پرش به محتوا

کاربر:Hosseiney4030: تفاوت میان نسخه‌ها

در مرحله تکمیل
(در مرحله تکمیل)
(در مرحله تکمیل)
خط ۱۴: خط ۱۴:


[[پرونده:دنیای اساطیر.png|بندانگشتی|دنیای اساطیر]]
[[پرونده:دنیای اساطیر.png|بندانگشتی|دنیای اساطیر]]
=== آغاز تفکر فلسفی ===
 
==== آغاز تفکر فلسفی ====
در تاریخ، اطلاعات دقیقی از نحوه ی پیدایش تفکر فلسفی نداریم، اما با تأملی بیشتر میتوان پی برد که آغاز تفکر انسان ها همزمان بوده با آفرینش آنها. از آن زمان تا به حال هر انسانی که زندگی میکرد، جدای از فکر و اندیشه نبوده و تفکر همیشه با او همراه بوده است؛ اما در میان تمامی اندیشه های بشری، آنچه مربوط به شناخت این هستی بیکران و آغاز و پیدایش آن است توأم با اعتقادات مذهبی بوده.<ref>رک: آموزش فلسفه، محمدتقی مصباح، ج1، ص26</ref> آنگونه که در تاریخ ذکر شده است، قدیمی ترین تفکرات فلسفی مربوط به [https://fa.wikipedia.org/wiki/%D9%81%D9%87%D8%B1%D8%B3%D8%AA_%D9%81%DB%8C%D9%84%D8%B3%D9%88%D9%81%D8%A7%D9%86_%DB%8C%D9%88%D9%86%D8%A7%D9%86_%D8%A8%D8%A7%D8%B3%D8%AA%D8%A7%D9%86 حکمای یونان] است که حدود شش قرن قبل از [[میلاد مسیح]] می زیستند؛ هرچند که اندیشه هایشان ترتیب خاصی را نداشته و صرفا به مرحله ی بیان رسیده اند.
در تاریخ، اطلاعات دقیقی از نحوه ی پیدایش تفکر فلسفی نداریم، اما با تأملی بیشتر میتوان پی برد که آغاز تفکر انسان ها همزمان بوده با آفرینش آنها. از آن زمان تا به حال هر انسانی که زندگی میکرد، جدای از فکر و اندیشه نبوده و تفکر همیشه با او همراه بوده است؛ اما در میان تمامی اندیشه های بشری، آنچه مربوط به شناخت این هستی بیکران و آغاز و پیدایش آن است توأم با اعتقادات مذهبی بوده.<ref>رک: آموزش فلسفه، محمدتقی مصباح، ج1، ص26</ref> آنگونه که در تاریخ ذکر شده است، قدیمی ترین تفکرات فلسفی مربوط به [https://fa.wikipedia.org/wiki/%D9%81%D9%87%D8%B1%D8%B3%D8%AA_%D9%81%DB%8C%D9%84%D8%B3%D9%88%D9%81%D8%A7%D9%86_%DB%8C%D9%88%D9%86%D8%A7%D9%86_%D8%A8%D8%A7%D8%B3%D8%AA%D8%A7%D9%86 حکمای یونان] است که حدود شش قرن قبل از [[میلاد مسیح]] می زیستند؛ هرچند که اندیشه هایشان ترتیب خاصی را نداشته و صرفا به مرحله ی بیان رسیده اند.


== دنیای اساطیر ==
==== دنیای اساطیر ====
فلسفه، شیوه ی اندیشیدن جدیدی ست که تقریبا 600 سال قبل از میلاد مسیح در یونان آغاز شد؛ اما قبل از آن مذاهب مختلفی در جهان سعی میکردند پرسش های بشر را پاسخ دهند؛ پرسش هایی از قبیل:  
فلسفه، شیوه ی اندیشیدن جدیدی ست که تقریبا 600 سال قبل از میلاد مسیح در یونان آغاز شد؛ اما قبل از آن مذاهب مختلفی در جهان سعی میکردند پرسش های بشر را پاسخ دهند؛ پرسش هایی از قبیل:  


خط ۳۳: خط ۳۴:
در آن زمان، انسان ها سعی میکردند در هنگام مشکلات و بلایای طبیعی از قبیل خشکسالی و بیماری ها، به مبازه با نیروهای شیطانی و پلید بپردازند و این کار را هم از طریق نذر و نیاز انجام میدادند؛ نذر نیاز یکی از مهمترین کارهایی بود که مردم آن زمان به آن پایبند بودند. آنها میگفتند که نذر و نیاز بر قدرت خدایان می افزارید، انسان ها باید چیز هایی را پیش کش خدایان کنند تا آنها قدرت یابند و بر قوای پلیدی ها، چیره شوند و از این قبیل کارها.<ref>رک: آموزش فلسفه، محمدتقی مصباح، ج1،ص25</ref>
در آن زمان، انسان ها سعی میکردند در هنگام مشکلات و بلایای طبیعی از قبیل خشکسالی و بیماری ها، به مبازه با نیروهای شیطانی و پلید بپردازند و این کار را هم از طریق نذر و نیاز انجام میدادند؛ نذر نیاز یکی از مهمترین کارهایی بود که مردم آن زمان به آن پایبند بودند. آنها میگفتند که نذر و نیاز بر قدرت خدایان می افزارید، انسان ها باید چیز هایی را پیش کش خدایان کنند تا آنها قدرت یابند و بر قوای پلیدی ها، چیره شوند و از این قبیل کارها.<ref>رک: آموزش فلسفه، محمدتقی مصباح، ج1،ص25</ref>


=== سوفیسم و شک گرایی ===
==== سوفیسم و شک گرایی ====
در قرن پنجم پیش از میلاد مسیح، اندیشمندانی بودند که به زبان یونانی «سوفیست» نامیده میشدند که به معنای حکیم و دانشور بود. آنها بسیار عالم بودند و در اصل جزء عالمان زمان خودشان به حساب می آمدند و محل رجوع بوند؛ اما در کنار این حد از معلومات، به حقائق ثابت این عالم باور نداشتند و حتی هیچ چیز را قابل شناخت یقینی و صد در صد نمیدانستند.<ref>رک: آموزش فلسفه، محمدتقی مصباح، ج1، ص 24</ref> همانطور که در بالا گفته شد، آنها معلمانی و وکلای حرفه ای بودند که با واسطه ی فن خطابه قوی شان و مناظرات سفسفته انگیزشان، بازار گرمی برای خودشان برپا کرده بودند. وکیل بودنشان اقتضا میکرد که بتوانند هر چیزی را اعم از صحیح و یا نا صحیح به مرحله ی اثبات برسانند و همین امر موجب شد که کم کم انی فکر در وجودشان بارور شود که اساسا حقیقتی ورای اندیشه انسان وجود ندارد!
در قرن پنجم پیش از میلاد مسیح، اندیشمندانی بودند که به زبان یونانی «سوفیست» نامیده میشدند که به معنای حکیم و دانشور بود. آنها بسیار عالم بودند و در اصل جزء عالمان زمان خودشان به حساب می آمدند و محل رجوع بوند؛ اما در کنار این حد از معلومات، به حقائق ثابت این عالم باور نداشتند و حتی هیچ چیز را قابل شناخت یقینی و صد در صد نمیدانستند.<ref>رک: آموزش فلسفه، محمدتقی مصباح، ج1، ص 24</ref> همانطور که در بالا گفته شد، آنها معلمانی و وکلای حرفه ای بودند که با واسطه ی فن خطابه قوی شان و مناظرات سفسفته انگیزشان، بازار گرمی برای خودشان برپا کرده بودند. وکیل بودنشان اقتضا میکرد که بتوانند هر چیزی را اعم از صحیح و یا نا صحیح به مرحله ی اثبات برسانند و همین امر موجب شد که کم کم انی فکر در وجودشان بارور شود که اساسا حقیقتی ورای اندیشه انسان وجود ندارد!


خط ۴۱: خط ۴۲:


واژه سوفیست که به معنای حکیم و اهل علم بود، به سبب اینکه لقب شده بود برای همچین افرادی، کم کم از معنای اصلی خود فاصله گرفت و علامتی شد برای شیوه استدلال مغالطه آمیز. این واژه در زبان عرب به سوفسطی در آمد و واژه ی سفسطه هم از همان ریشه گرفته شد.
واژه سوفیست که به معنای حکیم و اهل علم بود، به سبب اینکه لقب شده بود برای همچین افرادی، کم کم از معنای اصلی خود فاصله گرفت و علامتی شد برای شیوه استدلال مغالطه آمیز. این واژه در زبان عرب به سوفسطی در آمد و واژه ی سفسطه هم از همان ریشه گرفته شد.
==== دوران شکوفایی فلسفه ====
=== تعریف لفظی ===
==== لغت فلسفه ====
==== اصطلاح فلسفه ====
=== تعریف معنوی ===
==== فلسفه در اصطلاح مسلمین ====
==== فلسفه در اصطلاح غیر مسلمین ====
== منابع ==
== منابع ==
{{پانویس|۲}}
{{پانویس|۲}}
۱۰۳

ویرایش