پرش به محتوا

مشورت نادرست پیامبر در بارور کردن نخل‌ها: تفاوت میان نسخه‌ها

جز
ابرابزار
جزبدون خلاصۀ ویرایش
جز (ابرابزار)
خط ۱: خط ۱:
{{شروع متن}}
{{شروع متن}}
{{سوال}}
{{شبهه}}
آيا پيامبران هيچ گاه دچار اشتباه و خطا نمى شدند؟ و اگر معصوم از خطا بودند، چه نيازى بود كه با اصحاب خود به مشورت بپردازند؟
آيا پيامبران هيچ گاه دچار اشتباه و خطا نمى شدند؟ و اگر معصوم از خطا بودند، چه نيازى بود كه با اصحاب خود به مشورت بپردازند؟
{{پایان سوال}}
{{پایان شبهه}}
{{پاسخ}}
{{پاسخ}}
 عصمت از خطا داراى ابعاد گوناگون و دقيقى است كه بى توجّهى به آن ها، ره زن انديشه ى بسيارى از افراد گرديده است. تقريباً همه ى انديشمندان شيعه و سنّى، دريافت و ابلاغ وحى را معصومانه مى دانند و شيعيان با استناد به دلايلى، از جمله روايات فراوانى كه از اهل بيت(عليهم السلام)رسيده است، معصومان را از هر گونه خطا و نسيانى بركنار مى شمارند. براى نمونه، امام رضا(عليه السلام) در وصف رهبران الهى مى فرمايد:
 عصمت از خطا داراى ابعاد گوناگون و دقيقى است كه بى توجّهى به آن ها، ره زن انديشه ى بسيارى از افراد گرديده است. تقريباً همه ى انديشمندان شيعه و سنّى، دريافت و ابلاغ وحى را معصومانه مى دانند و شيعيان با استناد به دلايلى، از جمله روايات فراوانى كه از اهل بيت(عليهم السلام)رسيده است، معصومان را از هر گونه خطا و نسيانى بركنار مى شمارند. براى نمونه، امام رضا(عليه السلام) در وصف رهبران الهى مى فرمايد:
خط ۸: خط ۸:
(شخصى كه خداوند وى را براى اداره ى امور بندگانش بر مى گزيند) معصوم و برخوردار از تأييدات، توفيقات و راه نمايى هاى الهى بوده، از هر خطا و لغزشى در امان است.
(شخصى كه خداوند وى را براى اداره ى امور بندگانش بر مى گزيند) معصوم و برخوردار از تأييدات، توفيقات و راه نمايى هاى الهى بوده، از هر خطا و لغزشى در امان است.
در اين ميان، عصمت از خطا در امور عادّى (فردى و اجتماعى) از حساسيّت ويژه اى برخوردار بوده و برخى از دير باوران را وا داشته است كه از لابه لاى صفحات تاريخ به جمع آورى لغزش هاى معصومان بپردازند. در اين جا ابتدا سخن يكى از نويسندگان معاصر را در اين باره مى آوريم و سپس به بررسى اين ديدگاه مى پردازيم.
در اين ميان، عصمت از خطا در امور عادّى (فردى و اجتماعى) از حساسيّت ويژه اى برخوردار بوده و برخى از دير باوران را وا داشته است كه از لابه لاى صفحات تاريخ به جمع آورى لغزش هاى معصومان بپردازند. در اين جا ابتدا سخن يكى از نويسندگان معاصر را در اين باره مى آوريم و سپس به بررسى اين ديدگاه مى پردازيم.
تلقّى مطلق از عصمت كه بنا بر آن، انبيا مطلقاً سهو و خطا نمى كنند و هر چه در هر باره بگويند عين حقيقت است، وقتى در مجموعه ى دستگاه مند دينى مورد نقد و بررسى و آزمون قرار مى گيرد، تأييد نمى شود; چرا كه بنا به پاره اى قراين تاريخى، در مواردى مثلا پيغمبر اسلام(صلى الله عليه وآله وسلم) در امور خارجى و تكوينى تشخيصى داده و نظرى ابراز داشته اند، امّا صواب و مطابق با واقع نبوده است; براى مثال، در غزوه ى بدر، محلّى را براى زدن اردو تعيين مى كنند; حباب بن منذر مى گويد اين نقطه از نظر سوق الجيشى و فنون نظامى مناسب نيست و حضرت به عنوان نظر مشورتى بِه تر و فنّى تر و كارشناسانه تر مى پذيرد.
تلقّی مطلق از عصمت که بنا بر آن، انبیا مطلقاً سهو و خطا نمی‌کنند و هر چه در هر باره بگویند عین حقیقت است، وقتی در مجموعهٔ دستگاه مند دینی مورد نقد و بررسی و آزمون قرار می‌گیرد، تأیید نمی‌شود؛ چرا که بنا به پاره ای قراین تاریخی، در مواردی مثلاً پیغمبر اسلام (صلی الله علیه وآله وسلم) در امور خارجى و تكوينى تشخيصى داده و نظرى ابراز داشته اند، امّا صواب و مطابق با واقع نبوده است; براى مثال، در غزوه ى بدر، محلّى را براى زدن اردو تعيين مى كنند; حباب بن منذر مى گويد اين نقطه از نظر سوق الجيشى و فنون نظامى مناسب نيست و حضرت به عنوان نظر مشورتى بِه تر و فنّى تر و كارشناسانه تر مى پذيرد.
... نيز  در مسند احمد از طلحه نقل شده كه با پيغمبر در نخلستان مدينه مى رفتيم. مردمانى را ديدند كه بر سر درختان رفته اند; حضرت پرسيد كه اينان چه مى كنند؟ جواب دادند از نر به مادّه تلقيح مى كنند. پيغمبر(صلى الله عليه وآله وسلم) گفت: فكر نكنم اين كار اثرى داشته باشد. چون سخن پيغمبر را شنيدند، دست از كارشان كشيدند و اتفاقاً آن سال، نخل ها محصولى نداد. خبر به پيامبر رسيد. گفت: «اين گمانى بود كه من بردم، اگر تلقيح اثر دارد، حتماً انجام دهيد; چرا كه من بشرى مثل شما هستم و ظنّم ممكن است خطا يا صواب باشد، وليكن اگر برايتان گفتم خداوند چنين و چنان مى گويد بدانيد كه بر خدا دروغ نمى بندم».  
در مسند احمد از طلحه نقل شده كه با پيغمبر در نخلستان مدينه مى رفتيم. مردمانى را ديدند كه بر سر درختان رفته اند; حضرت پرسيد كه اينان چه مى كنند؟ جواب دادند از نر به مادّه تلقيح مى كنند. پيغمبر(صلى الله عليه وآله وسلم) گفت: فكر نكنم اين كار اثرى داشته باشد. چون سخن پيغمبر را شنيدند، دست از كارشان كشيدند و اتفاقاً آن سال، نخل ها محصولى نداد. خبر به پيامبر رسيد. گفت: «اين گمانى بود كه من بردم، اگر تلقيح اثر دارد، حتماً انجام دهيد; چرا كه من بشرى مثل شما هستم و ظنّم ممكن است خطا يا صواب باشد، وليكن اگر برايتان گفتم خداوند چنين و چنان مى گويد بدانيد كه بر خدا دروغ نمى بندم».  


نقد و بررسى
نقد و بررسى
۷٬۲۳۰

ویرایش