trustworthy
۳۱۰
ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۲۲: | خط ۲۲: | ||
از اواخر قرون وُسطى آيين هاى شيطانى باب روز شد كه مهمترين آنها [[جادوى سياه]] بود. در اين دوران جادوگرى انواع و اقسام بیشمار يافت و يهودى ها آن را به كتاب مقدس در زمينه سحر و جادو مطرح كردند، سپس جادوى حروف را ساختند و در پى آن فنون جادويى در ميان آنها باب شد.<ref>{{یادکرد کتاب|عنوان=دايرةالمعارف فارسى|عنوان کتاب=دايرةالمعارف فارسى|نام=غلام حسین|نام خانوادگی=مصاحب|صفحه=11}}</ref> بعداً در عصر پيامبر اسلام (ص) يهوديان براى مبارزه با اسلام و مسلمانان، اين فنون را به كار مىیردند و براى اينكه به اين كار مذموم رنگ دينى بدهند، آن را به برخى پيامبران بزرگ همچون [[سليمان (ع)]] اسناد مىدادند و سلطنت او را نشأت گرفته از سحر و ساحر جلوه مىدادند.<ref>{{یادکرد کتاب|عنوان=تفسير تسنیم|عنوان کتاب=تفسير تسنم|نام=عبدالله|نام خانوادگی=جوادی آملی|جلد=692|صفحه=5}}</ref> | از اواخر قرون وُسطى آيين هاى شيطانى باب روز شد كه مهمترين آنها [[جادوى سياه]] بود. در اين دوران جادوگرى انواع و اقسام بیشمار يافت و يهودى ها آن را به كتاب مقدس در زمينه سحر و جادو مطرح كردند، سپس جادوى حروف را ساختند و در پى آن فنون جادويى در ميان آنها باب شد.<ref>{{یادکرد کتاب|عنوان=دايرةالمعارف فارسى|عنوان کتاب=دايرةالمعارف فارسى|نام=غلام حسین|نام خانوادگی=مصاحب|صفحه=11}}</ref> بعداً در عصر پيامبر اسلام (ص) يهوديان براى مبارزه با اسلام و مسلمانان، اين فنون را به كار مىیردند و براى اينكه به اين كار مذموم رنگ دينى بدهند، آن را به برخى پيامبران بزرگ همچون [[سليمان (ع)]] اسناد مىدادند و سلطنت او را نشأت گرفته از سحر و ساحر جلوه مىدادند.<ref>{{یادکرد کتاب|عنوان=تفسير تسنیم|عنوان کتاب=تفسير تسنم|نام=عبدالله|نام خانوادگی=جوادی آملی|جلد=692|صفحه=5}}</ref> | ||
البته سحر قبل از حضرت سليمان (ع) نيز وجود داشته است، زيرا هر پيامبرى كه مبعوث میشد، [[طاغوتيان]] تهمت سحر را متوجه او مىكردند و حتى اين اتهام در زمان حضرت نوح (ع) وجود داشت: {{قرآن بزرگ|كَذلِكَ ما أَتىَ الّذينَ مِنْ قَبْلِهِمْ مِنْ رَسُولٍ اِلّا قالُوا ساحِرٌ اَوْ مَجْنُونٌ.|ترجمه=هيچ پيامبرى براى هدايت امت هاى پيشين نيامد جز اينكه او را تكذيب كردند و گفتند او ساحر يا ديوانه است. | البته سحر قبل از حضرت سليمان (ع) نيز وجود داشته است، زيرا هر پيامبرى كه مبعوث میشد، [[طاغوتيان]] تهمت سحر را متوجه او مىكردند و حتى اين اتهام در زمان [[حضرت نوح(ع)|حضرت نوح (ع)]] وجود داشت: {{قرآن بزرگ|كَذلِكَ ما أَتىَ الّذينَ مِنْ قَبْلِهِمْ مِنْ رَسُولٍ اِلّا قالُوا ساحِرٌ اَوْ مَجْنُونٌ. | ||
| سوره = ذاريات | |||
| آیه = 52 | |||
| ترجمه = هيچ پيامبرى براى هدايت امت هاى پيشين نيامد جز اينكه او را تكذيب كردند و گفتند او ساحر يا ديوانه است. | |||
}} | |||
آنگونه كه تاريخ بيان مىكند در زمان حضرت سليمان (ع) عدهاى در سرزمين او به جادوگرى پرداختند. از طرف آن حضرت تمام نوشتهها و ورقپارههاى آنها جمع آورى شد و در محل مخصوصى نگهدارى گرديد. پس از رحلت حضرت سليمان (ع) جمعى آنها را بيرون آوردند و شروع به ترويج جادوگرى نمودند و در ضمن، اعلام كردند كه وى پيامبر نبوده، بلكه يک جادوگر بوده است كه به كمک همين فن بر كشور و امور خارق العاده مسلط شده است. اين بود كه [[بنى اسرائيل]] هم از آنان تبعيت كردند و در اين ميان سخت به سحر و جادو دل بستند و دست از [[تورات]] برداشتند | آنگونه كه تاريخ بيان مىكند در زمان حضرت سليمان (ع) عدهاى در سرزمين او به جادوگرى پرداختند. از طرف آن حضرت تمام نوشتهها و ورقپارههاى آنها جمع آورى شد و در محل مخصوصى نگهدارى گرديد. پس از رحلت حضرت سليمان (ع) جمعى آنها را بيرون آوردند و شروع به ترويج جادوگرى نمودند و در ضمن، اعلام كردند كه وى پيامبر نبوده، بلكه يک جادوگر بوده است كه به كمک همين فن بر كشور و امور خارق العاده مسلط شده است. اين بود كه [[بنى اسرائيل]] هم از آنان تبعيت كردند و در اين ميان سخت به سحر و جادو دل بستند و دست از [[تورات]] برداشتند.<ref>{{یادکرد کتاب|عنوان=تفسير نمونه|عنوان کتاب=تفسير نمونه|نام=ناصر|نام خانوادگی=مکارم شیرازی|جلد=1|صفحه=261}}</ref> | ||
از آغاز مسيحيت، [[كليسا]] براى جلوگيرى از جادوگرى به مبارزه برخاست و چه بسا كسانى بودند كه به اتهام اين حرفه به دست اولياى دين مسيح شكنجه و كشته مىشدند. | از آغاز مسيحيت، [[كليسا]] براى جلوگيرى از جادوگرى به مبارزه برخاست و چه بسا كسانى بودند كه به اتهام اين حرفه به دست اولياى دين مسيح شكنجه و كشته مىشدند.<ref>{{یادکرد کتاب|عنوان=دايرةالمعارف فارسى|عنوان کتاب=دايرةالمعارف فارسى|نام=غلام حسین|نام خانوادگی=مصاحب|جلد=1|صفحه=717}}</ref> كليساى مسيحى اعمال سحر و جادوگرى را حتى اگر به نيت خير هم انجام مىشد، محكوم مىكرد.<ref>{{یادکرد کتاب|عنوان=تاريخ جادوگرى|عنوان کتاب=تاريخ جادوگرى|نام=ایرج|نام خانوادگی=گلسرخ|صفحه=123}}</ref> | ||
قبل از ظهور اسلام، اقوام عرب چنان با سحر و جادو خو گرفته بودند كه با آن زندگى مىكردند و با آن مىمردند. طلسمها نيرومندترين محافظين آنها به شمار مىرفت و حكيمان و عقلاى آنان با سرودهاى مقدس آينده را پيشگويى مىنمودند. مردم عرب پس از آنكه پيامبر (ص) دين جديد و كامل اسلام را آورد، باز هم دست از اعمال جادويى خود برنداشتند، بلكه آياتى از قرآن را به اوراد و عزايم خود آوردند و بدينسان قدرت دين را با جادوى سنتى يكجا به كار گرفتند | قبل از ظهور اسلام، اقوام عرب چنان با سحر و جادو خو گرفته بودند كه با آن زندگى مىكردند و با آن مىمردند. [[طلسمها]] نيرومندترين محافظين آنها به شمار مىرفت و حكيمان و عقلاى آنان با سرودهاى مقدس آينده را پيشگويى مىنمودند. مردم عرب پس از آنكه پيامبر (ص) دين جديد و كامل اسلام را آورد، باز هم دست از اعمال جادويى خود برنداشتند، بلكه آياتى از قرآن را به اوراد و عزايم خود آوردند و بدينسان قدرت دين را با جادوى سنتى يكجا به كار گرفتند.<ref>{{یادکرد کتاب|عنوان=تاريخ جادوگرى|عنوان کتاب=تاريخ جادوگری|نام=ایرج|نام خانوادگی=گلسرخ|صفحه=292}}</ref> | ||
در زمان ما اعتقاد به اين پديده نه فقط در ميان اقوام بدوى، بلكه در محافل متمدن دنيا هنوز هم رايج است و عمر بسيار طولانى آن نشان مىدهد كه ريشه هاى عميق در روح و افكار مردم دارد | در زمان ما اعتقاد به اين پديده نه فقط در ميان اقوام بدوى، بلكه در محافل متمدن دنيا هنوز هم رايج است و عمر بسيار طولانى آن نشان مىدهد كه ريشه هاى عميق در روح و افكار مردم دارد.<ref>{{یادکرد کتاب|عنوان=دايرةالمعارف فارسى|عنوان کتاب=دايرةالمعارف فارسى|نام=غلام حسین|نام خانوادگی=مصاحب|جلد=1|صفحه=717}}</ref> | ||
== تعریف سحر == | == تعریف سحر == | ||
ارتباط و استفاده علمی و عملی از ارواح، اجنه و شیاطین در اصطلاح لغوی و فقهی، سحر نام<ref>ثم الظاهر أن التسخیرات بأقسامها داخله فی السحر علی جمیع تعاریفه، جزائری، سید محمد علی، شرح مکاسب محرمه مزجی، ج ۲، ص ۱۱۲؛ او علی سبیل الاستعانه بالارواح الساذجه، همان، ص ۷۱٫.</ref> | ارتباط و استفاده علمی و عملی از ارواح، اجنه و شیاطین در اصطلاح لغوی و فقهی، سحر نام دارد.<ref>ثم الظاهر أن التسخیرات بأقسامها داخله فی السحر علی جمیع تعاریفه، جزائری، سید محمد علی، شرح مکاسب محرمه مزجی، ج ۲، ص ۱۱۲؛ او علی سبیل الاستعانه بالارواح الساذجه، همان، ص ۷۱٫.</ref> طبق دلایل قرآنی، [[روایی]] و [[فقهی]]، [[ساحری]]، به صلاح زندگی دنیوی و اخروی [[حقیقت انسان|انسان]] نیست. اگرچه در تعریف و تعیین موارد سحر در کتب لغوی و فقهی تعاریف زیادی بیان شده است، اما در این که ارتباط با ارواح، اجنه و شیاطین، سحر نامیده میشود، از مسلّمات شمرده شده است.<ref>جزائری، سید محمد علی، شرح مکاسب محرمه مزجی، ج ۲، ص ۱۱۲٫.</ref> قرآن کریم؛ ساحری را [[نجس بودن کافر|کفر]]، [[بیایمانی]]، [[بیتقوایی]]، معاملهای بد با خود، بی بهرگی از آخرت،<ref>«و اتَّبَعُوا ما تَتْلُوا الشَّیاطینُ عَلی مُلْکِ سُلَیْمانَ وَ ما کفر سلیمان و لکن الشیاطین کفروا …» بقره، ۱۰۳ – ۱۰۲؛ طباطبایی، محمد حسین، تفسیر المیزان، ج ۱، ص ۲۳۴٫.</ref> افزایش گناه و خواری دانسته است.<ref>«و انه کان رجال من الانس یعوذون برجال من الجن فزادهم رهقا»، جن، ۶٫.</ref> | ||
=== سحر در لغت === | === سحر در لغت === | ||
خط ۷۸: | خط ۸۲: | ||
== اقسام سحر و جادو == | == اقسام سحر و جادو == | ||
[[قرآن کریم و معرفی اهداف آن|قرآن کریم]] به شدت اين عمل را مورد نكوهش و سرزنش قرار داده است و آنها را سوداگرانی میداند كه خود را به بدترين بها فروختهاند.<ref>مكارم | [[قرآن کریم و معرفی اهداف آن|قرآن کریم]] به شدت اين عمل را مورد نكوهش و سرزنش قرار داده است و آنها را سوداگرانی میداند كه خود را به بدترين بها فروختهاند.<ref>{{یادکرد کتاب|عنوان=تفسير نمونه|عنوان کتاب=تفسير نمونه|نام=ناصر|نام خانوادگی=مكارم شيرازی|ناشر=دارالكتاب الاسلاميه|جلد=1|صفحه=۳۸۰و۳۸۱.}}</ref> | ||
[[امام صادق (ع)]] فرمود: {{متن عربی|سحر، انواعی دارد: يک نوع آن مانند [[طبابت]] است، چنانكه پزشكان برای هر دردی دوا و دارو دارند، [[ساحران]] هم برای هر سلامتی آفتی و برای هر عافيتی بلايی دارند. نوع دوم آن تردستی و چشم بندی، نوع سوم آن تسخير نمودن جنّ و شیاطین.<ref>احتجاج | [[امام صادق (ع)]] فرمود: {{متن عربی|سحر، انواعی دارد: يک نوع آن مانند [[طبابت]] است، چنانكه پزشكان برای هر دردی دوا و دارو دارند، [[ساحران]] هم برای هر سلامتی آفتی و برای هر عافيتی بلايی دارند. نوع دوم آن تردستی و چشم بندی، نوع سوم آن تسخير نمودن جنّ و شیاطین.}}<ref>{{یادکرد کتاب|عنوان=احتجاج طبرسی|ترجمه عنوان=صفحه ۹۳۹ به نقل از نخبة التفاسیر|عنوان کتاب=احتجاج طبرسی|صفحه=۳۲۵ ـ ۳۱۹}}</ref> | ||
و در قرآن بيش از ۵۰ مورد كلمه سحر به كار رفته كه از مجموع آن میتوان استفاده كرد كه سحر به دو قسم تقسيم میشود: | و در قرآن بيش از ۵۰ مورد كلمه سحر به كار رفته كه از مجموع آن میتوان استفاده كرد كه سحر به دو قسم تقسيم میشود: | ||
=====۱. سحر غیر حقیقی ===== | =====۱. سحر غیر حقیقی ===== | ||
سحری كه مقصود از آن فريفتن و تردستی و شعبده بازی و چشم بندی است و حقيقتی ندارد، چنانكه میخوانيم:{{قرآن بزرگ|قَالَ بَلْ أَلْقُوا ۖ فَإِذَا حِبَالُهُمْ وَعِصِيُّهُمْ يُخَيَّلُ إِلَيْهِ مِنْ سِحْرِهِمْ أَنَّهَا تَسْعَىٰ|ترجمه= ريسمان ها و عصاهای جادوگران زمان موسی در اثر سحر، خيال میشد که حرکت میکنند | سحری كه مقصود از آن فريفتن و تردستی و شعبده بازی و چشم بندی است و حقيقتی ندارد، چنانكه میخوانيم:{{قرآن بزرگ|قَالَ بَلْ أَلْقُوا ۖ فَإِذَا حِبَالُهُمْ وَعِصِيُّهُمْ يُخَيَّلُ إِلَيْهِ مِنْ سِحْرِهِمْ أَنَّهَا تَسْعَىٰ | ||
| سوره = طه | |||
| آیه = 66 | |||
| ترجمه = ريسمان ها و عصاهای جادوگران زمان موسی در اثر سحر، خيال میشد که حرکت میکنند. | |||
}} | |||
و در آيه ديگر آمده است: | و در آيه ديگر آمده است: | ||
{{قرآن بزرگ|فَلمّا أَلقوا سَحَروا أَعيُنَ الناسِ و استرهَبوهُم|ترجمه=هنگامی که ريسمانها را انداختند چشم های مردم را سحر کردند و آنها را ارعاب نمودند. | {{قرآن بزرگ|فَلمّا أَلقوا سَحَروا أَعيُنَ الناسِ و استرهَبوهُم | ||
| سوره = اعراف | |||
| آیه = 116 | |||
| ترجمه = هنگامی که ريسمانها را انداختند چشم های مردم را سحر کردند و آنها را ارعاب نمودند. | |||
}} | |||
از اين آيات روشن میشود که سحر دارای حقيقتی نيست،که بتواند در اشيا تصرفی کند و اثری بگذارد بلکه اين تردستی و چشم بندی ساحران است که آن چنان جلوه میدهد. | از اين آيات روشن میشود که سحر دارای حقيقتی نيست،که بتواند در اشيا تصرفی کند و اثری بگذارد بلکه اين تردستی و چشم بندی ساحران است که آن چنان جلوه میدهد. | ||
خط ۹۳: | خط ۱۰۵: | ||
=====۲. سحر حقیقی ===== | =====۲. سحر حقیقی ===== | ||
قسم دوّم سحری است كه واقعاً اثرگذار است مثل اينكه باعث جدائی زن و شوهر و يا مريض شدن انسان و... میشود، در قرآن میخوانيم: {{قرآن بزرگ|وَ اتّبِعوُا ما تَتلوُا الشّياطينَ مُلكِ سُليمانَ و ما كَفَرَ سُليمانُ و لكنّ الشَّياطينَ كَفروا يُعَلِّموُنَ الناسَ السّحرَ و ... | قسم دوّم سحری است كه واقعاً اثرگذار است مثل اينكه باعث جدائی زن و شوهر و يا مريض شدن انسان و... میشود، در قرآن میخوانيم: {{قرآن بزرگ|وَ اتّبِعوُا ما تَتلوُا الشّياطينَ مُلكِ سُليمانَ و ما كَفَرَ سُليمانُ و لكنّ الشَّياطينَ كَفروا يُعَلِّموُنَ الناسَ السّحرَ و ... | ||
| ترجمه = و آنچه كه شیاطین در روزگار فرمانروايی سليمان میخواندند، پيروی كردند. و [[سليمان]] (به سحر نپرداخت) و كفر نورزيد، ولی شیاطین كفر ورزيدند، آنان به مردم سحر میآموختند... . | | سوره = بقره | ||
| آیه = 102 | |||
| ترجمه = و آنچه كه شیاطین در روزگار فرمانروايی سليمان میخواندند، پيروی كردند. و [[سليمان]] (به سحر نپرداخت) و كفر نورزيد، ولی شیاطین كفر ورزيدند، آنان به مردم سحر میآموختند... . | |||
}} | }} | ||
و در آیه دیگر آمده: | و در آیه دیگر آمده: | ||
{{قرآن بزرگ| | {{قرآن بزرگ|فَقالَ إِن هذا إلا سحرٌ يُؤثرُ | ||
| ترجمه = این (قرآن) چیزی جز افسون و سحری همچون سحرهای پیشینان نیست | | سوره = مدثر | ||
| آیه = 24 | |||
| ترجمه = این (قرآن) چیزی جز افسون و سحری همچون سحرهای پیشینان نیست | |||
}} | }} | ||
در [[عصر موسی (ع)]] به شدت با سحر و جادو مبارزه شده است و قرآن کریم نيز آن را نقل كرده است، در اين راستا آمده: وقتی (ساحران [[معجزه]] موسی (ع) را ديدند كه چگونه همه اژدهای بافتههايشان را بلعيد، تمام) ساحران به سجده افتادند و گفتند: ما به پروردگار [[هارون]] و موسی (ع) ايمان آورديم.<ref> | در [[عصر موسی (ع)]] به شدت با سحر و جادو مبارزه شده است و قرآن کریم نيز آن را نقل كرده است، در اين راستا آمده: وقتی (ساحران [[معجزه]] موسی (ع) را ديدند كه چگونه همه اژدهای بافتههايشان را بلعيد، تمام) ساحران به سجده افتادند و گفتند: ما به پروردگار [[هارون]] و موسی (ع) ايمان آورديم. و وقتی ساحران فهميدند كار موسی (ع) سحر و جادو نيست، بیاختيار به سجده افتادند، در حالی كه صبح از [[كافران]] به شمار میآمدند، غروب به جمع شهداء راه خدا پيوستند.<ref>{{یادکرد کتاب|عنوان=تفسير نمونه|عنوان کتاب=تفسير نمونه|نام=ناصر|نام خانوادگی=مكارم شيرازی|ناشر=مركز فرهنگی درسهايی از قرآن|جلد=7|صفحه=363}}</ref> | ||
در جای جای قرآن کریم سخن از سحر و ساحری به ميان آمده و با اين پديده پليد و منفی، به شدت مبارزه شده است. تنها يادگرفتن سحر و جادو را برای كسانی كه در صدد ابطال سحر ساحران برآيند بدون اشكال میداند، بلكه گاهی به عنوان [[واجب كفايی]]، میبايست عدّهای سحر را بياموزند تا اگر [[دروغ|دروغگویان]] خواستند از اين طريق مردم را اغفال يا گمراه نمايند، سحر و جادوی آنها را ابطال كنند و [[دروغ|دروغ]] و مدعای آنها را فاش نمايند، و اين خود مبارزه جدی و همه جانبه با سحر و ساحران است.<ref>{{یادکرد کتاب|عنوان=تفسير نمونه|عنوان کتاب=تفسير نمونه|نام=ناصر|نام خانوادگی=مكارم شيرازی|ناشر=مركز فرهنگی درسهايی از قرآن|جلد=7|صفحه=۳۶۳}}</ref> | |||
در جای جای قرآن کریم سخن از سحر و ساحری به ميان آمده و با اين پديده پليد و منفی، به شدت مبارزه شده است. تنها يادگرفتن سحر و جادو را برای كسانی كه در صدد ابطال سحر ساحران برآيند بدون اشكال میداند، بلكه گاهی به عنوان [[واجب كفايی]]، میبايست عدّهای سحر را بياموزند تا اگر [[دروغ|دروغگویان]] خواستند از اين طريق مردم را اغفال يا گمراه نمايند، سحر و جادوی آنها را ابطال كنند و [[دروغ|دروغ]] و مدعای آنها را فاش نمايند، و اين خود مبارزه جدی و همه جانبه با سحر و ساحران است.<ref> | |||
== تفاوت معجزه و سحر == | == تفاوت معجزه و سحر == | ||
{{اصلی|تفاوت معجزه با سحر}} | {{اصلی|تفاوت معجزه با سحر}} | ||
یکی از نسبتهایی که در طول تاریخ به [[انبیاء]] و مخصوصاً [[پیامبر اسلام(ص)]] داده شده، جادوگری است؛<ref>مکارم | یکی از نسبتهایی که در طول تاریخ به [[انبیاء]] و مخصوصاً [[پیامبر اسلام(ص)]] داده شده، جادوگری است؛<ref>{{یادکرد کتاب|عنوان=پیام امام امیرالمومنین(ع)|عنوان کتاب=پیام امام امیرالمومنین(ع)|نام=ناصر|نام خانوادگی=مکارم شیرازی|جلد=8|صفحه=437}}</ref> در حالی که میان سحر و [[معجزه]] تفاوتهایی مطرح است: | ||
سحر و معجزه هر دو تأثیراتی را دارند؛ اما معجزه حق است و سحر باطل. معجزه در راستای اصلاح و تربیت است؛ اما سحر بیهدف یا دارای اهداف سطحی و کمارزش است.<ref>{{یادکرد کتاب|عنوان=پیام امام امیرالمومنین(ع)|عنوان کتاب=پیام امام امیرالمومنین(ع)|نام=ناصر|نام خانوادگی=مکارم شیرازی|جلد=8|صفحه=438}}</ref> | |||
سحر | سحر متکی به امور بشری است. به همین علت، ساحران کارهای خارقالعادهای انجام میدهند که تمرین کردهاند؛ امّا معجزه امری الهی است و انبیا کارهایی را انجام میدادند که مردم از آنها طلب میکردند.<ref>{{یادکرد کتاب|عنوان=پیام امام امیرالمومنین(ع)|عنوان کتاب=پیام امام امیرالمومنین(ع)|نام=ناصر|نام خانوادگی=مکارم شیرازی|جلد=7|صفحه=۵۱۹}}</ref> معجزه همراه با ادّعای نبوت است؛ امّا ساحر نمیتواند ادّعای نبوّت کند؛ چون حکمت الهی مانع از آن میشود که کسی به [[دروغ|دروغ]] مدعی نبوت شود و اگر این کار را بکند رسوا میشود.<ref>{{یادکرد کتاب|عنوان=پیام امام امیرالمومنین(ع)|عنوان کتاب=پیام امام امیرالمومنین(ع)|نام=ناصر|نام خانوادگی=مکارم شیرازی|جلد=7|صفحه=۵۱۹–۵۲۰}}</ref> | ||