automoderated، ناظمان (CommentStreams)، trustworthy
۱۵٬۷۳۶
ویرایش
A.rezapour (بحث | مشارکتها) بدون خلاصۀ ویرایش |
A.rezapour (بحث | مشارکتها) بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۳۳: | خط ۳۳: | ||
تکریم در آیه را موهبت و عنایتی دانسته اند که مخصوص انسان است و در چیز دیگری یافت نمیشود. تکریم و شرافت انسان که خدا به او مخصوص کرده به واسطه عقل و تفکر است که بوسیله آن حق و باطل و مضرّ و نافع و خیر و شرّ را از هم تشخیص میدهد، و موجودات را به تسخیر خود درمیآورد و در جهان به دلخواه خود تصرف میکند.<ref>قرشی بنابی، علیاکبر، تفسیر احسن الحدیث، تهران، بنیاد بعثت، ۱۳۷۵ش، ج۶، ص۱۱۴.</ref> | تکریم در آیه را موهبت و عنایتی دانسته اند که مخصوص انسان است و در چیز دیگری یافت نمیشود. تکریم و شرافت انسان که خدا به او مخصوص کرده به واسطه عقل و تفکر است که بوسیله آن حق و باطل و مضرّ و نافع و خیر و شرّ را از هم تشخیص میدهد، و موجودات را به تسخیر خود درمیآورد و در جهان به دلخواه خود تصرف میکند.<ref>قرشی بنابی، علیاکبر، تفسیر احسن الحدیث، تهران، بنیاد بعثت، ۱۳۷۵ش، ج۶، ص۱۱۴.</ref> | ||
این آیه از مصادیق تکریم را برمیشمرد؛ یعنی خداوند انسان را با موهبت عقل مکرم و محترم کرد و نیز با پیمودن راههای دریا و خشکی و دست یافتن به آنها، محترم شد و همچنین با دست یافتن به خوردنیها و پوشیدنیها و لذتهای گوناگون.<ref>قرشی بنابی، علیاکبر، تفسیر احسن الحدیث، تهران، بنیاد بعثت، ۱۳۷۵ش، ج۶، ص۱۱۴.</ref> از این تکریم، تفضیل و برتری که در آیه آمده روشن میشود؛ یعنی اگر انسان در حد خود با موهبت عقل حساب شود دارای تکریم است و اگر او در این مرحله با موجودات دیگر مقایسه شود او بر موجوداتی از قبیل حیوانات و جنّ برتری دارد.<ref>قرشی بنابی، علیاکبر، تفسیر احسن الحدیث، تهران، بنیاد بعثت، ۱۳۷۵ش، ج۶، ص۱۱۴.</ref> | این آیه از مصادیق تکریم را برمیشمرد؛ یعنی خداوند انسان را با موهبت عقل مکرم و محترم کرد و نیز با پیمودن راههای دریا و خشکی و دست یافتن به آنها، محترم شد و همچنین با دست یافتن به خوردنیها و پوشیدنیها و لذتهای گوناگون.<ref>قرشی بنابی، علیاکبر، تفسیر احسن الحدیث، تهران، بنیاد بعثت، ۱۳۷۵ش، ج۶، ص۱۱۴.</ref> از این تکریم، تفضیل و برتری که در آیه آمده روشن میشود؛ یعنی اگر انسان در حد خود با موهبت عقل حساب شود دارای تکریم است و اگر او در این مرحله با موجودات دیگر مقایسه شود او بر موجوداتی از قبیل حیوانات و جنّ برتری دارد.<ref>قرشی بنابی، علیاکبر، تفسیر احسن الحدیث، تهران، بنیاد بعثت، ۱۳۷۵ش، ج۶، ص۱۱۴.</ref> انسان امتیازات فراوانی بر مخلوقات دیگر دارد؛از جمله روح انسان که مجموعهای است از استعدادهای عالی و توانایی بسیار برای پیمودن مسیر تکامل بهطور نامحدود.<ref>مکارم شیرازی، ناصر، تفسیر نمونه، تهران، دار الکتب الإسلامیة، ۱۳۷۱ش، ج۱۲، ص۱۹۸.</ref> | ||
== متن و ترجمه آیه == | == متن و ترجمه آیه == | ||
خط ۴۳: | خط ۴۳: | ||
== تکریم انسان == | == تکریم انسان == | ||
در اینکه خداوند انسان را به چه چیز گرامی | در اینکه خداوند در آیه ۷۰ سوره اسراء، انسان را به چه چیز گرامی داشته، در میان مفسران گفتگو است: اعطای قوه عقل و نطق و استعدادهای مختلف و آزادی اراده، سلطه او بر تمام موجودات روی زمین و شناخت خدا و قدرت بر اطاعت فرمان او از جمله تفسیرهای تکریم انسان در این آیه است. گفته شده همه این مواهب در انسان جمع است و هیچگونه تضادی با هم ندارند، از این جهت گرامیداشت خدا نسبت به انسان با همه این مواهب و غیر این مواهب است.<ref>مکارم شیرازی، ناصر، تفسیر نمونه، تهران، دار الکتب الإسلامیة، ۱۳۷۱ش، ج۱۲، ص۱۹۸.</ref> | ||
کرامت انسان را هم در خلقت و هوش و عقل و استعداد دانسته اند، و هم در مقام و منزلت و مسجود فرشتگان واقعشدن.<ref>قرائتی، محسن، تفسیر نور، تهران، مرکز فرهنگی درسهایی از قرآن، ۱۳۸۸ش. ج۵، ص۹۴.</ref> کرامت، گاهی کرامت معنوی و اکتسابی و نزد خداست، مثل کرامتی که خاص اهل تقواست: «گرامىترين شما نزد خدا، پرهيزگارترين شماست. (سوره حجرات، آیه ۱۳.)» و گاهی کرامت در آفرینش است: «بهراستى انسان را در نيكوترين اعتدال آفريديم. (سوره تین، آیه ۴.)» گفته شده مراد از «کَرَّمْنا» در این آیه وجه دوّم است.<ref>قرائتی، محسن، تفسیر نور، تهران، مرکز فرهنگی درسهایی از قرآن، ۱۳۸۸ش. ج۵، ص۹۳.</ref> | |||
در این آیه، برای انسان هم کرامت مطرح است، هم فضیلت. درباره تفاوت این دو، گفته شده: الف: کرامت، امتیازی است که در دیگران نیست، امّا فضیلت، امتیازی است که در دیگران نیز هست. ب: کرامت اشاره به نعمتهای خدادادی در وجود انسان است، بدون تلاش. ولی فضیلت اشاره به نعمتهایی است که با تلاش خود انسان همراه با توفیق الهی بدست آمده است. ج: کرامت مربوط به نعمتهای مادّی است، ولی فضیلت مربوط به نعمتهای معنوی است.<ref>قرائتی، محسن، تفسیر نور، تهران، مرکز فرهنگی درسهایی از قرآن، ۱۳۸۸ش. ج۵، ص۹۴.</ref> | |||
== منابع == | == منابع == |