الساذجه، همان، ص ۷۱٫.</ref>دارد. طبق دلایل قرآنی، [[روایی]] و [[فقهی]]، [[ساحری]]، به صلاح زندگی دنیوی و اخروی [[حقیقت انسان|انسان]] نیست. اگرچه در تعریف و تعیین موارد سحر در کتب لغوی و فقهی تعاریف زیادی بیان شده است، اما در این که ارتباط با ارواح، اجنه و شیاطین، سحر نامیده می‌شود، از مسلّمات شمرده شده است.<ref>جزائری، سید محمد علی، شرح مکاسب محرمه مزجی، ج ۲، ص ۱۱۲٫.</ref> قرآن کریم؛ ساحری را [[نجس بودن کافر|کفر]]، [[بی‌ایمانی]]، [[بی‌تقوایی]]، معامله‌ای بد با خود، بی بهرگی از آخرت،<ref>«و اتَّبَعُوا ما تَتْلُوا الشَّیاطینُ عَلی مُلْکِ سُلَیْمانَ وَ ما کفر سلیمان و لکن الشیاطین کفروا …» بقره، ۱۰۳ – ۱۰۲؛ طباطبایی، محمد حسین، تفسیر المیزان، ج ۱، ص ۲۳۴٫.</ref> افزایش گناه و خواری دانسته است.<ref>«و انه کان رجال من الانس یعوذون برجال من الجن فزادهم رهقا»، جن، ۶٫.</ref>
ارتباط و استفاده علمی و عملی از ارواح، اجنه و شیاطین در اصطلاح لغوی و فقهی، سحر نام دارد.<ref>ثم الظاهر أن التسخیرات بأقسامها داخله فی السحر علی جمیع تعاریفه، جزائری، سید محمد علی، شرح مکاسب محرمه مزجی، ج ۲، ص ۱۱۲؛ او علی سبیل الاستعانه بالارواح الساذجه، همان، ص ۷۱٫.</ref> طبق دلایل قرآنی، [[روایی]] و [[فقهی]]، [[ساحری]]، به صلاح زندگی دنیوی و اخروی [[حقیقت انسان|انسان]] نیست. اگرچه در تعریف و تعیین موارد سحر در کتب لغوی و فقهی تعاریف زیادی بیان شده است، اما در این که ارتباط با ارواح، اجنه و شیاطین، سحر نامیده می‌شود، از مسلّمات شمرده شده است.<ref>جزائری، سید محمد علی، شرح مکاسب محرمه مزجی، ج ۲، ص ۱۱۲٫.</ref> قرآن کریم؛ ساحری را [[نجس بودن کافر|کفر]]، [[بی‌ایمانی]]، [[بی‌تقوایی]]، معامله‌ای بد با خود، بی بهرگی از آخرت،<ref>«و اتَّبَعُوا ما تَتْلُوا الشَّیاطینُ عَلی مُلْکِ سُلَیْمانَ وَ ما کفر سلیمان و لکن الشیاطین کفروا …» بقره، ۱۰۳ – ۱۰۲؛ طباطبایی، محمد حسین، تفسیر المیزان، ج ۱، ص ۲۳۴٫.</ref> افزایش گناه و خواری دانسته است.<ref>«و انه کان رجال من الانس یعوذون برجال من الجن فزادهم رهقا»، جن، ۶٫.</ref>


=== سحر در لغت ===
=== سحر در لغت ===
خط ۷۸: خط ۸۲:


== اقسام سحر و جادو ==
== اقسام سحر و جادو ==
[[قرآن کریم و معرفی اهداف آن|قرآن کریم]] به شدت اين عمل را مورد نكوهش و سرزنش قرار داده است و آنها را سوداگرانی می‌داند كه خود را به بدترين بها فروخته‌اند.<ref>مكارم شيرازي، ناصر، تفسير نمونه، تهران، دارالكتاب‌ الاسلاميه، ۱۳۷۱، ج ۱، ص ۳۸۰و۳۸۱.</ref>
[[قرآن کریم و معرفی اهداف آن|قرآن کریم]] به شدت اين عمل را مورد نكوهش و سرزنش قرار داده است و آنها را سوداگرانی می‌داند كه خود را به بدترين بها فروخته‌اند.<ref>{{یادکرد کتاب|عنوان=تفسير نمونه|عنوان کتاب=تفسير نمونه|نام=ناصر|نام خانوادگی=مكارم شيرازی|ناشر=دارالكتاب‌ الاسلاميه|جلد=1|صفحه=۳۸۰و۳۸۱.}}</ref>


[[امام صادق (ع)]] فرمود: {{متن عربی|سحر، انواعی دارد: يک نوع آن مانند [[طبابت]] است، چنانكه پزشكان برای هر دردی دوا و دارو دارند، [[ساحران]] هم برای هر سلامتی آفتی و برای هر عافيتی بلايی دارند. نوع دوم آن تردستی و چشم بندی، نوع سوم آن تسخير نمودن جنّ و شیاطین.<ref>احتجاج طبرسی، ص ۹۳۹ به نقل از نخبة التفاسير، ص ۳۲۵ ـ ۳۱۹.</ref>}}
[[امام صادق (ع)]] فرمود: {{متن عربی|سحر، انواعی دارد: يک نوع آن مانند [[طبابت]] است، چنانكه پزشكان برای هر دردی دوا و دارو دارند، [[ساحران]] هم برای هر سلامتی آفتی و برای هر عافيتی بلايی دارند. نوع دوم آن تردستی و چشم بندی، نوع سوم آن تسخير نمودن جنّ و شیاطین.}}<ref>{{یادکرد کتاب|عنوان=احتجاج طبرسی|ترجمه عنوان=صفحه ۹۳۹ به نقل از نخبة التفاسیر|عنوان کتاب=احتجاج طبرسی|صفحه=۳۲۵ ـ ۳۱۹}}</ref>


و در قرآن بيش از ۵۰ مورد كلمه سحر به كار رفته كه از مجموع آن می‌توان استفاده كرد كه سحر به دو قسم تقسيم می‌شود:
و در قرآن بيش از ۵۰ مورد كلمه سحر به كار رفته كه از مجموع آن می‌توان استفاده كرد كه سحر به دو قسم تقسيم می‌شود:


=====۱. سحر غیر حقیقی =====
=====۱. سحر غیر حقیقی =====
سحری كه مقصود از آن فريفتن و تردستی و شعبده بازی و چشم بندی است و حقيقتی ندارد، چنانكه می‌خوانيم:{{قرآن بزرگ|قَالَ بَلْ أَلْقُوا ۖ فَإِذَا حِبَالُهُمْ وَعِصِيُّهُمْ يُخَيَّلُ إِلَيْهِ مِنْ سِحْرِهِمْ أَنَّهَا تَسْعَىٰ|ترجمه= ريسمان ها و عصاهای جادوگران زمان موسی در اثر سحر، خيال می‌شد که حرکت می‌کنند<ref>سوره طه/ ۶۶.</ref>}}
سحری كه مقصود از آن فريفتن و تردستی و شعبده بازی و چشم بندی است و حقيقتی ندارد، چنانكه می‌خوانيم:{{قرآن بزرگ|قَالَ بَلْ أَلْقُوا ۖ فَإِذَا حِبَالُهُمْ وَعِصِيُّهُمْ يُخَيَّلُ إِلَيْهِ مِنْ سِحْرِهِمْ أَنَّهَا تَسْعَىٰ
| سوره = طه
| آیه = 66
| ترجمه = ريسمان ها و عصاهای جادوگران زمان موسی در اثر سحر، خيال می‌شد که حرکت می‌کنند.
}}
و در آيه ديگر آمده است:
و در آيه ديگر آمده است:
{{قرآن بزرگ|فَلمّا أَلقوا سَحَروا أَعيُنَ الناسِ و استرهَبوهُم|ترجمه=هنگامی که ريسمان‌ها را انداختند چشم های مردم را سحر کردند و آنها را ارعاب نمودند.<ref>تحرير، ج۱، ص ۱۶۱.</ref>}}
{{قرآن بزرگ|فَلمّا أَلقوا سَحَروا أَعيُنَ الناسِ و استرهَبوهُم
| سوره = اعراف
| آیه = 116
| ترجمه = هنگامی که ريسمان‌ها را انداختند چشم های مردم را سحر کردند و آنها را ارعاب نمودند.
}}


از اين آيات روشن می‌شود که سحر دارای حقيقتی نيست،که بتواند در اشيا تصرفی کند و اثری بگذارد بلکه اين تردستی و چشم بندی ساحران است که آن چنان جلوه می‌دهد.
از اين آيات روشن می‌شود که سحر دارای حقيقتی نيست،که بتواند در اشيا تصرفی کند و اثری بگذارد بلکه اين تردستی و چشم بندی ساحران است که آن چنان جلوه می‌دهد.
خط ۹۳: خط ۱۰۵:
=====۲. سحر حقیقی =====
=====۲. سحر حقیقی =====
قسم دوّم سحری است كه واقعاً اثرگذار است مثل اينكه باعث جدائی زن و شوهر و يا مريض شدن انسان و... می‌شود، در قرآن می‌خوانيم: {{قرآن بزرگ|وَ اتّبِعوُا ما تَتلوُا الشّياطينَ مُلكِ سُليمانَ و ما كَفَرَ سُليمانُ و لكنّ الشَّياطينَ كَفروا يُعَلِّموُنَ الناسَ السّحرَ و ...
قسم دوّم سحری است كه واقعاً اثرگذار است مثل اينكه باعث جدائی زن و شوهر و يا مريض شدن انسان و... می‌شود، در قرآن می‌خوانيم: {{قرآن بزرگ|وَ اتّبِعوُا ما تَتلوُا الشّياطينَ مُلكِ سُليمانَ و ما كَفَرَ سُليمانُ و لكنّ الشَّياطينَ كَفروا يُعَلِّموُنَ الناسَ السّحرَ و ...
| ترجمه = و آنچه كه شیاطین در روزگار فرمانروايی سليمان می‌خواندند، پيروی كردند. و [[سليمان]] (به سحر نپرداخت) و كفر نورزيد، ولی شیاطین كفر ورزيدند، آنان به مردم سحر می‌آموختند... .<ref>سوره بقره/ ۱۰۲.</ref>
| سوره = بقره
| آیه = 102
| ترجمه = و آنچه كه شیاطین در روزگار فرمانروايی سليمان می‌خواندند، پيروی كردند. و [[سليمان]] (به سحر نپرداخت) و كفر نورزيد، ولی شیاطین كفر ورزيدند، آنان به مردم سحر می‌آموختند... .
}}
}}


و در آیه دیگر آمده:
و در آیه دیگر آمده:
{{قرآن بزرگ|«فَقالَ إِن هذا إلا سحرٌ يُؤثرُ»
{{قرآن بزرگ|فَقالَ إِن هذا إلا سحرٌ يُؤثرُ
| ترجمه = این (قرآن) چیزی جز افسون و سحری همچون سحرهای پیشینان نیست<ref>سوره مدثر، آيه ۲۴.</ref>­
| سوره = مدثر
| آیه = 24
| ترجمه = این (قرآن) چیزی جز افسون و سحری همچون سحرهای پیشینان نیست
}}
}}


در [[عصر موسی (ع)]] به شدت با سحر و جادو مبارزه شده است و قرآن کریم نيز آن را نقل كرده است، در اين راستا آمده: وقتی (ساحران [[معجزه]] موسی (ع) را ديدند كه چگونه همه اژدهای بافته‌هايشان را بلعيد، تمام) ساحران به سجده افتادند و گفتند: ما به پروردگار [[هارون]] و موسی (ع) ايمان آورديم.<ref>سوره طه/۲۰.</ref>
در [[عصر موسی (ع)]] به شدت با سحر و جادو مبارزه شده است و قرآن کریم نيز آن را نقل كرده است، در اين راستا آمده: وقتی (ساحران [[معجزه]] موسی (ع) را ديدند كه چگونه همه اژدهای بافته‌هايشان را بلعيد، تمام) ساحران به سجده افتادند و گفتند: ما به پروردگار [[هارون]] و موسی (ع) ايمان آورديم. و وقتی ساحران فهميدند كار موسی (ع) سحر و جادو نيست، بی‌اختيار به سجده افتادند، در حالی كه صبح از [[كافران]] به شمار می‌آمدند، غروب به جمع شهداء راه خدا پيوستند.<ref>{{یادکرد کتاب|عنوان=تفسير نمونه|عنوان کتاب=تفسير نمونه|نام=ناصر|نام خانوادگی=مكارم شيرازی|ناشر=مركز فرهنگی درسهايی از قرآن|جلد=7|صفحه=363}}</ref>


وقتی ساحران فهميدند كار موسی (ع) سحر و جادو نيست، بی‌اختيار به سجده افتادند، در حالی كه صبح از [[كافران]] به شمار می‌آمدند، غروب به جمع شهداء راه خدا پيوستند.<ref> مكارم شيرازی، ناصر، تفسير نمونه، تهران، مركز فرهنگی درسهايی از قرآن، چاپ دوم، ۱۳۸۰، ج۷، ص ۳۶۳.</ref>
در جای جای قرآن کریم سخن از سحر و ساحری به ميان آمده و با اين پديده پليد و منفی، به شدت مبارزه شده است. تنها يادگرفتن سحر و جادو را برای كسانی كه در صدد ابطال سحر ساحران برآيند بدون اشكال می‌داند، بلكه گاهی به عنوان [[واجب كفايی]]، می‌بايست عدّه‌ای سحر را بياموزند تا اگر [[دروغ|دروغ‌گویان]] خواستند از اين طريق مردم را اغفال يا گمراه نمايند، سحر و جادوی آنها را ابطال كنند و [[دروغ|دروغ‌]] و مدعای آنها را فاش نمايند، و اين خود مبارزه جدی و همه جانبه با سحر و ساحران است.<ref>{{یادکرد کتاب|عنوان=تفسير نمونه|عنوان کتاب=تفسير نمونه|نام=ناصر|نام خانوادگی=مكارم شيرازی|ناشر=مركز فرهنگی درسهايی از قرآن|جلد=7|صفحه=۳۶۳}}</ref>
 
در جای جای قرآن کریم سخن از سحر و ساحری به ميان آمده و با اين پديده پليد و منفی، به شدت مبارزه شده است. تنها يادگرفتن سحر و جادو را برای كسانی كه در صدد ابطال سحر ساحران برآيند بدون اشكال می‌داند، بلكه گاهی به عنوان [[واجب كفايی]]، می‌بايست عدّه‌ای سحر را بياموزند تا اگر [[دروغ|دروغ‌گویان]] خواستند از اين طريق مردم را اغفال يا گمراه نمايند، سحر و جادوی آنها را ابطال كنند و [[دروغ|دروغ‌]] و مدعای آنها را فاش نمايند، و اين خود مبارزه جدی و همه جانبه با سحر و ساحران است.<ref>تفسيرنمونه، همان.</ref>


== تفاوت معجزه و سحر ==
== تفاوت معجزه و سحر ==
{{اصلی|تفاوت معجزه با سحر}}
{{اصلی|تفاوت معجزه با سحر}}


یکی از نسبت‌هایی که در طول تاریخ به [[انبیاء]] و مخصوصاً [[پیامبر اسلام(ص)]] داده شده، جادوگری است؛<ref>مکارم شیرازی، تفسیر نمونه، ۱۳۷۱ش، ج۸، ص۴۳۷.</ref> در حالی که میان سحر و [[معجزه]] تفاوت‌هایی مطرح است:
یکی از نسبت‌هایی که در طول تاریخ به [[انبیاء]] و مخصوصاً [[پیامبر اسلام(ص)]] داده شده، جادوگری است؛<ref>{{یادکرد کتاب|عنوان=پیام امام امیرالمومنین(ع)|عنوان کتاب=پیام امام امیرالمومنین(ع)|نام=ناصر|نام خانوادگی=مکارم شیرازی|جلد=8|صفحه=437}}</ref> در حالی که میان سحر و [[معجزه]] تفاوت‌هایی مطرح است:
 
سحر و معجزه هر دو تأثیراتی را دارند؛ اما معجزه حق است و سحر باطل. معجزه در راستای اصلاح و تربیت است؛ اما سحر بی‌هدف یا دارای اهداف سطحی و کم‌ارزش است.<ref>{{یادکرد کتاب|عنوان=پیام امام امیرالمومنین(ع)|عنوان کتاب=پیام امام امیرالمومنین(ع)|نام=ناصر|نام خانوادگی=مکارم شیرازی|جلد=8|صفحه=438}}</ref>


سحر و معجزه هر دو تأثیراتی را دارند؛ اما معجزه حق است و سحر باطل. معجزه در راستای اصلاح و تربیت است؛ اما سحر بی‌هدف یا دارای اهداف سطحی و کم‌ارزش است.<ref>مکارم شیرازی، تفسیر نمونه، ۱۳۷۱ش، ج۸، ص۴۳۸.</ref>
سحر متکی به امور بشری است. به همین علت، ساحران کارهای خارق‌العاده‌ای انجام می‌دهند که تمرین کرده‌اند؛ امّا معجزه امری الهی است و انبیا کارهایی را انجام می‌دادند که مردم از آن‌ها طلب می‌کردند.<ref>{{یادکرد کتاب|عنوان=پیام امام امیرالمومنین(ع)|عنوان کتاب=پیام امام امیرالمومنین(ع)|نام=ناصر|نام خانوادگی=مکارم شیرازی|جلد=7|صفحه=۵۱۹}}</ref> معجزه همراه با ادّعای نبوت است؛ امّا ساحر نمی‌تواند ادّعای نبوّت کند؛ چون حکمت الهی مانع از آن می‌شود که کسی به [[دروغ|دروغ‌]] مدعی نبوت شود و اگر این کار را بکند رسوا می‌شود.<ref>{{یادکرد کتاب|عنوان=پیام امام امیرالمومنین(ع)|عنوان کتاب=پیام امام امیرالمومنین(ع)|نام=ناصر|نام خانوادگی=مکارم شیرازی|جلد=7|صفحه=۵۱۹–۵۲۰}}</ref>


سحر متکی به امور بشری است. به همین علت، ساحران کارهای خارق‌العاده‌ای انجام می‌دهند که تمرین کرده‌اند؛ امّا معجزه امری الهی است و انبیا کارهایی را انجام می‌دادند که مردم از آن‌ها طلب می‌کردند.<ref>مکارم شیرازی، پیام امام امیرالمومنین(ع)، ۱۳۸۶ش، ج۷، ص۵۱۹.</ref>
معجزه همراه با ادّعای نبوت است؛ امّا ساحر نمی‌تواند ادّعای نبوّت کند؛ چون حکمت الهی مانع از آن می‌شود که کسی به [[دروغ|دروغ‌]] مدعی نبوت شود و اگر این کار را بکند رسوا می‌شود.<ref>مکارم شیرازی، پیام امام امیرالمومنین(ع)، ۱۳۸۶ش، ج۷، ص۵۱۹–۵۲۰.</ref>




trustworthy
۳۱۰

ویرایش