۱۱٬۹۱۳
ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش |
|||
خط ۱۴: | خط ۱۴: | ||
در منابع دینی به سرایت برخی بیماریها تصریح شده است و نمیتوان در اصل آن تشکیک نمود: | در منابع دینی به سرایت برخی بیماریها تصریح شده است و نمیتوان در اصل آن تشکیک نمود: | ||
در روایتی از پیامبر اسلام(ص) نقل شده | * در روایتی از پیامبر اسلام(ص) نقل شده که فرمودند: «فرد بیمار نزد شخص سالم نرود».<ref>مجلسی، محمدباقر، بحار الأنوار الجامعه لدرر أخبار الأئمه الأطهار(ع)، بیروت: دار إحیاء التراث العربی، ۱۴۰۴ق، ج۶۲، ص۸۲.</ref> به نظر میرسد این روایت با روایات متعدد در استحباب عیادت از بیمار در تعارض است. اما این روایت در صورت نامشخص بودن نوع بیماری از لحاظ سرایت است. مطابق این روایت، اصل در بیماریها سرایت است؛ و عمل مستحب عیادت تنها در صورتی مجاز است که از عدم سرایت بیماری اطمینان داشتیم. | ||
همچنین از پیامبر(ص) نقل شده است: «از جذامی فرار کن چنانکه از شیر میگریزی».<ref>مجلسی، بحار الأنوار، ج۷۲، ص۱۳۱</ref> طبق روایتی دیگر، فردی جذامی نزد پیامبر(ص) آمد تا با آن حضرت بیعت کند، اما پیامبر(ص) بدون دست دادن بیعت او را پذیرفتند.<ref>مجلسی، بحار الأنوار، ج۶۲، ص۸۳.</ref> از طرف دیگر در برخی گزارشها نقل شده که پیامبر(ص)<ref>مجلسی، بحار الأنوار، ج۶۲، ص۸۲.</ref> و اهلبیت(ع)<ref>کلینی، محمدبنیعقوببناسحق، الأصول، فروع، الروضه من الکافی، مصحح علیاکبر الغفاری، تهران: دارالکتب الإسلامیه، ۱۴۰۷ق، ج۲، ص۱۲۳.</ref> با جذامیان هم غذا شدهاند. اما میان روایات فرار از جذام و همغذا شدن با جذامی تعارضی نیست زیرا بیماری جذام دو گونه است؛ نوع خشک که مسری نیست؛ و نوع مسری هستند؛ لذا جذامیانی که بیماری مسری دارند از ورود به شهرها و میان مردم منع میشدند، اما به احتمال زیاد جذامیانی که با معصومان(ع) هم غذا شدهاند، بیماریشان مسری نبوده است. | * همچنین از پیامبر(ص) نقل شده است: «از جذامی فرار کن چنانکه از شیر میگریزی».<ref>مجلسی، بحار الأنوار، ج۷۲، ص۱۳۱</ref> طبق روایتی دیگر، فردی جذامی نزد پیامبر(ص) آمد تا با آن حضرت بیعت کند، اما پیامبر(ص) بدون دست دادن بیعت او را پذیرفتند.<ref>مجلسی، بحار الأنوار، ج۶۲، ص۸۳.</ref> از طرف دیگر در برخی گزارشها نقل شده که پیامبر(ص)<ref>مجلسی، بحار الأنوار، ج۶۲، ص۸۲.</ref> و اهلبیت(ع)<ref>کلینی، محمدبنیعقوببناسحق، الأصول، فروع، الروضه من الکافی، مصحح علیاکبر الغفاری، تهران: دارالکتب الإسلامیه، ۱۴۰۷ق، ج۲، ص۱۲۳.</ref> با جذامیان هم غذا شدهاند. اما میان روایات فرار از جذام و همغذا شدن با جذامی تعارضی نیست زیرا بیماری جذام دو گونه است؛ نوع خشک که مسری نیست؛ و نوع مسری هستند؛ لذا جذامیانی که بیماری مسری دارند از ورود به شهرها و میان مردم منع میشدند، اما به احتمال زیاد جذامیانی که با معصومان(ع) هم غذا شدهاند، بیماریشان مسری نبوده است. | ||
* فردی از امام کاظم(ع) پرسید: «اگر طاعون در شهری آمد و من آنجا بودم، باید از آنجا خارج شوم؟ امام فرمودند: بله. پرسید اگر در روستایی بود؟ فرمودند: بله. - اگر در خانه بود؟ فرمودند: بله، خارج شوید. راوی: ما از رسولخدا(ص) اینگونه حدیث میکنیم که از طاعون فرار کردن مانند فرار کردن از جهاد است! امام(ع) فرمودند: پیامبر خدا(ص) این را برای کسانی فرمودند که در نقاط حساس و مرزهای مبارزه با دشمن بودند و وقتی آنجا طاعون آمد، سربازان از ترس فرار کرده و جبهه را خالی کردند و پیامبر(ص) این مطلب را به ایشان فرمودند».<ref>حرعاملی، محمدبنحسن، تفصیل وسائل الشیعه، قم: مؤسسه آلالبیت(ع)، ۱۴۱۶ق، ج۲، ص۴۳۰.</ref> | |||
* پیامبر(ص) فرمودند: «به افراد مبتلا به خوره زیاد نگاه نکنید و وقتی با آنان گفتوگو میکنید، به اندازه یک نیزه از آنان دور باشید».<ref>مجلسی، محمدباقر، بحار الأنوار الجامعه لدرر أخبار الأئمه الأطهار(ع)، بیروت: دار إحیاء التراث العربی، ۱۴۰۴ق، ج۶۲، ص۸۳.</ref> احتمال دارد توصیه به نگاه نکردن، جنبه بهداشت روانی برای دو طرف داشته باشد. اما فاصله یک نیزه که در روایت آمده، حدود دو متر است و این اندازه امروزه نیز برای جلوگیری از سرایت بیماری توسط متخصصان توصیه میشود. | |||
* امام سجاد(ع) در نفرین به دشمنان اسلام میفرمایند: «آبهایشان را به وبا و غذاهایشان را با دردها (امراض) بیامیز».<ref>صحیفه سجادیه، دعای۲۷.</ref> در این روایت امام(ع) ضمن معرفی بستر میکروب وبا که آب است، از خدا میخواهد که آب دشمنان را به این میکروب بیامیزد تا بدان مبتلا گردند، از این روایت به دست میآید که امام(ع) به سرایت معتقد است و وجود بیماری مسری از مسلمات اسلام است. | |||
== بررسی روایت «لا عدوی فی الإسلام» == | |||
علیرغم وجود روایات متعدد در اثبات این که اصل در بیماری از نظر اسلام سرایت است که به برخی از آنها اشاره گردید، روایت «لا َ لَا عَدْوَى فی الاسلام» موجب برخی برداشتهای غلط گردیده است، این روایت که سند آن از طریق شیعه بسیار ضعیف است؛ در منابع اهلسنت به جهت نقل در صحاح مسلم و بخاری<ref>بخاری، محمدبنإسماعیل، صحیح البخاری، محقق: محمد زهیربنناصر الناصر، بیروت: دارطوق النجاه، ۱۴۲۲ق، ج۷، ص۱۹، ۲۶، ۲۷ و ۳۱.</ref> صحیح است، هرچند که در میان اهلسنت نیز موجب چالشهایی شده است و در میان ایشان بر تعارض آن با روایات محکم دیگر در همان صدر اسلام جدالهایی رخ داده است.<ref>ر. ک. أبوالحسن القشیری النیسابوری، مسلمبنالحجاج، صحیح مسلم، محقق: محمد فؤاد عبدالباقی، بیروت: دار إحیاء التراث العربی ۱۴۲۱ق، ج۷، ص۳۱و۳۲.</ref> | |||
== بررسی روایت | |||
علیرغم وجود روایات متعدد در اثبات این که اصل در بیماری از نظر اسلام سرایت است که به برخی از آنها اشاره گردید، روایت | |||
این روایت در منابع شیعی چنین نقل شده است: | این روایت در منابع شیعی چنین نقل شده است: |