|
|
خط ۵: |
خط ۵: |
| {{پایان سوال}} | | {{پایان سوال}} |
| {{پاسخ}} | | {{پاسخ}} |
| سید نعمتالله فرزند عبدالله ملقب به نورالدین به سال ۷۳۱ هجری قمری در شهر حلب از کشور شام تولد یافت.<ref>فرزام، حمید، تحقیق در احوال و نقد آثار و افکار شاه نعمتالله ولی، تهران، سروش، چاپ اول، ۱۳۷۴، ص۱۷.</ref> وی دارای عقاید عرفانی خاصی بوده و خودش را شایسته مقام ولایت میدانست<ref>رساله تفسیر لااله الاالله جزو رسائل شاه نعمتالله ولی، تهران، انتشارات خانقاه نعمتاللهی، ۱۳۴۳، ج۴، ص۸۸.</ref> لذا لقب ولی بر خود نهاده بود و آن را مکرر در دیوان اشعارش نیز آورده است چنانکه میگوید:
| |
|
| |
|
| == نعمتالله ماست پیر و ولی<ref>دیوان شاه نعمتالله ولی، به اهتمام محمود علمی، تهران، ۱۳۲۸، ص۵۴۹.</ref> == | | == زندگینامه == |
| از دیگر سوی برخی محققین عقیده دارند که از آن جهت که بعضی از بزرگان صوفیه برای خود سلطنت و حکومت ظاهری و باطنی نسبت به پیروانشان قائل بودهاند از این رو به آخر و اول اسم خود کلمه شاه را اضافه کردهاند همانند شاه نعمتالله یا نور علیشاه و امثال آن.<ref>بدیع الزمان فروزانفر، رساله در تحقیق احوال و زندگانی مولانا جلال الدین بلخی، تهران، ۱۳۱۵، ص۲ – ۳.</ref> همانگونه که خود شاه نعمتالله تصریح کرده است:
| | ... |
|
| |
|
| بنده حضرت خداوندم
| | == مذهب == |
| | | در مورد مذهب شاه نعمتالله باید یادآور شد که او به گواه اشعار فراوانی که خود سروده و نیز همراهی با استاد خویش شیخ عبدالله یافعی، از اهل سنت بوده است، که به پاره ای از این دلایل اشاره میشود: |
| همانگونه که خود شاه هزار سلطانم<ref>همان، دیوان شاه نعمتالله ولی، ص۳۹۸.</ref>
| |
| | |
| همچنین او در بسیاری از اشعار خود به کلمه سید تخلص کرده است از اینرو او را سید نعمتالله یا سید نورالدین هم نامیدهاند.
| |
| | |
| در خرابات مغان دیگر مجو
| |
| | |
| همچو سید نعمتالله رند مست<ref>دیوان، ص۹۷.</ref>
| |
| | |
| سید نعمتالله مسافرتهای بسیاری را انجام داده است از آن جمله سفر وی به عراق، مصر، حجاز و سپس به ایران و ترکستان. او در هرات ازدواج نمود و سپس عازم کوه بنان کرمان گردید او بالاخره در ماهان اقامت گزید و در همانجا خانقاه خیرآباد و باغ خلوت و باغ مشهد را احداث نمود و ۲۵ سال آخر عمر خود را در کرمان و ماهان بسر برد.<ref>ر. ک. کرمانی، عبدالرزاق، مناقب شاه نعمتالله ولی، جزو مجموعه در ترجمه احوال شاه نعمتالله ولی، صص ۴۵ – ۴۷.</ref>
| |
| | |
| مهمترین استادی که برای او ذکر میکنند و خود نیز او را بسیار ستوده است، شیخ عبدالله یافعی بوده است. شاه نعمتالله در سن ۲۴ سالگی در مکه مکرمه به مدت ۷ سال از شخص مزبور کسب علم نموده است. و خود در این مورد میگوید:
| |
| | |
| بود سلطان اولیای زمان
| |
| | |
| بود روح القدس وی را همدم
| |
| | |
| سینه اش بود مخزن الاسرار
| |
| | |
| دردش بود گنج حق مدغم
| |
| | |
| و در نهایت چون همراه این استاد خویش طی مراحل عرفانی نمود، شیخ یافعی او را مقام خلافت خویش داد و خرقه اش بخشید و به ارشاد گماشت.<ref>دیوان شاه نعمتالله ولی، ص۳۷۰.</ref>
| |
| | |
| اما در مورد مذهب شاه نعمتالله باید یادآور شد که او به گواه اشعار فراوانی که خود سروده و نیز همراهی با استاد خویش شیخ عبدالله یافعی، از اهل سنت بوده است، که به پاره ای از این دلایل اشاره میشود:
| |
|
| |
|
| ۱- به تصریح خود شاه ولی، سلسله مشایخ وی و خرقه او به شیخ احمد غزالی و حسن بصری میرسد که تمامی مورخان و صاحبان تراجم آنان را سنّی میدانند.<ref>حمید فرزام، نشریه دانشکده ادبیات اصفهان، مقاله: اختلاف جامی با شاه ولی، ۱۳۴۲، ش ۲، ص۱۰.</ref> | | ۱- به تصریح خود شاه ولی، سلسله مشایخ وی و خرقه او به شیخ احمد غزالی و حسن بصری میرسد که تمامی مورخان و صاحبان تراجم آنان را سنّی میدانند.<ref>حمید فرزام، نشریه دانشکده ادبیات اصفهان، مقاله: اختلاف جامی با شاه ولی، ۱۳۴۲، ش ۲، ص۱۰.</ref> |
خط ۹۸: |
خط ۷۴: |
| ور شوی کافری و در خللی<ref>همان، ص۵۴۹.</ref> | | ور شوی کافری و در خللی<ref>همان، ص۵۴۹.</ref> |
|
| |
|
| ذکر این نکته خالی از لطف نیست که خواجه حافظ شیرازی که از معاصرین شاه نعمتالله بوده است. از این همه خودستایی او به تنگ آمده و از راه طعن به او، چنین گفته است:
| |
|
| |
| آنان که خاک را به نظر کیمیا کنند
| |
|
| |
| آیا شود که گوشه چشمی به ما کنند!؟
| |
|
| |
| دردم نهفته به زطبیبان مدعی
| |
|
| |
|
| باشد که زخرانه غیبم دوا کنند<ref>دیوان حافظ، نسخه قاسم غنی و دکتر قزوینی، تهران، اقبال، چاپ نهم، ۱۳۷۰، ص۱۲۲.</ref>
| |
| {{پایان پاسخ}}{{مطالعه بیشتر}} | | {{پایان پاسخ}}{{مطالعه بیشتر}} |
|
| |
|