پرش به محتوا

سرایت بیماری‌ها از نظر اسلام: تفاوت میان نسخه‌ها

بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۷: خط ۷:
اسلام به واقعیتی با عنوان سرایت بیماری معتقد است، بلکه اصل را در بیماری، مسری بودن آن می‌داند، مگر آن که خلافش معلوم شود و عیادت از بیمار نیز تنها در این صورت توصیه شده است.
اسلام به واقعیتی با عنوان سرایت بیماری معتقد است، بلکه اصل را در بیماری، مسری بودن آن می‌داند، مگر آن که خلافش معلوم شود و عیادت از بیمار نیز تنها در این صورت توصیه شده است.


روایت «لاعدوی فی الاسلام» موجب برخی برداشت‌های غلط گردیده است. سند این روایت از طریق شیعه بسیار ضعیف است. متاسفانه برخی از افراط‌گرایان در حوزه طب سنتی با استناد به این روایت از بیماری‌های مسری پرهیز ندارند و دیگران را هم تشویق به بی‌مبالاتی در این زمینه می‌کنند؛ اما در روایات متعدد از همنشینی با بیماران منع شده است تا بیماری در جامعه منتشر نشود.  
روایت «لاعدوی؛ قابل سرایت نیستند» موجب برخی برداشت‌های غلط گردیده است. سند این روایت بسیار ضعیف است. متاسفانه برخی افراط‌گرایان در حوزه طب سنتی با استناد به این روایت از بیماری‌های واگیر، پرهیز ندارند و دیگران را هم تشویق به بی‌مبالاتی در این زمینه می‌کنند. این روایت برخلاف روایات متعددی است که از همنشینی با بیماران منع کرده‌اند.  


با فرض قبول سند روایت می‌توان روایت را این طور فهمید که در این روایت حقیقت سرایت نفی نشده، بلکه حکم آن را نفی گردیده است. به این معنا که در صورت سرایت بیماری هیچ حقی برای شخص مبتلا شده نسبت به فرد مبتلا کننده به وجود نمی‌آید که بخواهد از او طلب خسارت نماید.
با فرض قبول سند روایت روایت «لاعدوی؛ قابل سرایت نیستند»، می‌توان روایت را به این معنا دانست که سرایت نفی نشده، بلکه حکم آن نفی گردیده است. به این معنا که در صورت سرایت بیماری هیچ حقی برای شخص مبتلا شده نسبت به فرد مبتلا کننده به وجود نمی‌آید که بخواهد از او طلب خسارت نماید.


== سرایت بیماری در روایات ==
== سرایت بیماری در روایات ==
در منابع دینی به سرایت برخی از بیماری‌ها تصریح شده است، به طوری که نمی‌توان در اصل آن تشکیک نمود؛ در روایتی از پیامبر اسلام(ص) نقل شده است که فرمودند: «لا یورد ذو عاهه علی مُصحّ؛ بیمار نزد سالم نرود».<ref>مجلسی، محمدباقر، بحار الأنوار الجامعه لدرر أخبار الأئمه الأطهار(ع)، بیروت: دار إحیاء التراث العربی، ۱۴۰۴ق، ج۶۲، ص۸۲.</ref>
در منابع دینی به سرایت برخی بیماری‌ها تصریح شده است و نمی‌توان در اصل آن تشکیک نمود:


به نظر می‌رسد این روایت با روایات متعدد در استحباب عیادت از بیمار در تعارض است. اما این روایت در صورت نامشخص بودن نوع بیماری از لحاظ سرایت است. مطابق این روایت، اصل در بیماری‌ها سرایت است؛ و عمل مستحب عیادت تنها در صورتی مجاز است که از عدم سرایت بیماری اطمینان داشتیم.
در روایتی از پیامبر اسلام(ص) نقل شده است که فرمودند: «فرد بیمار نزد شخص سالم نرود».<ref>مجلسی، محمدباقر، بحار الأنوار الجامعه لدرر أخبار الأئمه الأطهار(ع)، بیروت: دار إحیاء التراث العربی، ۱۴۰۴ق، ج۶۲، ص۸۲.</ref> به نظر می‌رسد این روایت با روایات متعدد در استحباب عیادت از بیمار در تعارض است. اما این روایت در صورت نامشخص بودن نوع بیماری از لحاظ سرایت است. مطابق این روایت، اصل در بیماری‌ها سرایت است؛ و عمل مستحب عیادت تنها در صورتی مجاز است که از عدم سرایت بیماری اطمینان داشتیم.


همچنین از پیامبر(ص) نقل شده است: «فِرَّ مِنَ الْمَجْذُومِ فِرَارَكَ مِنَ الْأَسَدِ؛ از جذامی فرار کن چنان‌که از شیر می‌گریزی».<ref>مجلسی، بحار الأنوار، ج۷۲، ص۱۳۱</ref> طبق روایتی دیگر، فردی جذامی نزد پیامبر(ص) آمد تا با آن حضرت بیعت کند، اما پیامبر(ص) بدون دست دادن بیعت او را پذیرفتند.<ref>مجلسی، بحار الأنوار، ج۶۲، ص۸۳.</ref>
همچنین از پیامبر(ص) نقل شده است: «از جذامی فرار کن چنان‌که از شیر می‌گریزی».<ref>مجلسی، بحار الأنوار، ج۷۲، ص۱۳۱</ref> طبق روایتی دیگر، فردی جذامی نزد پیامبر(ص) آمد تا با آن حضرت بیعت کند، اما پیامبر(ص) بدون دست دادن بیعت او را پذیرفتند.<ref>مجلسی، بحار الأنوار، ج۶۲، ص۸۳.</ref> از طرف دیگر در برخی گزارش‌ها نقل شده که پیامبر(ص)<ref>مجلسی، بحار الأنوار، ج۶۲، ص۸۲.</ref> و اهل‌بیت(ع)<ref>کلینی، محمدبن‌یعقوب‌بن‌اسحق، الأصول، فروع، الروضه من الکافی، مصحح علی‌اکبر الغفاری، تهران: دارالکتب الإسلامیه، ۱۴۰۷ق، ج۲، ص۱۲۳.</ref> با جذامیان هم غذا شده‌اند. اما میان روایات فرار از جذام و هم‌غذا شدن با جذامی تعارضی نیست زیرا بیماری جذام دو گونه است؛ نوع خشک که مسری نیست؛ و نوع مسری هستند؛ لذا جذامیانی که بیماری مسری دارند از ورود به شهرها و میان مردم منع می‌شدند، اما به احتمال زیاد جذامیانی که با معصومان(ع) هم غذا شده‌اند، بیماری‌شان مسری نبوده است. مردم به لحاظ اشمئزازی که نسبت به چهره و بدن آن‌ها دارند، از بیماران جذامی غیر مسری نیز دوری می‌کنند؛ لذا این امر چیزی از بزرگواری معصومین(ع) نمی‌کاهد، بلکه مقام علمی ایشان را به رخ می‌کشد.
 
از طرف دیگر در برخی گزارش‌ها نقل شده که پیامبر(ص)<ref>مجلسی، بحار الأنوار، ج۶۲، ص۸۲.</ref> و اهل‌بیت(ع)<ref>کلینی، محمدبن‌یعقوب‌بن‌اسحق، الأصول، فروع، الروضه من الکافی، مصحح علی‌اکبر الغفاری، تهران: دارالکتب الإسلامیه، ۱۴۰۷ق، ج۲، ص۱۲۳.</ref> با جذامیان هم غذا شده‌اند. اما میان روایات فرار از جذام و هم‌غذا شدن با جذامی تعارضی نیست زیرا بیماری جذام دو گونه است؛ نوع خشک که مسری نیست؛ و نوع مسری هستند؛ لذا جذامیانی که بیماری مسری دارند از ورود به شهرها و میان مردم منع می‌شدند، اما به احتمال زیاد جذامیانی که با معصومین(ع) هم غذا شده‌اند، بیماری‌شان مسری نبوده است. مردم به لحاظ اشمئزازی که نسبت به چهره و بدن آن‌ها دارند، از بیماران جذامی غیر مسری نیز دوری می‌کنند؛ لذا این امر چیزی از بزرگواری معصومین(ع) نمی‌کاهد، بلکه مقام علمی ایشان را به رخ می‌کشد.


بر این اساس جذامیانی که توصیه شده از آنان دوری شود، کسانی هستند که بیماری‌شان مسری است، اما پیام روایت این است که در صورت عدم آگاهی از نوع جذام، باید فرض کنیم که بیماری مسری است و باید از فرد بیمار دوری شود.
بر این اساس جذامیانی که توصیه شده از آنان دوری شود، کسانی هستند که بیماری‌شان مسری است، اما پیام روایت این است که در صورت عدم آگاهی از نوع جذام، باید فرض کنیم که بیماری مسری است و باید از فرد بیمار دوری شود.
خط ۶۲: خط ۶۰:


لذا مسئله می‌تواند به این شکل حل شود و تعارضی میان روایت «لاعدوی فی الاسلام» با روایات دیگر به وجود نخواهد آمد.
لذا مسئله می‌تواند به این شکل حل شود و تعارضی میان روایت «لاعدوی فی الاسلام» با روایات دیگر به وجود نخواهد آمد.
{{پایان پاسخ}}


== منابع ==
== منابع ==
۱۱٬۹۱۳

ویرایش