پرش به محتوا

جریان‌های فکری در حوزه معاصر قم (کتاب): تفاوت میان نسخه‌ها

بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۴۰: خط ۴۰:
}}
}}
{{درگاه|حوزه و روحانیت}}
{{درگاه|حوزه و روحانیت}}
جریان‌های فکری در حوزه معاصر قم
'''جریان‌های فکری در حوزه معاصر قم،''' نوشته سید محسن طباطبایی‌فر، پژوهشی درباره تنوع و تکثر فکری حوزه علمیه قم است.
 
در این اثر، نویسنده در یک دسته‌بندی کلان، جریان‌های فکری معاصر در حوزه را به سه دسته «نص‌گرا»، «اجتهادی» و «عقل‌محور» تقسیم می‌کند


== معرفی ==
== معرفی ==
خط ۵۹: خط ۶۱:


== جریان اجتهادی ==
== جریان اجتهادی ==
در زیرمجموعه جریان «اجتهادی» دو جریان «اجتهاد سنتی» با نمایندگانی چون آیت‌الله یعسوب الدین جویباری، آیت‌الله موسوی دهسخری، آیت الله سید تقی طباطبایی و آیت‌الله وحید خراسانی و «اجتهاد پویا» به رهبری آیت‌الله خمینی معرفی شده‌اند. رویکرد اجتهاد سنتی «نوعی تکلیف گرایی و التزام به اجرای تکالیف شرعی بدون توجه به آثار اجتماعی و سیاسی آن است. در این رویکرد امکان فرآوری نصوص برای جریان زندگی اجتماعی امروزی وجود ندارد و صرفاً با دغدغه اجرای احکام دین به اجتماع می‌نگرد» (ص ۶۹) در این دیدگاه «دینی شدن جامعه نه به معنی تصدی‌گری متولیان دین و نه به مفهوم وابسته کردن روحانیت و حوزه‌های علمیه به دولت، بلکه به معنای اقامه شعائر دینی با مرزبانی روحانیت و نهاد مرجعیت است» (ص ۷۰) «تحقق کامل شعائر دینی در هر شرایط و با هر هزینه‌ای» دغدغه اصلی این جریان است. (همان: ۷۰)
در زیرمجموعه جریان «اجتهادی» دو جریان «اجتهاد سنتی» با نمایندگانی چون آیت‌الله یعسوب الدین جویباری، آیت‌الله موسوی دهسخری، آیت الله سید تقی طباطبایی و آیت‌الله وحید خراسانی و «اجتهاد پویا» به رهبری آیت‌الله خمینی معرفی شده‌اند. رویکرد اجتهاد سنتی «نوعی تکلیف گرایی و التزام به اجرای تکالیف شرعی بدون توجه به آثار اجتماعی و سیاسی آن است. در این رویکرد امکان فرآوری نصوص برای جریان زندگی اجتماعی امروزی وجود ندارد و صرفاً با دغدغه اجرای احکام دین به اجتماع می‌نگرد» (ص ۶۹) در این دیدگاه «دینی شدن جامعه نه به معنی تصدی‌گری متولیان دین و نه به مفهوم وابسته کردن روحانیت و حوزه‌های علمیه به دولت، بلکه به معنای اقامه شعائر دینی با مرزبانی روحانیت و نهاد مرجعیت است» (ص ۷۰) «تحقق کامل شعائر دینی در هر شرایط و با هر هزینه‌ای» دغدغه اصلی این جریان است. (همان: ۷۰)<ref>ذاکری، آرمان، «[http://www.socio-shia.com/index.php/shia-studies-in-iran-world/new-books/269-naghde-jaryanhay-fekri جریان‌های فکری در حوزه معاصر قم: در غفلت از نام‌ها و نشانی‌ها]»، سایت جامعه‌شناسی تشیع، تاریخ بازدید: ۶ مهر ۱۴۰۲.</ref>


در برابر جریان اجتهاد «پویا» به همت آیت‌الله خمینی «فقه را از کنج حجرات و بحث‌های طلبگی به صحنه اجتماع آورد و تلاش کرد پاسخ معضلات مختلف اجتماعی را از فقه بیابد» (همان: ۷۱) «حفظ فقه سنتی و جواهری و تداوم آن»، «پرهیز از نفوذ تحجر و جمود فکری بر فقه سنتی»، «عدم کفایت اجتهاد مصطلح و رایج در حوزه‌های علمیه برای پاسخ گویی به نیازهای زمانه»، «لزوم خروج فقه از حالت فردی و عبادی و توسعه اجتهاد از شیوه‌های رایج و مصطلح با مبنا قرار دادن نیازهای بشری، شرایط زمان و مکان، مصالح اسلام، کشور و مردم»، و «لزوم ورود سیاست و حکومت در مباحث فقهی» در زمره ویژگی‌های این جریان ذکر شده است که به گفته نویسنده «از سوی شاگردان و هم عصران آیت الله خمینی با اقبال مواجه شد و بسیاری از مراجع در حال حاضر بر اساس روش اجتهاد پویا به استنباط احکام پرداختند.» (همان: ۸۶) به طوری که «امروزه کمتر مجتهدی در حوزه از ویژگی‌های اجتهاد سنتی دفاع می‌کند و غالباً خود را طرفدار بهره‌گیری از روش عقلانی برای مراجعه به نصوص دینی می‌دانند» (همان: ۸۶) در شرح این جریان به آثار افرادی چون آیت الله منتظری، آیت الله سید محمد باقر صدر، آیت‌الله سبحانی، آیت‌الله بروجردی ارجاع داده شده که دامنه این جریان را هم به لحاظ تاریخی و هم به لحاظ محتوایی بسیار گسترده می‌سازد. «پاسخگویی به همه نیازهای بشری به کمک فقه» (همان: ۷۲) ویژگی اصلی این جریان است که دامنه فقه را به عرصه‌های مختلفی چون حکومت و اقتصاد و علوم و … باز می‌کند.<ref>ذاکری، آرمان، «[http://www.socio-shia.com/index.php/shia-studies-in-iran-world/new-books/269-naghde-jaryanhay-fekri جریان‌های فکری در حوزه معاصر قم: در غفلت از نام‌ها و نشانی‌ها]»، سایت جامعه‌شناسی تشیع، تاریخ بازدید: ۶ مهر ۱۴۰۲.</ref>
در برابر جریان اجتهاد «پویا» به همت آیت‌الله خمینی «فقه را از کنج حجرات و بحث‌های طلبگی به صحنه اجتماع آورد و تلاش کرد پاسخ معضلات مختلف اجتماعی را از فقه بیابد» (همان: ۷۱) «حفظ فقه سنتی و جواهری و تداوم آن»، «پرهیز از نفوذ تحجر و جمود فکری بر فقه سنتی»، «عدم کفایت اجتهاد مصطلح و رایج در حوزه‌های علمیه برای پاسخ گویی به نیازهای زمانه»، «لزوم خروج فقه از حالت فردی و عبادی و توسعه اجتهاد از شیوه‌های رایج و مصطلح با مبنا قرار دادن نیازهای بشری، شرایط زمان و مکان، مصالح اسلام، کشور و مردم»، و «لزوم ورود سیاست و حکومت در مباحث فقهی» در زمره ویژگی‌های این جریان ذکر شده است که به گفته نویسنده «از سوی شاگردان و هم عصران آیت الله خمینی با اقبال مواجه شد و بسیاری از مراجع در حال حاضر بر اساس روش اجتهاد پویا به استنباط احکام پرداختند.» (همان: ۸۶) به طوری که «امروزه کمتر مجتهدی در حوزه از ویژگی‌های اجتهاد سنتی دفاع می‌کند و غالباً خود را طرفدار بهره‌گیری از روش عقلانی برای مراجعه به نصوص دینی می‌دانند» (همان: ۸۶) در شرح این جریان به آثار افرادی چون آیت الله منتظری، آیت الله سید محمد باقر صدر، آیت‌الله سبحانی، آیت‌الله بروجردی ارجاع داده شده که دامنه این جریان را هم به لحاظ تاریخی و هم به لحاظ محتوایی بسیار گسترده می‌سازد. «پاسخگویی به همه نیازهای بشری به کمک فقه» (همان: ۷۲) ویژگی اصلی این جریان است که دامنه فقه را به عرصه‌های مختلفی چون حکومت و اقتصاد و علوم و … باز می‌کند.<ref>ذاکری، آرمان، «[http://www.socio-shia.com/index.php/shia-studies-in-iran-world/new-books/269-naghde-jaryanhay-fekri جریان‌های فکری در حوزه معاصر قم: در غفلت از نام‌ها و نشانی‌ها]»، سایت جامعه‌شناسی تشیع، تاریخ بازدید: ۶ مهر ۱۴۰۲.</ref>
ابتدا به جریان اجتهاد سنتی می‌پردازیم. این جریان مبتنی بر یک نگاه حداکثری به متن و حداقلی به عقل، در هر امری به دنبال یک تاییدیه در نصوص دینی است و با دغدغهٔ پاسداری از نص دینی با مسایل جدید مرزبندی خود را حفظ می‌کند، بر بُعد فردی احکام توجه دارد و تا حد ممکن از دخالت در امور سیاسی پرهیز می‌کند. جریان اجتهاد پویا که پس از پیروزی انقلاب رونق بیشتری گرفته است، با تقویت عقل‌گرایی و تأکید بر عنصر زمان و مکان و استفاده از اصول فقه جواهری، بر ابعاد اجتماعی و تخصصی شدن اجتهاد تأکید بیشتری می‌کند و دخالت در سیاست و لزوم تشکیل حکومت و تصدی قوه مجریه را به اقتضای سرشت اجتماعی آیات‌الاحکام به تعبیری احیا می‌کند و مجاز می‌شمرد. اما جریان نص‌گرا در نسل اول مکتب تفکیک به دنبال سرخوردگی از ظهور عقل مدرن، با فلسفه مرزبندی جدی می‌کند، عقل فطری را جایگزین عقل فلسفی می‌شمرد و در پی سرچشمه‌های به ظن خود ناب و دست‌نخوره معارف اهل‌بیت به آن منابع پناه می‌برد. در نسل دوم این جریان و با پیشگامی محمدرضا حکیمی، تفکیکی‌ها راه‌وروش قرآن از راه‌وروش فلسفه و عرفان تفکیک می‌کنند، معارف قرآن را به ظن خود به دور از هرگونه التقاط و امتزاج با فلسفه و عرفان بازمی‌شناسند، عقلانیت جعفری و عقل خودبنیاد دینی را در مقابل عقل یونایی عَلَم می‌کنند و در سودای خلوص و درآویختن به معارف ناب و دست‌نخورده و نیامیخته با التقاط فلسفه و عرفان، هر متنی را که به گذشته یعنی دوران نزول و حیات اهل‌بیت متصل شود، مقبول و دینی می‌شمرد و غیر آن را نه.<ref>«[https://www.edub.ir/book/view/11679:%DA%A9%D8%AA%D8%A7%D8%A8+%D8%AC%D8%B1%DB%8C%D8%A7%D9%86%E2%80%8C%D9%87%D8%A7%DB%8C+%D9%81%DA%A9%D8%B1%DB%8C+%D8%AF%D8%B1+%D8%AD%D9%88%D8%B2%D9%87%E2%80%8C%DB%8C+%D9%85%D8%B9%D8%A7%D8%B5%D8%B1+%D9%82%D9%85 کتاب جریان‌های فکری در حوزه معاصر قم]»، بانک مقالات ایران، تاریخ بازدید: ۷ مهر ۱۴۰۲ش.</ref>


== جریان نص‌گرا ==
== جریان نص‌گرا ==
خط ۷۱: خط ۷۵:


«جریان بازگشت به قرآن» با نمایندگانی چون علی اکبر برقعی، شریعت سنگلجی، اسدالله خرقانی، شیخ محمد خالصی و حیدرعلی قلمداران، محمدجواد غروی اصفهانی و سید مصطفی حسینی طباطبایی و آیت‌الله محمد صادقی تهرانی با ویژگی‌هایی چون اعتقاد به خودبنیادی قران و نقد بسیاری از روایات و اعتقادات شیعی.<ref>ذاکری، آرمان، «[http://www.socio-shia.com/index.php/shia-studies-in-iran-world/new-books/269-naghde-jaryanhay-fekri جریان‌های فکری در حوزه معاصر قم: در غفلت از نام‌ها و نشانی‌ها]»، سایت جامعه‌شناسی تشیع، تاریخ بازدید: ۶ مهر ۱۴۰۲.</ref>
«جریان بازگشت به قرآن» با نمایندگانی چون علی اکبر برقعی، شریعت سنگلجی، اسدالله خرقانی، شیخ محمد خالصی و حیدرعلی قلمداران، محمدجواد غروی اصفهانی و سید مصطفی حسینی طباطبایی و آیت‌الله محمد صادقی تهرانی با ویژگی‌هایی چون اعتقاد به خودبنیادی قران و نقد بسیاری از روایات و اعتقادات شیعی.<ref>ذاکری، آرمان، «[http://www.socio-shia.com/index.php/shia-studies-in-iran-world/new-books/269-naghde-jaryanhay-fekri جریان‌های فکری در حوزه معاصر قم: در غفلت از نام‌ها و نشانی‌ها]»، سایت جامعه‌شناسی تشیع، تاریخ بازدید: ۶ مهر ۱۴۰۲.</ref>
جریان نص‌گرا در شاخه دیگری هم تعریف می‌شود. نص‌گرایان در جریان ضدیت با تجدد به بیان نویسنده، با عقل و فلسفه مرزبندی می‌کند، ترجیح می‌دهد که حافظ فقه و فهم سنتی باشد، در امور سیاسی کمتر دخالت می‌کند و دشمنی بزرگتر از تجدد و تکنولوژی مدرن نمی‌شناسد. اسلام تبرایی به عنوان دیگر گروه نص‌گرایان نیز با تأکید غلیظ بر مفهوم امامت و مولفه‌های هویتی شیعی از جمله عنصر محوری تبری و تولی، مأموریت اصلی خود را مقابله با جریان‌های دشمن اهل‌بیت، مقابله با ایده وحدت اسلامی و برائت از آن و ترویج و تأسیس مناسک عزاداری در رثای خاندان پیامبر(ص) می‌داند. جریان بازگشت به قرآن نیز به عنوان چهارمین شاخه از جریان نص‌گرایی در دو طیف افراطی و اعتدالی قرآن را برای بیان معنا خودبنیاد و خودبسنده می‌داند و به احادیث نگاهی درجه دوم دارد. این جریان در طیف اعتدالی خود به نمایندگی شخصیتی چون محمدصادقی تهرانی در بسیاری از اجتهادات فقهی خود با عنوان فقه مبتنی بر قرآن با آرا و احکام اجتهادی مصطلح شیعه و سنی فاصله می‌گیرد، با نگاه انتقادی به بسیاری از منابع حدیثی مشهور میان فرق اسلامی می‌نگرد و با ادعای گویا بودن فقه قرآنی، هم با جریان سنتی که بسیار به احادیث ارجاع می‌دهد و هم با جریان روشنفکری دینی که به قبض و بسط معرفت دینی و عصری بودن آن معتقد است، مخالفت می‌ورزد.<ref>«[https://www.edub.ir/book/view/11679:%DA%A9%D8%AA%D8%A7%D8%A8+%D8%AC%D8%B1%DB%8C%D8%A7%D9%86%E2%80%8C%D9%87%D8%A7%DB%8C+%D9%81%DA%A9%D8%B1%DB%8C+%D8%AF%D8%B1+%D8%AD%D9%88%D8%B2%D9%87%E2%80%8C%DB%8C+%D9%85%D8%B9%D8%A7%D8%B5%D8%B1+%D9%82%D9%85 کتاب جریان‌های فکری در حوزه معاصر قم]»، بانک مقالات ایران، تاریخ بازدید: ۷ مهر ۱۴۰۲ش.</ref>


== جریان عقل‌محور ==
== جریان عقل‌محور ==
خط ۸۲: خط ۸۸:


نکته مهمی که در فصل نتیجه‌گیری کتاب به آن اشاره شده اینکه بسیاری از طلاب ذیل هیچ‌یک از دسته‌های ۱۰ گانه فوق قرار نمی‌گیرند و «عموم طلاب حوزه علمیه قم از جریانات پیش گفته حرف‌شنوی چندانی ندارند و در برابر تعرض به آن عکس العملی از خود نشان نمی‌دهند و متقابلاً در برابر هر گونه تعرض به ساحت مرجعیت موضع می‌گیرند» (همان: ۱۹۱) این موضوع خود مسئله مهمی است که اگر جدی گرفته شود، نیازمند طراحی پژوهشی مستقل برای استخراج مختصات فکری «عموم طلاب» خواهد بود.<ref>ذاکری، آرمان، «[http://www.socio-shia.com/index.php/shia-studies-in-iran-world/new-books/269-naghde-jaryanhay-fekri جریان‌های فکری در حوزه معاصر قم: در غفلت از نام‌ها و نشانی‌ها]»، سایت جامعه‌شناسی تشیع، تاریخ بازدید: ۶ مهر ۱۴۰۲.</ref>
نکته مهمی که در فصل نتیجه‌گیری کتاب به آن اشاره شده اینکه بسیاری از طلاب ذیل هیچ‌یک از دسته‌های ۱۰ گانه فوق قرار نمی‌گیرند و «عموم طلاب حوزه علمیه قم از جریانات پیش گفته حرف‌شنوی چندانی ندارند و در برابر تعرض به آن عکس العملی از خود نشان نمی‌دهند و متقابلاً در برابر هر گونه تعرض به ساحت مرجعیت موضع می‌گیرند» (همان: ۱۹۱) این موضوع خود مسئله مهمی است که اگر جدی گرفته شود، نیازمند طراحی پژوهشی مستقل برای استخراج مختصات فکری «عموم طلاب» خواهد بود.<ref>ذاکری، آرمان، «[http://www.socio-shia.com/index.php/shia-studies-in-iran-world/new-books/269-naghde-jaryanhay-fekri جریان‌های فکری در حوزه معاصر قم: در غفلت از نام‌ها و نشانی‌ها]»، سایت جامعه‌شناسی تشیع، تاریخ بازدید: ۶ مهر ۱۴۰۲.</ref>
جریان عقل‌محور سومین دسته‌بندی کلی است. این جریان با دیگر جریان‌های گذشته به بیان نویسنده در حوزه سکوت شرع یا به بیان شهید صدر «منطقه الفِراغ» فاصله می‌گیرد. جریان‌های پیشین یا اصل سکوت شرع در پاره‌ای موارد را به هیچ وجه نمی‌پذیرفتند یا به‌طور نسبی این سکوت را در امور مستحدثه (روی‌داده و جدید) تأیید می‌کنند و نسخه را در قبال آنها عموماً احتیاط یا ترک عمل می‌دانند. جریان عقل‌گرا اما این سکوت را عامدانه و از سر حکمت و در جهت سپردن فرمان آن حوزه‌ها به دست عقل و تجربه بشری می‌داند که برای دینی شمردنشان صرف عدم مخالفت آن با شرع امری کافیست و نیازی به یافتن تأیید ایجابی نیست. مؤلف خود این جریان را هم بسته به اینکه عقل را مقید و شرعی یا نامقید و عام بدانیم به «عقلانیت کلامی» و «عقلانیت فلسفی» تقسیم‌بندی می‌کند. عقلانیت کلامی هم در کتاب که نه به عقل خودبنیاد بلکه به عقل شرعی و مقید متکی است، به دوشاخه مؤسسه امام خمینی و آیت‌الله مصباح یزدی و فرهنگستان علوم اسلامی تقسیم‌بندی می‌شود. از مصباح و شاگردانش به عنوان «تکلیف‌گرایی فلسفی» یاد می‌گردد که از نقطه آغازینِ تأسیس مؤسسه در راه حق در سال ۱۳۵۴ بدین سوی مسیر پرفراز و نشیبی را پیموده است. مؤسسه‌ای که با رویکردی جدید کوشیده است که عرصه آموزش دینی را تحول و توسعه دهد و با ترکیبی از علوم قدیم و جدید در شانزده گروه علمی از جمله کلام و فلسفه تا مدیریت و حقوق و علوم سیاسی دانش‌آموختگانی متفاوت را تربیت کند. یکی از وجوه رو به تزاید این مؤسسه در سالهای اخیر گسترش جدی فعالیت‌های سیاسی از دوران اصلاحات بدین سوی تا عزم برای تشکیل جبهه‌ای سیاسی به نام جبهه پایداری – به عنوان یکی از مهمترین کانون‌های جناح محافظه‌کار در سپهر سیاسی معاصر ایران- بوده است که بر وجه علمی و غیرسیاسی این مؤسسه و جریان عقلی تا حدود بسیاری در نزد افکار عمومی سایه انداخته است. دومین شاخه از این عقلانیت کلامی به تقسیم مؤلف جریان فرهنگستان علوم اسلامی است. جریانی که در ضدیت مطلق با مدرنیته به مثابه بزرگترین ارتداد و عصیان عصر غیبت، به دنبال ایدهٔ تمدن اسلامی است. این جریان با باور حداکثری به متون دینی و با متحجر خواندن جریان سنتی اجتهاد، به دنبال استخراج مدل و مهندسی اجتماع بر مبنای نص است. از این رو فلسفه تاریخی را برای خود تعریف کرده است که از بعثت تا ظهور و رجعت به نقطه تکاملی خود می‌رسد و اکنون در دوره مذمومِ و عصیان‌آلود مدرن و رشد عقل ابزاری آن است. در این فلسفهٔ تاریخ رویکردی فعالانه به انتظار وجود دارد که پیروزی انقلاب اسلامی را مقدمه‌ای برای تغییر جهت تمدن جهان از تمدن مادیِ مرتد غرب به سوی اقامه دین می‌داند و در ذیل همین اندیشه، ایدهٔ تمدن اسلامی و اسلامی کردن علوم حتی در علوم پایه و محض را دنبال می‌کند. فصل نهایی کتاب معطوف به جریان «عقلانیت فلسفی» است. این فصل به نام‌گذاری نویسنده دو بخش نواندیشی دینی و حوزوی تقسیم‌بندی می‌شود. او این دو جریان را فرزند اسلام سیاسی دهه چهل و پنجاه می‌داند که معضلات نظری و عملی انقلاب اسلامی نیز تشدیدی برای رشد آن بوده است. در این فصل ضمن برشمردن تمییز این دو سنخ نواندیشی، ادعا می‌شود که روش پژوهشی دینی هر دو گروه متأثر از هرمنوتیک فلسفی گادامر در تاریخمندی و زبان‌مندی فهم و به تبع آن امکان تعدد قرائات و پذیرش، نسبیت در فهم دینی است. همین تفاوت روشی است که نواندیشان عقل‌گرا را از گروه‌های پیشین جدا می‌کند. اما چیزی که خود این دو دسته را از هم متمایز می‌سازد به بیان طباطبایی، عطف توجه درون‌دینی یا بُرون‌دینی به دین است. طباطبایی‌فر در نتیجه‌گیری پایانی کتاب تصریح می‌کند که دسته‌بندی‌ها و جریان‌شناسی‌های کتاب به گونه‌ای است که لزوماً همه طلاب قم در آنها جای نمی‌گیرند. کسانی هستند که بیرون از این چارچوب‌ها و صرفاً در ذیل گفتمان اجتهاد قرار دارند. البته جریان اخلاق‌گرایانی هم هستند که دغدغه‌شان تهذیب و رشد فضایل اخلاقی است و تا حدودی به جریان نص‌گرایی و اجتهاد نزدیکند. اما چون کارهایشان فردی، متنوع و بدون دال مرکزی است که معمولاً میل به خفا و خلوت هم دارند نمی‌توان از آنها با عنوان یک جریان مستقل یاد کرد.<ref>«[https://www.edub.ir/book/view/11679:%DA%A9%D8%AA%D8%A7%D8%A8+%D8%AC%D8%B1%DB%8C%D8%A7%D9%86%E2%80%8C%D9%87%D8%A7%DB%8C+%D9%81%DA%A9%D8%B1%DB%8C+%D8%AF%D8%B1+%D8%AD%D9%88%D8%B2%D9%87%E2%80%8C%DB%8C+%D9%85%D8%B9%D8%A7%D8%B5%D8%B1+%D9%82%D9%85 کتاب جریان‌های فکری در حوزه معاصر قم]»، بانک مقالات ایران، تاریخ بازدید: ۷ مهر ۱۴۰۲ش.</ref>


== محتوا ==
== محتوا ==
خط ۹۵: خط ۱۰۳:


* «جمع‌بندی و برخی نتایج» و «منابع»، عناوین پایان‌بخش کتاب «جریان‌های فکری در حوزهٔ معاصر قم» است.<ref>«[https://www.farhangemrooz.com/news/37921/جریان-های-فکری-در-حوزه-ی-معاصر-قم-کدامند-شناخت-تکثر-در-مجموعه-ای جریان‌های فکری در حوزه‌ی معاصر قم» کدامند؟/ شناخت تکثر در مجموعه‌ای واحد و اثرگذار]»، فرهنگ امروز، تاریخ درج مطلب: ۲۵ شهریور ۱۳۹۴ش، تاریخ بازدید:۷ مهر ۱۴۰۲ش.</ref>
* «جمع‌بندی و برخی نتایج» و «منابع»، عناوین پایان‌بخش کتاب «جریان‌های فکری در حوزهٔ معاصر قم» است.<ref>«[https://www.farhangemrooz.com/news/37921/جریان-های-فکری-در-حوزه-ی-معاصر-قم-کدامند-شناخت-تکثر-در-مجموعه-ای جریان‌های فکری در حوزه‌ی معاصر قم» کدامند؟/ شناخت تکثر در مجموعه‌ای واحد و اثرگذار]»، فرهنگ امروز، تاریخ درج مطلب: ۲۵ شهریور ۱۳۹۴ش، تاریخ بازدید:۷ مهر ۱۴۰۲ش.</ref>
== جریان اجتهادی ==
ابتدا به جریان اجتهاد سنتی می‌پردازیم. این جریان مبتنی بر یک نگاه حداکثری به متن و حداقلی به عقل، در هر امری به دنبال یک تاییدیه در نصوص دینی است و با دغدغهٔ پاسداری از نص دینی با مسایل جدید مرزبندی خود را حفظ می‌کند، بر بُعد فردی احکام توجه دارد و تا حد ممکن از دخالت در امور سیاسی پرهیز می‌کند. جریان اجتهاد پویا که پس از پیروزی انقلاب رونق بیشتری گرفته است، با تقویت عقل‌گرایی و تأکید بر عنصر زمان و مکان و استفاده از اصول فقه جواهری، بر ابعاد اجتماعی و تخصصی شدن اجتهاد تأکید بیشتری می‌کند و دخالت در سیاست و لزوم تشکیل حکومت و تصدی قوه مجریه را به اقتضای سرشت اجتماعی آیات‌الاحکام به تعبیری احیا می‌کند و مجاز می‌شمرد. اما جریان نص‌گرا در نسل اول مکتب تفکیک به دنبال سرخوردگی از ظهور عقل مدرن، با فلسفه مرزبندی جدی می‌کند، عقل فطری را جایگزین عقل فلسفی می‌شمرد و در پی سرچشمه‌های به ظن خود ناب و دست‌نخوره معارف اهل‌بیت به آن منابع پناه می‌برد. در نسل دوم این جریان و با پیشگامی محمدرضا حکیمی، تفکیکی‌ها راه‌وروش قرآن از راه‌وروش فلسفه و عرفان تفکیک می‌کنند، معارف قرآن را به ظن خود به دور از هرگونه التقاط و امتزاج با فلسفه و عرفان بازمی‌شناسند، عقلانیت جعفری و عقل خودبنیاد دینی را در مقابل عقل یونایی عَلَم می‌کنند و در سودای خلوص و درآویختن به معارف ناب و دست‌نخورده و نیامیخته با التقاط فلسفه و عرفان، هر متنی را که به گذشته یعنی دوران نزول و حیات اهل‌بیت متصل شود، مقبول و دینی می‌شمرد و غیر آن را نه.
== نص گرا ==
جریان نص‌گرا در شاخه دیگری هم تعریف می‌شود. نص‌گرایان در جریان ضدیت با تجدد به بیان نویسنده، با عقل و فلسفه مرزبندی می‌کند، ترجیح می‌دهد که حافظ فقه و فهم سنتی باشد، در امور سیاسی کمتر دخالت می‌کند و دشمنی بزرگتر از تجدد و تکنولوژی مدرن نمی‌شناسد. اسلام تبرایی به عنوان دیگر گروه نص‌گرایان نیز با تأکید غلیظ بر مفهوم امامت و مولفه‌های هویتی شیعی از جمله عنصر محوری تبری و تولی، مأموریت اصلی خود را مقابله با جریان‌های دشمن اهل‌بیت، مقابله با ایده وحدت اسلامی و برائت از آن و ترویج و تأسیس مناسک عزاداری در رثای خاندان پیامبر(ص) می‌داند. جریان بازگشت به قرآن نیز به عنوان چهارمین شاخه از جریان نص‌گرایی در دو طیف افراطی و اعتدالی قرآن را برای بیان معنا خودبنیاد و خودبسنده می‌داند و به احادیث نگاهی درجه دوم دارد. این جریان در طیف اعتدالی خود به نمایندگی شخصیتی چون محمدصادقی تهرانی در بسیاری از اجتهادات فقهی خود با عنوان فقه مبتنی بر قرآن با آرا و احکام اجتهادی مصطلح شیعه و سنی فاصله می‌گیرد، با نگاه انتقادی به بسیاری از منابع حدیثی مشهور میان فرق اسلامی می‌نگرد و با ادعای گویا بودن فقه قرآنی، هم با جریان سنتی که بسیار به احادیث ارجاع می‌دهد و هم با جریان روشنفکری دینی که به قبض و بسط معرفت دینی و عصری بودن آن معتقد است، مخالفت می‌ورزد.
== عقل محور ==
جریان عقل‌محور سومین دسته‌بندی کلی است. این جریان با دیگر جریان‌های گذشته به بیان نویسنده در حوزه سکوت شرع یا به بیان شهید صدر «منطقه الفِراغ» فاصله می‌گیرد. جریان‌های پیشین یا اصل سکوت شرع در پاره‌ای موارد را به هیچ وجه نمی‌پذیرفتند یا به‌طور نسبی این سکوت را در امور مستحدثه (روی‌داده و جدید) تأیید می‌کنند و نسخه را در قبال آنها عموماً احتیاط یا ترک عمل می‌دانند. جریان عقل‌گرا اما این سکوت را عامدانه و از سر حکمت و در جهت سپردن فرمان آن حوزه‌ها به دست عقل و تجربه بشری می‌داند که برای دینی شمردنشان صرف عدم مخالفت آن با شرع امری کافیست و نیازی به یافتن تأیید ایجابی نیست. مؤلف خود این جریان را هم بسته به اینکه عقل را مقید و شرعی یا نامقید و عام بدانیم به «عقلانیت کلامی» و «عقلانیت فلسفی» تقسیم‌بندی می‌کند. عقلانیت کلامی هم در کتاب که نه به عقل خودبنیاد بلکه به عقل شرعی و مقید متکی است، به دوشاخه مؤسسه امام خمینی و آیت‌الله مصباح یزدی و فرهنگستان علوم اسلامی تقسیم‌بندی می‌شود. از مصباح و شاگردانش به عنوان «تکلیف‌گرایی فلسفی» یاد می‌گردد که از نقطه آغازینِ تأسیس مؤسسه در راه حق در سال ۱۳۵۴ بدین سوی مسیر پرفراز و نشیبی را پیموده است. مؤسسه‌ای که با رویکردی جدید کوشیده است که عرصه آموزش دینی را تحول و توسعه دهد و با ترکیبی از علوم قدیم و جدید در شانزده گروه علمی از جمله کلام و فلسفه تا مدیریت و حقوق و علوم سیاسی دانش‌آموختگانی متفاوت را تربیت کند. یکی از وجوه رو به تزاید این مؤسسه در سالهای اخیر گسترش جدی فعالیت‌های سیاسی از دوران اصلاحات بدین سوی تا عزم برای تشکیل جبهه‌ای سیاسی به نام جبهه پایداری – به عنوان یکی از مهمترین کانون‌های جناح محافظه‌کار در سپهر سیاسی معاصر ایران- بوده است که بر وجه علمی و غیرسیاسی این مؤسسه و جریان عقلی تا حدود بسیاری در نزد افکار عمومی سایه انداخته است.
دومین شاخه از این عقلانیت کلامی به تقسیم مؤلف جریان فرهنگستان علوم اسلامی است. جریانی که در ضدیت مطلق با مدرنیته به مثابه بزرگترین ارتداد و عصیان عصر غیبت، به دنبال ایدهٔ تمدن اسلامی است. این جریان با باور حداکثری به متون دینی و با متحجر خواندن جریان سنتی اجتهاد، به دنبال استخراج مدل و مهندسی اجتماع بر مبنای نص است. از این رو فلسفه تاریخی را برای خود تعریف کرده است که از بعثت تا ظهور و رجعت به نقطه تکاملی خود می‌رسد و اکنون در دوره مذمومِ و عصیان‌آلود مدرن و رشد عقل ابزاری آن است. در این فلسفهٔ تاریخ رویکردی فعالانه به انتظار وجود دارد که پیروزی انقلاب اسلامی را مقدمه‌ای برای تغییر جهت تمدن جهان از تمدن مادیِ مرتد غرب به سوی اقامه دین می‌داند و در ذیل همین اندیشه، ایدهٔ تمدن اسلامی و اسلامی کردن علوم حتی در علوم پایه و محض را دنبال می‌کند.
فصل نهایی کتاب معطوف به جریان «عقلانیت فلسفی» است. این فصل به نام‌گذاری نویسنده دو بخش نواندیشی دینی و حوزوی تقسیم‌بندی می‌شود. او این دو جریان را فرزند اسلام سیاسی دهه چهل و پنجاه می‌داند که معضلات نظری و عملی انقلاب اسلامی نیز تشدیدی برای رشد آن بوده است. در این فصل ضمن برشمردن تمییز این دو سنخ نواندیشی، ادعا می‌شود که روش پژوهشی دینی هر دو گروه متأثر از هرمنوتیک فلسفی گادامر در تاریخمندی و زبان‌مندی فهم و به تبع آن امکان تعدد قرائات و پذیرش، نسبیت در فهم دینی است. همین تفاوت روشی است که نواندیشان عقل‌گرا را از گروه‌های پیشین جدا می‌کند. اما چیزی که خود این دو دسته را از هم متمایز می‌سازد به بیان طباطبایی، عطف توجه درون‌دینی یا بُرون‌دینی به دین است.
طباطبایی‌فر در نتیجه‌گیری پایانی کتاب تصریح می‌کند که دسته‌بندی‌ها و جریان‌شناسی‌های کتاب به گونه‌ای است که لزوماً همه طلاب قم در آنها جای نمی‌گیرند. کسانی هستند که بیرون از این چارچوب‌ها و صرفاً در ذیل گفتمان اجتهاد قرار دارند. البته جریان اخلاق‌گرایانی هم هستند که دغدغه‌شان تهذیب و رشد فضایل اخلاقی است و تا حدودی به جریان نص‌گرایی و اجتهاد نزدیکند. اما چون کارهایشان فردی، متنوع و بدون دال مرکزی است که معمولاً میل به خفا و خلوت هم دارند نمی‌توان از آنها با عنوان یک جریان مستقل یاد کرد.<ref>«[https://www.edub.ir/book/view/11679:%DA%A9%D8%AA%D8%A7%D8%A8+%D8%AC%D8%B1%DB%8C%D8%A7%D9%86%E2%80%8C%D9%87%D8%A7%DB%8C+%D9%81%DA%A9%D8%B1%DB%8C+%D8%AF%D8%B1+%D8%AD%D9%88%D8%B2%D9%87%E2%80%8C%DB%8C+%D9%85%D8%B9%D8%A7%D8%B5%D8%B1+%D9%82%D9%85 کتاب جریان‌های فکری در حوزه معاصر قم]»، بانک مقالات ایران، تاریخ بازدید: ۷ مهر ۱۴۰۲ش.</ref>
== منابع ==
== منابع ==
{{پانویس|۲}}
{{پانویس|۲}}
automoderated، ناظمان (CommentStreams)، trustworthy
۱۶٬۰۱۱

ویرایش