automoderated، ناظمان (CommentStreams)، trustworthy
۱۶٬۰۱۱
ویرایش
A.rezapour (بحث | مشارکتها) بدون خلاصۀ ویرایش |
A.rezapour (بحث | مشارکتها) (ابرابزار) |
||
خط ۴۹: | خط ۴۹: | ||
سید محسن طباطباییفر در کتاب خود تلاش کرده است به این پرسش پاسخ دهد که جریان یا جریانهای فکری در حوزه معاصر کداماند؟ ویژگیهای آنها کدامند؟ چه کسانی آنها را نمایندگی میکنند؟ مبانی فکری این جریانها چه تفاوتهایی با یکدیگر دارند؟<ref>ذاکری، آرمان، «[http://www.socio-shia.com/index.php/shia-studies-in-iran-world/new-books/269-naghde-jaryanhay-fekri جریانهای فکری در حوزه معاصر قم: در غفلت از نامها و نشانیها]»، سایت جامعهشناسی تشیع، تاریخ بازدید: ۶ مهر ۱۴۰۲.</ref> | سید محسن طباطباییفر در کتاب خود تلاش کرده است به این پرسش پاسخ دهد که جریان یا جریانهای فکری در حوزه معاصر کداماند؟ ویژگیهای آنها کدامند؟ چه کسانی آنها را نمایندگی میکنند؟ مبانی فکری این جریانها چه تفاوتهایی با یکدیگر دارند؟<ref>ذاکری، آرمان، «[http://www.socio-shia.com/index.php/shia-studies-in-iran-world/new-books/269-naghde-jaryanhay-fekri جریانهای فکری در حوزه معاصر قم: در غفلت از نامها و نشانیها]»، سایت جامعهشناسی تشیع، تاریخ بازدید: ۶ مهر ۱۴۰۲.</ref> | ||
کتاب حاضر از این نظر که شمایلی از جریانات مختلف فعال در حوزه علمیه قم را به دست داده است، حائز ارزش است، مواضع و مبانی فکری هر یک از این جریانات به صورت مختصر و مفید معرفی شده و تلاش شده با ارجاع به منابع اصلیترین منتسبین به هر یک از این جریانها آرای آنها شرح شود. <ref>ذاکری، آرمان، «[http://www.socio-shia.com/index.php/shia-studies-in-iran-world/new-books/269-naghde-jaryanhay-fekri جریانهای فکری در حوزه معاصر قم: در غفلت از نامها و نشانیها]»، سایت جامعهشناسی تشیع، تاریخ بازدید: ۶ مهر ۱۴۰۲.</ref> | کتاب حاضر از این نظر که شمایلی از جریانات مختلف فعال در حوزه علمیه قم را به دست داده است، حائز ارزش است، مواضع و مبانی فکری هر یک از این جریانات به صورت مختصر و مفید معرفی شده و تلاش شده با ارجاع به منابع اصلیترین منتسبین به هر یک از این جریانها آرای آنها شرح شود.<ref>ذاکری، آرمان، «[http://www.socio-shia.com/index.php/shia-studies-in-iran-world/new-books/269-naghde-jaryanhay-fekri جریانهای فکری در حوزه معاصر قم: در غفلت از نامها و نشانیها]»، سایت جامعهشناسی تشیع، تاریخ بازدید: ۶ مهر ۱۴۰۲.</ref> | ||
در این اثر، نویسنده در یک دستهبندی کلان، جریانهای فکری معاصر در حوزه را به سه دسته «نصگرا»، «اجتهادی» و «عقلمحور» تقسیم میکند و در سه بخش جداگانه، هر یک را معرفی نموده است. در مجموع با در نظر گرفتن زیرمجموعههای هر یک از این سه عنوان کلی، ده جریان، به عنوان جریانات اصلی معاصر فکری حوزه علمیه معرفی شده است. فصل اول کتاب نیز به «تمهدیدات نظری» لازم برای دستهبندی و معرفی این جریانات اختصاص یافته است.<ref>ذاکری، آرمان، «[http://www.socio-shia.com/index.php/shia-studies-in-iran-world/new-books/269-naghde-jaryanhay-fekri جریانهای فکری در حوزه معاصر قم: در غفلت از نامها و نشانیها]»، سایت جامعهشناسی تشیع، تاریخ بازدید: ۶ مهر ۱۴۰۲.</ref> | در این اثر، نویسنده در یک دستهبندی کلان، جریانهای فکری معاصر در حوزه را به سه دسته «نصگرا»، «اجتهادی» و «عقلمحور» تقسیم میکند و در سه بخش جداگانه، هر یک را معرفی نموده است. در مجموع با در نظر گرفتن زیرمجموعههای هر یک از این سه عنوان کلی، ده جریان، به عنوان جریانات اصلی معاصر فکری حوزه علمیه معرفی شده است. فصل اول کتاب نیز به «تمهدیدات نظری» لازم برای دستهبندی و معرفی این جریانات اختصاص یافته است.<ref>ذاکری، آرمان، «[http://www.socio-shia.com/index.php/shia-studies-in-iran-world/new-books/269-naghde-jaryanhay-fekri جریانهای فکری در حوزه معاصر قم: در غفلت از نامها و نشانیها]»، سایت جامعهشناسی تشیع، تاریخ بازدید: ۶ مهر ۱۴۰۲.</ref> | ||
خط ۵۵: | خط ۵۵: | ||
''جریانهای فکری در حوزهٔ معاصر قم'' کتابی نسبتاً کم حجم و خلاصه در ۲۰۰ صفحه است. متنی خوشخوان و سلیس دارد که حاکی از آشنایی مؤلف با ادبیات و سنت طلبگی است. امتیاز کار طباطباییفر در این کتاب بازنمایی تنوع در قشر و حوزهای است که در نزد افکار عمومی بعضاً به یکدستی و همدستی شهرهاند. کتاب او آیینهٔ رنگارنگی فکری، سیاسی و دینیِ حوزه و روحانیت است. تقسیمبندیهای او خصوصاً برای خوانندهٔ عام کلیشههای مشهور و نخنما شده از روحانیت را تا حدودی در هم میشکند. هر چند که این کلیشهها لزوماً خاستگاه نظری ندارند و چه بسا بیشتر به رویدادها و تاریخ اجتماعی و سیاسی معاصر مربوطند. کتاب طباطباییفر با نمایاندن این تنوع جاری در حوزه قم، موجب میشود که تصور خواننده از نهاد روحانیت و مناسبات نظری و عملیِ درونیش دقیقتر و واقعیتر باشد. خصوصاً آنکه نظام درونی نهاد روحانیت شبیه آنچه که مثلاً دربارهٔ دانشگاه برقرار است، همچنان برای افکار عمومی چندان عیان و آشنا نیست. نویسنده در این وضعیت نسبتاً توانسته است مرزهای تمایز و تفکیک حوزه علمیه قم را برجسته کند تا قلمرو هر یک از قشرهای متمایز آن بهتر فهمیده شوند.<ref>«[https://www.edub.ir/book/view/11679:کتاب+جریانهای+فکری+در+حوزهی+معاصر+قم کتاب جریانهای فکری در حوزه معاصر قم]»، بانک مقالات ایران، تاریخ بازدید: ۷ مهر ۱۴۰۲ش.</ref> | ''جریانهای فکری در حوزهٔ معاصر قم'' کتابی نسبتاً کم حجم و خلاصه در ۲۰۰ صفحه است. متنی خوشخوان و سلیس دارد که حاکی از آشنایی مؤلف با ادبیات و سنت طلبگی است. امتیاز کار طباطباییفر در این کتاب بازنمایی تنوع در قشر و حوزهای است که در نزد افکار عمومی بعضاً به یکدستی و همدستی شهرهاند. کتاب او آیینهٔ رنگارنگی فکری، سیاسی و دینیِ حوزه و روحانیت است. تقسیمبندیهای او خصوصاً برای خوانندهٔ عام کلیشههای مشهور و نخنما شده از روحانیت را تا حدودی در هم میشکند. هر چند که این کلیشهها لزوماً خاستگاه نظری ندارند و چه بسا بیشتر به رویدادها و تاریخ اجتماعی و سیاسی معاصر مربوطند. کتاب طباطباییفر با نمایاندن این تنوع جاری در حوزه قم، موجب میشود که تصور خواننده از نهاد روحانیت و مناسبات نظری و عملیِ درونیش دقیقتر و واقعیتر باشد. خصوصاً آنکه نظام درونی نهاد روحانیت شبیه آنچه که مثلاً دربارهٔ دانشگاه برقرار است، همچنان برای افکار عمومی چندان عیان و آشنا نیست. نویسنده در این وضعیت نسبتاً توانسته است مرزهای تمایز و تفکیک حوزه علمیه قم را برجسته کند تا قلمرو هر یک از قشرهای متمایز آن بهتر فهمیده شوند.<ref>«[https://www.edub.ir/book/view/11679:کتاب+جریانهای+فکری+در+حوزهی+معاصر+قم کتاب جریانهای فکری در حوزه معاصر قم]»، بانک مقالات ایران، تاریخ بازدید: ۷ مهر ۱۴۰۲ش.</ref> | ||
تقسیمبندی کلی کتاب بر اساس سه جریان اجتهادی، نصگرا و جریان عقلمحور است. در ذیل این عناوین کلی، جریان اجتهادی به دو سنخ مکتب اجتهاد سنتی/ مکتب اجتهاد پویا، جریان نصگرا به نسل اول مکتب تفکیک/ نسل دوم مکتب تفکیک (نوتفکیکیها) / تجددستیزان / اسلام ولایتیها یا تبرایی / جریان بازگشت به قرآن و جریان عقلمحور نیز به دو دسته کلی جریان عقلانیت کلامی با دو خرده جریان تکلیفگرایی فلسفی/ جریان فرهنگستان و جریان عقلانیت فلسفی با دو خرده جریان نواندیشی حوزوی و نواندیشی دینی تقسیمبندی میشود. به عبارت دیگر طباطباییفر جریانهای فکری جاری در حوزه معاصر قم را به سه جریان کلی و ده خُرده جریان تقسیمبندی میکند.<ref>«[https://www.edub.ir/book/view/11679: | تقسیمبندی کلی کتاب بر اساس سه جریان اجتهادی، نصگرا و جریان عقلمحور است. در ذیل این عناوین کلی، جریان اجتهادی به دو سنخ مکتب اجتهاد سنتی/ مکتب اجتهاد پویا، جریان نصگرا به نسل اول مکتب تفکیک/ نسل دوم مکتب تفکیک (نوتفکیکیها) / تجددستیزان / اسلام ولایتیها یا تبرایی / جریان بازگشت به قرآن و جریان عقلمحور نیز به دو دسته کلی جریان عقلانیت کلامی با دو خرده جریان تکلیفگرایی فلسفی/ جریان فرهنگستان و جریان عقلانیت فلسفی با دو خرده جریان نواندیشی حوزوی و نواندیشی دینی تقسیمبندی میشود. به عبارت دیگر طباطباییفر جریانهای فکری جاری در حوزه معاصر قم را به سه جریان کلی و ده خُرده جریان تقسیمبندی میکند.<ref>«[https://www.edub.ir/book/view/11679:کتاب+جریانهای+فکری+در+حوزهی+معاصر+قم کتاب جریانهای فکری در حوزه معاصر قم]»، بانک مقالات ایران، تاریخ بازدید: ۷ مهر ۱۴۰۲ش.</ref> | ||
=== نویسنده === | === نویسنده === | ||
نویسنده کتاب متولد سال ۱۳۵۳ و از پژوهشگران «حوزه و فقه» است و پیش از این نیز از او کتب و مقالاتی در زمینه فقه و روحانیت منتشر شده است. «وجوه فقهی نقش مردم در حکومت» و «نظام سیاسی از دیدگاه اندیشه سیاسی شیعه» نام دو عنوان از آثار ایشان است که پیشتر انتشار یافته است.<ref>ذاکری، آرمان، «[http://www.socio-shia.com/index.php/shia-studies-in-iran-world/new-books/269-naghde-jaryanhay-fekri جریانهای فکری در حوزه معاصر قم: در غفلت از نامها و نشانیها]»، سایت جامعهشناسی تشیع، تاریخ بازدید: ۶ مهر ۱۴۰۲.</ref> | نویسنده کتاب متولد سال ۱۳۵۳ و از پژوهشگران «حوزه و فقه» است و پیش از این نیز از او کتب و مقالاتی در زمینه فقه و روحانیت منتشر شده است. «وجوه فقهی نقش مردم در حکومت» و «نظام سیاسی از دیدگاه اندیشه سیاسی شیعه» نام دو عنوان از آثار ایشان است که پیشتر انتشار یافته است.<ref>ذاکری، آرمان، «[http://www.socio-shia.com/index.php/shia-studies-in-iran-world/new-books/269-naghde-jaryanhay-fekri جریانهای فکری در حوزه معاصر قم: در غفلت از نامها و نشانیها]»، سایت جامعهشناسی تشیع، تاریخ بازدید: ۶ مهر ۱۴۰۲.</ref> | ||
== محتوا == | |||
کتاب حاضر دربردارنده چهار بخش است که ۷ فصل را شامل میشود: | |||
* بخش اول عنوان «تمهیدات نظری» را دارد. فصل نخست در این بخش با عنوان «بیان موضوع» قرار دارد. نویسنده در این فصل، فرضیهها و الگوی تحلیل را پیشروی خواننده قرار میدهد و در ادامه نیز روحانیت را بنا بر فضای پیش از انقلاب، فضای پس از انقلاب و بر اساس ضوابط خاص تقسیمبندی میکند. «چارچوب نظری» و «مفاهیم»، دیگر عناوین این بخشاند. | |||
* «جریان اجتهادی»، عنوان بخش دوم کتاب است. در این بخش دو فصل با عناوین «مکتب اجتهاد سنتی» و «مکتب اجتهاد پویا» قرار دارد. در این دو فصل، مجتهدان فقه سنتی و فقه پویا و روشهای آنها مورد بررسی قرار میگیرند. | |||
* بخش سوم کتاب، عنوان «جریان نصگرا» را بر خود دارد. در این بخش فصلهای چهارم و پنجم قرار گرفتهاند. نویسنده عنوان فصل چهارم را «عدم توجه به عقلانیت (نسل اول مکتب تفکیک)» و عنوان فصل پنجم را «توجه نسبی به عقلانیت» نهاده است. در این دو فصل، نسل دوم مکتب تفکیک (نوتفکیکیان)، جریان ضدیت با مفاهیم جدید (تجددستیزان)، جریان اسلام تبرایی (ولایتیها) و جریان بازگشت به قرآن را بررسی کرده و به توصیف آنها پرداخته است. | |||
* بخش چهارم و پایانی این کتاب «جریان عقلمحور» نام دارد. در این بخش «عقلانیت کلامی» در فصل ششم بررسی شده است. نویسنده در این فصل، تکلیفگرایی فلسفی و تمدن اسلامی (جریان فرهنگستان) را بررسی کرده است. در فصل هفتم ــ که دارای عنوان «عقلانیت فلسفی» است ــ نواندیشی حوزوی (جریان دموکراسی خواهی) و «جریان نواندیشی دینی» بررسی شده است. | |||
* «جمعبندی و برخی نتایج» و «منابع»، عناوین پایانبخش کتاب «جریانهای فکری در حوزهٔ معاصر قم» است.<ref>«[https://www.farhangemrooz.com/news/37921/جریان-های-فکری-در-حوزه-ی-معاصر-قم-کدامند-شناخت-تکثر-در-مجموعه-ای جریانهای فکری در حوزهی معاصر قم» کدامند؟/ شناخت تکثر در مجموعهای واحد و اثرگذار]»، فرهنگ امروز، تاریخ درج مطلب: ۲۵ شهریور ۱۳۹۴ش، تاریخ بازدید:۷ مهر ۱۴۰۲ش.</ref> | |||
== جریان اجتهادی == | == جریان اجتهادی == | ||
خط ۶۵: | خط ۷۲: | ||
در برابر جریان اجتهاد «پویا» به همت آیتالله خمینی «فقه را از کنج حجرات و بحثهای طلبگی به صحنه اجتماع آورد و تلاش کرد پاسخ معضلات مختلف اجتماعی را از فقه بیابد» (همان: ۷۱) «حفظ فقه سنتی و جواهری و تداوم آن»، «پرهیز از نفوذ تحجر و جمود فکری بر فقه سنتی»، «عدم کفایت اجتهاد مصطلح و رایج در حوزههای علمیه برای پاسخ گویی به نیازهای زمانه»، «لزوم خروج فقه از حالت فردی و عبادی و توسعه اجتهاد از شیوههای رایج و مصطلح با مبنا قرار دادن نیازهای بشری، شرایط زمان و مکان، مصالح اسلام، کشور و مردم»، و «لزوم ورود سیاست و حکومت در مباحث فقهی» در زمره ویژگیهای این جریان ذکر شده است که به گفته نویسنده «از سوی شاگردان و هم عصران آیت الله خمینی با اقبال مواجه شد و بسیاری از مراجع در حال حاضر بر اساس روش اجتهاد پویا به استنباط احکام پرداختند.» (همان: ۸۶) به طوری که «امروزه کمتر مجتهدی در حوزه از ویژگیهای اجتهاد سنتی دفاع میکند و غالباً خود را طرفدار بهرهگیری از روش عقلانی برای مراجعه به نصوص دینی میدانند» (همان: ۸۶) در شرح این جریان به آثار افرادی چون آیت الله منتظری، آیت الله سید محمد باقر صدر، آیتالله سبحانی، آیتالله بروجردی ارجاع داده شده که دامنه این جریان را هم به لحاظ تاریخی و هم به لحاظ محتوایی بسیار گسترده میسازد. «پاسخگویی به همه نیازهای بشری به کمک فقه» (همان: ۷۲) ویژگی اصلی این جریان است که دامنه فقه را به عرصههای مختلفی چون حکومت و اقتصاد و علوم و … باز میکند.<ref>ذاکری، آرمان، «[http://www.socio-shia.com/index.php/shia-studies-in-iran-world/new-books/269-naghde-jaryanhay-fekri جریانهای فکری در حوزه معاصر قم: در غفلت از نامها و نشانیها]»، سایت جامعهشناسی تشیع، تاریخ بازدید: ۶ مهر ۱۴۰۲.</ref> | در برابر جریان اجتهاد «پویا» به همت آیتالله خمینی «فقه را از کنج حجرات و بحثهای طلبگی به صحنه اجتماع آورد و تلاش کرد پاسخ معضلات مختلف اجتماعی را از فقه بیابد» (همان: ۷۱) «حفظ فقه سنتی و جواهری و تداوم آن»، «پرهیز از نفوذ تحجر و جمود فکری بر فقه سنتی»، «عدم کفایت اجتهاد مصطلح و رایج در حوزههای علمیه برای پاسخ گویی به نیازهای زمانه»، «لزوم خروج فقه از حالت فردی و عبادی و توسعه اجتهاد از شیوههای رایج و مصطلح با مبنا قرار دادن نیازهای بشری، شرایط زمان و مکان، مصالح اسلام، کشور و مردم»، و «لزوم ورود سیاست و حکومت در مباحث فقهی» در زمره ویژگیهای این جریان ذکر شده است که به گفته نویسنده «از سوی شاگردان و هم عصران آیت الله خمینی با اقبال مواجه شد و بسیاری از مراجع در حال حاضر بر اساس روش اجتهاد پویا به استنباط احکام پرداختند.» (همان: ۸۶) به طوری که «امروزه کمتر مجتهدی در حوزه از ویژگیهای اجتهاد سنتی دفاع میکند و غالباً خود را طرفدار بهرهگیری از روش عقلانی برای مراجعه به نصوص دینی میدانند» (همان: ۸۶) در شرح این جریان به آثار افرادی چون آیت الله منتظری، آیت الله سید محمد باقر صدر، آیتالله سبحانی، آیتالله بروجردی ارجاع داده شده که دامنه این جریان را هم به لحاظ تاریخی و هم به لحاظ محتوایی بسیار گسترده میسازد. «پاسخگویی به همه نیازهای بشری به کمک فقه» (همان: ۷۲) ویژگی اصلی این جریان است که دامنه فقه را به عرصههای مختلفی چون حکومت و اقتصاد و علوم و … باز میکند.<ref>ذاکری، آرمان، «[http://www.socio-shia.com/index.php/shia-studies-in-iran-world/new-books/269-naghde-jaryanhay-fekri جریانهای فکری در حوزه معاصر قم: در غفلت از نامها و نشانیها]»، سایت جامعهشناسی تشیع، تاریخ بازدید: ۶ مهر ۱۴۰۲.</ref> | ||
ابتدا به جریان اجتهاد سنتی میپردازیم. این جریان مبتنی بر یک نگاه حداکثری به متن و حداقلی به عقل، در هر امری به دنبال یک تاییدیه در نصوص دینی است و با دغدغهٔ پاسداری از نص دینی با مسایل جدید مرزبندی خود را حفظ میکند، بر بُعد فردی احکام توجه دارد و تا حد ممکن از دخالت در امور سیاسی پرهیز میکند. جریان اجتهاد پویا که پس از پیروزی انقلاب رونق بیشتری گرفته است، با تقویت عقلگرایی و تأکید بر عنصر زمان و مکان و استفاده از اصول فقه جواهری، بر ابعاد اجتماعی و تخصصی شدن اجتهاد تأکید بیشتری میکند و دخالت در سیاست و لزوم تشکیل حکومت و تصدی قوه مجریه را به اقتضای سرشت اجتماعی آیاتالاحکام به تعبیری احیا میکند و مجاز میشمرد. اما جریان نصگرا در نسل اول مکتب تفکیک به دنبال سرخوردگی از ظهور عقل مدرن، با فلسفه مرزبندی جدی میکند، عقل فطری را جایگزین عقل فلسفی میشمرد و در پی سرچشمههای به ظن خود ناب و دستنخوره معارف اهلبیت به آن منابع پناه میبرد. در نسل دوم این جریان و با پیشگامی محمدرضا حکیمی، تفکیکیها راهوروش قرآن از راهوروش فلسفه و عرفان تفکیک میکنند، معارف قرآن را به ظن خود به دور از هرگونه التقاط و امتزاج با فلسفه و عرفان بازمیشناسند، عقلانیت جعفری و عقل خودبنیاد دینی را در مقابل عقل یونایی عَلَم میکنند و در سودای خلوص و درآویختن به معارف ناب و دستنخورده و نیامیخته با التقاط فلسفه و عرفان، هر متنی را که به گذشته یعنی دوران نزول و حیات اهلبیت متصل شود، مقبول و دینی میشمرد و غیر آن را نه.<ref>«[https://www.edub.ir/book/view/11679: | ابتدا به جریان اجتهاد سنتی میپردازیم. این جریان مبتنی بر یک نگاه حداکثری به متن و حداقلی به عقل، در هر امری به دنبال یک تاییدیه در نصوص دینی است و با دغدغهٔ پاسداری از نص دینی با مسایل جدید مرزبندی خود را حفظ میکند، بر بُعد فردی احکام توجه دارد و تا حد ممکن از دخالت در امور سیاسی پرهیز میکند. جریان اجتهاد پویا که پس از پیروزی انقلاب رونق بیشتری گرفته است، با تقویت عقلگرایی و تأکید بر عنصر زمان و مکان و استفاده از اصول فقه جواهری، بر ابعاد اجتماعی و تخصصی شدن اجتهاد تأکید بیشتری میکند و دخالت در سیاست و لزوم تشکیل حکومت و تصدی قوه مجریه را به اقتضای سرشت اجتماعی آیاتالاحکام به تعبیری احیا میکند و مجاز میشمرد. اما جریان نصگرا در نسل اول مکتب تفکیک به دنبال سرخوردگی از ظهور عقل مدرن، با فلسفه مرزبندی جدی میکند، عقل فطری را جایگزین عقل فلسفی میشمرد و در پی سرچشمههای به ظن خود ناب و دستنخوره معارف اهلبیت به آن منابع پناه میبرد. در نسل دوم این جریان و با پیشگامی محمدرضا حکیمی، تفکیکیها راهوروش قرآن از راهوروش فلسفه و عرفان تفکیک میکنند، معارف قرآن را به ظن خود به دور از هرگونه التقاط و امتزاج با فلسفه و عرفان بازمیشناسند، عقلانیت جعفری و عقل خودبنیاد دینی را در مقابل عقل یونایی عَلَم میکنند و در سودای خلوص و درآویختن به معارف ناب و دستنخورده و نیامیخته با التقاط فلسفه و عرفان، هر متنی را که به گذشته یعنی دوران نزول و حیات اهلبیت متصل شود، مقبول و دینی میشمرد و غیر آن را نه.<ref>«[https://www.edub.ir/book/view/11679:کتاب+جریانهای+فکری+در+حوزهی+معاصر+قم کتاب جریانهای فکری در حوزه معاصر قم]»، بانک مقالات ایران، تاریخ بازدید: ۷ مهر ۱۴۰۲ش.</ref> | ||
== جریان نصگرا == | == جریان نصگرا == | ||
خط ۷۶: | خط ۸۳: | ||
«جریان بازگشت به قرآن» با نمایندگانی چون علی اکبر برقعی، شریعت سنگلجی، اسدالله خرقانی، شیخ محمد خالصی و حیدرعلی قلمداران، محمدجواد غروی اصفهانی و سید مصطفی حسینی طباطبایی و آیتالله محمد صادقی تهرانی با ویژگیهایی چون اعتقاد به خودبنیادی قران و نقد بسیاری از روایات و اعتقادات شیعی.<ref>ذاکری، آرمان، «[http://www.socio-shia.com/index.php/shia-studies-in-iran-world/new-books/269-naghde-jaryanhay-fekri جریانهای فکری در حوزه معاصر قم: در غفلت از نامها و نشانیها]»، سایت جامعهشناسی تشیع، تاریخ بازدید: ۶ مهر ۱۴۰۲.</ref> | «جریان بازگشت به قرآن» با نمایندگانی چون علی اکبر برقعی، شریعت سنگلجی، اسدالله خرقانی، شیخ محمد خالصی و حیدرعلی قلمداران، محمدجواد غروی اصفهانی و سید مصطفی حسینی طباطبایی و آیتالله محمد صادقی تهرانی با ویژگیهایی چون اعتقاد به خودبنیادی قران و نقد بسیاری از روایات و اعتقادات شیعی.<ref>ذاکری، آرمان، «[http://www.socio-shia.com/index.php/shia-studies-in-iran-world/new-books/269-naghde-jaryanhay-fekri جریانهای فکری در حوزه معاصر قم: در غفلت از نامها و نشانیها]»، سایت جامعهشناسی تشیع، تاریخ بازدید: ۶ مهر ۱۴۰۲.</ref> | ||
جریان نصگرا در شاخه دیگری هم تعریف میشود. نصگرایان در جریان ضدیت با تجدد به بیان نویسنده، با عقل و فلسفه مرزبندی میکند، ترجیح میدهد که حافظ فقه و فهم سنتی باشد، در امور سیاسی کمتر دخالت میکند و دشمنی بزرگتر از تجدد و تکنولوژی مدرن نمیشناسد. اسلام تبرایی به عنوان دیگر گروه نصگرایان نیز با تأکید غلیظ بر مفهوم امامت و مولفههای هویتی شیعی از جمله عنصر محوری تبری و تولی، مأموریت اصلی خود را مقابله با جریانهای دشمن اهلبیت، مقابله با ایده وحدت اسلامی و برائت از آن و ترویج و تأسیس مناسک عزاداری در رثای خاندان پیامبر(ص) میداند. جریان بازگشت به قرآن نیز به عنوان چهارمین شاخه از جریان نصگرایی در دو طیف افراطی و اعتدالی قرآن را برای بیان معنا خودبنیاد و خودبسنده میداند و به احادیث نگاهی درجه دوم دارد. این جریان در طیف اعتدالی خود به نمایندگی شخصیتی چون محمدصادقی تهرانی در بسیاری از اجتهادات فقهی خود با عنوان فقه مبتنی بر قرآن با آرا و احکام اجتهادی مصطلح شیعه و سنی فاصله میگیرد، با نگاه انتقادی به بسیاری از منابع حدیثی مشهور میان فرق اسلامی مینگرد و با ادعای گویا بودن فقه قرآنی، هم با جریان سنتی که بسیار به احادیث ارجاع میدهد و هم با جریان روشنفکری دینی که به قبض و بسط معرفت دینی و عصری بودن آن معتقد است، مخالفت میورزد.<ref>«[https://www.edub.ir/book/view/11679: | جریان نصگرا در شاخه دیگری هم تعریف میشود. نصگرایان در جریان ضدیت با تجدد به بیان نویسنده، با عقل و فلسفه مرزبندی میکند، ترجیح میدهد که حافظ فقه و فهم سنتی باشد، در امور سیاسی کمتر دخالت میکند و دشمنی بزرگتر از تجدد و تکنولوژی مدرن نمیشناسد. اسلام تبرایی به عنوان دیگر گروه نصگرایان نیز با تأکید غلیظ بر مفهوم امامت و مولفههای هویتی شیعی از جمله عنصر محوری تبری و تولی، مأموریت اصلی خود را مقابله با جریانهای دشمن اهلبیت، مقابله با ایده وحدت اسلامی و برائت از آن و ترویج و تأسیس مناسک عزاداری در رثای خاندان پیامبر(ص) میداند. جریان بازگشت به قرآن نیز به عنوان چهارمین شاخه از جریان نصگرایی در دو طیف افراطی و اعتدالی قرآن را برای بیان معنا خودبنیاد و خودبسنده میداند و به احادیث نگاهی درجه دوم دارد. این جریان در طیف اعتدالی خود به نمایندگی شخصیتی چون محمدصادقی تهرانی در بسیاری از اجتهادات فقهی خود با عنوان فقه مبتنی بر قرآن با آرا و احکام اجتهادی مصطلح شیعه و سنی فاصله میگیرد، با نگاه انتقادی به بسیاری از منابع حدیثی مشهور میان فرق اسلامی مینگرد و با ادعای گویا بودن فقه قرآنی، هم با جریان سنتی که بسیار به احادیث ارجاع میدهد و هم با جریان روشنفکری دینی که به قبض و بسط معرفت دینی و عصری بودن آن معتقد است، مخالفت میورزد.<ref>«[https://www.edub.ir/book/view/11679:کتاب+جریانهای+فکری+در+حوزهی+معاصر+قم کتاب جریانهای فکری در حوزه معاصر قم]»، بانک مقالات ایران، تاریخ بازدید: ۷ مهر ۱۴۰۲ش.</ref> | ||
== جریان عقلمحور == | == جریان عقلمحور == | ||
خط ۸۹: | خط ۹۶: | ||
نکته مهمی که در فصل نتیجهگیری کتاب به آن اشاره شده اینکه بسیاری از طلاب ذیل هیچیک از دستههای ۱۰ گانه فوق قرار نمیگیرند و «عموم طلاب حوزه علمیه قم از جریانات پیش گفته حرفشنوی چندانی ندارند و در برابر تعرض به آن عکس العملی از خود نشان نمیدهند و متقابلاً در برابر هر گونه تعرض به ساحت مرجعیت موضع میگیرند» (همان: ۱۹۱) این موضوع خود مسئله مهمی است که اگر جدی گرفته شود، نیازمند طراحی پژوهشی مستقل برای استخراج مختصات فکری «عموم طلاب» خواهد بود.<ref>ذاکری، آرمان، «[http://www.socio-shia.com/index.php/shia-studies-in-iran-world/new-books/269-naghde-jaryanhay-fekri جریانهای فکری در حوزه معاصر قم: در غفلت از نامها و نشانیها]»، سایت جامعهشناسی تشیع، تاریخ بازدید: ۶ مهر ۱۴۰۲.</ref> | نکته مهمی که در فصل نتیجهگیری کتاب به آن اشاره شده اینکه بسیاری از طلاب ذیل هیچیک از دستههای ۱۰ گانه فوق قرار نمیگیرند و «عموم طلاب حوزه علمیه قم از جریانات پیش گفته حرفشنوی چندانی ندارند و در برابر تعرض به آن عکس العملی از خود نشان نمیدهند و متقابلاً در برابر هر گونه تعرض به ساحت مرجعیت موضع میگیرند» (همان: ۱۹۱) این موضوع خود مسئله مهمی است که اگر جدی گرفته شود، نیازمند طراحی پژوهشی مستقل برای استخراج مختصات فکری «عموم طلاب» خواهد بود.<ref>ذاکری، آرمان، «[http://www.socio-shia.com/index.php/shia-studies-in-iran-world/new-books/269-naghde-jaryanhay-fekri جریانهای فکری در حوزه معاصر قم: در غفلت از نامها و نشانیها]»، سایت جامعهشناسی تشیع، تاریخ بازدید: ۶ مهر ۱۴۰۲.</ref> | ||
جریان عقلمحور سومین دستهبندی کلی است. این جریان با دیگر جریانهای گذشته به بیان نویسنده در حوزه سکوت شرع یا به بیان شهید صدر «منطقه الفِراغ» فاصله میگیرد. جریانهای پیشین یا اصل سکوت شرع در پارهای موارد را به هیچ وجه نمیپذیرفتند یا بهطور نسبی این سکوت را در امور مستحدثه (رویداده و جدید) تأیید میکنند و نسخه را در قبال آنها عموماً احتیاط یا ترک عمل میدانند. جریان عقلگرا اما این سکوت را عامدانه و از سر حکمت و در جهت سپردن فرمان آن حوزهها به دست عقل و تجربه بشری میداند که برای دینی شمردنشان صرف عدم مخالفت آن با شرع امری کافیست و نیازی به یافتن تأیید ایجابی نیست. مؤلف خود این جریان را هم بسته به اینکه عقل را مقید و شرعی یا نامقید و عام بدانیم به «عقلانیت کلامی» و «عقلانیت فلسفی» تقسیمبندی میکند. عقلانیت کلامی هم در کتاب که نه به عقل خودبنیاد بلکه به عقل شرعی و مقید متکی است، به دوشاخه مؤسسه امام خمینی و آیتالله مصباح یزدی و فرهنگستان علوم اسلامی تقسیمبندی میشود. از مصباح و شاگردانش به عنوان «تکلیفگرایی فلسفی» یاد میگردد که از نقطه آغازینِ تأسیس مؤسسه در راه حق در سال ۱۳۵۴ بدین سوی مسیر پرفراز و نشیبی را پیموده است. مؤسسهای که با رویکردی جدید کوشیده است که عرصه آموزش دینی را تحول و توسعه دهد و با ترکیبی از علوم قدیم و جدید در شانزده گروه علمی از جمله کلام و فلسفه تا مدیریت و حقوق و علوم سیاسی دانشآموختگانی متفاوت را تربیت کند. یکی از وجوه رو به تزاید این مؤسسه در سالهای اخیر گسترش جدی فعالیتهای سیاسی از دوران اصلاحات بدین سوی تا عزم برای تشکیل جبههای سیاسی به نام جبهه پایداری – به عنوان یکی از مهمترین کانونهای جناح محافظهکار در سپهر سیاسی معاصر ایران- بوده است که بر وجه علمی و غیرسیاسی این مؤسسه و جریان عقلی تا حدود بسیاری در نزد افکار عمومی سایه انداخته است. دومین شاخه از این عقلانیت کلامی به تقسیم مؤلف جریان فرهنگستان علوم اسلامی است. جریانی که در ضدیت مطلق با مدرنیته به مثابه بزرگترین ارتداد و عصیان عصر غیبت، به دنبال ایدهٔ تمدن اسلامی است. این جریان با باور حداکثری به متون دینی و با متحجر خواندن جریان سنتی اجتهاد، به دنبال استخراج مدل و مهندسی اجتماع بر مبنای نص است. از این رو فلسفه تاریخی را برای خود تعریف کرده است که از بعثت تا ظهور و رجعت به نقطه تکاملی خود میرسد و اکنون در دوره مذمومِ و عصیانآلود مدرن و رشد عقل ابزاری آن است. در این فلسفهٔ تاریخ رویکردی فعالانه به انتظار وجود دارد که پیروزی انقلاب اسلامی را مقدمهای برای تغییر جهت تمدن جهان از تمدن مادیِ مرتد غرب به سوی اقامه دین میداند و در ذیل همین اندیشه، ایدهٔ تمدن اسلامی و اسلامی کردن علوم حتی در علوم پایه و محض را دنبال میکند. فصل نهایی کتاب معطوف به جریان «عقلانیت فلسفی» است. این فصل به نامگذاری نویسنده دو بخش نواندیشی دینی و حوزوی تقسیمبندی میشود. او این دو جریان را فرزند اسلام سیاسی دهه چهل و پنجاه میداند که معضلات نظری و عملی انقلاب اسلامی نیز تشدیدی برای رشد آن بوده است. در این فصل ضمن برشمردن تمییز این دو سنخ نواندیشی، ادعا میشود که روش پژوهشی دینی هر دو گروه متأثر از هرمنوتیک فلسفی گادامر در تاریخمندی و زبانمندی فهم و به تبع آن امکان تعدد قرائات و پذیرش، نسبیت در فهم دینی است. همین تفاوت روشی است که نواندیشان عقلگرا را از گروههای پیشین جدا میکند. اما چیزی که خود این دو دسته را از هم متمایز میسازد به بیان طباطبایی، عطف توجه دروندینی یا بُروندینی به دین است. طباطباییفر در نتیجهگیری پایانی کتاب تصریح میکند که دستهبندیها و جریانشناسیهای کتاب به گونهای است که لزوماً همه طلاب قم در آنها جای نمیگیرند. کسانی هستند که بیرون از این چارچوبها و صرفاً در ذیل گفتمان اجتهاد قرار دارند. البته جریان اخلاقگرایانی هم هستند که دغدغهشان تهذیب و رشد فضایل اخلاقی است و تا حدودی به جریان نصگرایی و اجتهاد نزدیکند. اما چون کارهایشان فردی، متنوع و بدون دال مرکزی است که معمولاً میل به خفا و خلوت هم دارند نمیتوان از آنها با عنوان یک جریان مستقل یاد کرد.<ref>«[https://www.edub.ir/book/view/11679: | جریان عقلمحور سومین دستهبندی کلی است. این جریان با دیگر جریانهای گذشته به بیان نویسنده در حوزه سکوت شرع یا به بیان شهید صدر «منطقه الفِراغ» فاصله میگیرد. جریانهای پیشین یا اصل سکوت شرع در پارهای موارد را به هیچ وجه نمیپذیرفتند یا بهطور نسبی این سکوت را در امور مستحدثه (رویداده و جدید) تأیید میکنند و نسخه را در قبال آنها عموماً احتیاط یا ترک عمل میدانند. جریان عقلگرا اما این سکوت را عامدانه و از سر حکمت و در جهت سپردن فرمان آن حوزهها به دست عقل و تجربه بشری میداند که برای دینی شمردنشان صرف عدم مخالفت آن با شرع امری کافیست و نیازی به یافتن تأیید ایجابی نیست. مؤلف خود این جریان را هم بسته به اینکه عقل را مقید و شرعی یا نامقید و عام بدانیم به «عقلانیت کلامی» و «عقلانیت فلسفی» تقسیمبندی میکند. عقلانیت کلامی هم در کتاب که نه به عقل خودبنیاد بلکه به عقل شرعی و مقید متکی است، به دوشاخه مؤسسه امام خمینی و آیتالله مصباح یزدی و فرهنگستان علوم اسلامی تقسیمبندی میشود. از مصباح و شاگردانش به عنوان «تکلیفگرایی فلسفی» یاد میگردد که از نقطه آغازینِ تأسیس مؤسسه در راه حق در سال ۱۳۵۴ بدین سوی مسیر پرفراز و نشیبی را پیموده است. مؤسسهای که با رویکردی جدید کوشیده است که عرصه آموزش دینی را تحول و توسعه دهد و با ترکیبی از علوم قدیم و جدید در شانزده گروه علمی از جمله کلام و فلسفه تا مدیریت و حقوق و علوم سیاسی دانشآموختگانی متفاوت را تربیت کند. یکی از وجوه رو به تزاید این مؤسسه در سالهای اخیر گسترش جدی فعالیتهای سیاسی از دوران اصلاحات بدین سوی تا عزم برای تشکیل جبههای سیاسی به نام جبهه پایداری – به عنوان یکی از مهمترین کانونهای جناح محافظهکار در سپهر سیاسی معاصر ایران- بوده است که بر وجه علمی و غیرسیاسی این مؤسسه و جریان عقلی تا حدود بسیاری در نزد افکار عمومی سایه انداخته است. دومین شاخه از این عقلانیت کلامی به تقسیم مؤلف جریان فرهنگستان علوم اسلامی است. جریانی که در ضدیت مطلق با مدرنیته به مثابه بزرگترین ارتداد و عصیان عصر غیبت، به دنبال ایدهٔ تمدن اسلامی است. این جریان با باور حداکثری به متون دینی و با متحجر خواندن جریان سنتی اجتهاد، به دنبال استخراج مدل و مهندسی اجتماع بر مبنای نص است. از این رو فلسفه تاریخی را برای خود تعریف کرده است که از بعثت تا ظهور و رجعت به نقطه تکاملی خود میرسد و اکنون در دوره مذمومِ و عصیانآلود مدرن و رشد عقل ابزاری آن است. در این فلسفهٔ تاریخ رویکردی فعالانه به انتظار وجود دارد که پیروزی انقلاب اسلامی را مقدمهای برای تغییر جهت تمدن جهان از تمدن مادیِ مرتد غرب به سوی اقامه دین میداند و در ذیل همین اندیشه، ایدهٔ تمدن اسلامی و اسلامی کردن علوم حتی در علوم پایه و محض را دنبال میکند. فصل نهایی کتاب معطوف به جریان «عقلانیت فلسفی» است. این فصل به نامگذاری نویسنده دو بخش نواندیشی دینی و حوزوی تقسیمبندی میشود. او این دو جریان را فرزند اسلام سیاسی دهه چهل و پنجاه میداند که معضلات نظری و عملی انقلاب اسلامی نیز تشدیدی برای رشد آن بوده است. در این فصل ضمن برشمردن تمییز این دو سنخ نواندیشی، ادعا میشود که روش پژوهشی دینی هر دو گروه متأثر از هرمنوتیک فلسفی گادامر در تاریخمندی و زبانمندی فهم و به تبع آن امکان تعدد قرائات و پذیرش، نسبیت در فهم دینی است. همین تفاوت روشی است که نواندیشان عقلگرا را از گروههای پیشین جدا میکند. اما چیزی که خود این دو دسته را از هم متمایز میسازد به بیان طباطبایی، عطف توجه دروندینی یا بُروندینی به دین است. طباطباییفر در نتیجهگیری پایانی کتاب تصریح میکند که دستهبندیها و جریانشناسیهای کتاب به گونهای است که لزوماً همه طلاب قم در آنها جای نمیگیرند. کسانی هستند که بیرون از این چارچوبها و صرفاً در ذیل گفتمان اجتهاد قرار دارند. البته جریان اخلاقگرایانی هم هستند که دغدغهشان تهذیب و رشد فضایل اخلاقی است و تا حدودی به جریان نصگرایی و اجتهاد نزدیکند. اما چون کارهایشان فردی، متنوع و بدون دال مرکزی است که معمولاً میل به خفا و خلوت هم دارند نمیتوان از آنها با عنوان یک جریان مستقل یاد کرد.<ref>«[https://www.edub.ir/book/view/11679:کتاب+جریانهای+فکری+در+حوزهی+معاصر+قم کتاب جریانهای فکری در حوزه معاصر قم]»، بانک مقالات ایران، تاریخ بازدید: ۷ مهر ۱۴۰۲ش.</ref> | ||
== منابع == | == منابع == | ||
{{پانویس|۲}} | {{پانویس|۲}} |