۱۱٬۹۱۳
ویرایش
خط ۱۸: | خط ۱۸: | ||
روایتشده که منشأ قبول توبه حضرت آدم آن بود كه هفت بار طواف كعبه كرد و كعبه در آن روز تلى سرخ بود و دو ركعت نماز گذارد.<ref>كاشانى، ملا فتح الله، تفسیر منهج الصادقین فى الزام المخالفین، تهران، کتابفروشی محمد حسن علمی، 1336ش، ج1، ص165.</ref> | روایتشده که منشأ قبول توبه حضرت آدم آن بود كه هفت بار طواف كعبه كرد و كعبه در آن روز تلى سرخ بود و دو ركعت نماز گذارد.<ref>كاشانى، ملا فتح الله، تفسیر منهج الصادقین فى الزام المخالفین، تهران، کتابفروشی محمد حسن علمی، 1336ش، ج1، ص165.</ref> | ||
== | == نبود رابطه منطقی بین مناسک حج در اسلام و فرهنگ بودیسم == | ||
دین اسلام از [[ادیان توحیدی]] و آسمانی است که بهوسیله [[پیامبر اسلام(ص) اولین مسلمان|پیامبر اسلام(ص)]] برای هدایت بشر نازلشده است. تاریخ بعثت پیامبر اسلام(ص) و نزول قرآن بر آن حضرت به حدی روشن است که ریشه هر ابهامی را نسبت به دین اسلام میزداید. حتی دشمنان اسلام و معارضین به دلیل روشن بودن تاریخ اسلام و آموزههای توحیدی آن جرئت این سخن را ندارند که بگویند اسلام از ادیان مانند بودیسم و یا حتی مسیحت و یهودیت تأثیر پذیرفته است. دین اسلام حتی از دو دین همخانواده خود یعنی مسیحیت و یهودیت نیز تأثیرپذیر نبوده تا چه رسد که از آیین بودیسم که فاصلهای زیادی با محل ظهور اسلام داشته است در آموزههای حج و امثال آنها تأثیر پذیرفته باشد. | دین اسلام از [[ادیان توحیدی]] و آسمانی است که بهوسیله [[پیامبر اسلام(ص) اولین مسلمان|پیامبر اسلام(ص)]] برای هدایت بشر نازلشده است. تاریخ بعثت پیامبر اسلام(ص) و نزول قرآن بر آن حضرت به حدی روشن است که ریشه هر ابهامی را نسبت به دین اسلام میزداید. حتی دشمنان اسلام و معارضین به دلیل روشن بودن تاریخ اسلام و آموزههای توحیدی آن جرئت این سخن را ندارند که بگویند اسلام از ادیان مانند بودیسم و یا حتی مسیحت و یهودیت تأثیر پذیرفته است. دین اسلام حتی از دو دین همخانواده خود یعنی مسیحیت و یهودیت نیز تأثیرپذیر نبوده تا چه رسد که از آیین بودیسم که فاصلهای زیادی با محل ظهور اسلام داشته است در آموزههای حج و امثال آنها تأثیر پذیرفته باشد. | ||
وجود ادیان دیگر و فرهنگ و تمدن در سرزمینهای مختلف ازجمله بودیسم در شرق آسیا دلیل نمیشود كه دین اسلام از آنها متأثر گردیده تا درنتیجه، وحی و نزول آن توسط جبرئیل امین بر محمد(ص) نفی گردد؛ زیرا اولاً هیچ رابطه منطقی بین این دو مطلب وجود ندارد و ثانیاً هیچ دلیلی تاریخی¬ای وجود ندارد كه بتواند این تأثیر و تأثر را ثابت كند. | وجود ادیان دیگر و فرهنگ و تمدن در سرزمینهای مختلف ازجمله بودیسم در شرق آسیا دلیل نمیشود كه دین اسلام از آنها متأثر گردیده تا درنتیجه، وحی و نزول آن توسط جبرئیل امین بر محمد(ص) نفی گردد؛ زیرا اولاً هیچ رابطه منطقی بین این دو مطلب وجود ندارد و ثانیاً هیچ دلیلی تاریخی¬ای وجود ندارد كه بتواند این تأثیر و تأثر را ثابت كند. | ||
خط ۳۴: | خط ۲۹: | ||
مراسم حج در حقیقت یك دوره كامل از صحنه هاى مبارزات ابراهیم و منزلگاههای توحید و بندگى و فداكارى اخلاص را در خاطره ها مجسم میسازد. ازاینرو هفت بار سعی بین [[صفا و مروه]] نیز ریشه در داستان [[حضرت اسماعیل(ع)]] دارد. هنگامیکه حضرت ابراهیم(ع) به دستور خداوند حضرت اسماعیل و مادرش را در بیابان خشک و بیآبوعلف مکه گذاشت، طولى نكشید غذا و آب ذخیره مادر تمام شد و شیر در پستان او خشكید، بیتابى كودك شیرخوار و نگاههای تضرعآمیز او مادر را آنچنان مضطرب ساخت كه تشنگى خود را فراموش كرد و براى به دست آوردن آب به تلاش و كوشش برخاست، نخست به كنار كوه «صفا» آمد، اثرى از آب در آنجا ندید، برق سرابى از طرف كوه «مروه» نظر او را جلب كرد و به گمان آب بهسوی آن شتافت و هفت بار این تلاش و كوشش براى ادامه حیات و مبارزه با مرگ تكرار شد، در آخرین لحظات كه طفل شیرخوار شاید آخرین دقائق عمرش را طى میكرد از نزدیك پاى او - با نهایت تعجب - [[چشمه زمزم]] جوشیدن گرفت.<ref>رک: مكارم شیرازى، ناصر، تفسیر نمونه، تهران، دار الكتب الإسلامیة، چ1، 1374ش، ج1، ص541.</ref> | مراسم حج در حقیقت یك دوره كامل از صحنه هاى مبارزات ابراهیم و منزلگاههای توحید و بندگى و فداكارى اخلاص را در خاطره ها مجسم میسازد. ازاینرو هفت بار سعی بین [[صفا و مروه]] نیز ریشه در داستان [[حضرت اسماعیل(ع)]] دارد. هنگامیکه حضرت ابراهیم(ع) به دستور خداوند حضرت اسماعیل و مادرش را در بیابان خشک و بیآبوعلف مکه گذاشت، طولى نكشید غذا و آب ذخیره مادر تمام شد و شیر در پستان او خشكید، بیتابى كودك شیرخوار و نگاههای تضرعآمیز او مادر را آنچنان مضطرب ساخت كه تشنگى خود را فراموش كرد و براى به دست آوردن آب به تلاش و كوشش برخاست، نخست به كنار كوه «صفا» آمد، اثرى از آب در آنجا ندید، برق سرابى از طرف كوه «مروه» نظر او را جلب كرد و به گمان آب بهسوی آن شتافت و هفت بار این تلاش و كوشش براى ادامه حیات و مبارزه با مرگ تكرار شد، در آخرین لحظات كه طفل شیرخوار شاید آخرین دقائق عمرش را طى میكرد از نزدیك پاى او - با نهایت تعجب - [[چشمه زمزم]] جوشیدن گرفت.<ref>رک: مكارم شیرازى، ناصر، تفسیر نمونه، تهران، دار الكتب الإسلامیة، چ1، 1374ش، ج1، ص541.</ref> | ||
==منابع== | ==منابع== | ||