پرش به محتوا

تفاوت نحوه برخورد امام علی(ع) با خلفا و معاویه: تفاوت میان نسخه‌ها

بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
 
خط ۱: خط ۱:
{{شروع متن}}
{{شروع متن}}
{{سوال}}
{{سوال}}
امام علی(ع) در برابر خلفا انفعال داشت اما در مقابل معاویه به تقابل و سختگیری روی آورد، درباره این تضاد رفتاری؛ جواب بدهید.
امام علی(ع) در برابر خلفا انفعال داشت؛ اما در مقابل معاویه به تقابل و سختگیری روی آورد، علت این رفتار دوگانه چیست؟
{{پایان سوال}}
{{پایان سوال}}


خط ۱۱: خط ۱۱:
امام علی(ع) پس از رحلت [[پیامبر اکرم(ص)]] در رابطه با مسئله رهبری در دو راهی سرنوشت‌ساز قرار گرفتند. او یا می‌بایست بپاخیزد و با توسل به قدرت، خلافت و حکومت را به دست گیرد، یا آن که وضع موجود را تحمل کرده و در حد امکان به حل مشکلات و انجام وظائف خود بپردازد. امام راه دوم را برگزید و در مقابل غصب خلافت و خلفا، به تقابل نظامی روی نیاورد. امام در [[خطبه شقشقیه]] نهج البلاغه دلایل این انتخاب را بیان کرده است.
امام علی(ع) پس از رحلت [[پیامبر اکرم(ص)]] در رابطه با مسئله رهبری در دو راهی سرنوشت‌ساز قرار گرفتند. او یا می‌بایست بپاخیزد و با توسل به قدرت، خلافت و حکومت را به دست گیرد، یا آن که وضع موجود را تحمل کرده و در حد امکان به حل مشکلات و انجام وظائف خود بپردازد. امام راه دوم را برگزید و در مقابل غصب خلافت و خلفا، به تقابل نظامی روی نیاورد. امام در [[خطبه شقشقیه]] نهج البلاغه دلایل این انتخاب را بیان کرده است.


امام در این خطبه تشریح می‌کند در دوره‌ای است که تاریکی و خفقان جامعه را فرا گرفته و برای گرفتن حق یاوری ندارد و او تنهاست. پس در زمان خلفا به صبر و بردباری روی می آورد و مثل کسی است که خار در چشم و استخوان در گلو دارد و با چشم خود می بیند که میراثش را به غارت می‌برند.<ref>شريف الرضي، محمد بن حسين‏، نهج‌البلاغه، خطبه ۳.</ref>
امام در این خطبه تشریح می‌کند در دوره‌ای است که تاریکی و خفقان جامعه را فرا گرفته و برای گرفتن حق یاوری ندارد و او تنهاست. پس در زمان خلفا به صبر و بردباری روی می آورد و مثل کسی است که خار در چشم و استخوان در گلو دارد و با چشم خود می‌بیند که میراثش را به غارت می‌برند.<ref>شريف الرضي، محمد بن حسين‏، نهج‌البلاغه، خطبه ۳.</ref>


امام بردباری و صبر در مقابل مسئله رهبری را به عقل و خرد نزدیکتر می‌داند. البته سکوت در این‌جا به معنای عدم قیام در مقابل [[ابوبکر]] است.
امام بردباری و صبر در مقابل مسئله رهبری را به عقل و خرد نزدیکتر می‌داند. البته سکوت در این‌جا به معنای عدم قیام در مقابل [[ابوبکر]] است.
خط ۲۳: خط ۲۳:
===برگشت از دین===
===برگشت از دین===
{{جعبه نقل قول| عنوان = | نقل‌قول = امام علی(ع):{{-}}... به خدا سوگند! اگر ترس از ایجاد شکاف و اختلاف در میان مسلمانان نبود و بیم آن نمی‌رفت که بار دیگر کفر و بت‌پرستی به سرزمین اسلام بازگردد و اسلام محو و نابود شود، با آنان به گونه دیگری رفتار می‌کردیم.»<ref>ابن ابی‌الحدید، شرح نهج‌البلاغه، تصحیح محمد ابوالفضل ابراهیم، قاهره، دار احیاء التراث العربیه، ۱۳۷۸ق، ج۱، ص۳۰۷.</ref>|تاریخ بایگانی| منبع = | تراز = چپ| عرض = ۲۳۰px| اندازه خط = 14px|رنگ پس‌زمینه =#FFF9E7| گیومه نقل‌قول =| تراز منبع = چپ}}
{{جعبه نقل قول| عنوان = | نقل‌قول = امام علی(ع):{{-}}... به خدا سوگند! اگر ترس از ایجاد شکاف و اختلاف در میان مسلمانان نبود و بیم آن نمی‌رفت که بار دیگر کفر و بت‌پرستی به سرزمین اسلام بازگردد و اسلام محو و نابود شود، با آنان به گونه دیگری رفتار می‌کردیم.»<ref>ابن ابی‌الحدید، شرح نهج‌البلاغه، تصحیح محمد ابوالفضل ابراهیم، قاهره، دار احیاء التراث العربیه، ۱۳۷۸ق، ج۱، ص۳۰۷.</ref>|تاریخ بایگانی| منبع = | تراز = چپ| عرض = ۲۳۰px| اندازه خط = 14px|رنگ پس‌زمینه =#FFF9E7| گیومه نقل‌قول =| تراز منبع = چپ}}
پس از رحلت رسول خدا و فتنه سقیفه مردمان قبایل مختلف از دین دلسرد شده و به دلایلی مأیوس و از دین برگشتند. امام علی(ع) در یکی از نامه‌های خود که به مردم مصر نوشته، به این نکته اشاره می‌کنند و می‌فرماید:
پس از رحلت رسول خدا(ص) و فتنه سقیفه مردمان قبایل مختلف از دین دلسرد شده و به دلایلی مأیوس و از دین برگشتند. امام علی(ع) در یکی از نامه‌های خود که به مردم مصر نوشته، به این نکته اشاره می‌کنند و می‌فرماید:
: «... به خدا سوگند! هرگز فکر نمی‌کردم و به خاطرم خطور نمی‌کرد که عرب بعد از پیامبر(ص)، امر امامت و رهبری را از اهل بیت او بگردانند و خلافت را از من دور سازند! تنها چیزی که مرا ناراحت کرد، اجتماع مردم در اطراف فلانی بود که با او بیعت کنند. (وقتی که چنین وضعی پیش آمد) دست نگه داشتم تا این که با چشم خود دیدم گروهی از اسلام بازگشته و می‌خواهند دین محمد(ص) را نابود کنند. (در این‌جا بود) که ترسیدم، اگر اسلام و اهلش را یاری نکنم، باید شاهد نابودی و شکاف در اسلام باشم که مصیبت آن برای من، از محروم شدن از خلافت و حکومت بر شما بزرگتر بود، چرا که این بهره دوران چند روزه دنیا است که زائل و تمام می‌شود، همان‌طور که سراب تمام می‌شود یا ابرها از هم می‌پاشند، پس در این پیش آمدها به پا خاستم تا باطل از میان رفت و نابود شد و دین پابرجا و محکم گردید.»<ref>شريف الرضي، محمد بن حسين‏، نهج‌البلاغه، نامه ۶۲.</ref>
: «... به خدا سوگند! هرگز فکر نمی‌کردم و به خاطرم خطور نمی‌کرد که عرب بعد از پیامبر(ص)، امر امامت و رهبری را از اهل بیت او بگردانند و خلافت را از من دور سازند! تنها چیزی که مرا ناراحت کرد، اجتماع مردم در اطراف فلانی بود که با او بیعت کنند. (وقتی که چنین وضعی پیش آمد) دست نگه داشتم تا این که با چشم خود دیدم گروهی از اسلام بازگشته و می‌خواهند دین محمد(ص) را نابود کنند. (در این‌جا بود) که ترسیدم، اگر اسلام و اهلش را یاری نکنم، باید شاهد نابودی و شکاف در اسلام باشم که مصیبت آن برای من، از محروم شدن از خلافت و حکومت بر شما بزرگتر بود، چرا که این بهره دوران چند روزه دنیا است که زائل و تمام می‌شود، همان‌طور که سراب تمام می‌شود یا ابرها از هم می‌پاشند، پس در این پیش‌آمدها به پا خاستم تا باطل از میان رفت و نابود شد و دین پابرجا و محکم گردید.»<ref>شريف الرضي، محمد بن حسين‏، نهج‌البلاغه، نامه ۶۲.</ref>


===خطر پیامبران دروغین===
===خطر پیامبران دروغین===
ظهور پیامبران دروغین مانند «مُسَیلمه»، «طُلَیحه»، «سجاح» پس از وفات پیامبر و هر جذب پیرو و طرفدار که باعث انحراف جامعه شده بود، از عوامل همکاری امام با خلیفه بود. ایشان قصد حمله به [[مدینه]] را داشتند که توسط مسلمانان شکست خوردند.
ظهور پیامبران دروغین مانند «مُسَیلمه»، «طُلَیحه»، «سجاح» پس از وفات پیامبر و جذب پیروانی که باعث انحراف جامعه شده بود، از عوامل همکاری امام با خلیفه بود. آنها قصد حمله به [[مدینه]] را داشتند که توسط مسلمانان شکست خوردند.


===خطر حمله کشورهای همسایه===
===خطر حمله کشورهای همسایه===
دو امپراطوری بزرگ روم و ایران خبر ظهور پیامبر(ص) را تهدید قدرت خود دانسته و دست به تحرکاتی زدند. رومیان چندین بار زمان حیات پیامبر(ص) قصد حمله داشتند و جنگ تبوک به همین سبب رخ داد. بنابراین خطر حمله احتمالی رومیان نیز مایه نگرانی دیگری برای جبهه مسلمانان بود، زیرا تا آن زمان مسلمانان سه بار، با رومیان رو در رو درگیر شده بودند و رومیان، مسلمانان را برای خود خطری جدی تلقی می‌کردند و در پی فرصتی بودند که به مسلمانان حمله کنند.
دو امپراطوری بزرگ روم و ایران خبر ظهور پیامبر(ص) را تهدید قدرت خود دانسته و دست به تحرکاتی زدند. رومیان چندین بار زمان حیات پیامبر(ص) قصد حمله داشتند و جنگ تبوک به همین سبب رخ داد. بنابراین خطر حمله احتمالی رومیان نیز مایه نگرانی دیگری برای جبهه مسلمانان بود، زیرا تا آن زمان مسلمانان سه بار، با رومیان رو در رو درگیر شده بودند و رومیان، مسلمانان را برای خود خطری جدی تلقی می‌کردند و در پی فرصتی بودند که به مسلمانان حمله کنند.


امپراطوری ایران نیز با وجود مشکلات داخلی قصد داشت به هر نحو ممکن با جریان اسلام مقابله نماید. خبر رحلت پیامبر(ص) به آنان بیشتر جرات می‌داد. از اینرو [[امیرمومنان(ع)]] ملاحظه این شرایط را مد نظر داشت، لذا از آغاز جنگ داخلی و اختلاف به شدت دوری نمود.
امپراطوری ایران نیز با وجود مشکلات داخلی قصد داشت به هر نحو ممکن با جریان اسلام مقابله نماید. خبر رحلت پیامبر(ص) به آنان بیشتر جرأت می‌داد. از اینرو [[امیرمومنان علی(ع)]] ملاحظه این شرایط را مد نظر داشت، لذا از آغاز جنگ داخلی و اختلاف به شدت دوری نمود.


===حفظ خاندان رسول خدا(ص)===
===حفظ خاندان رسول خدا(ص)===
خط ۳۸: خط ۳۸:
: «... پس اندیشه کردم، دیدم در آن هنگام به غیر از اهل بیتِ خود یاوری ندارم، راضی نشدم که آنها کشته شوند.»<ref>شريف الرضي، محمد بن حسين‏، نهج‌البلاغه، خطبه ۲۶.</ref>
: «... پس اندیشه کردم، دیدم در آن هنگام به غیر از اهل بیتِ خود یاوری ندارم، راضی نشدم که آنها کشته شوند.»<ref>شريف الرضي، محمد بن حسين‏، نهج‌البلاغه، خطبه ۲۶.</ref>


این عوامل، دلایل سکوت [[حضرت علی(ع)]] در دوران خلفا شمرده شده اند. او تلخی حوادث و وقایع روزگار را به جان خرید و به نفع مصلحت دین دست به تقابل نزد. سکوت ایشان نه تنها بیعت و موافقت با خلافت [[ابوبکر]]، [[عمر]] و [[عثمان]]، بلکه نشانه شناخت درست شرایط زمانی و در نظر گرفتن مصلحت اسلام بوده است.
این عوامل، دلایل سکوت [[حضرت علی(ع)]] در دوران خلفا شمرده شده‌اند. او تلخی حوادث و وقایع روزگار را به جان خرید و به نفع مصلحت دین دست به تقابل نزد. سکوت ایشان نه تنها بیعت و موافقت با خلافت [[ابوبکر]]، [[عمر]] و [[عثمان]]، بلکه نشانه شناخت درست شرایط زمانی و در نظر گرفتن مصلحت اسلام بوده است.


==تقابل با معاویه==
==تقابل با معاویه==
trustworthy
۴۱۶

ویرایش