پرش به محتوا

معنای اسطوره در قرآن: تفاوت میان نسخه‌ها

بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۱: خط ۱:
{{ویرایش|fabbasi}}
{{شروع متن}}
{{شروع متن}}
{{سوال}}
{{سوال}}
خط ۸: خط ۷:


== لغت‌شناسی اسطوره ==
== لغت‌شناسی اسطوره ==
اسطوره از «سطر» و مفرد «اساطیر»، به معنای باطل؛<ref>ابن منظور، محمد بن مکرم، لسان العرب، ۱۴۰۵، نشر أدب الحوزة، ج۴، ص۳۶۳. جوهری، اسماعیل بن حماد، الصحاح، تحقيق : أحمد عبد الغفور عطار، بیروت، دار العلم للملايين، چاپ چهارم، ۱۴۰۷ق، ج۲، ص۶۸۴.</ref> مطالب دروغین و سخنانی بدون ریشه و اصل؛<ref>زبیدی، محمد مرتضی، تاج العروس، تحقيق: علي شيري، بيروت، دار الفكر للطباعة والنشر والتوزيع، ۱۴۱۴ق- ۱۹۹۴م، ج۶، ص۵۲۰.</ref> افسانه و داستان که بیشتر در مورد خرافات استفاده می‌شود.<ref>لویس معلوف، المنجد فی اللغه، قم، نشر بلاغت، دوّم، ص۱۱. سیاح، احمد، فرهنگ بزرگ جامع نوین، انتشارات اسلام، چاپ هفدهم، ج۱، ص۳۱.</ref>
اسطوره از «سطر» و مفرد «اساطیر»، به معنای باطل؛<ref>ابن منظور، محمد بن مکرم، لسان العرب، ۱۴۰۵، نشر أدب الحوزة، ج۴، ص۳۶۳. جوهری، اسماعیل بن حماد، الصحاح، تحقيق: أحمد عبد الغفور عطار، بیروت، دار العلم للملايين، چاپ چهارم، ۱۴۰۷ق، ج۲، ص۶۸۴.</ref> مطالب دروغین و سخنانی بدون ریشه و اصل؛<ref>زبیدی، محمد مرتضی، تاج العروس، تحقيق: علي شيري، بيروت، دار الفكر للطباعة والنشر والتوزيع، ۱۴۱۴ق- ۱۹۹۴م، ج۶، ص۵۲۰.</ref> افسانه و داستان که بیشتر در مورد خرافات استفاده می‌شود.<ref>لویس معلوف، المنجد فی اللغه، قم، نشر بلاغت، دوّم، ص۱۱. سیاح، احمد، فرهنگ بزرگ جامع نوین، انتشارات اسلام، چاپ هفدهم، ج۱، ص۳۱.</ref>


اسطوره به داستانی گفته می‌شود که از نقطه نظر تاريخی حقيقت ندارد.<ref>حسيني، یدالله، ‌انسان و اسطوره، کتاب ماه (هنر)، شماره ۷۵ ـ‌۷۶، ص۱۸۸</ref>
== اسطوره و اساطیر در قرآن ==
== اسطوره و اساطیر در قرآن ==
واژه اسطوره در قرآن نیامده است؛ اما واژه اساطیر که جمع اسطوره می‌باشد، ۹ بار در قرآن و همه جا به صورت تركيب «اساطير الاوّلين» به كار رفته است.<ref>سوره بقره، آیه۲۵. سوره انفال، آیه۳۱. سوره نحل، آیه۲۴. سوه مومنون، آیه۸۳. سوره فرقان، آیه۵. سوره نمل، آیه۶۸. سوره احقاف، آیه۱۷. سوره قلم، آیه۱۵. سوره مطففین، آیه۱۳.</ref>
واژه اسطوره در قرآن نیامده است؛ اما واژه اساطیر که جمع اسطوره می‌باشد، ۹ بار در قرآن و همه جا به صورت تركيب «اساطير الاوّلين» به كار رفته است.<ref>سوره بقره، آیه۲۵. سوره انفال، آیه۳۱. سوره نحل، آیه۲۴. سوه مومنون، آیه۸۳. سوره فرقان، آیه۵. سوره نمل، آیه۶۸. سوره احقاف، آیه۱۷. سوره قلم، آیه۱۵. سوره مطففین، آیه۱۳.</ref>
خط ۲۳: خط ۲۳:
# در آیه ۱۷ [[سوره احقاف]] درباره کسی می‌باشد که عواطف انسانی خود را از دست داده است، زیرا به والدین و ولی نعمت خود احترام نمی‌کنند و چون مادر و پدر سوی خدا استغاثه می‌کنند و انذار به قیامت می‌کنند او می‌گوید قیامت از اساطیر است. سپس اصل عذاب قیامت برای آنها مسلم می‌گیرد و آنها را به عذاب عرضه می‌کند به خاطر استفاده نامشروع از نعمت الهی و استکباری که دارند. یعنی در حقیقت همان استکباری که نسبت به والدین داشته سبب استکبار به خدا شده است.<ref>مکارم شیرازی، ناصر، تفسیر نمونه،  تهران، دار الکتب اسلامیه، چاپ هشتم، ج۲۱، ص۳۷۷.</ref>
# در آیه ۱۷ [[سوره احقاف]] درباره کسی می‌باشد که عواطف انسانی خود را از دست داده است، زیرا به والدین و ولی نعمت خود احترام نمی‌کنند و چون مادر و پدر سوی خدا استغاثه می‌کنند و انذار به قیامت می‌کنند او می‌گوید قیامت از اساطیر است. سپس اصل عذاب قیامت برای آنها مسلم می‌گیرد و آنها را به عذاب عرضه می‌کند به خاطر استفاده نامشروع از نعمت الهی و استکباری که دارند. یعنی در حقیقت همان استکباری که نسبت به والدین داشته سبب استکبار به خدا شده است.<ref>مکارم شیرازی، ناصر، تفسیر نمونه،  تهران، دار الکتب اسلامیه، چاپ هشتم، ج۲۱، ص۳۷۷.</ref>
# در آیه ۱۵ [[سوره قلم]] یاد می‌کند از کسانی که به خاطر کارهای زشت قابلیت فهم و درک حقیقت قرآنی را ندارند. وقتی قرآن کریم به آن‌ها عرضه می‌شود، می‌گویند: اساطیر اولین است.<ref>مکارم شیرازی، ناصر، تفسیر نمونه،  تهران،دار الکتب اسلامیه، چاپ هشتم،  ج۲۴، ص۳۸۷.</ref> چه بسا این که در آیه ۱۳ سوره مطففین، همین افرادی که قلب آن‌ها از گناه زنگار زده، چنین نسبت به قرآن کریم داده شده است.
# در آیه ۱۵ [[سوره قلم]] یاد می‌کند از کسانی که به خاطر کارهای زشت قابلیت فهم و درک حقیقت قرآنی را ندارند. وقتی قرآن کریم به آن‌ها عرضه می‌شود، می‌گویند: اساطیر اولین است.<ref>مکارم شیرازی، ناصر، تفسیر نمونه،  تهران،دار الکتب اسلامیه، چاپ هشتم،  ج۲۴، ص۳۸۷.</ref> چه بسا این که در آیه ۱۳ سوره مطففین، همین افرادی که قلب آن‌ها از گناه زنگار زده، چنین نسبت به قرآن کریم داده شده است.
برخورد شدید قرآن با اسطوره نگاران، گویاترین گواه بر اسطوره نبودن قرآن است، زیرا قرآن به دليل آنكه حق و حكمت است، هيچ گاه حقّ و باطل و واقعي و غير واقعي را به هم نمي‌آميزد و از مطالبي غيرواضح منزّه و دور است و در عين اين كه از واقعيات سخن مى گويد، از دل واقعيت به درون حقايق متعالى راهى باز مى‌كند تا واقعيت و پيام را با هم جمع كند. قرآن ضمن گزارش ديدگاه مشرکان مبنی بر اسطوره‌انگاری معارف قرآنی، به شدت با آن برخورد می‌کند، چون منظور آنان از اسطوره، طرح برخى از داستان‌ها و توصيف برخى شخصيت‌ها به عنوان يك ايده و آرمان است، بدون اين كه واقعيت خارجى داشته باشد و قرآن خود را نه اساطیر و بلکه وحی الهی، سخنی به حق و به دور از هرگونه غیر واقعی بودن معرفی می‌کند.<ref>سوره انعام، آیه۲۵. سوره انفال، آیه۳۱. سوره نحل، آیه۲۴. سوره مومنون، آیه۸۳. سوره فرقان، آیه۵. سوره نمل، آیه۶۸. سوره احقاف، آیه۱۷. سوره قلم، آیه۱۵. سوره مطففین، آیه۱۳.</ref>


== منابع ==
== منابع ==
۲٬۲۴۴

ویرایش